نــــــــــور

اَللّـــــــــهُ نــُـــورُ السَّــــمواتِ وَ الأَرضِ

نــــــــــور

اَللّـــــــــهُ نــُـــورُ السَّــــمواتِ وَ الأَرضِ

مشخصات بلاگ
نــــــــــور

" سَلامٌ عَلَی إل یاسِین "

منتظر مأیوس نیست. منتظر از درد هجر میسوزد

اما بشوق وصال سر زنده و امیدوار است .

انتظار یعنی امید به فردا

فردای وصال ...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۳۷۵ مطلب با موضوع «نگارستان» ثبت شده است

 - منتظر مهدی عج,رزمنده سایبری,طلبه و رزمنده جنگ نرم,حسین کلاکج,رها فدایی امام زمان و رهبر,چشمان باز ,محمد طلایی,حامد پناهی,گـوشـ ه نٍِشیـن حرم امام زادگان عشق,فرشید سرباز,سبوی غم ,خادم العباس,مصطفی فارسی,علمدار کربلا,سربازان مهدی عج,محب شهادت,مجاهدمقدس فدایی حضرت رباب,محمد رضایی,

جوانی نزد شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی آمد و گفت سه قفل در زندگی ام وجود دارد و سه کلید از شما می خواهم.

● قفل اول اینست که دوست دارم یک ازدواج سالم داشته باشم.

● قفل دوم اینکه دوست دارم کارم برکت داشته باشد.

● قفل سوم اینکه دوست دارم عاقبت بخیر شوم.

شیخ نخودکی فرمود  :

≺ برای قفل اول، نمازت را اول وقت بخوان ≻

≺ برای قفل دوم نمازت را اول وقت بخوان ≻

≺ برای قفل سوم نمازت را اول وقت بخوان ≻


جوان عرض کرد: سه قفل با یک کلید؟؟!


شیخ نخودکی فرمود: نماز اول وقت شاه کلید است!

گویند : دو نفر با هم همسفر بودند. در حین سفر در بیابان یکی از

آن دو ،خشمگین شد و دیگری را سیلی محکمی زد .

فرد مضروب بی آنکه واکنشی نشان دهد ، نشست و روی شنهای

بیابان نوشت : همسفرم فلانی مرا سیلی زد.

آنـــان همــــچنان به مسیر خود ادامه دادند تا به کنار رودخــانه ای

رسیدند .

فردی که سیلی خورده بود ، پایش لغزید و در رودخانه افتاد .

همسفرش دست او را گرفت و از غرق شدن نجات داد.

آن فرد ، این بار بر روی سنگی حکاکی کرد و نوشت : داشتم غرق

میشدم . همسفرم فلانی دستم را گرفت و جانم را نجات داد .

همســــفرش با تعـجب پرسید : چرا وقتی تو را سیلی زدم بر روی

شنها نوشتی اما حالا که نجاتت دادم بر روی سنگ حک کردی ؟

او پاسخ داد : دوست من ! خوبی را باید بر دل حک کنیم تا بماند

اما بدی را باید بر شن ها بنویسیم تا وقتی نسیمی آمد ،

آثار آن را محو کند !

نکته : متأسفانه بسیاری از افراد بدی ها را بر دل حک می کنند و خوبی ها را به باد فراموشی می سپارند . چه زیباست خوبیها را در دلمان جاودانه کنیم و بدیها را از یاد ببریم تا همیشه روحی آسوده و دلی با صفا داشته باشیـــــــــــــــــم .

پیامبر اکرم (ص) فرمودند :
پروردگارم هفت چیز را به من سفارش فرمود: اخلاص در نهان و آشکار، گذشت از کسى که به من ظلم نموده، بخشش به کسى که مرا محروم کرده، رابطه با کسى که با من قطع رابطه کرده، 
و سکوتم همراه با تفکّر و نگاهم براى عبرت باشد.



پنج جمله زیبا از رسول اکرم (ص) :

1 - شما را مژده می دهم و شما به دیگران مژده بدهید که: هر کس شهادت دهد که خدایی بجز خدای یگانه نیست و بدان معتقد باشد وارد بهشت می شود.

2 - خدا روزی بنده مومن خویش را از جایی که انتظار ندارد می رساند.

3 - نشان منافق سه چیز است: سخن به دروغ گوید، از وعده تخلف کند و در امانت خیانت نماید.

4 - آیا دوست داری دلت نرم شود و حاجت خود بیابی، بر یتیم رحمت آور، وی را بنواز و از غذای خویش بدو بخوران تا دلت نرم شود و حاجت خود بیابی. 

 5 - اگر می خواهید پیش خداوند منزلتی بلند یابید خشونت را به بردباری و محرومیت را به عطا تلافی کنید.




پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله سوره مطفّفین را برای اهل مدینه تلاوت فرمود سپس افزود: پنج چیز در برابر پنج چیز است. عرض کردند: اى رسول خدا ، کدام پنج در مقابل کدام پنج است؟ فرمود:

1 - هیچ قومى عهدشکنى نکردند مگر این که خداوند دشمنانشان را بر آنها مسلّط ساخت.
2 - هیچ جمعیتى به غیر حکم الهى حکم نکردند مگر این که فقر در میان آنها زیاد شد.
3 - در میان هیچ ملّتى فحشا ظاهر نشد مگر این که مرگ و میر در میان آنها فراوان گشت.

4 - هیچ گروهى کم فروشى نکردند مگر این که زراعت آنها از بین رفت و قحطى آنها را فرو گرفت.

5 - هیچ قومی زکات را منع نکرد مگر این که باران از آنها قطع شد.




ای خاک دَرَت سرمه ارباب بصارت!
 در تأدیتِ مدحِ تو خم پشت عبارت.

گردِ قدم ِ زائرت از غایت رفعت،
بر فرقِ فریدون بنشیند ز حقارت.

در روضه تو خیل ملایک ز مهابت،
گویند به هم مطلب خود را به اشارت.

هر صبح که روح القدس آید به طوافت،
در چشمه خورشید کند غسل زیارت.

در حشر به فریاد بهائی برس از لطف؛
کز عمر نشد حاصل او غیر خسارت.

http://khatekhalagh.com/Images/GroupImages2/aban%2091/jomle/21.jpg

دانشجویی به استادش گفت:
استاد اگر شما خدا را به من نشان بدهید عبادتش می کنم و تا وقتی خدا را نبینم آن را عبادت نمی کنم.
استاد به انتهای کلاس رفت و به آن دانشجو گفت : آیا مرا می بینی؟
دانشجو پاسخ داد : نه استاد ! وقتی پشت من به شما باشد مسلماً شما را نمی بینم.
استاد کنار او رفت و نگاهی به او کرد و گفت : تا وقتی به خدا پشت کرده باشی او را نخواهی دید...





یکی پرسید توی گرمای تابستون با چادر آب پز نمی شی؟

 کسی انگار درِ گوشم زمزمه می‌کند:

قُل نارُ جهنَّم اَشدّ حرَّا (81 توبه)


این روزهای سیاه عریانی، روسپیدتر از چادر نمی یابم...




آتشی که درب و بیت خانه زهرا بسوخت

تا خــــــــیام آل پیغمــــــبر فروزان میرود ...


از سقیفه تا کربلا


راهی به وسعت تاریخ


مظلومی با دستهای بسته


و اسیرانی دست بسته ...


               بر دل سوگوارتان سلام


مابی تو دل به لذت عالم نمی دهیم ...

عشق تو را به عالم و آدم نمی دهیم


هر روز ، در نبودنِ تو پیرتر شدیم ...

در سینه مان هوای به جز غم نمی دهیم


سر باز کرده در هوست زخم هایمان ...

زخمی که هیچ وقت به مرهم نمی دهیم


از جام مهر و عشق تو در قلبهایمان

یک جرعه را به چشمه ی زمزم نمی دهیم


آقا بیا اگر چه نداریم توشه ای ...

جز جان خویش در ره همدم نمی دهیم


دار و ندارمان دل و دل دادنِ به توست ...

هرچند وسعمان نرسد کم نمی دهیم ...




حضرت زهرا دلش از یاس بود

دانه‌های اشکش از الماس بود

 


باید از فقدان گل، خونجوش بود

در فراق یاس، مشکی پوش بود

 

یاس ما را رو به پاکی می برد

رو به عشقی اشتراکی می برد

 

یاس یک شب را گل ایوان ماست

یاس تنها یک سحر مهمان ماست

 

بعد روی صبح، پرپر می شود

راهی شبهای دیگر می شود

 

 

یاس مثل عطر پاک نیّـت است

یاس استنشاق معصومیّـت است

 

یاس بوی حوض کوثر می دهد

عطر اخلاق پیمبر می دهد

 

حضرت زهرا دلش از یاس بود

دانه های اشکش از الماس بود

 

داغ عطر یاس زهرا زیر ماه

می چکانید اشک حیدر را به چاه

 

عشق محزون علی یاس است و بس

چشم او یک چشمه الماس است و بس

 

اشک می ریزد علی مانند رود

بر تن زهرا: گل یاس کبود

 

گریه کن زیرا که دُخت آفتاب

بی خبر باید بخوابد در تراب

 

این دل یاس است و روح یاسمین

این امانت را امین باش ای زمین

 

نیمه شب دزدانه باید در مغاک

ریخت بر روی گل خورشید، خاک

                                   احمد عزیزی شاعر آیینی