نــــــــــور

اَللّـــــــــهُ نــُـــورُ السَّــــمواتِ وَ الأَرضِ

نــــــــــور

اَللّـــــــــهُ نــُـــورُ السَّــــمواتِ وَ الأَرضِ

مشخصات بلاگ
نــــــــــور

" سَلامٌ عَلَی إل یاسِین "

منتظر مأیوس نیست. منتظر از درد هجر میسوزد

اما بشوق وصال سر زنده و امیدوار است .

انتظار یعنی امید به فردا

فردای وصال ...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۴۵ مطلب با موضوع «گفتار دینی :: نکات متفرقه» ثبت شده است

ﺯﺑﺎﻥ ﺍﻋﺪﺍﺩ ﺩﺭﻭﻍ ﻧﻤﯽ ﮔﻮﯾﺪ... ﮐﺴﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺟﻨﮓ‍‌ﻫﺎﯼ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﮐﺸﺘﻪ ﺷﺪﻩ‌ﺍﻧﺪ ﺷﻤﺎﺭﺵ ﮐﺮﺩﻡ، ﺣﺎﻝ ﭼﻪ ﺍﺯ ﺷﻬﺪﺍﯼ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﻭ ﭼﻪ ﺍﺯ ﮐﺸﺘﻪ‌ﻫﺎﯼ ﺩﺷﻤﻦ، ﺳﭙﺲ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺍﺭﻗﺎﻡ ﻭ ﺍﻋﺪﺍﺩ ﺭﺍ ﻣﻮﺭﺩ ﺁﻧﺎﻟﯿﺰ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻫﻢ، ﻭ ﺑﺎ ﺟﻬﺎﻥ ﺣﺎﻝ ﺣﺎﺿﺮ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﮐﻨﻢ، ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﺷﮕﻔﺖ‌ﺯﺩﻩ ﺷﺪﻡ. ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺷﻬﺪﺍﯼ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﺟﻨﮓ‌ﻫﺎﯼ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠﯽ‌ﺍﻟﻠﻪ‌ﻋﻠﯿﻪ‌ﻭ‌ﺳﻠﻢ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﺪﺕ 10 ﺳﺎﻝ ﺑﻪ ﻃﻮﻝ ﺍﻧﺠﺎﻣﯿﺪ 262 ﺷﻬﯿﺪ ﺑﻮﺩ، ﮐﺸﺘﻪ‌ﻫﺎﯼ ﺩﺷﻤﻦ ﻧﯿﺰ 1022 ﮐﺸﺘﻪ ﺑﻮﺩ، ﻭ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺁﻣﺎﺭ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﺣﺮﯾﺺ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﮐﺸﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺭﺍ ﺟﻤﻊ ﺁﻭﺭﯼ ﮐﻨﻢ ﺣﺘﯽ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻧﺒﺮﺩ ﺭﻭ ﺩﺭ ﺭﻭ ﮐﺸﺘﻪ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﻓﻘﻂ ﺑﺮ ﺭﻭﺍﯾﺎﺕ ﺻﺤﯿﺢ ﻭ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﻃﻤﯿﻨﺎﻥ ﺗﺎﮐﯿﺪ ﻣﯽ‌‌ﮐﺮﺩﻡ. ﻭ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺵ ﮐﻪ ﺩﺭ ﭘﯿﺶ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ، ﺗﻌﺪﺍﺩ ﮐﻞ ﮐﺸﺘﻪ‌ﻫﺎﯼ ﻃﺮﻓﯿﻦ ﻓﻘﻂ 1284 ﮐﺸﺘﻪ ﺑﻮﺩ. ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﮐﺴﯽ ﺍﯾﻦ ﺍﯾﺮﺍﺩ ﺭﺍ ﻭﺍﺭﺩ ﻧﮑﻨﺪ ﮐﻪ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺟﻨﮕﺠﻮﯾﺎﻥ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﻫﻢ ﮐﻢ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺳﭙﺎﻫﯿﺎﻥ ﺣﺎﺿﺮ ﺩﺭ ﺟﻨﮓ‌ﻫﺎ ﺭﺍ ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻡ، ﻭ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﻧﯿﺰ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﺷﮕﻔﺖ ﺯﺩﻩ ﺷﺪﻡ، ﻧﺴﺒﺖ ﺷﻬﺪﺍﯼ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺑﻪ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺳﭙﺎﻫﯿﺎﻧﺸﺎﻥ ﻓﻘﻂ %1 ﺍﺳﺖ، ﻭ ﻧﺴﺒﺖ ﮐﺸﺘﻪ‌ﻫﺎﯼ ﺩﺷﻤﻦ ﺑﻪ ﺳﭙﺎﻫﯿﺎﻧﺸﺎﻥ ﻧﯿﺰ ﻓﻘﻂ %2 ﺍﺳﺖ، ﻭ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺣﺴﺎﺏ ﻧﺴﺒﺖ ﮐﺸﺘﻪ‌ﻫﺎﯼ ﺩﻭ ﻃﺮﻑ ﺑﻪ ﮐﻞ ﺳﭙﺎﻫﯿﺎﻥ ﻓﻘﻂ 1.5% ﺍﺳﺖ. ﺍﯾﻦ ﺍﻋﺪﺍﺩ ﻧﺎﭼﯿﺰ ﺩﺭ 63 ﺟﻨﮓ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ! ﺩﻟﯿﻞ ﺭﻭﺷﻨﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ ﺩﺭ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺟﻨﮓ‌ﻫﺎﯼ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺟﻨﮓ‌ﻫﺎﯼ ﺧﻮﻧﯿﻨﯽ ﻧﺒﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺷﻦ ﺷﺪﻥ ﮐﺎﻣﻞ ﺍﯾﻦ ﻗﻀﯿﻪ، ﺗﻌﺪﺍﺩ ﮐﺸﺘﻪ ﺷﺪﻩ‌ﻫﺎﯼ ﺟﻨﮓ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺩﻭﻡ ﺭﺍ ﺷﻤﺎﺭﺵ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﻧﺴﺒﺖ ﮐﺸﺘﻪ‌ﻫﺎﯼ ﺍﯾﻦ ﺟﻨﮓ ﺭﺍ ﺑﺎ ﮐﺸﺘﻪ‌ﻫﺎﯼ ﺟﻨﮓ‌ﻫﺎﯼ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﮐﺮﺩﻡ، ﻭ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﻏﺎﻓﻠﮕﯿﺮ ﺷﺪﻡ. ﻧﺴﺒﺖ ﮐﺸﺘﻪ‌ﻫﺎﯼ ﺍﯾﻦ ﺟﻨﮓ، %351 ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﻭ ﺑﺎﺯ .. ﺍﻋﺪﺍﺩ ﺩﺭﻭﻍ ﻧﻤﯽ‌ﮔﻮﯾﻨﺪ ﺩﺭ ﺟﻨﮓ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺩﻭﻡ 15.6 ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﺟﻨﮕﺠﻮ ﺷﺮﮐﺖ ﮐﺮﺩﻩ‌ﺍﻧﺪ، ﻭ ﺗﻌﺪﺍ ﮐﺸﺘﻪ‌ﻫﺎﯼ ﺍﯾﻦ ﺟﻨﮓ 54.8 ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﻧﻔﺮ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﯾﻌﻨﯽ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ 3 ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺟﻨﮕﺠﻮﻫﺎﯼ ﻣﻮﺟﻮﺩ! ﻭ ﺩﻟﯿﻞ ﺳﻪ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺑﻮﺩﻥ ﺍﯾﻦ ﺗﻌﺪﺍﺩ، ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻃﺮ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺷﺮﮐﺖ ﮐﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﺩﺭ ﺟﻨﮓ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﺳﺘﺜﻨﺎ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﮐﺸﺘﺎﺭ ﻏﯿﺮ ﻧﻈﺎﻣﯿﺎﻥ، ﺯﻧﺎﻥ ﻭ ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﻣﯽ‌ﺯﺩﻧﺪ ﻭ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﺗﻦ ﻣﻮﺍﺩ ﻣﻨﻔﺠﺮﻩ ﻭ ﺍﻧﻮﺍﻉ ﺑﻤﺐ‌ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺷﻬﺮﻫﺎ ﻭ ﺭﻭﺳﺘﺎﻫﺎ ﻣﯽ‌ﺭﯾﺨﺘﻨﺪ، ﻭ ﺍﻧﺴﺎﻥ‌ﻫﺎﯼ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﻧﺴﻞ ﮐﺸﯽ ﻣﯽ‌ﺷﺪﻧﺪ، ﻭ ﻧﮋﺍﺩ ﺑﺸﺮﯼ ﻧﺎﺑﻮﺩ ﻣﯽ‌ﺷﺪ، ﻋﻼﻭﻩ ﺑﺮ ﺗﺨﺮﯾﺐ ﺯﯾﺮﺳﺎﺧﺖ‌ﻫﺎ ﻭ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩ ﻭ ﺁﻭﺍﺭﻩ ﮐﺮﺩﻥ ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ‌ﻫﺎ ﻧﻔﺮ. ﻭﺍﻗﻌﺎ ﺍﯾﻦ ﺭﺍ ﻣﯽ‌ﺗﻮﺍﻥ ﺍﺯ ﺗﻤﺎﻡ ﺟﻬﺎﺕ ﯾﮏ ﻓﺎﺟﻌﻪ‌ﯼ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﻧﺎﻣﯿﺪ ﻭ ﺑﺮ ﮐﺴﯽ ﭘﻮﺷﯿﺪﻩ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﯼ ﺩﺭﮔﯿﺮ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻗﺘﻞ ﻋﺎﻡ‌ﻫﺎ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﯾﯽ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﻭ ﮐﻤﺎﮐﺎﻥ ﺍﻣﺮﻭﺯﻩ، ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﯼ ﻣﺘﻤﺪﻥ ﻭ ﭘﯿﺸﺮﻓﺘﻪ ﻣﯽ‌ﻧﺎﻣﯿﺪﻧﺪ، ﻣﺎﻧﻨﺪ، ﺑﺮﯾﺘﺎﻧﯿﺎ، ﻓﺮﺍﻧﺴﻪ، ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ، ﺁﻟﻤﺎﻥ، ﺍﯾﺘﺎﻟﯿﺎ ﻭ ﮊﺍﭘﻦ ﺍﯾﻦ ﭼﻪ ﺗﻤﺪﻧﯽ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﺍﺯ ﭼﻪ ﭘﯿﺸﺮﻓﺘﯽ ﺩﻡ ﻣﯽ‌ﺯﻧﻨﺪ؟ ﻭ ﺣﺎﻝ ﮐﺠﺎﯾﻨﺪ ﺁﻧﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺸﻮﻧﺖ ﻣﺘﻬﻢ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺗﺮﻭﺭﯾﺴﺖ ﻣﯽﮔﻮﯾﻨﺪ؟! ﺍﯾﻦ ﻧﺴﺒﺖ‌ﻫﺎﯼ ﻓﺎﺟﻌﻪ ﺁﻣﯿﺰ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺟﻨﮓ‌ﻫﺎﯼ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﺻﻠﯽ‌ﺍﻟﻠﻪ‌ﻋﻠﯿﻪ‌ﻭ‌ﺳﻠﻢ ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﮐﻨﯿﺪ. ﺑﺮﮔﺸﺘﻦ ﺑﻪ ﺍﺭﻗﺎﻡ ﻭ ﺍﻋﺪﺍﺩ ﻫﺮ ﻣﻨﺼﻔﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﺴﯿﺮ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎﯾﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮐﺮﺩ، ﺍﻣﺎ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﮐﻮﺭﯼ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻫﺪﺍﯾﺖ ﺗﺮﺟﯿﺢ ﻣﯽ ﺩﻫﻨﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﺟﺰ ﺧﻮﺩ ﮐﺴﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﺳﺮﺯﻧﺶ ﻧﮑﻨﻨﺪ . . . . . . . . . ﺩﮐﺘﺮ ﺭﺍﻏﺐ ﺍﻟﺴﺮﺟﺎﻧﯽ، ﺳﺎﯾﺖ IslamStory ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻥ :ﺍﻧﺲ ﻣﺤﻤﻮﺩﯼ


