نــــــــــور

اَللّـــــــــهُ نــُـــورُ السَّــــمواتِ وَ الأَرضِ

نــــــــــور

اَللّـــــــــهُ نــُـــورُ السَّــــمواتِ وَ الأَرضِ

مشخصات بلاگ
نــــــــــور

" سَلامٌ عَلَی إل یاسِین "

منتظر مأیوس نیست. منتظر از درد هجر میسوزد

اما بشوق وصال سر زنده و امیدوار است .

انتظار یعنی امید به فردا

فردای وصال ...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۱۴۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مناسبتها» ثبت شده است

امام موسی کاظم علیه السلام:

در دین خدا، دنبال فهم عمیق باشید؛

زیرا فهم عمیق در دین، کلید بصیرت و کمال عبادت

و سبب تحصیل مقام های والا و مراتب شکوهمند

در امور دین و دنیاست.

و برتری فقیه بر عابد، مانند آفتاب است بر کواکب،

و کسی که در دینش فهم ِعمیق نجوید،

خداوند هیچ عملی را از او نپسندد



ضمن گرامیداشت یاد . خاطره امام خمینی ( ره )

و شهدای عزیزیوم الله پانزده  خرداد


شهادت باب الحوائج موسی بن جعفر (ع)


بر سلاله پاکش و فرزندان بزرگوارش

امام علی بن موسی الرضـــــا (ع)

فـــــــــــاطمه معـــــــــصومه (س)

و احـــــــمد بن موسی ( شاهچراغ )

و شما دوستداران اهلبیت (ع)


                تسلیت باد


سرّ نی در نینوا می‌ماند، اگر زینب نبود
کربلا در کربلا می‌ماند، اگر زینب نبود

چهره سرخ حقیقت، بعد از آن طوفان رنگ
پشت ابری از ریا می‌ماند، اگر زینب نبود

چشمه فریاد مظلومیّت لب‌تشنگان
در کویر تفته جا می‌ماند، اگر زینب نبود

زخمه زخمی‌ترین فریاد، در چنگ سکوت
از طراز نغمه، وامی‌ماند، اگر زینب نبود

در طلوع داغ اصغر، استخوان اشک سرخ
در گلوی چشم‌ها می‌ماند، اگر زینب نبود

ذوالجناح دادخواهی، بی‌سوار و بی‌لگام
در بیابان‌ها رها می‌ماند، اگر زینب نبود


مصیبت جانسوز رحلت ام المصائب


مظهر علم و بیان  علــــــــــــــوی


عفت و عــــرفان فاطــــــــــــمی


صبر و مظـلومیت حســــــــــنی


شجاعت و حماسه حســــــینی


حضرت زینب کبری (س)


تسلیت باد

در روز پدر

به عشق مهربان ترین پدر دلم می تپد


یا علی


در روز پدر

برای آمدن پدر بی قرارم


اللهم عجل فرجه



در روز پدر

برای  پدر مظلومم دلم میسوزد


لبیک یا خامنه ای


در روز پدر

دلم برای پدران شجاع و فداگار تنگ شده است


شهدای عزیز فتح خرمشهر و ...



تقارن روحنواز میلاد نورانی علی (ع) و روز پــدر
و روز جمعه ، روز دلدادگی به مهــــدی موعود
و سالــــــــروز فتـــــح خـــــــــرمشهر عـــزیز
بر شما حماسه آفرینان مبارک باد

