به مادرقول داده بود حتما برمی گرده ،
وقتی مادر تن بی سر فرزندش رادید
لبخندتلخی زدو گفت :
"پسرم سرش میرفت قولش نمیرفت."
مابی تو دل به لذت عالم نمی دهیم ...
عشق تو را به عالم و آدم نمی دهیم
هر روز ، در نبودنِ تو پیرتر شدیم ...
در سینه مان هوای به جز غم نمی دهیم
سر باز کرده در هوست زخم هایمان ...
زخمی که هیچ وقت به مرهم نمی دهیم
از جام مهر و عشق تو در قلبهایمان
یک جرعه را به چشمه ی زمزم نمی دهیم
آقا بیا اگر چه نداریم توشه ای ...
جز جان خویش در ره همدم نمی دهیم
دار و ندارمان دل و دل دادنِ به توست ...
هرچند وسعمان نرسد کم نمی دهیم ...
باید از فقدان گل، خونجوش بود
در فراق یاس، مشکی پوش بود
یاس ما را رو به پاکی می برد
رو به عشقی اشتراکی می برد
یاس یک شب را گل ایوان ماست
یاس تنها یک سحر مهمان ماست
بعد روی صبح، پرپر می شود
راهی شبهای دیگر می شود
یاس مثل عطر پاک نیّـت است
یاس استنشاق معصومیّـت است
یاس بوی حوض کوثر می دهد
عطر اخلاق پیمبر می دهد
حضرت زهرا دلش از یاس بود
دانه های اشکش از الماس بود
داغ عطر یاس زهرا زیر ماه
می چکانید اشک حیدر را به چاه
عشق محزون علی یاس است و بس
چشم او یک چشمه الماس است و بس
اشک می ریزد علی مانند رود
بر تن زهرا: گل یاس کبود
گریه کن زیرا که دُخت آفتاب
بی خبر باید بخوابد در تراب
این دل یاس است و روح یاسمین
این امانت را امین باش ای زمین
نیمه شب دزدانه باید در مغاک
ریخت بر روی گل خورشید، خاک
احمد عزیزی شاعر آیینی
در را شکستهاند و کسی ضجه میزند
بر روی شهر وقت نزول بلا شدهست
شکسته تر شده و دست برکمر دارد
چه پیش آمده! آیا حسن خبر دارد؟
به گریه گفت که زینب مواظب خود باش
عبور کردن از این کوچه ها خطر دارد
شبیه روز برایم نرفته روشن بود
فدک گرفتن از این قوم دردسر دارد
گرفت دست مرا مادرم... نشد... نگذاشت...
تمام شهر بفهمد حسن جگر دارد
شهود خواسته از دختر نبی خدا
اگرچه دیده سندهای معتبر دارد
سکوت و صبر و رضای خدا به جای خودش
ولی اگر پدرم ذوالفقار بردارد...
کسی نبود به معمار این محل گوید
عریض ساختن کوچه کی ضرر دارد!؟
کوچه بنی هاشم...
مادر از زندگی خویش تو بیزار مشو
ای قرار دل من خسته زدلدار مشو
خیز و تا جمع کنم بستر خونین تو را
مرو از هوش دگر خسته وبیمار مشو
فقط از بهر شفا کن تو دعا وپس از این
طالب مرگ خود از خالق دادار مشو
با نگاهت به خدا قلب مرا سوزاندی
اینقدر جان حسن خیره به مسمار مشو
من خودم زیر بغل های تورا می گیرم
تو فقط پیش علی دست به دیوار مشو
حسن جواهری