عرب ها به ما آموختند یا غربی ها؟

بعضی ها چنان ادعای ایرانی بودنشان میشه که حد و مرزی نداره و رگ غیرتشون حسابی ورم می کنه که بیا و ببین. بیشتر این افراد هم تحت تأثیر شبکه های اجتماعی و شبکه های ماهواره ای فارسی زبان از کشور قرار می گیرند و بدون هیچ فکری شروع به بافتن اراجیفی می کنن که از این شبکه ها تو مغزشون فرو کردن.

به عنوان مثال می گن چرا نماز رو با زبان عربی بخونیم بیایم فارسی بخونیم. یعنی من میخوام بدونم این شخص از پیامبر(ص) و خداوند خیلی بیشتر می فهمه؟ خب اگه قرار بود قرآن رو فارسی بخونیم خدا بیکار بود بیاد آخرین پیامبر رو از عرب ها انتخاب کنه و قرآن رو به عربی بفرسته؟ مگه خداوند در قرآن نفرمود ما قرآن را عربی نازل کردیم تا در آن بیندیشید؟

یا مثلاً میگن که: عرب ها به ما آموختند که بجای خوراک بگویم غذا که خودشان به ادرار شتر می گویند. جالبه بدونید غِذاء در عربی به معنی خوراک است. جمع آن أغذیه می باشد. حال این مشکل از ماست که غِذا را غَذا تلفظ می کنیم.

یا میگن: عرب ها به ما آموختند برای شمارش خودمان از نفر استفاده کنیم که خودشان برای حیوانات به کار می بردند. جالبه بدونیم نفر به معنی دسته است. که در قرآن برای شمارش انسان و جن استفاده می شود. البته برای شمارش شتر نیز مورد استفاده قرار می گیرد.

یا مثال دیگه میگن: عرب ها به ما آموختند که به جای واق واق سگ بگوییم پارس که نام سرزمینمان است. اول اینکه عرب ها تو واژه هاشون اصلاً "پ" ندارن که بخوان "پارس" رو به ما یاد بدن!!!! همچنین واق کلمه عربی است به معنی نگهدارنده و فارس ها به صدای سگ "عو عو" می گفته اند. و البته یکی از معانی واژه ی پارس خبر کردن نیز هست.

یا باز میگن: عرب ها به ما آموختند بگوییم شاهنامه آخرش خوش است چون آخر شاهنامه ایرانی ها از عرب ها شکست خوردند. بهتره بدونیم اصلاً تو شاهنامه خبری از اعراب نیست که ایرانیان بخوان از ونا شکست بخرن!

نکته جالب تر قضیه اینجاست که بعضی ازین خانما که این حرف هارو تو شبکه های اجتماعی می نویسند عکس های لخت و بی حجاب خودشون رو گذاشتن و زیر اون عکس ها چندین عرب لایک زدن و کامنت به زبان عربی گذاشتن و لذت بردن از زن ایرانی و اون خانم هم ابراز خوشحالی کرده از این تعاریف عرب ها. عجب غیرتی ... جالبتر اینجاست که بیشتر همین افراد که از اعراب بدشون میاد برا گردش و تفریح و صفا سیتی میرن دبی. شاید دبی برا اروپا بوده ما خبر نداشتیم.

