نــــــــــور

اَللّـــــــــهُ نــُـــورُ السَّــــمواتِ وَ الأَرضِ

نــــــــــور

اَللّـــــــــهُ نــُـــورُ السَّــــمواتِ وَ الأَرضِ

مشخصات بلاگ
نــــــــــور

" سَلامٌ عَلَی إل یاسِین "

منتظر مأیوس نیست. منتظر از درد هجر میسوزد

اما بشوق وصال سر زنده و امیدوار است .

انتظار یعنی امید به فردا

فردای وصال ...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۶۳ مطلب با موضوع «گفتار دینی :: شعر و متون ادبی» ثبت شده است

بویِ خون می‌آید

به علی بگویید مسجد نرود

شما را به خدا بهانه‌ای جفت و جور کنید

چه می‌دانم!

بگویید در منزل بماند تا اهلِ منزل از فیضِ نمازِ جماعت محروم نمانند

یا روضهٔ پهلوی شکسته زهرا(س) را برایش بخوانید

بلکه در سوگِ مادر به گریه بنشیند

و یا بچهٔ یتیمی بیاورید تا جلوی علی(ع) به گریه و زاری بپردازد

علی(ع) یتیم‌نواز است

شاید به مسجد نرود

شاید فرقِ کعبه نشکافد

شاید...

شما را به خدا به در و دیوار بزنید برای نرفتن علی(ع) به محرابِ خون...

بی رحم ترین دشمنم آمد به جِدالم 
ایکاش که میسوخت دلِ نفس به حالم
من را به زمین می زند این نفس ستمگر
با تیر جَفایی که رها کرد به بالم
می ترسـم اَز این کـبـر و غُـرورِ دلِ غافل
مانع بِشَـود از سَـفرِِ رو به کمالم
اِی کـاش کـه درنـیـمه ی ایـن مـاهِ مُـبارک 
تقدیر شَــوَد لَحـظـه ی مـطـلوبِ وصالم
ای یارِ سـفر کرده کجایی که قـریب است
غِـفلت بِشَـوَد در همه ی عـمر وَبالم



مأخذ : نغمه های عاشقی در بهار ظهور

شعر از شکوفه


تـو  روشنتـر  ز نـور ِ  ماه   و  مهــری      


ســراســر رازی  و افســون  و سحـری       


ز  تـو   قـلبـم   قــرار  و  صبــر  گیــرد       


ز  تـو  جـان  رنگ  خوشبختی  پـذیـرد       


 بــرایـم   بهتــریـن   یـار   و   رفـیـقـی        


مـرا  در  رنج   و  سختـی هـا   شفیقـی       


تـو  را  دارم  چـه  غـم  دارم  خـُدایـا ؟       


ز  احسـانت  چـه  کـم   دارم   خـُدایـا ؟       


مـرا  سـرشــار  از  احســاس  کــردی        


دلـم خـوشبـو چـو عطــر یـاس  کـردی        


 مـرا  از  دست ِ  نفـس   دادی  رهـایـی         


 فکنـدی  بیـن  مـا   از  مهــر  جـُـدایی         


چــراغـی  از  خـِـرَد  در  ســر  نهـادی        

     

رهـی  از  معــرفت  بـر  مـن  گشــادی        


 ز  نــورت  راه ِ مـن  روشـن  نمـودی         


بـه هـر جــا  رهنمـای مـن  تـو بـودی        


زبـانـم  را  تـو  کــردی  نغمـه  پـرداز         


نهـادی  در  دل ِ مـن  شـــوق ِ  پـرواز        


دَمــادَم   نـام ِ  خــوبـت  بـر  لب ِ مـن        


شـده  ذکــر  همـه  روز  و  شب  مـن        


 تـو را  گـویـد  شکــوفـه حَمـد ِ بسیـار        


 ز تـو  یـاری  بخـواهـد  در همـه  کــار        

 

35365946877286818480.gif

سحرگاه شعبانست وزیبایی های جمکران

 

بازآهنگ تودارم تادل سرگشته ام با التماس داغ اشک هایم آرام گیرد وهاله نور سهم دل خسته ام باشد

باران به نیایش آمده وغزلناک ترین قصیده را می سراید.رویای شیرین شاپرک سرشار از زندگی است

برکه تنهایی می خشکد وموج شادی برآن خیمه می زند.لبخندبرنگاه ها اریکه زده است

آیه های عشق بی تابانه درانتظارند تاباطلوع گل نرگس زمزمه خدایی سردهند

گویازمین وزمان تفسیر این جمله گشته اند که

و نیافریدم آسمان بنا شده

و نه زمین گسترده

ونه ماه تابان ونه مهردرخشان ونه فلک چرخان ونه دریای روان ونه کشتی درجریان را

مگربرای خاطر شما ومحبت ودوستی شما ...وبه راستی سعادتمند شدندشیعیان دردرنیا وآخرت.

