پدر کودک رو بغل کرد و تو آغوش گرفت
کودک هم
می خواست پدر رو بلند کنه ولی نتونست
با خود گفت:
حتماً چند سال بعد می تونم
بیست سال بعد پسر تونست پدر را بلند کنه
پدر سبک بود
سبکه سبک
به سبکی یک پلاک و چند تکه استخوان.....
پدر کودک رو بغل کرد و تو آغوش گرفت
کودک هم
می خواست پدر رو بلند کنه ولی نتونست
با خود گفت:
حتماً چند سال بعد می تونم
بیست سال بعد پسر تونست پدر را بلند کنه
پدر سبک بود
سبکه سبک
به سبکی یک پلاک و چند تکه استخوان.....
به آقای کوثری گفتند:
آقا روضه نخوان قلب امام ناراحت است،
میخواست بلند شود برود ، حضرت امام فرمودند:
آقای کوثری روضه نخواندی،
گفت حالا بعداً انشاءالله
چرا؟ مگر شما نیامدی روضه بخوانی؟
گفت چرا آمدم ولی گفتند حالا قلب شما ناراحت است،
فرمود آقای کوثری روضه بخوان
روضه زنگ دلِ من است
حرکت قلبِ من است،
میخواهی قلبم از کار بیافتد؟
«ما او را میشناسیم، خداوند تمام خوبیها و خوشنودیهای خویش را به وی بشناساند و او را با عنایت خود خرسند گرداند، از نامه او آگاه شدیم و در مسؤولیت محوله به وی اطمینان داریم، او در نزد ما دارای مقامی است که موجب شادی وی خواهد شد، خداوند احسان خود را نسبت به وی زیاد گرداند...» این، متن نامه ای است که امام زمان(عج)در تایید نیابت خاص سومین نایب شان نوشته اند. نایب خاصی که ملیتی ایرانی داشت:«ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی».
لاتقوم الساعه حتی یقوم القائم الحق منّا و ذلک حین یأذن اللّه عزّوجلّ له و من تبعه نجا و من تخلّف عنه هلک. اللّه اللّه عباد اللّه فأتوه و لو علی الثلج فانّه خلیفه اللّه عزّوجلّ و خلیفتی.(1)
روز قیامت فرا نمیرسد مگر آنکه از بین ما، قائم حقیقی قیام نماید؛ و آن قیام، زمانی خواهد بود که خدای عزوجل او را اجازه فرماید. هرکس پیرو او باشد، نجات مییابد و هر که از فرمانش تخلف ورزد، هلاک میشود. ای بندگان خدا، خدا را، خدا را، بر شما باد که به نزدش آیید، اگرچه بر روی یخ و برف راه روید. زیرا او خلیفه خدای عزوجل و جانشین من است.
قال للحسین (علیهالسلام): التاسع من ولدک یا حسین! هو القائم بالحق، المظهر للدین، الباسط للعدل، قال الحسین (علیهالسلام) فقلت: یا امیرالمۆمنین و إنّ ذلک لکائن؟ فقال (علیهالسلام) : ای و الذی بعث محمداً بالنبوه و اصطفاه علی جمیع البریّه و لکن بعد غیبه و حیره لاتثبت فیها علی دینه اِلاّ المخلصون المباشرون لروح الیقین الذین أخذ اللّه میثاقهم بولایتنا و کتب فی قلوبهم الایمان و ایّدهم به روح منه.(2)
امام علی (علیهالسلام) به امام حسین (علیهالسلام) فرمودند: نهمین فرزند تو ای حسین، قیام کننده به حق و آشکار سازنده دین و گستراننده عدالت است. امام حسین (علیهالسلام) گویند: پرسیدم: یا امیرالمۆمنین، آیا حتماً چنین خواهد شد؟
فرمودند: آری، قسم به کسی که حضرت محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) را به پیامبری بر انگیخت و او را بر تمام خلایق برگزید، چنین خواهد شد، اما بعد از غیبت و حیرتی که در آن، کسی ثابت قدم بر دین نمیماند، مگر مخلصین و دارندگان روح یقین، آنان که خداوند نسبت به ولایت ما از آنان پیمان گرفته و ایمان را بر صفحه دلشان نگاشته و با روحی از جانب خود تأیید فرموده است.