حالا اگر بخوایم واقعاً به عنوان یک ایرانی رگ غیرتمون باد کنه باید یه نگاهی به همین شبکه های تلویزیونی فارسی زبان خارج بندازیم که به ما ایرانی ها آموختند شما ایرانی ها مردمانی کچل،‌ با دماغ های گنده و بسیار آدم های چاغی هستید که ناتوانی جنسی دارید و به دنبال گرفتن یک هفته ای ویزای کانادا هستید که قبل از اون باید اعتیاد خودتون رو ترک کنید.

همین شبکه های ماهواره ای فارسی زبان خارج از کشور هستند که به خانواده های ما برهنه بودن رو آموختند. همینا هستند که به ناموس ما آموختند در کنار شوهرت دوست پسر هم داشته باش. همینا به جوونای ما آموختند احترام بزرگتر ها رو نگه نداریم. همینا به ما آموختند که چشمامون هیز باشه و به ناموس مردم نظر داشته باشیم و در برابر چشم هیزی دیگران به ناموسمون بی غیرت باشیم.

حالا بودجه این شبکه های ماهواره ای فارسی زبان خارج از کشور رو کی میده؟ درست متوجه شدین غربی ها. اونا به ما آموختند که ایرانی نباشیم نه عرب ها... تازه این عرب هایی که پیامبر هر 40 روز باهاشون سر جنگ داشت (عقلشون نمیرسه) چطور میتونن به ما که مهد فرهنگ و تمدن جهانی هستیم چیز یاد بدن؟

نمیخوام از اعراب دفاع کنم اما مشکل در اینجا اعراب نیستند مشکل دین اسلام هست. می خوان از این طریق به دین ما ضربه بزنن و کاری کنند که مردم با توجه به کینه ای که از اعراب دارند از اسلام دور شوند.


اگر در این دنیا خودت را در جاده ی زندگی گم کنی،


در آن دنیا در می یابی ، که بر صراط مستقیم زندگی نکرده ای؛


در شلوغی های زندگی خودت را پیدا کن ...


مگذار این غبار تو را به دست غیر بسپارد


دستی ببر و " خودِ غبار گرفته ات " را از زمین بردار


دستی بر آن بکش و غبارش را بتکان


با گذشت اینهمه سال ،


باز درخشندگی اش متعجبت می کند.


خویش را پیدا کن ...


قبل از آنکه دیر شود


خیلی نمی خواهد دور بروی،


جایی همین نزدیکی ها را بگرد ... 


اهلبیت تنها باب‌الحوائج‌ هستند نه قاضی‌الحاجات


با اینکه معروف است که امام کاظم (علیه السلام) و حضرت علی اصغر و حضرت عباس (علیهم السلام) باب الحوائج ‏اند، لیکن برآورنده اصلی حاجت‏ ها و قاضی الحاجات خداوند متعال است.

پیامبران و ائمه و صلحا و شهدا قاضی الحاجات نیستند، ولی این بزرگواران به جهت نزدیکی به پیشگاه خداوند، اگر ما خدا را به حق ایشان بخوانیم و از خدا حاجت بخواهیم و یا از روح بلند این بزرگواران بخواهیم که برای ما دعا کنند و از خدا بخواهند حاجات ما روا شود، ممکن است و اشکالی ندارد.

این مطلب اختصاص به برخی از اولیای خدا ندارد. تمامی آن بزرگواران و ائمه دارای این مقام هستند حتی انسان می‏ تواند از روح پدر و مادر خود که فوت کرده‏ اند بخواهد که برایش دعا کنند.

