در تعبدیات، کوه کندטּ از ما نخواستـ ه اند،
سخت ترینش نماز شب خواندטּ است کـ ه در حقیقت،
تغییر وقت خواب است،
نـ ه اصل بـﮯ خوابـﮯ،
بلکـ ه نیم ساعت زودتر بخواب تا نیم ساعت زودتر بیدار شوﮯ!
(در محضر بهجت، ج2، ص170)
منبع : سایت بیتوته
از دیرباز ذهن بشر به وجود پدیدهای به نام «جن» آشنا بوده است. در قرآن کریم و روایات معصومان – (ع) – به آفرینش جن تصریح شده است. فیلسوفان و متکلمان اسلامی نیز دربارهی این آفریدهی الهی به بحث و گفتگو پرداختهاند؛ اکثریت آنها جن را موجودی آتشین که به هر شکل ممکن میتواند در آید معرفی کردهاند، اما در این میان فیلسوفانی همچون ملاصدرا (ره) با نگاه دیگری به مسأله نگریسته، دست به تأویل برده است. از نظر ایشان حقیقت «جن» با آنچه در ذهن ما است تفاوت دارد. از برآیند مطالبی که در مورد «جن» گفته شده میتوان دریافت که جن نیز همانند انسان دارای نفس ناطقه است و از اینرو در زمرهی نفوس که خود یکی از اقسام جوهر است قرار میگیرد.
دیباچه
جن یا پری از جمله مواردی است که در قرآن کریم به آفرینش آن تصریح شده است (وَ خَلَقَ الْجَانَّ مِن مَّارِجٍ مِّن نَّارٍ - الرحمن، 15) . جن پیش از انسان آفریده شده وَ الجَْانَّ خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ مِن نَّارِ السَّمُومِ - حجر، 27 و خداوند در آفرینش آن هدفمند بوده است (وَ مَا خَلَقْتُ الجِْنَّ وَ الْانسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ - ذاریات، 56 ) . جنیان همانند انسان، مکلّف به تکالیف دینیاند و در روز قیامت از اعمال آنها سؤال میشود (یَامَعْشرََ الجِْن وَ الْانسِ أَ لَمْ یَأْتِکُمْ رُسُلٌ مِّنکُمْ یَقُصُّونَ عَلَیْکُمْ ءَایَاتیِ- انعام، 130 ) و چنانچه از دستورات الهی سرپیچی کنند به عذاب دوزخ گرفتار شده، وارد جهنم میشوند (قَالَ ادْخُلُواْ فیِ أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِکُم مِّنَ الْجِن وَ الْانسِ فیِ النَّارِ - اعراف، 38 ) .اینها همه آیاتی است که به آفرینش جن تصریح کرده و از اینرو جای هیچ شک و شبههای دربارهی اصل آفرینش این پدیدهی الهی باقی نگذاشته است. آنچه جای بحث و گفتگو هنوز در مورد آن باز است چیستی این پدیده و چگونگی زندگی آن است. ما در این مقاله پس از بررسی واژه جن، به اثبات آن از نظر قرآن و روایات پرداخته، ماهیت و جایگاه وجودی آن را در نظام هستی مشخص میکنیم. از دیرباز وجود پدیدهای به نام جن در میان بشر پذیرفته شده است و آدمیان گاه از وجود موجوداتی سخن به میان میآوردند که غیبی و نامحسوساند و چه بسا برای آزار و اذیت انسانها به شیطنت میپردازند. داستانهای فراوانی از دیده شدن آنها و رویارویی آنها با انسان گفته شده است که هم پذیرش آنها بدون سند و مدرک دور از خرد است و هم ردّ آنها بدون دلیل علمی کار درستی نیست؛ از این رو در رویارویی با این همه داستان و روایت بهتر است از هرگونه قضاوتی در مورد آنها خودداری کنیم و به دامان قرآن و پیشوایان دینی چنگ بزنیم. این کار به ما کمک میکند تا با بهرهمندی از زلال معرفت آنها اذهان خویش را به نور هدایت روشن کرده، از سپردن زمام دل خویش به داستانها و افسانههایی که تشخیص درستی یا نادرستی آنها از توان ما خارج است خودداری کنیم. در میان این همه داستان و افسانه تنها منبعی که به ما کمک میکند تا با اطمینان کامل در مورد این پدیده به تحقیق و جستجو بپردازیم قرآن – کلام خدا – و پیرو آن کلام برگزیدگان او است زیرا هر دو دسته از داستان سرایی و افسانه سازی به دور بودهاند.
