نوروز در جبهه
نوروز
و ایام عید که می شد- در شرایط عادی جبهه و جنگ – تا پنج روز از صبحگاه
خبری نبود. عیدی بچه ها، سکه های یک تا پنجاه ریالی و اسکناسهای صد تا هزار
ریالی متبرک به دست امام(ره) بود؛ همچنین پولهایی که یادگاری نوشته خود
بچه ها یا فرماندهان بود.غذاهای این ایام بهترین غذاها بود و پذیرایی با
میوه و شیرینی در همه جا دایر. در کنار همه این نعمتها، مراسم جشن و سرور
بود؛ تئاترها و نمایشنامه های نشاط آور که بچه ها خود تهیه و اجرا می کردند
و نمایش فیلمهای سینمایی که زحمت تدارک آنها را نیروهای واحد تبلیغات می
کشیدند.
در این ایام بچه ها راه می افتادند برای عرض تبریک از محل
فرماندهان شروع می کردند و بعد به سنگرهای مجاور می رفتند در حالی که همه
با هم می گفتند: برادرا، برادرا عید شما مبارک. اهل سنگر هم جواب می دادند،
یا به شوخی چیزی می گفتند و از میهمانان دعوت می کردند به داخل سنگر آنها
بروند و پذیرایی بشوند.
هفت سین جبهه
سنت
"هفت سین" چیدن در سفره شب عید را بعضی حفظ کرده بودند منتها با صبغه جنگی
آن. مثل هفت سین گردان تخریب لشکر 27 که عبارت بود از:1-مین سوسکی 2- مین
سبدی 3- سیم تله 4- سیم چین 5 - سیم خاردار 6 - سرنیزه 7- سی چهارC4)) نوعی خرج و
مواد منفجره غیر حساس، سوزن اسلحه، سیمینوف، سمبه و سنگر را هم به عنوان
مواردی از هفت سین ذکر کرده اند که در واحدهای دیگر معمول بوده است.
«آیا در زمان حضرت فاطمه(علیها السلام)هم چادر بوده است؟»
در پاسخ باید بگویم که آرى، در زمان حضرت فاطمه(علیها السلام)هم چادر وجود داشته که در زبان عربى به آن «جلباب» مى گفته اند. افزون بر چادر، زنان عرب لباس هاى بلند و گشادى هم داشته اند و در کنار آن، روسرى هاى بلندى نیز بر سر مى نهاده اند.
البتّه پوشیدن چادر واجب نیست; ولى نسبت به دیگر انواع حجاب، بهتر است. همین قدر که زنى غیر از کف دست و گردى صورت، بقیه بدن و حجم اندام خود را بپوشاند، به وظیفه دینى اش عمل کرده است. ولى روشن است که لباس زن، هر چه از متانت بیش ترى برخوردار باشد، مناسب تر است.
منبع:سایت کلوب بنقل از :
پاسخگوئی به نامه های انتشار یافته توسط مرکز فرهنگ و معارف قرآن وابسته به دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم
منبع : یاد یار مهربان
قالَ اَبُو عَبْدِاللّه ِ علیه السلام : یا
زُرارَةُ! اِنْ اَدْرَکْتَ ذلِکَ الزَّمانَ فَاْلزِمْ هذَا الدُّعآءَ:
اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسَکَ، فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَکَ
لَمْ اَعْرِفْ نَبِیَّکَ، اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَکَ فَاِنَّکَ اِنْ
لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَکَ لَمْ اَعْرِفْ، حُجَّتَکَ، اَللّهُمَّ
عَرِّفْنى حُجَّتَکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ
عَنْ دینى.
امام صادق علیه السلام به زُراره فرمود:
اگر زمان
غیبت را درک کردى، این دعا را همیشه داشته باش: خدایا، خودت را به من
بشناسان، چون اگر خودت را به من نشناسانى، پیامبرت را نخواهم شناخت، خدایا
رسول خود را به مـن معرّفى کن چون اگر رسول تو را نشناسم، حجّت تو را
نخواهم شناخت، خدایا حجّت خود را به من معّرفى کن زیرا اگر حجّت تو را
نشناسم از دین خود گمراه شده ام.