قال لی رسول اللّه (ص) أبشری یا فاطمه، المهدیّ منک.(3)
رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) به من فرمودند: ای فاطمه، تو را بشارت باد به اینکه حضرت مهدی (عج) از نسل توست.
ما منّا احدٌ اِلاّ ویقع فی عنقه بیعه لطاغیه زمانه اِلاّ القائم الّذی یصلّی روح اللّه عیسی بن مریم خلفه فان اللّه عزّوجلّ یخفی ولادته و یُغیّب شخصه لئلاّ یکون لأحد فی عنقه بیعه.(4)
هیچ یک از ما اهلبیت نیست مگر آنکه بیعتی از طاغوت زمانش را اجباراً بر عهده دارد. مگر حضرت قائم که عیسی بن مریم، روح اللّه پشت سر او نماز میگذارد. خداوند ولادت او را مخفی میدارد و شخص او را از دیدگان، غایب میگرداند، تا بیعت هیچ کس را بر گردن نداشته باشد.
منّا اثنا عشر مهدیّاً اوّلهم امیرالمۆمنین علی بن ابیطالب (علیهالسلام) و آخرهم التاسع من ولدی و هو الامام القائم بالحق. یحیی اللّه به الأرض بعد موتها و یظهر به دین الحق علی الدین کلّه و لو کره المشرکون.(5)
دوازده هدایت شده هدایتگر از بین ما هستند، اولین آنان امیرالمۆمنین علی بن ابیطالب (علیهالسلام) و آخرین آنان، نهمین فرزند من است که پیشوای قیام کننده به حق خواهد بود، خداوند به وسیله او زمین را پس از موات شدنش زنده میکند و به دست او، دین حق را بر تمامی ادیان پیروز میسازد، اگر چه مشرکان را ناخوشایند باشد.
إن للقائم منّا غیبتین، احداهما أطول من الأخری... فیطول أمرها حتی یرجع عن هذا الامر اکثر من یقول به، فلایثبت علیه اِلاّ من قوی یقینه و صحّت معرفته و لم یجد فی نفسه حرجاً ممّا قضینا و سلّم لنا اهل البیت.(6)
برای قائم ما دو غیبت هست. یکی از آن دو، طولانیتر از دیگری است، و آن قدر طول خواهد کشید که اکثر معتقدین به ولایت، از او دست خواهند کشید. در آن زمان کسی بر امامت و ولایت او ثابت قدم و استوار نمیماند مگر آن که ایمانش قوی، و شناختش درست باشد و در نفس خویش، نسبت به حکم و قضاوت ما هیچ گرفتگی و کراهتی احساس نکند و تسلیم ما اهلبیت باشد.
راوی گوید از امام (علیهالسلام) درباره آیه شریفه فلا أقسم بالخنّس الجوار الکنّس (تکویر: 15 و 16) سوال کردم. فرمود: هذا مولود فی آخر الزمان. هو المهدی من هذه العتره. تکون له حیره و غیبه، یضلّ فیها اقوام و یهتدی فیها أقوام. فیاطوبی لک إن أدرکته و یا طوبی لمن أدرکه.(7)
مراد این آیه، مولودی در آخر الزمان است که همان مهدی از این خاندان است. او را حیرت و غیبتی هست که در آن، گروههایی گمراه شوند و گروههایی دیگر هدایت پذیرند. خوشا به حال تو اگر او را درک کنی و خوشا به حال هرکسی که او را درک کند.
إنّ لصاحب هذا الامر غیبه، فلیتّق اللّه عبد و لیتمسّک بدینه.(8)
همانا برای صاحب این امر، غیبتی هست، پس بنده خدا در آن دوران باید تقوای الهی پیشه کند و به دینش چنگ زند.