بررسی واژهی «جن»
جن کلمهای است عربی از ماده (ج ن ن) که به معادل فارسی آن پری گفته میشود (1) . این واژه اسم جمع است به معنای موجود نامرئی، چه نیک و چه بد (2) .جن نوعی از انواع عالم است که آن را به این خاطر جن گویند که از چشمها پوشیده است. آنها خود را از انسانها مخفی میکنند و به همین خاطر دیده نمیشوند (3) .از نظر راغب اصفهانی، اصل جن مخفی بودن شیء از حواس است و به همین خاطر قلب را «جنان» میگویند زیرا از حواس مخفی است. جن بنا بر یک وجه، به انواع روحانی غیر از انسان گفته میشود که از حواس ما پوشیده هستند. گفته میشود که بنا بر این وجه ملائکه و شیاطین داخل در جن هستند پس همهی ملائکه جن هستند ولی هر جنی ملک نیست [عموم و خصوص مطلق]. گفته شده است که اشیاء روحانی بر سه دستهاند: 1- اخیار که همان ملائکه هستند. 2- اشرار که همان شیاطین هستند. 3- اوساط که هم خوب دارند و هم بد، و این دسته همان جن هستند (4). بنابراین از مجموع کتابهای لغت چنین برداشت میشود که واژهی جن از ریشهی (ج ن ن) به معنای ستر و پوشانیدن گرفته شده است. عرب در جاهای دیگری نیز از اصل این واژه بهره برده است؛ به عنوان مثال جنین را از آن جهت که در زیر پردهی شکم پنهان است جنین مینامند، و به بستانی که دارای درختان فراوان است و زمین آن وسیلهی درختان پوشیده میشود جنّت گفته میشود (5) .
نجات از شقاوت
تسبیحات حضرت زهرا(علیهاالسلام) از آثار و برکات بسیارى برخوردار است که از جملهى آنها نجات یافتن از شقاوت و بدبختى است. هر انسانى به تناسب بینش و نگرشى که به جهان هستى و وجود پرآشوب خود دارد به دنبال خوشبختى است، و به عبارتى دیگر یکى از مهمترین مسائلى که همهى انسانها را آگاه یا ناآگاه به خود مشغول داشته است به طورى که کارهاى زندگى و برنامههایشان را در جهت وصول به آن پىریزى مىکنند، مسئلهى رسیدن به سعادت و گریز از شقاوت است.
منتهى از آنجایى که انسان اختیار دارد؛ راه خودش را باید آزادانه انتخاب کند. لذا انسان بعد از این که راه برایش نمایان شد، گاهى حسن انتخاب به خرج مىدهد و راه هدایت مىپیماید، و گاهى سوء انتخاب به خرج داده و راه ضلالت و گمراهى پیش مىگیرد. و این مسئله شقاوت و سوء عاقبت مسئلهاى است که همهى آنان که به خود آمدهاند، از آن مىترسند و آنها که بصیرت ندارند و در خواب غفلت عمر مىگذرانند از آن نیز به غفلت به سر مىبرند.
لذا آن دسته که داراى بصیرت هستند، به لحاظ خوف از شقاوت همیشه دست به دعا و ذکر بلند مىکنند و با تضرع و اصرار از خداى خویش طلب دورى از شقاوت و رسیدن به سعادت مىنمایند. مداومت بر تسبیحات حضرت فاطمه(علیهاالسلام)، موجب محفوظ ماندن از شقاوت و بدبختى است.
از این رو شایسته نیست که از برکات و آثار آن غفلت نموده و در انجام آن کوتاهى و سستى نماییم. امام صادق(علیهالسلام) در این رابطه مىفرماید: «یا ابا هارون، انا نامر صبیاننا بتسبیح فاطمه علیهاالسلام کما نامرهم بالصلاه، فالزمه، فانه لم یلزمه عبد فشقى»(1)؛ اى ابا هارون! ما بچههاى خود را همانطور که به نماز امر مىکنیم به تسبیحات حضرت فاطمه(علیهاالسلام) نیز امر مىکنیم. تو نیز بر آن مداومت کن، زیرا هرگز به شقاوت نیفتاده است بندهای که بر آن مداومت نموده است.