نـور حـق در چهــره ی ِ تـو مُنــــــجلی
‏‎
شـاه مـردان ، سـاقی مستـان عـــلـی‎
 

یـا علـی از جـور دنیـا خســـــــتـه ایـم‎

بـر مـددهای تـو مـا دل بســــــتـه ایـم‎

" یـا امیـر المـومنین حیـدر مـدد‎

حضور در انتخابات یک عمل صالح است

یکی از خصوصیاتی که در مورد اسفراین نظر بنده را جلب کرد، شرکت بالای این مردم عزیز در انتخابات‌های گوناگون است؛ این خیلی مهم است. استان خراسان شمالی یکی از رتبه‌های بالای شرکت در انتخابات را دارد؛ آن وقت در استان خراسان شمالی، شهر اول در این منطقه، اسفراین است. حضور در انتخابات، آگاهی است؛ بصیرت است. حضور در پای صندوق رأی، یک کاری از سر بیکاری نیست؛ یک عمل است؛ یک عمل صالح است. من حالا در باب انتخابات ان‌شاءالله در این سفر، در دیدارهای دیگری که با مردم خواهم داشت، عرایضی عرض خواهم کرد - وارد آن مقوله نمی‌شوم - اما خود این‌که یک مردمی، یک مجموعه‌ای در یک شهر، در یک استان و در کل کشور نسبت به آینده احساس وظیفه کند، نسبت به مدیریت کشور احساس وظیفه کند و بخواهد در آن دخالت کند و ورود در صحنه پیدا کند، چیز ارزشمندی است؛ این ضد آن غفلتی است که دشمن می‌خواهد بر ما تحمیل کند.1


رقیب انتخاباتی خود را «شیطان اکبر» به حساب نیاورید

بصیرت در این دوران و در همه‌ دوران‌ها به معنای این است که شما خط درگیری با دشمن را تشخیص دهید؛ کجا با دشمن درگیری است؟ بعضی‌ها نقطه‌ درگیری را اشتباه می‌کنند؛ خمپاره و توپخانه‌ خودشان را آتش می‌کنند به سمت یک نقطه‌ای که آن‌جا دشمن نیست، آن‌جا دوست است. بعضی‌ها رقیب انتخاباتی خودشان را «شیطان اکبر» به حساب می‌آورند! شیطان اکبر آمریکاست، شیطان اکبر صهیونیسم است؛ رقیب جناحی که شیطان اکبر نیست، رقیب انتخاباتی که شیطان اکبر نیست. من طرفدار زیدم، شما طرفدار عمروئی؛ من شما را شیطان بدانم؟ چرا؟ به چه مناسبت؟ در حالی که زید و عمرو هر دو ادعای انقلاب و اسلام می‌کنند، در خدمت اسلام و در خدمت انقلابند. خط درگیری با دشمن را مشخص کنیم.

هر چیز به وقت خود

اسم رقیب انتخاباتی را آوردیم. انتخابات در پیش است؛ البته نزدیک نیست. بعضی از حالا وارد عرصه‌ انتخابات می‌شوند. نه، ما این را اصلاً تأیید نمی‌کنیم؛ هر چیزی در وقت خود، در جای خود.


مشارکت عظیم مردم در انتخابات


آن چیزی که در مورد انتخابات خواسته‌ ماست، فکر ماست، آرزوی ماست، این چند چیز است: اول این‌که شرکت مردم در انتخابات، یک مشارکت عظیمی باشد؛ این مصون‌کننده است. همه‌ تلاش دست‌اندرکاران، امروز و فردا و روز انتخابات و در اثنای مقدمات و مؤخرات، باید این باشد: حضور مردم، حضور گسترده‌ای باشد.

گزینش خوب و به صلاح انقلاب


دیگر این‌که از خدا بخواهیم و خودمان هم چشم‌مان را باز کنیم؛ کاری کنیم که نتیجه‌ انتخابات، یک گزینش خوب و همراه با صلاح و صرفه‌ انقلاب و کشور باشد. این معنایش این نیست که اگر ما کسی را نپسندیدیم، با او بداخلاقی کنیم، برخورد تند و سخت و غلط بکنیم؛ نه. آن کسانی که خودشان را صالح می‌دانند، برای خودشان اهلیت قائلند، وارد میدان شوند. ما هم که می‌خواهیم انتخاب کنیم، نگاه کنیم، حقیقتاً با معیارهائی که معتقدیم و بین همه‌ ماها مشترک است، بسنجیم. شاید بشود گفت که بین همه‌ ایرانی‌ها - معتقدین به انقلاب - این معیارها تقریباً مشترک است. در هر کسی که این معیارها را مشاهده کردیم، کوشش کنیم، تلاش کنیم، کار کنیم - کار سالم - که انتخابات به سمت انتخاب یک چنین کسی برود.