صاحب هذا الامر، هو الطرید الوحید الغریب الغائب عن أهله الموتور بأبیه.(9)
صاحب این امر (حضرت مهدی (عج)) رانده شده، تنها، غریب، غائب و دور از اهل و خونخواه پدر خویش میباشد.
... و بعد الحسن ابنه الحجّه القائم المنتظر فی غیبته، المطاع فی ظهوره، لو لم یبق من الدنیا اِلاّ یوم واحد لطوّل اللّه ذلک الیوم حتی یخرج فیملأها عدلا کما ملئت جوراً.(10)
و بعد از امام حسن عسکری (علیهالسلام) فرزندش حضرت حجت قائم، امام خواهد بود آن کس که در دوران غیبتش مورد انتظار، و در زمان ظهورش مورد اطاعت مۆمنان است. اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی نمانده باشد، خدا همان روز را چنان طولانی کند که قیام فرماید و زمین را از عدالت پر کند، چنانکه از ستم پر شده باشد.
درباره اینکه چرا حضرت مهدی (عج) منتظَر نامیده میشود فرمودند:
إن له غیبه یکثر ایامها و یطول امدها فینتظر خروجه المخلصون و ینکره المرتابون و یستهزئ به الجاحدون و یکذَّب فیها الوقاتون و یهلک فیها المستعجلون و ینجو فیها المسلّمون.(11)
او را غیبتی هست که زمانش زیاد است و پایانش به طول میانجامد. پس مخلصین، چشم انتظار قیام او میمانند و شک کنندگان به انکار او بر میخیزند و منکرین به استهزای او میپردازند و تعیین کنندگان وقت ظهور، مورد تکذیب قرار میگیرند و عجله کنندگان در آن هلاک میشوند و تسلیم شدگان نجات مییابند.
اذا غاب صاحبکم عن دار الظالمین، فتوقّعوا الفرج.(12)
زمانی که صاحب و امام شما از دیار ستمگران غایب گشت، چشم انتظار فرج باشید.
المنکر لولدی کمن اقرّ به جمیع أنبیاء اللّه و رسله ثم انکر نبوّه محمد رسول اللّه (صلی الله علیه وآله وسلم) و المنکر لرسول اللّه (صلی الله علیه وآله وسلم) کمن انکر جمیع الانبیاء لأن طاعه آخرنا کطاعه اوّلنا و المنکر لآخرنا کالمنکر لأوّلنا.(13)
کسی که فرزندم، مهدی (عج) را انکار کند مانند کسی است که تمام پیامبران و رسولان الهی را قبول داشته باشد، اما نبوت حضرت محمد رسول اللّه (صلی الله علیه وآله وسلم) را انکار کند؛ و انکار کننده رسول اللّه مانند کسی است که همه انبیاء را انکار نماید. چون اطاعت آخرین امام ما، به منزله اطاعت اولین امام است و منکر آخرین امام ما، به منزله منکر اولین امام است..
.....................................................
پی نوشتها:
1. بحارالانوار ج 51 ص 65.
2. مدرک پیشین ص 51.
3. منتخب الاثر صفحه 192.
4. کمالالدین و تمام النعمه جلد 1 باب 29 صفحه 316.
5. مدرک پیشین ص 317.
6. مدرک پیشین ص 323 و 324.
7. مدرک پیشین ص 330.
8. مدرک پیشین 343.
9. مدرک پیشین 361.
10. مدرک پیشین صفحه 372 ـ عیون اخبار الرضا.
11. بحارالانوار ج 51 ص 158 ـ کمالالدین صفحه 378.
12. کمالالدین جلد 2 باب 37 ـ صفحه 380.
13. مدرک پیشین باب 38، صفحه 409.
با
توجه به مطالب گذشته مشخص شد که فلسفه حجاب و پوشش زن در اسلام چیزی فراتر
و بالاتر از ریاضت و رهبانیت مرد، حس حسادت مرد، حقیر بودن زن، عدم امنیت
اجتماعی و ... می باشد. شاید برخی از این موارد را بتوان تا حدودی دارای
تاثیر در تشریع حجاب دانست، امّا این عقیده در نگاه اجمالی و اولیه به نظر
می رسد و با تأمل و دقت نظر در وضع قانون حجاب و روایات معصومین علیهم
السلام، امر دیگری نمایان می شود و آن " بالا بردن ارزش و جایگاه زن " است.
