نــــــــــور

اَللّـــــــــهُ نــُـــورُ السَّــــمواتِ وَ الأَرضِ

نــــــــــور

اَللّـــــــــهُ نــُـــورُ السَّــــمواتِ وَ الأَرضِ

مشخصات بلاگ
نــــــــــور

" سَلامٌ عَلَی إل یاسِین "

منتظر مأیوس نیست. منتظر از درد هجر میسوزد

اما بشوق وصال سر زنده و امیدوار است .

انتظار یعنی امید به فردا

فردای وصال ...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۴۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مواضع و دیدگاهها» ثبت شده است

آل یاسین

 

چه کسانی شفاعت می شوند؟

شفاعت اولیای الهی در روز قیامت، متوقف بر شرایطی است که در همین دنیا باید آن شرایط را به دست آورد. در آیات و روایات، برای هیچ فرد یا گروهی، تضمین نشده است که حتماً مورد شفاعت قرار می گیرند؛ بلکه صفات و ویژگی های کلی کسانی که از این نعمت بهره مند و یا محرومند، بیان شده است. بر اساس آیات و روایات، شرایط شمول شفاعت نسبت به بنده گنه کار، عبارتند از:

1. رضایت خداوند
شفیعان، واسطه فیض خدا هستند و به همین جهت، شرط اصلی و اساسی شفاعت، این است که مورد رضایت و پسند خداوند باشد. شفیعان، کسانی هستند که خداوند، آنان را برای این کار پسندیده و به آنان اجازه شفاعت داده است. قرآن کریم می فرماید: «در آن روز، شفاعت کسی سودمند نیست؛ مگر آن کسی که خدای رحمان به او اجازه دهد».(1)

شفاعت شوندگان نیز باید مورد رضایت و پسند خداوند باشند؛ یعنی شفاعت در حق کسانی موءثر خواهد شد که در دنیا در مسیر اطاعت، بندگی و رضایت خداوند قرار داشته باشند. قرآن کریم می فرماید: «و [شفیعان [شفاعت نمی کنند، مگر برای کسی که مورد رضایت و پسند خداوند باشد».(2)

در حقیقت، شفاعت، تجلّی اراده و خواست خداوند، مبنی بر بخشش و آمرزش بندگانی است که در دنیا عقیده و عملشان مورد رضایت خداوند بوده است؛ هرچند دچار خطا و لغزش نیز شده اند و شفاعت، پاداشی در حق آنان است.


دل نوشته ی زیبای کامیلا سلستینو


بانوی تازه مسلمان از کشور برزیل برای پیاده روی اربعین :


-شاید کسی با خودش بگوید:


از خانه هم می توانم به حسین(ع) سلام بدهم؛


از خانه هم می توانم زیارت اربعین بخوانم .


-چرا باید سختی چند روز پیاده روی را به جان بخرم


و مسیری طولانی در گرما و سرما طی کنم


تا کسی را زیارت کنم که همین لحظه در کنار من است.


پس بشنو سخن حضرت زینب(س) را که به یزید فرمود:


" به خدا که نمی توانی یاد و خاطره ی ما را محو کنی."


اگر من از خانه ام سلام دهم و تو هم از خانه ات سلام دهی


-به زودی پیام عاشورا و حادثه ی کربلا از یادها می رود.


-پیاده روی اربعین کاری زینبی است.


صحیفه سجادیه در کلام بزرگان

مقــــــدمه :

عصر امامت امام سجاد(ع)، عصر اختناق و خفقان و یکی از ادوار بسیار سخت و طاقت‌فرسا برای شیعه بوده است. عصری که حاکمان اموی امام سجاد(ع) را مجبور به در پیش گرفتن سیاست تقیه کردند.[1] در این حضرت زین‌العابدین(ع) در قالب دعا که در حقیقت پیوندی معنوی میان انسان و پروردگار است، رسالت خویش را انجام داد. دعاهای امام سجاد(ع) در «صحیفه سجادیه» که شامل 54 دعا از ایشان است گردآوری شده و به عنوان اثری ارزشمند، نسل به نسل منتقل شده است.