در کتب روایی شیعه مطلبی از آن بزرگواران نقل نشده که صراحتاً دلالت کند بر این که بتوانیم حاجات خود را از امامان بخواهیم. در بحارالانوار بابی به عنوان "إنّ دُعَاءَ الأنْبِیَاءِ اسْتَجِیبَ بِالتَّوَسُّلِ وَ الْاِسْتِشْفَاعِ بِهِم صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ اَجْمَعِین" حدود شانزده روایت بدین مضمون نقل شده که می‏توانیم خدا را به حق این بزرگواران قسم بدهیم.[۱]

امّا این که بر سر زبان‏ها افتاده که حضرت ابوالفضل (علیه السلام) و علی اصغر (علیه السلام) و امام کاظم (علیه السلام) باب الحوائج هستند، در روایات چیزی در این باره نیامده و میان مردم مشهور شده است.

-------------------------------
۱. بحارالانوار، ج ۲۶، ص ۳۱۹.

توکل بر خـــــدا


آتشی که نمى سوزاند" ابراهیم " را
و چاقویی که سر نمیبرد " اسماعیل " را
و دریایى که غرق نمی کند" موسى " را
کودکی که مادرش او را
به دست موجهاى " نیل " می سپارد...
تا برسد به خانه ی تشنه به خونش
و دیگری را برادرانش به چاه مى اندازند
سر از خانه ی عزیز مصر درمی آورد...

آیـا هـنـوز هـم نـیـامـوخـتـی ؟!
کـه اگـر هـمـه ی عـالـم
قـصـد ضـرر رسـانـدن بـه تـو را داشـتـه بـاشـنـد
و خـــدا نخـواهد " نــمــی تــوانــنــد "
پـس
به " تـدبـیـرش " اعتماد کن
به " حـکـمـتـش " دل بسپار
به او " تـوکـل " کن
و به سمت او " قــدمــی بـردار "
تـــا
آمدنش به سوى خود را به تماشا بنشینی . . . .
نحوه بیان کردن مسایل جنسی برای نوجوانان در سن تکلیف
 
غریزه جنسی یکی از غرایز نیرومند،‌ حساس و زندگی ساز انسان است و در حیات روانی و جسمانی او تاثیرات به‌سزایی دارد. برخی از رفتارها و برخی بیماریهای جسمانی و روانی نیز از این غریزه مایه می گیرد. از همین رو، اگر عاقلانه و به طور صحیح پرورش یابد زندگی قرین خوشی و آسایش می گردد و اگر در طریق افراط و تفریط واقع شود، ممکن است صدها ضایعه جسمانی و روانی به دنبال بیاورد «مرحله‌ نوجوانی و جوانی مهمترین و حساس ترین دوره‌ زندگی انسان است که با بلوغ و دوره‌ شکوفایی همراه است و نوجوان و جوان با بحرانهای زیادی روبرو است.» لذا امر تربیت، هدایت و تعدیل غریزه جنسی نوجوانان و جوانان امری بس خطیر و حساسی است، که ظرافت های خاصی را می طلبد و باید با علم و درایت کافی صورت پذیرد.

دوره نوجوانی:

این مرحله که با بیداری غریزه‌ جنسی و بلوغ همراه است، از حدود 11 تا 12 سالگی آغاز می شود. اساس بلوغ، فعال شدن غده های جنسی است که در اثر این فعالیت، دگرگونی ویژه ای در نوجوان پدید می آید، و با یک سری علائم و تظاهرات جسمانی و روانی توام است. نوجوان به علت این انقلاب عظیم جسمی گاهی دچار تنش غریزه شده و تجلیات و تمایلات جنسی در وجودش اوج می گیرد. این حساسیت شدید از حدود 15 سالگی آغاز و تا 19 سالگی ادامه می یابد.
نوجوانان غالباً با والدین و مربیان در رابطه با مسایل جنسی ارتباط مناسبی ندارند و نمی توانند سوالات خویش را با آنان بی پرده میان بگذارند، در نتیجه یا مشکلات خود را در دل نگه می دارند یا از دوستان و معاشران خود سوال می کنند. باید بدانیم که رفتار جنسی و احساس نیاز و تمایلات جنسی، فقط منحصر به بیداری این غریزه نیست، بلکه رفتار جنسی در انسان ها تحت تاثیر دو عامل هورمون ها و تجربه و یادگیری است.(1)


یوسف می دانست تمام درها بسته هستند

اما به خاطر خدا حتی به سوی درهای بسته دوید...