زن
بنابر وضعیت فیزیولوژیکی که نسبت به مرد دارد، در می یابد که از لحاظ جمسی
یارای مقابله با مرد را ندارد و اگر بخواهد در عرصه ی خانه و اجتماع با
مرد زور آزمایی نماید، از عهده ی او بر نمی آید و قطعا شکست خواهد خورد.
امّا یک نکته ی دیگری در اینجا مشخص و واضح است و آن اینکه مرد یک نقطه ی
ضعف بزرگی دارد که خداوند در وجود او نهاده است و او را از این طریق وابسته
و محتاج زن کرده است! عشق و عاطفه ای که خداوند در مرد قرار داده است با
معشوقیت زن ارضاء و کامل می شود.
وقتی که زن مقام و موقع خود را در
برابر مرد یافت و نقطه ضعف مرد را در برابر خود دانست، همانطور که برای به
زانو در آوردن مرد، متوسل به زیور و خودآرائی و تجمل می شود تا مرد تصاحب
کند ، از سوی دیگرمتوسل به دور نگهداشتن خود از دسترس مرد نیز می شود. زنان
دریافته اند که نباید خود را رایگان و در دسترس قرار دهند بلکه باید آتش
عشق و طلب مرد را تیزتر کنند و در نتیجه مقام و موقع خود را بالا ببرند .
مولوی ، عارف نازک اندیش و دوربین خودمان مثلی بسیار عالی در این زمینه می آورد ، اول درباره تسلط معنوی زن بر مرد می گوید :
زین للناس حق آراسته است
زانچه حق آراست چون تانند رست
چون پی یسکن الیهاش آفرید
کی تواند آدم از حوا برید
رستم زال ار بود ، وز حمزه بیش
هست در فرمان اسیر زال خویش
آنکه عالم مست گفتارش بدی
کلمینی یا حمیرا می زدی
آنگاه راجع به تأثیر حریم و حائل میان زن و مرد در افزایش قدرت و
محبوبیت زن و در بالا بردن مقام او و در گداختن مرد در آتش عشق و سوز ،
مثلی لطیف می آورد : آنها را به آب و آتش تشبیه می کند ، می گوید مثل مرد
مثل آب است و مثل زن مثل آتش ، اگر حائل از میان آب و آتش برداشته شود آب
بر آتش غلبه می کند و آنرا خاموش می سازد ، اما اگر حائل و حاجبی میان آن
دو برقرار گردد مثل اینکه آب را در دیگی قرار دهند و آتش در زیر آن دیگ
روشن کنند ، آنوقت است که آتش آب را تحت تأثیر خود قرار می دهد ، اندک اندک
او را گرم می کند و احیانا جوشش و غلیان در او به وجود می آورد ، تا آنجا
که سراسر وجود او را تبدیل به بخار می سازد . می گوید :
آب غالب شد بر آتش از لهیب
زآتش او جوشد چو باشد در " حجیب "
چونکه دیگی حایل آمد آن دو را
نیست کرد آن آب را کردش هوا {1}
ادامه مطلب را ببینید
بطور کلی سه مدل گوشی بیشتر نداریم :
1- گوشی که خالی از عکس ، کلیپ و اس ام اس های مبتذل است ( گوشی مومن)
2- گوشی که پر از عکس و کلیپ و اس ام اس مبتذل است. ( گوشی کافر)
3 - گوشی که هم عکس ، فیلم و اس ام اس مبتذل دارد و هم مداحی و قرآن و …( گوشی منافق)
گوشی مومن که موجب هدایتش میشه یا حد اقل موجب گمراهیش نمیشه
گوشی کافر اون رو به گراهی و ظلالت میکشونه و آخرتش رو تباه میکنه
گوشی منافق در دنیا و اخرت صاحبش را خار و ذلیل میکنه و موجب جاودانی اون در عذاب میشه .