انتخابات مایه بی‌آبرویی برای کشور نشود

نکته‌ اساسی سوم - که امروز من به همین اندازه اکتفاء می‌کنم؛ البته بعدها ممکن است حرف‌های زیادی در مورد انتخابات داشته باشیم - این است که انتخابات برای کشور مایه‌ آبروست، مایه‌ افتخار است. همه مراقب باشند که انتخابات مایه‌ بی‌آبروئی برای کشور نشود؛ آن‌طوری که در سال 88 یک عده‌ای سعی کردند انتخابات را مظهر اختلافات وانمود کنند، جنجال سیاسیِ طبیعیِ انتخابات را تبدیل کنند به یک فتنه؛ که البته ملت ایران در مقابلش ایستاد و هر وقت هم شبیه آن اتفاق بیفتد، ملت در مقابل آن خواهد ایستاد. 2


فرض ما بر سلامت انتخابات است


سلامت انتخابات هم مساله‌ اساسی و مهمی است. منتها فرض ما بر این است که مسوولین کشور با وجدان اسلامی و الهی وارد می‌شوند و انتخابات ما سالم است. در گذشته هم که در دولت‌های مختلف انتخابات انجام گرفته است - چه انتخابات ریاست جمهوری، چه انتخابات مجلس، چه دیگر انتخاب‌ها - فرض ما بر این بوده است که انتخابات، انتخابات سالمی است. البته مراقبت‌های گوناگون از جهات مختلف لازم است انجام بگیرد.3


آرامش سیاسی کشور حفظ شود


ما در چند ماه بعد از این، مساله‌ انتخابات را داریم. تا قبل از انتخابات و در خود انتخابات، باید همت همه‌ مسوولین این باشد که آرامش سیاسی کشور را حفظ کنند؛ نگذارند فضای سیاسی کشور، جنجالی و متلاطم شود؛ این جزو چیزهایی است که هوشمندی مسوولان کشور ان‌شاءاللّه باید بتواند این را تحقق ببخشد.

البته مردم واقعاً هوشیار و بصیرند. انسان چه بگوید در قبال این هوشیاری و بصیرت مردم؟ عامه‌ مردم همیشه به مصالح کشور با نظر درستی نگاه کرده‌اند؛ این تجربه‌ ماست. در طول این سه دهه، هر جا مسوولیتی متوجه مردم بوده است، به بهترین وجه آن را انجام داده‌اند. دشمنان خواستند مردم را از میدان‌های لازم‌الحضورِ خودشان دور کنند، نتوانستند؛ خواستند مردم را دچار تشتت آراء کنند، اختلاف کنند، که گریبان یکدیگر را بگیرند، از مصالح کشور و پیشرفت کشور غافل شوند، نتوانستند. مردم از خودشان بصیرت نشان دادند. حقاً و انصافاً بصیرت مردم مثال‌زدنی است؛ این هم کار خداست. دل‌ها دست خداست، اراده‌ها مقهور اراده‌ الهی است. مردم مؤمنند، متوجه به حقایقند؛ سفارش ما بیشتر به مسوولین است، به سیاستمداران است، به مدیران گوناگون است؛ مراقب باشند دشمن نتواند این آرامش و استقرار و طمأنینه‌ای را که به فضل الهی در کشور وجود دارد و دشمن سعی کرده این را به هم بزند و نتوانسته، به هم بزند؛ سعی کنند این آرامش و استقرار را حفظ کنند؛ نگذارند تلاطم به وجود بیاید. گاهی یک حرف، گاهی یک عمل نسنجیده، گاهی یک اقدام نابجا، موجب تلاطم در محیط سیاسی می‌شود؛ باید خیلی مراقب باشند.4


منابع:

1 بیانات در اجتماع مردم اسفراین‌ ۱۳۹۱/۰۷/۲۲

2 بیانات در دیدار بسیجیان استان خراسان شمالی‌ ۱۳۹۱/۰۷/۲۴

3 همان

4 بیانات در اجتماع مردم شیروان‌ ۱۳۹۱/۰۷/۲۴

ماه رجب از جمله ماه‌های بسیار پر فضیلت در اسلام است که بسیاری از معصومان به ویژه پیامبر مکرم اسلام (ص) بر انجام اعمال عبادی در آن تاکید فراوان کرده‌اند.
ایسنا:  مشروح تقویم و اعمال ماه رجب بنا بر منابع دینی به شرح زیر است:

روز اول: مطابق بعضى از روایات، روز ولادت امام محمد باقر (ع) در سال 57 هجرى.