امام صادق(علیهالسلام) در این رابطه
مىفرماید: اى ابا هارون! ما بچههاى خود را همانطور که به نماز امر
مىکنیم به تسبیحات حضرت فاطمه(علیهاالسلام) نیز امر مىکنیم. تو نیز بر آن
مداومت کن، زیرا هرگز به شقاوت نیفتاده است بندهای که بر آن مداومت
نموده است.
و نیز از این حدیث شریف استفاده مىشود که شایسته است والدین محترم، تسبیحات حضرت زهرا (علیهاالسلام) را مانند نماز به فرزندانشان تعلیم کنند، باشد که مشمول این حدیث گردند.
ادامه مطلب را ببینــــــــــید
با جمعی از فرماندهان رفته بودیم خدمت مقام معظم رهبری
تا سخنرانی آقا آغاز شد ، دیدم شهید صیاد شیرازی شروع کرد
ریز به ریز نکات سخنرانی آقا رو می نوشت
بهش گفتم: آقای صیاد! این سخنرانی چندین بار از اخبار
بذار تو خونه بنویس ، چرا اینجا می نویسی؟
شهید صیاد برگشت و گفت:
می نویسم به خاطر اینکه به محض خروج از این مجلس امر
شادی روح شهدای اسلام صلوات
سلام
امروز را هم به تو فرصت دادم تا خورشید را ببینی
شاید تاریکی را نپرستی
دوستت خدا
میدانی که از خودت بیشتر دوستت دارم؟
کی تو را تا اینجا آورد و حفظ کرد و به رویت هم نیاورد؟
دوستت خدا
گاهی داری منو صدا میزنی ولی در واقع داری خودتو
و نیازهاتو صدا میزنی...
منو گول میزنی؟
ای بنده من
تو مرا برای امکانات و نیازهایت می خواهی
من تورا برای خودت
دوستت خدا
بنده من
کجا دنبال من میگردی ، من کنارتم
پا روی خودت بگذار به من میرسی
دوست نزدیکت خدا
بنده خوب من
مرا در قلبهای پاک بجوی...
آنهایی که حق کسی را ضایع نمی کنند ، من آنجا هستم
بنده من
دعاهات قبل از اینکه به ذهنت برسه مستجاب شده
تو نمی دونی
عینک عجله رو بردار... می بینی
دوستت خدا
مرا بیاد آور
که یاد من فقط به تو آرامش خواهد داد وبس
دوستت خدا
راجع به من میپرسی که کجا هستم
به صدای قلبت گوش کن
چقدر نزدیکه... از اون بیشتر
حالا می بینی چقدر با هم دوستیم...
با من باش...دوستت خدا
حدیثی که بر سنگ قبر شرق شناس آلمانی نقش بسته است!!
بر روی سنگ قبر آنه ماری شیمل ( Annemarie Schimmel ) با خط زیبای نستعلیق این کلمات نورانی از امیر المؤمنین علی ع نقش بسته است که:
( الناس نیام فاذا ماتوا انتبهوا. مردم خوابند و وقتی می میرند بیدار خواهند شد )
آنه ماری شیمل یکی از معدود مستشرقانی بود که بسیاری از وجوه تاریخ اسلام
را با انصاف نگریسته است به گونه ای که برخی او را عاشق جهان اسلام تلقی می
کنند. عاشقی که هزینه عشق خود به جهان اسلام را نیز پرداخته است.
سائل از گوشهی مسجد برخاست ، پرسید:
یا علی ، به من بگو واجب کدام است ؟ واجب تر کدام است ؟
نزدیک کدام است ؟ نزدیک تر کدام است ؟
عجیب کدام است ؟ عجیب تر کدام است ؟
مشکل کدام است ؟ مشکل تر کدام است ؟
امیرالمومنین (ع) در پاسخ فرمود:
واجب ، ترک گناه است و واجب تر از آن توبهی از گناه است.
نزدیک ، قیامت است و نزدیک تر از آن مرگ است.
عجیب ، بیوفایی دنیاست و عجیب تر از آن دل بستن
به این دنیای بیوفاست.
مشکل ، سرازیر قبر شدن است و مشکل تر از آن
با دست خالی سرازیر قبر شدن است.