نکته جالب :
این که گوشی منافق که هم عکس ، فیلم و اس ام اس مبتذل دارد و هم مداحی و قرآن و...وضعش از کافر بدتر است
چون در سوره بقره وقتی خداوند شروع به تعریف کافر و منافق میکنه دو آیه در تعریف و نکوهش کافر اومده (آیات 6 و 7)
ولی در تعریف و نکوهش منافق که بعد از همین آیات است بیش از 10 آیه (آیات 8 تا 20) و یا به این دلیل که کافر یک رو هست و میگه با خدا کاری نداریم و بردگی شیطان رو به بندگی خدا ترجیح میدیم
ولی منافق به مومن میگه با شما هستم و به کافر هم میگه با شما هستم .
فرض کنید به محضر امام زمان(عج)، – همانی که منتظر ظهورش هستید رسیدهاید و امام قصد بررسی گوشی موبایل شما را دارند.
آیا به راحتی و بدون دلهره گوشی موبایل را تقدیم ایشان میکنید؟
و یا با ترس و دلهره که نکند امام آن فیلم غیراخلاقی را ببیند، نکند آن عکس را ببیند،
قضاوت با شماست
شیخ عباس قمی در کتاب منتهی الآمال روایت نموده است :
حضرت امام حسین علیه السلام در وادی ثعلبیه خواب قیلوله فرمود و
چون از خواب برخاست فرمود : در خواب دیدم هاتفی ندا می کرد که
شما شتابان به پیش می روید حال آنکه مرگ شما را سریعتر به بهشت
سوق می دهد! حضرت علی اکبر فرمود : ای پدر! آیا ما بر حق نیستیم؟
امام حسین علیه السلام فرمود : آری به حق خدایی که بازگشت همه
به سوی اوست ما بر حقیم .
علی اکبر پاسخ داد: پدر! حال که ما بر حقیم از مرگ چه باک داریم .
پاسبانی می گفت:
«
همسر من مدتها کسالت داشت و سرانجام قریب شش ماه بود که به طور کلی بستری
شده بود و قادر به حرکت نبود. بنا به توصیه دوستان خدمت مرحوم حاج شیخ
حسنعلی اصفهانی رفتم و از کسالت همسرم به ایشان شکوه کردم.
خرمایی مرحمت کردند و فرمودند: بخور. عرض کردم: عیالم مریض است. فرمودند: تو خرما را بخور او بهبود می یابد. در دلم گذشت که شاید از بهبود همسرم مأیوس هستند ولی نخواسته اند که مرا ناامید بازگردانند.
باری
به منزل مراجعت و دقّ الباب کردم، با کمال تعجب، همسر بیمارم در حالیکه
جارویی در دست داشت، در خانه را بر روی من گشود. پرسیدم: چه شد که از جای
خود برخاستی؟
گفت:
ساعتی پیش در بستر افتاده بودم، ناگهان دیدم مثل آنکه چیز سنگینی از روی
من برداشته شد. احساس کردم شفا یافته ام، برخاستم و به نظافت منزل مشغول
شدم.
پاسبان می گفت: درست در همان ساعت که من خرمای مرحمتی حاج شیخ را خوردم، همسرم شفا یافته بود. »
ششم محرم الحرام بنابر روایات معتبر سالروز شهادت حضرت یحیی بن زکریا است؛ پیامبری که همانند سید و سالار شهیدان سر از تن وی جدا کردند و بر اساس آیات قرآن زندگی ایشان شباهت زیادی به زندگی پسرخاله وی حضرت عیسی (ع) دارد.
زندگی نامه اجمالی حضرت یحیی(ع)
حضرت زکریا(ع)با بانویی به نام ایشاع (یا حنانه) خاله حضرت مریم(ع)ازدواج کرد. سالها گذشت و هر دو به سن پیری رسیدند ولی دارای فرزند نشدند. سرانجام زکریا(ع)در کنار محراب مریم(ع)غذاها و میوههای بهشتی دید، دریافت که باید امیدوار به خدا بود، با این که ۱۲۰ سال از عمرش گذشته بود و همسرش ۹۸ سال داشت، ازدرگاه خداوند تقاضای داشتن فرزند کرد. سرانجام فرشتگان به اوبشارت دادند که خداوند پسری به نام یحیی(ع)به تو عطا خواهد کرد، و چنین نامی تاکنون کسی نداشته است.