این کتاب ارزشمند از همان قرون اولیه توجه مسلمانان را به خود جلب کرده است به گونه‌ای که علاوه بر شروح و ترجمه‌های متعددی که بر آن نوشته شده، عظمت آن در کلام بزرگان به تصویر کشیده شده است. بسیاری از بزرگان در وصف این کتاب ارزشمند عباراتی زیبا و قابل تامل و پر محتوا بیان کرده‌اند که توجه به آن‌ها می‌تواند بسیار سودمند باشد. این سخنان تکان دهنده بدون شک موجب توجه بیشتر به این کتاب شریف خواهد شد و شاید کمی از محجوریت آن بکاهد.

در مقاله حاضر ارزش و اهمیت «صحیفه سجادیه» را در کلام بزرگان مورد توجه و دقت قرار داده‌ایم. این سخنان که به طور پراکنده در منابع مختلف به خصوص منابعی که در خصوص امام سجاد(ع) نگاشته شده‌اند، وجود دارند، مورد کنکاش، ارزیابی و تحلیل قرار گرفته‌ تا ارزش و اهمیت این کتاب هر چه بیشتر آشکار شود و توجه به آن افزایش یابد. اکنون تلاش بر این است تا بخشی از نظرات بزرگان در خصوص این کتاب شریف به صورت دسته‌بندی به خوانندگان محتر م تقدیم شود.

 

چادری بودن با چادرسرکردن
فرق میکنـــــــــــــد !

چادری بودن یعنــــــــــــی :
چادر را برای پوشاندنِ خود از نگاه نامَحرمان سر میکند
تا سلامت جامعه و خانواده ها به خطر نیافتد ،
و برایش چادر حکـــمِ سنگر دارد ...
و راه و هدفش ، همان راه  فاطمه (س) است ...

چادر سرکردن یعنــــــــــی :
چادر را برای زیبایی سر میکند و معایبش را با چادر می پوشاند .
و اعتقادی به محرم و نامحرم ندارد .
چادر سر میکند و صورتِ بزک شده را درون قابِ چادرِ مشکی میگذارد تا بهتر جلوه کند .
چادر سرمیکند ، امـــــا ،
اعتقادی به پوشاندنِ ناخن های بلند و ساق ِ دست
و پوشیدنِ جوراب ندارد و به خیالِ خودش چادری شده !!!
چادر سر می کند تا البسه های رنگارنگش از زیر چادر ،
بیشتر جلبِ توجه کند ،
و دریــــغ از خواندنِ دوخط احکــــامِ حجاب در اسلام ...

پـــــــــــــس فراموش نکنیم !
چادری بودن با چادرسرکردن فـــــــــــــــــرق میکند .

آل یاسین


زن غربی یا اسلامی؟

از قرن هفدهم به بعد در غرب، نهضتی در زمینه مسائل اجتماعی و در قالب «حقوق بشر» پدید آمد، که در آن نویسندگان و متفکران غرب افکار خویش را در قالب دفاع از حقوق طبیعی و فطری بشر با دو محور «آزادی» و «تساوی» حقوق زن و مرد مطرح کردند و حتی مدعی شدند که بدون تأمین آزادی زن و تساوی حقوق او ، سخن راندن از آزادی و حقوق بشر بی‏معنی است. آنها  کلید تمام مشکلات اجتماعی و خانوادگی زنان را در حل این مسأله دانستند. اما این سخنان به ظاهر فریبنده و پوچ در راستای اهداف مادی و استثماری جامعه غرب است نه احقاق حقوق واقعی زن.
حقیقت این است که در فلسفه غرب سالهاست که انسان از ارزش و اعتبار افتاده است. سخنانی که در گذشته درباره انسان و مقام ممتاز وی گفته می‏شد و ریشه‏ همه آنها در مشرق زمین بود، امروز در اغلب سیستم‏های فلسفه غربی مورد تمسخر و تحقیر قرار می‏گیرد. انسان از نظر غربی تا حدود یک ماشین تنزل کرده است، روح و اصالت آن مورد انکار واقع شده است. اعتقاد به علت غایی و هدف داشتن طبیعت، یک عقیده ارتجاعی تلقی می‏ گردد.