روز سوم: روز شهادت امام على النقى (ع) در سال 254 هجری.

روز دهم: روز ولادت امام محمد تقى (ع) طبق بعضى از روایات.

روز سیزدهم: روز ولادت امیر مومنان على بن ابى طالب (ع) در داخل کعبه؛ 12 سال قبل از بعثت رسول خدا (ص).

روز پانزدهم: مطابق برخى از نقل‌ها، روز وفات حضرت زینب کبری (س) در سال 63 هجرى.

روز هجدهم: روز وفات جناب ابراهیم، فرزند رسول خدا (ص).

روز بیست و پنجم: روز شهادت امام موسى بن جعفر (ع) در سال 183 هجرى.

روز بیست و ششم: مطابق روایتى، روز وفات حضرت ابوطالب (ع).

روز بیست و هفتم: بعثت پیامبر گرامى اسلام (ص).

ماه رجب و ماه‌هاى شعبان و رمضان، از ماه‌هاى بسیار پرفضیلت هستند و از تعبیرات بعضى از روایات این‌گونه برمى‌آید که ماه رجب در میان این سه ماه، امتیاز خاصى دارد؛ تا آنجا که ماه رجب «ماه خدا» نامیده شده و ماه شعبان «ماه پیامبر» و ماه مبارک رمضان «ماه امت».

ماه رجب یکى از ماه‌هاى حرام است که آغاز و ادامه جنگ در آن با دشمنان اسلام حرام است (مگر جنگ دفاعى) و جنایات نیز در این ماه‌ها (ماههاى حرام) دیه سنگین‌ترى دارد.

پیغمبر اکرم (ص) ماه رجب را «ماه أصَبّ» نامیده‌اند زیرا رحمت خدا در این ماه بر امت فرو مى‌ریزد.

از روایات متعددى که درباره روزه‌هاى ماه رجب ـ حتى یک روز از آن ـ وارد شده است، اهمیت فوق‌العاده این ماه و عبادت و خودسازى در آن کاملا روشن مى شود که در اینجا به گوشه‌اى از آن اشاره مى‌شود:

ادامه مطلب را ببینید

امام باقر

«الکافی» معتبرترین کتاب حدیثی شیعه هشت جلد دارد دو جلد اول آن اصول، پنج جلد بعدی آن (3-7) فروع و جلد هشتم آن روضه کافی نام دارد. مولف جلیل القدر این کتاب مرحوم کلینی (م 329 ق) در روضه کافی جریانی را از امام باقر علیه السلام نقل می کند که برای شیعیان و ارادتمندان به آن حضرت بسیار گوارا و نوید بخش است.


راوی این روایت حَکَمِ بْنِ عُتَیْبة است. او می گوید:


در خدمت امام باقر علیه السّلام بودم و اطاق آکنده از جمعیّت بود ناگاه پیرمردى که بر عصاى خود تکیه داشت، پیش آمد تا به در اطاق ایستاد.

عرض کرد: السلام علیک یا ابن رسول الله و رحمة الله و برکاته و بعد سکوت کرد. امام پاسخ داد: علیک السلام و رحمة الله و برکاته.

بعد پیرمرد رو کرد به سایر جمعیت که در آنجا بودند و به آنها نیز سلام کرد. همه جواب سلامش را دادند. در این موقع رو به جانب حضرت نمود و گفت: یا ابن رسول الله مرا نزدیک خود بنشان فدایت شوم به خدا سوگند من شما و کسى که شما را دوست داشته باشد را دوست دارم و این علاقه برای مطامع دنیایی نیست.

با دشمن شما دشمنم و از او کناره مى‏گیرم و به خدا سوگند این نفرت و دشمنی نیز بواسطه اختلاف شخصی نیست و با هم پدر کشتگى نداریم [به دلیل پیروی از شما از آنها کناره گیری می کنم].

به خدا سوگند حلال شما را حلال و حرام شما را حرام می دانم و در انتظار برپایی حکومت عدل شما خاندانم. [1] با این عقیده و روشی که دارم آیا امید به نجات من هست؟

امام باقر علیه السلام دوبار به او فرمود: نزدیک من بیا!