نبوت و کتاب حضرت یحیی(ع)
حضرت یحیی (ع)در کودکی به مقام نبوت رسید، و خداوند در همین سن آن چنان او را از عقل و درایت و هوش برخوردار نمود که شایستگی مقام نبوت را پیدا کرد.
مقام یحیی(ع)در پیشگاه خداوند آن چنان در سطح بالایی است که خداوند میفرماید: «وَ سَلامٌ عَلَیهِ یوْمَ وُلِدَ وَ یوْمَ یمُوتُ وَ یوْمَ یبْعَثُ حَیا؛ و سلام بر او آن روز که تولد یافت، و آن روز که میمیرد، و آن روز که زنده و برانگیخته میشود.»
از امتیازات حضرت یحیی (ع)این که: خداوند او را به عنوان تصدیق کننده نبوت حضرت مسیح (ع)و به عنوان رهبر، و بسیار عفیف و پرهیزکار و پیامبری از صالحان، معرفی میکند.
گر چه از ظاهر آیه ۱۲ سوره مریم استفاده میشود که او دارای کتاب مستقل بوده، ولی منظور از کتاب در این آیه، همان تورات است. او مروج آیین موسی(ع)بود، وقتی که عیسی(ع)به مقام نبوت رسید، به او ایمان آورد، و مروج آیین حضرت مسیح(ع)گردید. حضرت یحیی(ع)سه سال یا شش ماه از حضرت عیسی(ع)بزرگتر بود.
شباهت عیسی (ع)و یحیی (ع)
حضرت یحیی(ع)و حضرت مسیح(ع)نسبت به هم شباهتهایی در امور زیر داشتند:
زهد و پارسایی فوق العاده. ترک ازدواج، که آنها براثر شرایط خاص زندگی برای تبلیغ احکام الهی مجبور به سفرهایی بودند و ناچار مجرد زندگی میکردند.
تولد اعجاز آمیز، که یحیی در سنین پیری پدر و مادر، از آنها به دنیا آمد، و عیسی(ع)بدون پدر متولد شد.
یحیی و عیسی، با همدیگر خویشاوندی نزدیک داشتند (یحیی پسر خاله حضرت مریم(ع) مادر عیسی(ع)بود.) شباهت دیگر این که هر دو در کودکی به مقام نبوت رسیدند. یحیی و عیسی(ع)با همدیگر الفت و انس خاصی داشتند، و هم چون دو برادر عرفانی، ارتباط تنگاتنگی در میانشان بود؛ تا آن جا که در روایت آمده:
مدتی پس از فوت حضرت یحیی(ع) ، حضرت عیسی(ع)که از فراق او دلتنگ شده بود، کنار قبر یحیی (ع)آمد و از درگاه خدا خواست تا یحیی(ع)را زنده کند.
دعایش به اجابت رسید، یحیی(ع)زنده شد و از میان قبر بیرون آمد و به عیسی (ع)گفت:
«از من چه میخواهی؟»عیسی (ع)گفت: «اُرید ان تؤبسنی کما کنتُ فی الدنیا؛ میخواهم با من انس و الفت بگیری همان گونه که در دنیا با هم مأنوس بودیم.»
یحیی(ع)گفت: «ای عیسی! هنوز از مرارت و سختی مرگ، آرامش نیافتهام، میخواهی مرا به دنیا برگردانی! تا بار دیگر به سختی مرگ مبتلا شوم.» این را گفت و سپس به قبر خود بازگشت.