منبع : شبکه قرآن و معارف سیما
زهرا مصطفوی (دختر امام): امام از همان دوران که ما بچه بودیم خیلی به دنبال اینکه ما را نصیحت کنند نبودند؛ یعنی عملاً ما میفهمیدیم که چی خوب است و چی بد است. یعنی عمل ایشان و رفتارشان برای ما طبیعتاً سرمشق بود، در عین حال از همان آغاز خیلی جدی بودند الان درمقابل کوچکترین فعل حرام چنان غضبناک میشوند که در مقابل نظام پهلوی، به همان تندی که اغلب شما شنیده اید. ما در اتاق نشسته بودیم و یکی از بستگان یک خانمی بود که آهسته به من گفت: «فلان کس من که وارد شدم تواضع نکرد» یک مرتبه دیدم آقا با شدت ناراحتی رو کردند به ایشان و گفتند: «شما نمیدانید خدا اینجاست؟ فضای اینجا الان حرام است و نشستن اینجا الان حرامه!» اصلاً آنقدر امام منقلب شدند که من برای حالشون نگران شدم. خود آن خانم گفتند: «من حرفی نزدم، من فقط گفتم جلوی من تواضع نکردند» امام گفتند: «شما بله! شما نمیدانید و یادتان میرود اما خدا یادش است غیبته! این غیبته!» در مقابل فعل حرام خیلی ایشان ناراحت و برآشفته میشوند و در انجام دادن عمل واجب هم خیلی جدی و محکم اند. اما در مقابل به مستحبات زیاد کار ندارند. که حالا شما چرا انجام دادید یا ندادید؟ از این حرفها ندارند. در نتیجه خیلی اهل نصیحت نیستند مگر در چند مورد، آن هم به خصوص در مورد غیبت بود که من دیدم حتی یک بار ایشان همه اهل خانه را صدا کردند و گفتند «من میل داشتم که چیزی را برای شما بگویم» و مثل اینکه ایشان منتظر فرصت بودند، تا یک بار هم ما جمع باشیم. گفتند: «میخواهم بگویم شما میدانید غیبت چقدر حرامه؟» ما گفتیم «خب بله!» گفتند «شما میدانید آدم کشتن عمدی چقدر گناه دارد؟» گفتیم «بله!» گفتند: «غیبت بیشتر!» و گفتند: «شما میدانید فعل نامشروع و عمل خلاف عفت چقدر حرامه؟» گفتیم: بله! گفتند: «غیبت، بیشتر است» بعد یکی یکی شمردند و گفتند: «غیبت مثل گوشت برادر مرده جویدن است. سعی کنید که غیبت نکنید» بعد شروع کردند به نصیحت در مورد اینکه غیبت چقدر حرام است. اصولاً ایشان روی مسأل? غیبت خیلی تأکید میکردند.
پرسش : چرا برای اثبات جواز توسل به غیر خدا ، همیشه به حضرت یعقوب مثال زده می شود ؟ در حالی که توسل به شخص زنده اشکال ندارد ، آنچه جای بحث است ، توسل کردن به افرادی است که الان مرده اند ، پس اگر می شود برای جواز توسل به مردگان ، آیه ایی ا زقرآن را بیان کنید؟
پاسخ :
در آیه 64 سوره مبارکه نساء ، می فرماید: (... لَوْ أَنَّهُمْ إِذ
ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ
لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللَّهَ تَوَّابًا رَّحِیمًا) (... اگر این
مخالفان، هنگامى که به خود ستم مى کردند (و فرمانهاى خدا را زیر پا مى
گذاردند)، به نزد تو مى آمدند و از خدا طلب آمرزش مى کردند و پیامبر هم
براى آنها استغفار مى کرد خدا را توبه پذیر و مهربان مى یافتند).
در
این آیه شریفه می فرماید: مردم به نزد رسول خدا بروند تا حضرت برای آنها
طلب بخشش کند ، و اینجا نفرموده که فقط در صورت زنده بودن رسول خدا به نزد
او بروند ، بلکه این آیه عمومیت دارد و هم شامل حیات ایشان و هم بعد از مرگ
ظاهری حضرت می شود.
اگر
شما می گویید : توسل به افراد زنده جایز است ، سوال من از شما این است که
آیا انبیاء وائمه معصومین علیهم السلام ، مرده اند یا زنده ؟
که
فریقین در مورد زنده بودن انبیاء ، شک ندارند ، از باب مثال جناب آلوسی
که از علمای سرشناس اهل سنت است ، دررابطه با حیات انبیاء می فرماید:
(أما
حیاة الأنبیاء علیهم الصلاة والسلام الحیاة البرزخیة التی هی فوق حیاة
الشهداء الذین قال الله تعالی فیهم بَل أحیَاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقُونَ
فأمر ثابت بالأحادیث الصحیحة)
حیات
انبیا علیهم السلام حیاتی برزخی وبرتر از حیات شهداست که خداوند متعال در
مورد ایشان فرموده است که ایشان زنده اند نزد پرورگارشان روزی داده می شوند
. پس این امر مطلبی ثابت شده با روایات صحیح است. (الآیات البینات فی عدم
سماع الأموات ج1/ص39 )
اما
در مورد زنده بودن اهلبیت عصمت علیهم السلام ، باید عرض کنم که ائمه ما
نیز همگی شهید هستند و بر اساس آیه 169 سوره آل عمران ولاتَحسَبَنَّ
الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللهِ أموَاتَا بَل أحیَاءٌ عِندَ رَبِّهِم
یُرزَقُونَ:کسانی را که در راه خدا کشته شده اند مرده مپندارید بلکه ایشان
زنده اند و در نزد پروردگارشان روزی داده می شوند)
بنابراین توسل ما هم به انسانهایی است که در حقیقت زنده اند .
ᴥ کبریت را هم بخواهی روشن نگه داری ؛
ᴥ وقتی نسیمی می وزد ؛
ᴥ آن را بین دستانت پنهان می کنی
ᴥ اینجا در شهر ما طوفانی به پاست
ᴥ چگونه روشنایی خود را حفظ میکنی ؟