فرق امامت و ولایت چیست؟

کلمه امام به معنای پیشوا است. کلمه پیشوا درست ترجمه کلمه امام در عربی است. خود کلمه امام یا پیشوا مفهوم مقدسی ندارد. پیشوا یعنی کسی که پیشرو است و عده ای تابع و پیرو او هستند، اعم از آنکه عادل و درست رو باشد و یا باطل و گمراه.[1]قرآن هم کلمه امام را در هر دو مورد به کار برده است. در یک جا می فرماید:

"وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یهْدُونَ بِأَمْرِنا"[2] "ما آنها را پیشوایان هادی به امر خودمان قرار دادیم".و در جای دیگر می فرماید:

"وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یدْعُونَ إِلَی النَّارِ"[3] "پیشوایانی که مردم را به سوی آتش می خوانند".

http://ahlolbait.com/files/u947/george-Jordac_0.jpg

امام علی (ع) از زبان دانشمندان جهان

علامه طباطبایی:

«بحث هایی که درباره شخصیت امیرالمؤمنین علیه السلام انجام گرفته و کتاب هایی که پیروان مذاهب و سایر کنجکاوان در این باره نوشته اند، درباره هیچ یک از شخصیت های تاریخ اتفاق نیفتاده است.» (شیعه در اسلام، ص) 128)

و ما تنها چند نمونه را می آوریم


رهبر معظم انقلاب


 در مراسم شب خاطره دفاع مقدس:


نگذارید حادثه دفاع مقدس فراموش شود


کسانی برای ضعیف کردن این حقیقت در زندگی و ذهن ما انگیزه دارند


همــان کســانی که برای کشــورهای اســـلامی برنامه ریزی می کنند


و به آنها ابلاغ میکنند و آنها هم قبول میکنند که مساله جهاد و شهادت


را از مجموعه کتابهای معارف دینی و مدارس و دانشگاه حذف کنند


همان انگیزه ها در داخل استمرار پیدا میکند


نباید غفلت کرد.



جملات قصار شهید آوینی


«هفت سین» از چه زمانی وارد شعر و ادب فارسی شد؟


هرساله آداب و رسوم متعددی مرتبط با نوروز در کشور برگزار می‌شود، اما شاید بسیاری ندانند که رسومی مانند سفره هفت سین از چه زمانی شکل گرفته است.

علم و دانش امام محمد باقر علیه السلام

بی گمان شخصیت علمی امام باقر علیه السلام در دوران حیات اوبسیار برجسته و محضر او همواره مملو از دانمشندان و دانشورانی بوده است که در جستجوی سرچشمه دانش بوده اند .ان چنان که از کودکی «شکافنده دانش ها »شناخته شده و سرآمد دانمشندان و عالمان روزگار بود.

                

  یاَ باقِرَ الْعِلْمِ لاَهْلِ التُّقى          وَ خَیْرَ مَنْ لَبّى عَلَى الاَجْبُلِ(1)

باقر(ع) : شکافنده علوم

  • در فصول المهمة آمده است: آن حضرت را بدین لقب مى‏ خواندند زیرا علوم را می شکافت‏  و باز مى ‏کرد.
  • در صحاح آمده است: «تبقر، یعنى توسع در علم».
  • و در قاموس گفته شده است: محمد بن على بن حسین را باقر مى‏ خواندند چون در علم تبحر داشت.
  • در لسان العرب نیز ذکر شده است: آن حضرت را باقر می خواندند چرا که علم را می ‏شکافت و به اصل آن پى می ‏برد و فروع علم را از آن استنباط مى ‏کرد و دامنه علوم را مى ‏شکافت و وسعت مى ‏داد.(2)

آوازه علم و دانش امام محمد باقر چنان در بین مردم پیچید که وی را «باقر» نامیدند، در زبان عرب آن حضرت به باقر شهرت داشت چون علم را می شکافت و اهل آن را می شناخت و شاخه های علم را گسترش می داد . در زبان عرب نیز «تبقر» به معنی توسع«گسترش داد»آمده است.(3)