در روایات معراج آمده، پیامبر اسلام فرمود: در شب معراج هنگام سیر در آسمانها، وقتی که به آسمان دوم رسیدم، ناگاه دو مرد شبیه هم را دیدم، به جبرئیل گفتم: اینها کیستند؟ گفت: «دو پسرخاله همدیگر، یحیی و عیسی(ع)هستند.» بر آنها سلام کردم، و آنها بر من سلام کردند، برای آنها از درگاه خدا طلب آمرزش کردم، آنها نیز برای من طلب آمرزش نمودند، و به من گفتند: «مرحباً بالاَخِ الصالح و النبی الصالح؛ آفرین بر برادر شایسته و پیغمبر شایسته.»
از شباهتهای یحیی(ع)با عیسی(ع)این که یحیی(ع)را طاغوت زمانش کشت و سرش را از بدنش جدا کرد. در مورد حضرت مسیح(ع)نیز طاغوتیان زمان میخواستند او را به دار آویزان کنند، که اشتباهی رخ داد و شخص دیگری را به جای عیسی(ع)کشتند، و عیسی(ع)به سوی آسمانها صعود نمود.
پیامبری حضرت یحیی (ع)در خردسالی
ادامه مطلب را ببینید
به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ در پی حماسه با شکوه و تاریخی ملت در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و چهارمین دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا، حضرت آیت الله العظمی خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی پیام تشکر و قدردانی خطاب به مردم ایران صادر کردند.
حضرت
آیت الله خامنه ای در این پیام با اشاره به حضور متراکم و خیره کننده
ایرانیان مومن و غیور در صحنه حماسی انتخابات، این حضور عظیم را نشان دهنده
رشد فزاینده سیاسی و پای فشردن بر مردمسالاری دینی صادقانه و باطل السحر
بافته ها و گزافه های دشمنان حسود خواندند و تأکید کردند: پیروزِ حقیقی
انتخابات، ملت بزرگ ایران است که به حول و قوه الهی توانست گامی استوار
بردارد و گوهر نفوذناپذیر و چهره ی پر نشاط و مصمّم و دل سرشار از امید و
ایمان خود را به نمایش بگذارد.
متن کامل پیام رهبر معظم انقلاب به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
ملت عزیز ایران!
صحنه حماسی و پرشور انتخابات در روز جمعه ی 24 خرداد، آزمون خیره کننده ی دیگری بود که چهره ی مصمم و پر امید ایران اسلامی را در معرض نگاه دوستان و دشمنان نهاد. رشد فزاینده ی سیاسی و پای فشردن بر مردم سالاری دینی صادقانه، حقیقت تابناکی است که با حضور متراکم شما در پای صندوق های رأی، یک بار دیگر در عمل به اثبات رسید و باطل السحر بافته ها و گزافه های دشمنان و حسودان و طمع ورزان شد.
حماسه ی حضور شما پیوند مستحکم ایران و ایرانی را با نظام اسلامی به رخ همه ی بدخواهانی کشید که با صد ترفند سیاسی و اقتصادی و امنیتی در پی گسستن یا سست کردن این اعتماد و پیوند مقدس اند.
ایرانیِ مومن و غیور در انتخابات دیروز، ظرفیت عظیم خود را در مواجهه ی متین و خردمندانه با جنگ روانی بازیگران سلطه و استکبار، با زیبایی و چیره دستی هر چه تمام تر به تصویر کشید و کشور خود و منافع ملی خود و آینده پر تلاش و امیدوارانه خود را بیمه کرد.
پیروز حقیقی انتخابات دیروز ملت بزرگ ایران است که به حول و قوه الهی توانست گامی استوار بردارد و گوهر نفوذ ناپذیر و چهره ی پر نشاط و مصمم و دل سرشار از امید و ایمان خود را به نمایش بگذارد.
