چهار «زن» در میان تمام بانوان
برجسته جهان، از آغاز تا انجام و در بین قهرمانان راستین تاریخ، به خاطر
ویژگی های خاص خود در صدرند.(1) یکی از آن چهار زن، «خدیجه کبری» است.
خدیجه ای که از آغاز بعثت و هنگامی که پیامبر اسلام صلی الله علیه واله
مسئله وحی را برای او بازگو کرد، به وی صادقانه گروید و در راه این ایمان،
تمامی دارایی و راحتی و رفاهش را بذل کرد و پیوسته تا واپسین دم زندگی و
آخرین نفس نیز آن چه در امکان داشت، نثار پیامبر صلی الله علیه واله و
گسترش اسلام کرد.
پشتیبان بزرگ اسلام
این بانوی با اخلاص، در تکوین بنای اسلام و پیشبرد آن با بهره گیری از
ثروت سرشار و موقعیت و جایگاه عظیمش در دنیای آن روز، سهم به سزایی دارد،
تا آنجا که پیامبر اکرم صلی الله علیه واله درباره اش فرموده است:
«ما قام الاسلام الاّ بسیف علیّ و مال خدیجة؛ اسلام پا نگرفت مگر به شمشیر علی و ثروت خدیجه».(2)
وی در لحظات آغازین «بعثت» و سنگینی نزول وحی - که برای پیامبر صلی الله
علیه واله دورانی بسیار سخت و بحرانی بود - در تأمین آرامش و امنیت خاطر
او سخت می کوشید. با ایثار خالصانه ترین دوستی ها و جانفشانی های یک همسر،
طعم شیرین محبت های یک مادر را - مادری که از فرزند در قبال حمله هر نوع
دشمنی و تهدید هر خطری دفاع و حمایت می کند- بدو می چشانید.
« بنت الشاطی»- بانوی دانشمند و نویسنده توانای مصری - می گوید:
«آیا
هیچ همسری را تاب آن هست که چون «خدیجه» دعوت تاریخی پیامبر صلی الله علیه
واله را از صمیم دل و سویدای جان و با ایمانی نیرومند بدون یک ذرّه تردید و
شک در صدق پیامش، بپذیرد و به استقبالش رود، با این یقین محکم که خداوند
او را هیچ گاه خوار نخواهد ساخت؟ آیا در توان هیچ بانویی جز «خدیجه» با آن
همه ثروت بی حساب و بخشش های فراوان هست که در اوج رفاه و آسایش، به نعمت و
عزّت و شوکت شاهانه پشت کند تا در تیره ترین ایام سختی در کنار همسرش
بایستد و با او در سخت ترین نوع شکنجه و آزار به پاس وفادار ماندن به
ایمانش، شرکت کند؟!
بعید
است که چنین باشد! بلکه او یگانه بانویی است که تمام امکاناتش را برای
یاری پیامبر صلی الله علیه واله و تأمین اعتماد و آرامش و سلامت او به کار
گرفت.»(3)
به خدا سوگند که هرگز بهتر از او نصیبم نشده! وی هنگامی
به من گروید که دیگران تکفیرم کردند و هنگامی مرا تصدیق کرد که دیگران به
تکذبیم پرداختند و هنگامی با دارایی اش به یاری من شتافت که دیگران محرومم
ساختند. و خداوند از او، نه از زنی دیگر، به من فرزند عنایت کرد
و باز «بنت الشاطی» می نویسد:
«خدیجه سلام الله علیها در سنینی
نبود که تحمل رنج و سختی بر او آسان باشد و از کسانی نبود که در جریان
زندگی با ننگی معیشت، محرومیت ها و تلخ کامی ها بار آمده و خو گرفته باشد.
اما او، با وجود کهولت، راضی شد سختی هایی را که در اثر محاصره شدن «بنی
هاشم» در «شعب ابی طالب» از طرف قریش تحمیل شد، تا سر حدّ مرگ تحمّل کند.»(4)
آری، در آن ایام این بانوی بزرگ پا به مرز 65 سالگی می گذاشت ولی علی
رغم این فرسودگی و ضعف، بدون ذرّهای تردید همچنان در کنار محمد صلی الله
علیه واله و یاران اندکش صبر پیشه می ساخت و با آنان همگام شد و در این
همگامی از خانه، مال و همه چیز خود با طیب خاطر و روحی آرام و مطمئن دست
برداشت.(5)
ادامه مطلب را ببینید