و تمام درهای بسته برایش باز شد

اگر تمام درهای دنیا به رویت بسته بود

بدو

چون خدای تو و یوسف یکی ست ...

عکسهای قدیمی و تاریخچه حرم امام رضا

مجموعه: مکانهای زیارتی ایران و جهان

تاریخچه حرم امام رضا,حرم امام رضا,عکسهای قدیمی حرم امام رضا


عکسهای قدیمی و تاریخچه حرم امام رضا


با شهادت امام رضا (ع) در سال 203 پیکر پاکش در کنار قبر هارون الرشید به خاک سپرده شد این امارت در میان باغی بزرگ و زیبا قرار داشت که متعلق به حمید بن قحطبه والی توس بود گویند هنگامی که امام رضا (ع) به مرو می رفتند در بین راه در خانه حمید بن قحطبه فرود آمدند و محل تدفین خود را مشخص نمودند .

با توجه به این مطلب اولین بنای آرامگاه همان بقعه هارون الرشید بوده است که توسط مأمون عباسی بنا شده است که بقیه بنای حرم بر روی آن ساخته شده است از این تاریخ به بعد تا دوره دیلمیان نشانه ای از تجدید یا مرمت حرم در دست نمی باشد سبکتکین (387 ـ 366 هـ ق ) پادشاه متعصب غزنوی حرم مطهر را ویران و زیارت آن را ممنوع کرد پس از آن عمید الدوله فایق در تکمیل بقعه و آبادانی مشهد کوشید.

در سال 400 هـ ق ابوبکر شه مرد به دستور سلطان محمود غزنوی بنای بقعه بار دیگر بازسازی کرد با توجه به سنگ نوشته قبر امام رضا(ع) به نظر می رسد بنای حرم در سال 516 هـ ق تجدید یا تعمیر شده است . بنای بقعه به سال 548 هـ ق آسیب فراوان دید.

در روزگار سلجوقیان شرف الدین ابوطاهر قمی پس از مرمت بنا گنبدی کاشی کاری شده را بر روی قبه حرم بنا کرد و مناره ای را کنار آن ساخت در دوره خوارزمشاهیان (612 هـ ق ) روضه رضوی مورد توجه قرار گرفت که کتیبه هایی از آن زمان در حرم موجود می باشد.

در زمان چنگیز بقعه دچار ویرانی شد . در زمان غازان خان و سپس سلطان محمد خدابنده الجایتو در تعمیر و تزئین حرم مطهر کوشید . در قرن هشتم بنای حرم عبارت بوده است از : حرم ، مسجد بالاسر و چند بنای کوچک متصل به ضلع شمالی و یک مدرسه ( به تصریح ابن بتوته جهانگرد معروف ) . در زمان شاهرخ تیموری و همسرش گوهرشاد حرم مطهر توسعه قابل توجهی پیدا کرد .
در این دوره سال 821 هـ ق نخستین مسجد جامع شهر مشهد با نام مسجد گوهرشاد در سمت قبله حرم مطهر بر پا شد سپس بنای «دارالحفاظ» «مسجد فرق الذکر» « دارالسیاده » و سر انجام « تحویل خانه یا خزانه بر پا شد .