اینجانب با خشوع و خاکساری در برابر لطف و رحمت خداوند حکیم و علیم، جبهه ی سپاس بر زمین می سایم و خود و شما را به ذکر و شکر و قدرشناسی این نعمت بزرگ فرا میخوانم و با سلام و عرض اخلاص به حضرت ولی اله الاعظم روحی فداه و تبریک به ملت عزیز و به رئیس جمهور منتخب جناب حجت الاسلام آقای حاج شیخ حسن روحانی نکاتی را به ایشان و همه آحاد ملت عرض میکنم:
1-اکنون که حماسه ی سیاسی و نقطه اوج آن در جمعه ی بیست و چهارم خرداد با پیروزی ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی به سرانجام رسیده است، هیجان و التهاب روزها و هفته های رقابت، باید جای خود را به همکاری و رفاقت داده و طرفداران نامزدهای رقیب در آزمون بردباری و متانت و دانایی نیز جایگاه شایسته ی خود را به دست آورند. هیچ احساسی، چه شادمانی و چه ناشادمانی، نباید کسی را به رفتار و گفتاری دور از شأنِ خردمندی و فرزانگی وادار کند. نگذارید بدخواهان، احساسات مردم را ابزار خواستههای پلید خویش کنند. وحدت ملی و رفق و مدارا پشتوانه ی امنیت کشور و خنثی کننده ی ترفندهای دشمنان است.
2- رئیس جمهور منتخب، رئیسجمهور همه ی ملت است. همه باید برای دست یافتن به آرمانهای بزرگی که رئیسجمهور و همکاران وی در دولت، متعهد و مسئول تحقق آنند، به آنان کمک و با آنان همکاری صمیمانه کنند.
3- اکنون پس از هفتهها گفتن و شنودن، نوبت کار و اقدام است. رئیسجمهور منتخب، تا روز پذیرش رسمی مسئولیت، دارای فرصت ارزشمندی است که شایسته است بیشترین بهره از آن برده شود و کارهائی که شروع مسئولیت خطیر ریاست جمهوری، بدان نیازمند است، بی درنگ آغاز گردد.
4- تحقق حماسه ی انتخابات، بدون شرکت و رقابت و تلاش دیگر نامزدهای ریاست جمهوری امکانپذیر نبود. لازم میدانم از همه شخصیت های محترمی که پای در این میدان نهاده و با تلاش خستگی ناپذیر خود، صحنه ی مسابقه ئی شور انگیز را آفریدند، صمیمانه تشکر کنم و آنان را باز هم به نقش آفرینی در عرصه های گوناگون انقلاب و نظام اسلامی فرا بخوانم.
5- و نیز لازم میدانم از همه ی آحاد ملت که این بار نیز حادثه ای ماندگار خلق کردند، بویژه از حضرات مراجع معظّم و علمای اعلام و نخبگان دانشگاهی و سیاسی و فرهنگی که در ترغیب به مشارکت، نقش های ارزنده ایفا کردند، و نیز از دست اندرکاران برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای شهر و روستا بویژه وزارت کشور و شورای محترم نگهبان که زحمات طاقت فرسای این هفته های پرکار را صبورانه تحمل کردند و با امانت کامل، این بار سنگین را به سرمنزل رساندند، و نیز از مأموران پر تلاشی که امنیت این پدیده ی حساس را در کشوری با این وسعت، تا اقصی نقاط آن، تضمین کردند و همچنین از همه ی دستگاههای همکار آنان، صمیمانه تشکر کنم و اجر وافر الهی را برای آنان مسألت نمایم.
6-لازم میدانم به شکل ویژه از رسانه ی ملی و دست اندرکاران محترم آن که شور انتخابات را رهین تلاش هنرمندانه و مبتکرانه ی خود ساختند و راوی صادق و صریح گرایش ها و اندیشه ها و هدفهای نامزدان ریاست جمهوری شدند و چگونگی دست بدست شدن قدرت در نظام جمهوری اسلامی را، به شکل آشکار در برابر چشم جهانیان گذاشتند، تشکری بسزا و بلیغ کرده، اجر و توفیق آنان را از خداوند مسألت نمایم.
در پایان بار دیگر با خشوع و ابتهال، نعمت های بزرگ الهی را سپاس گفته و با تکریم یاد امام بزرگوار و شهیدان و ایثارگران عالی مقام، آینده ئی هر چه بهتر را برای این کشور و این ملت آرزو و مسألت میکنم.
و السّلام علیکم و رحمه الله