ابن حجر در کتاب صواعق المحرقه می گوید: او را باقر نامیدند و بقر الارض به معنی شکافت زمین را و هویدا کرد نهفته ها و مکنونات آن را.او نیز معارف و علوم و حقایق احکام و لطایف را از گنجینه های نهان استخراج و آشکارا می کرد و این امور جز بر کسی که بصیرتش ربوده شده یا سرشت و باطنش به تباهی گراییده بر همگان مبرم و آشکار است.از این روست که آن حضرت را شکافنده و جامع علم و آشکار کننده و بالا رونده دانش خوانده اند(4)

از جابر جفی یکی از شاگردان ممتاز امام علیه السلام سئوال شد چرا آن حضرت را باقر نامیدند؟ پاسخ داد:

زیرا که او شکافت علمی را شکافتنی و آشکار و ظاهر ساخت، ظاهر ساختنی که غیر از او ساخته نبود.(5)

آوازه شهرت علم و دانش امام باقر:

  • آوازه شهرت امام باقر تا دوردست های سرزمین های اسلام رسیده بود چنانکه می گویند:

«در حلقه درس او مردم «خراسان» حضور دارند و اشکالات علمی خود را مطرح می کنند»(6)

  • محمد بن منکر از دانشمندان اهل سنت می گوید:

«باور نداشتم که علی بن الحسین علیه السلام فرزندی از خود به یادگار بگذارد که دانش و بینشش مانند خود او باشد،تا این که پسرش محمد بن علی علیه السلام را دیدم. آن سان که من می خواستم او را اندرز دهم ،ولی او مرا اندرز داد».(7)

  • عبد الله عطاء نیز در مورد گستردگی دانش امام می گوید:
  • هرگز دانمشندان را بی مقدار جز در محضر محمد بن علی علیه السلام ندیدم و من خود حَکَم بن عُتیبُه را با آن جایگاه بلندی که در دانش نزد مردم داشت در برابر آن جناب به سان کودکی یافتم که پیش روی استاد زانو زده باشد(8)
  • شیخ کشّى از محمّد بن مسلم روایت کرده که گفت :

در هر امر مشکلى که رو مى کرد از حضرت امـام مـحـمـدبـاقـر عـلیـه السـلام سـؤ ال مـى کـردم تـا آنـکه سى هزار حدیث از آن حضرت سوال کردم و از حضرت صادق علیه السلام شانزده هزار حدیث .(9)

  • از حبّابه والبیّه روایت شده که گفت : دیدم مردى را در مکه در وقت عصر در ملتزم یا مابین بـاب کـعـبـه و حـجـر کـه مـردمـان بـه حـضـرتـش اجـتـمـاع کـردنـد و از مـعـضـلات مسائل سؤ ال کردد و باب مشکلات را استفتاح نمودند، و آن حضرت با آن زمان اندک از جاى بـرنـخـاسـت تـا در هـزار مـسـاءله ایـشـان را فـتـوى داد آنـگـاه بـرخـاسـت و روى بـه رحل خود نهاد و منادى با صوت بلند ندا برکشید:
  • انَّ هذا النّورُ الاَبْلَجُ المُسَرَّجُ وَ النَّسیمُ الاَرِجُ وَ الْحَقُّ الْمَرِجُ؛
  • یعنى بدانید این است نور روشن و درخشان که بندگان را به طریق دلالت فرماید.
  • و این است نسیم خوشبوى وزان که جان جهانیان را به نسایم معرفت و دانش معطر گرداند، و این اسـت آن حقى که قدرش در میان مردمان ضایع مانده است یا از خوف دشمنان مضطرب است و جماعتى را دیدم که مى گفتند کیست این شخص ؟ در جواب ایشان گفتند محمّد بن على باقر و شکافنده غوامض علوم ناطق از فهم محمّد بن على بن الحسین بن على بن ابى طالب علیهم السلام .
  • ابـن شـهـر آشـوب گفته است : که گفته اند از هیچ کس از فرزندان حسن و حسین علیهم السلام ظـاهـر نـگـردیـد آنـچـه ظـاهـر شـد از آن حـضـرت تـفـسـیـر و کـلام و فـتـاوى و احـکـام حـلال و حـرام ، و حـدیـث جـابـر رضـى اللّه عـنه درباره آن حضرت مشهور است و معروف و فقهاء مدینه و عراق به تمامت مذکور داشته اند
  • و خبر داده است مرا جدم شهر آشوب و منتهى بـن کـیـابـکـى الحـسـیـنى به طرق کثیره از سعید بن مسیّب و سلیمان بن اعمش و ابان بن تغلب و محمّد بن مسلم و زرارة بن اعین و ابوخالد کابلى که جابر بن عبداللّه انصارى در مسجد رسول خدا صلى اللّه علیه و آله و سلم مى نشست و همى گفت :( یـا بـاقـِرُ یـا بـاَقـِرَ الْعـِلْمِ ) ، مردم مدینه مى گفتند، جابر پریشان سخن مى گـویـد، جـابـر رحـمـه اللّه مـى فـرمـود: سوگند به خداى که من بیهوده و پریشان سخن نـگـویم لکن شنیدم از رسول خدا صلى اللّه علیه و آله و سلم که فرمود: اى جابر! همانا درک خـواهـى نـمـود مـردى از اهـل بـیـت مـرا کـه نـام او نـام مـن و شـمـائل او شـمـائل من باشد بشکافد علم را شکافتنى پس این فرمایش پیغمبر صلى اللّه علیه و آله و سلم واداشت مرا به آنچه مى گویم .(10)