همگان به انتظار آفتاب عالمتاب و پایان شب هجران نشسته اند. همه یک تن شده اند٬لبریز ازلطافت

 

رایحه ظهوررا می شود حس کرد

.... صبح نزدیک است

 

 


سرّ نی در نینوا می‌ماند، اگر زینب نبود
کربلا در کربلا می‌ماند، اگر زینب نبود

چهره سرخ حقیقت، بعد از آن طوفان رنگ
پشت ابری از ریا می‌ماند، اگر زینب نبود

چشمه فریاد مظلومیّت لب‌تشنگان
در کویر تفته جا می‌ماند، اگر زینب نبود

زخمه زخمی‌ترین فریاد، در چنگ سکوت
از طراز نغمه، وامی‌ماند، اگر زینب نبود

در طلوع داغ اصغر، استخوان اشک سرخ
در گلوی چشم‌ها می‌ماند، اگر زینب نبود

ذوالجناح دادخواهی، بی‌سوار و بی‌لگام
در بیابان‌ها رها می‌ماند، اگر زینب نبود


مصیبت جانسوز رحلت ام المصائب


مظهر علم و بیان  علــــــــــــــوی


عفت و عــــرفان فاطــــــــــــمی


صبر و مظـلومیت حســــــــــنی


شجاعت و حماسه حســــــینی


حضرت زینب کبری (س)


تسلیت باد

جان عالم بفدای تــــو علــــی



ایوان نجف عجب صفایی دارد



نـور حـق در چهــره ی ِ تـو مُنــــــجلی
‏‎
شـاه مـردان ، سـاقی مستـان عـــلـی‎
 

یـا علـی از جـور دنیـا خســـــــتـه ایـم‎

بـر مـددهای تـو مـا دل بســــــتـه ایـم‎

" یـا امیـر المـومنین حیـدر مـدد‎

مساوی!!؟


زن در معدن زغال سنگ کار میکند تا با مرد مساوی شود.


زن ساعتها به دور از فرزندان کار میکند تا با مرد مساوی شود

 

زن فست فود را جایگزین پخت غذا میکند تا در عدم گذران زمان در آشپزخانه با مرد مساوی شود

 

زن ماشینهای سنگین را در بیابان می راند تا با مرد مساوی شود

 

زن تا دیر وقت بدون ترس در خیابان رفت و آمد میکند تا با مرد مساوی شود

 

زن در مسابقات رالی شرکت می کند تا با مرد مساوی شود

 

زن لباسهای مردانه می پوشد تا با مرد مساوی شود

 

زن برای سهیم شدن در تجارت جهانی نقش مهمی در تبلیغات(البته با بدن نیمه عریان وچهره بزک کرده اش) ایفا میکند تا با مرد مساوی شود


زن به تنهایی با دوستانش به مسافرت میرود تا با مرد مساوی شود


زن زیر بار مسئولیت ازدواج نمیرودتا به ظاهر با مرد مساوی شود


زن ریحانه بودنش را نادیده می انگارد تا با مرد مساوی شود


زن عفاف را دفن میکند وحجاب را رنگ بی رنگی میزند تا با مرد مساوی شود


آری! زن با مرد مساوی است : زن در انسانیت ورعایت تقوا با مرد مساوی است.


یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر وانثی وجعلناکم شعوبا

وقبائل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقیکم ان الله علیم خبیر

                                                   (سوره حجرات ایه13)


ای مردم ما شما را از یک مرد وزن افریدیم وشما را تیره ها وقبیله ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید(اینها ملاک امتیاز نیست) گرامی ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست، خداوند دانا وآگاه است

بزرگی میگفت :

آدم همانطور که صورت ظاهری داره صورت باطنی هم داره .

صورت باطنی هم مثل صورت ظاهری زشت و زیبا داره .

بعضی ها صورت باطنی شون شکل گرگه چون خیلی حرص میزنند

بعضی ها خوک هستند اونایی که خیلی هوسرانند

بعضی ها میمون هستند چون همیشه فقط نقش بازی میکنند

بعضی ها پلنگ هستند . اونایی که درنده و بی رحم هستند

اما عده ای فرشته اند. اونایی که پاک و مهربونند .


روز قیامت هم آدما با همین قیافه باطنی


محشور میشن نه با قیافه ظاهری .


پس بیایم فرشته باشیم .


پاک و مهربان و باصداقت ...