پیرمرد جلو آمد و حضرت او را پهلوى خود نشاند. آنگاه فرمود: پیرمرد! مردى خدمت پدرم على بن الحسین رسید و همین سؤال تو را از او پرسید. پدرم امام سجاد علیه السلام به او فرمود:

وقتى جانت به اینجا رسید - با دست اشاره به حلقوم خود نمود - با قلبی مطمئن ، دلی آرام و با شوق فراوان با فرشته‏هاى اعمال روبرو می شوى اگر [با این عقیده و روشی که داری] از دنیا رفتی خدمت پیامبر و على و حسن و حسین و على بن الحسین علیهم السلام خواهی رسید. اگر هم زنده ماندی ؛ خداوند در همین دنیا چشم تو را روشن می کند [2] و در هر صورت تو در مقامات عالیه با ما خواهى بود.


پیرمرد [که به نظر انتظار این همه لطف و کرامت را نداشت با تعجب] عرض کرد: چه فرمودید؟


امام باقر علیه السلام دو مرتبه سخنان خود را تکرار کرد. پیرمرد از خوشحالى و تعجب گفت الله اکبر ؛ اگر بمیرم خدمت رسول خدا و امیرالمومنین و امام حسن و امام حسین و على بن الحسین می رسم و در وقت جان دادن با قلبی مطمئن ، دلی آرام و با شوق فراوان با فرشته‏هاى اعمال روبرو می شوم و اگر [هم تا وقت ظهور] زنده مانده و آن زمان را درک کردم خدا زندگى خوشى برایم فراهم می کند و با شما در درجات عالیه خواهم بود؟ پیرمرد این را که گفت فریاد به گریه بلند کرد و شروع کرد به هاى هاى گریستن. در نهایت اختیار از کف داد و بر زمین افتاد. اهل مجلس نیز با دیدن این حال پیرمرد به گریه افتادند و آنها نیز شروع کردند به بلند بلند گریه کردن.


در حالی که امام باقر علیه السّلام‏ با انگشت، اشک از دیدگان مبارک خود می زدود ؛ پیرمرد سربلند کرد و از امام علیه السلام خواست تا دست مبارک خود را به او دهد. امام علیه السلام دست خود را به او داد. او دست امام علیه السلام را گرفت و بوسید و بر دو دیده و صورت خود گذاشت. سپس جامه از روى شکم خود بالا زده دست امام را روى شکم و سینه خود نهاد. بعد از جاى خود بلند شد و با گفتن «السلام علیکم» از امام و اهل مجلس خداحافظی کرد و از خانه خارج شد.

امام علیه السلام همان طورى که پیرمرد می رفت به او نگاه می کرد. بعد رو به جمعیت فرمود: « مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَنْظُرَ إِلَى رَجُلٍ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَلْیَنْظُرْ إِلَى هَذا ، هر که مایل است یک نفر بهشتى را ببیند به این پیرمرد نگاه کند.»

حکم بن عتیبه راوى حدیث می گوید: من خانه مصیبت زده‏اى را ندیده بودم که مثل این مجلس گریه کنند (چنان تحت تاثیر نیت پاک پیرمرد و لطف امام قرار گرفته بودند که همه با صداى بلند گریه می کردند.) [3]

 



پی نوشت:

1. اصل عبارت این است: «وَ اللَّهِ إِنِّی لَأُحِلُّ حَلَالَکُمْ وَ أُحَرِّمُ حَرَامَکُمْ وَ أَنْتَظِرُ أَمْرَکُم‏» که ما آن را با توجه به شرح ملا صالح مازندرانی، ج‏11، ص 416 اینگونه ترجمه کردیم.

2. خلاصه اینکه اگر تا قبل از ظهور از دنیا رفتی با ما اهل بیت خواهی بود و اگر ماندی خدا تو را با درک زمان ظهور دلشاد خواهد کرد. همان ج11 ص 416

3. الکافی ، ج‏8، ص 77


بیانیه شدید اللحن حزب‎الله لبنان در پی نبش قبر "حجر بن عدی"

مخالفان سوری کجا هستند که ادعا کردند از مقدسات محافظت می‎کنند و متعهد شدند از مقبره ها و مراکز دینی حمایت کنند؟! 