سخنان گوهر بار امام باقر علیه السلام درباره علم:

  • همه جنبدگان حتی ماهیان دریا بر طالب علم سلامی می فرستند.(بحارالانوار،ج1،ص137)
  • برای کسی که از میان شما علم را فرا دهد،اجر و پاداش علم آموزی است و برای او فضل و برتری بیش از آن است ،پس از دانشمندان علم را فراگیرید و آن را به برادرانتان فرا دهید همانطوری که دانشمندان به شما آموزش دادند.
  • هر کس دانش را فراگیرد برای فخرفروشی به دانشمندان یا بر کم خردان بتازد یا با آن نظر مردم را به خود جلب کند جایگاهش پر زا آتش می شود،به راستی ریاست جز بر اهلش شایسته نیست.(11)
  • من کراهت دارم کسی بیش از علم و دانش خود حرف بزند
  • از اخلاق مومن چاپلوسی و حسادت نیست مگر در فراگرفتن علم و دانش

پی نوشت ها:

(1)الارشاد،ج2،ص226؛شیخ عباس قمی،الانوار البهیه،قم،موسسه النشر الاسلامی،1417،ه.ق،چاپ اول،ص135- آفاق اندیشه (نگاهی به زندگانی امام باقر(علیه السلام)ابوالفضل هادی منش،مرکز پژوهش های صداو سیما،سروش مهر:1383،ص21

(2)سیره معصومان،سید محسن امین عاملى،ترجمه‏ :على حجتى کرمانى‏:تهران:سروش،1376،ج‏6،ص:14-15

(3)فی رحاب ائمه اهل البیت،ص-10و11

(4)همان،ص40- هدایتگران راه نور،زندگانی باقر العلوم،آیت الله محمد تقی مدرسی،تهران: انتشارات محبان الحسین،1380،ص33

(5)معانی الاخبار،ص65- سیره عملی اهل البیت علیهم السلام،سید کاظم ارفع،موسسه تحقیقاتی فیض کاشانی،1372،ص9.

(6)بحارالانوار،ج 42،ص357

(7)اعیان الشیعه ج1،ص652 و الارشاد ج2،ص232.

(8)ارشاد،ج2،ص230؛کشف الغمه،ج2،ص329)منتهی الامال،ص133- آفاق اندیشه (نگاهی به زندگانی امام باقر(علیه السلام)ابوالفضل هادی منش،مرکز پژوهش های صداو سیما،سروش مهر:1383،ص21-22

(9)منتهی الامال ،حاج شیخ عباس قمی،ویرایش:دکتر عقیقی بخشایشی،عبدالرحیم نصری خراسانی،قم:نوید اسلام،1386،ج2،ص133

(10)همان،ص134.

(11)شکافنده علوم امام محمد باقر علیه السلام:محسن ماجراجو،قم:انتشارات اصباح،1390