 بیانیه شدید اللحن حزب‎الله لبنان در پی نبش قبر

به گزارش خبرگزاری اهل‎بیت(ع) ـ ابنا ـ المنار دیروز ـ پنجشنبه 13 اردیبهشت ـ جنبش "حزب الله" لبنان با انتشار بیانیه ای ضمن محکوم کردن اقدام خصمانه و ضد شیعی نبش قبر جناب «حجر بن عدی» تاکید کرد: «سیدحسن نصرالله» دبیرکل حزب‎الله، دو روز قبل درباره تعدی به مقدسات دینی هشدار داده بود و ما این عمل قبیح را پیش بینی کرده بودیم.

این بیانیه می‎افزاید: ‌مقبره صحابی بزرگوار، حجر بن عدی یکی از مهمترین مقبره ها از نظر همه مسلمانان است و اهانت به آن و نبش قبر او ناشی از ذهنیت تروریستی و جنایتکارانه است که حرمت ها را حفظ نمی کند و برای مقدسات اسلامی یا مسیحی ارزشی قائل نیست.

حزب‎الله در این بیانیه تاکید کرد: مخالفان سوری کجا هستند که ادعا کردند از مقدسات محافظت می‎کنند و متعهد شدند از مقبره ها و مراکز دینی حمایت کنند؟!

در این بیانیه تصریح شده است: حزب الله از ادامه تعرض به مقبره ها ابراز نگرانی شدید می‎کند و از همه مسئولان می‎خواهد به وظایفشان در این زمینه عمل کنند تا شریک جرم نباشند و جلوی فتنه را بگیرند.

شهدا در روز مادر چه هدیه‌ای می‌دادند؟

 * پارچه چادری

مادر شهید مفقودالاثر «حمیدرضا مهرایی» می‌گوید: تولد حضرت زهرا(س) حمیدرضا با پول توجیبی‌اش برای من پارچه چادری خرید؛ چادر را سر کردم و پاره شده اما آن را هنوز هم یادگاری نگه داشته‌ام.
به گزارش جهان به نقل از فارس،‌ وقتی که قرار بود برای «مادر» هدیه‌ای بگیرند، با خواهرها و برادرها پول‌هایشان را جمع می‌کردند و می‌خریدند، از یک شاخه گل و یک جعبه شیرینی گرفته تا لباس و ظرف و ظروف و هر چیزی که مادرشان لازم داشت. آن روزها هم گذشت، این بار مادر بود که با تمام وجودش، عزیزترین‌هایش را به پروردگارش هدیه داد. در سالروز ولادت حضرت زهرا(س) و بزرگداشت روز زن، به سراغ مادران شهدا می‌رویم که امروز با یادآوری خاطره‌ای از «هدیه‌ای که شهدا برای مادر می‌گرفتند» لبخندی بر لبانشان نشست.

 
* چادری که هنوز نگه داشتم

 
مادر شهید مفقود «حمیدرضا مهرایی» می‌گوید: قدیم‌ها که روز مادر نمی‌گرفتند؛ اوایل که این قضیه مطرح شده بود، بچه‌ها می‌گفتند «مامان، پول بده برایت صابون یا جوراب بخریم» یک بار در تولد حضرت زهرا(س) حمیدرضا برای من پارچه چادری خرید و آورد؛ به او گفتم «این چیه؟» گفت «هدیه روز مادر» گفتم «تو که پول نداشتی؟» گفت «پول تو جیبی‌هایم را جمع کردم برای چنین روزی» آن چادر پاره شد اما آن را یادگاری نگه داشتم؛ یکبار دیگر هم یک دست بشقاب چینی گل سرخ برای من خریده بود که من آن را برای جهیزیه دخترم دادم.

 
* بچه‌های شهیدم باهم یک پارچه پیراهنی خریدند

 
مادر شهیدان «احمد، علی، یونس و محمد جوادنیا» می‌گوید: آن موقع‌ها بچه‌های شهیدم باهم پول می‌گذاشتند و هدیه می‌گرفتند؛ یادم است یکبار پارچه پیراهنی گران‌قیمت برایم گرفته بودند.

ادامـــــــــــه مطـــــــــــلب را ببـــــــــــــــینید