پیرامون مجموعه نیز سه مدرسه به نام های مدرسه پریزاد ، مدرسه بالاسر ، مدرسه دودرب ساخته شد در زمان سلطان حسین بایقرا ( 875 ـ 912) به کوشش امیر علی شیر نوایی صحن کهنه و اساس ایوان طلا به وجود آمد صحن انقلاب در زمان شاه عباس اول وسعت یافت در زمان شاه طهماسب صفوی مناره نزدیک گنبد مرمت و طلاکاری شد و در سال 932 هـ ق خشتهای نفیس کاشی روی گنبد به خشتهای طلا مبدل شد بعد از غارت خشتهای طلای گنبد در شورش عبدالمؤمن خان ازبک شاه عباس در سال 1010 هـ قبه تجدید بنای آن دستور داد که شرشح آن در کتیبه میناکاری شده دور گنبد به خط علیرضا عباسی نقش بسته است . ـ در زمان شاه عباس صحن کهنه (انقلاب ) گسترش یافت و ایوان شمالی اتاقها غرفه ها و سردرها و ایوانهای شرقی و غربی آن احداث گردید .
روضه منوره که پیکر مقدس حضرت رضا (ع) در آن مدفون است زیر گنبدی زرین و با شکوه قرار دارد و هسته مرکزی بناهای آستان قدس رضوی به شمار می آید. در سالهای آغازین به خاک سپاری پیکر پاک امام (ع) , حرم مطهر به صورت بنایی ساده با مصالح ویژه آن دوران بنا شده بود , چنان که بقعه مطهر تنها در یک در وروردی ساده در پیش روی مبارک داشت و دارای تزئیناتی مختصر به سبک آن زمان بود. صفه های اضلاع حرم به جز صفه پیش رو , به سوی خارج از بنا بسته بود.

بر فراز بقعه تنها قبه ای وجود داشت. در آن سالهای دور زمین های اطراف حرم مطهر , همه خالی از سکنه بود و نوغان که یکی از دو قصبه معروف و معتبر توس بود , تنها آبادی مسکونی منطقه محسوب می شد .

نظارت دقیق حکام جور بر حرکات و سکنات شیعیان , منع آنها از توجه به مرقد امام و درک فیض زیارت , موجب شد که سالها سپری شود و بنایی درخور و شایسته مضجع شریف حضرتش احداث نگردد . سرانجام سالهای سخت و سنگین به کندی سپری شد , عنایات خدای تعالی نسبت به روضه رضوی موجب شد که در آن روزهای اولیه و جو خاص آن زمان , حرم مطهر از هرگونه آسیبی محفوظ بماند تا آنجا که باب رافت خاصه حضرت بصورت بروز کرامات پی در پی و معجزات , گره از کار دردمندان و نیازآوران به درگاهش گشود , کثرت و تداوم کرامات امام موجب شد که توجه و اقبال مردم و حاکمان آن زمان به ویژه بیشتر اهالی خراسان و مناطق دیگر فزونی یابد و ارادتمندان به بقعه و بارگاه رضوی , زیارت پرفیض مرقد منورش را بر خود فرض دانسته اقدام به ساخت و مرمت و تذهیب و تزئین و حفظ و نگهداری آن بنای مقدس نمایند.

در طول قرنهای مختلف , رجال کشورهای اسلامی , حکام و امرای خراسان , مردان با اخلاص و علاقه مند به مقام شامخ ولایت و امامت با صرف مبالغی در تجدید عظمت آن کوشیده اند , ضمن تزئین آن با ایجاد بناها و به جای گذاشتن آثاری این مکان شریف را مملو از جلوه های کهن هنری دوران گذشته نموده , نفایس تاریخی و شاهکارهای هنری شان را مخلصانه به این جایگاه رفیع عرضه دارند.

عکس های قدیمی حرم امام رضا (ع)

چرا برای مردگان چهلم می‌گیرند؟

چرا برای مردگان چهلم می گیرند

چهل روز عزای مؤمن رسول گرامی اسلام علیه السلام در سفارشهای خویش به جناب ابو‏ذر غفاری به اهمیت و جایگاه والای مؤمن در جهان اشاره کرده و فرموده است: «یا اباذر! ان الارض لتبکی علی المؤمن اذا مات اربعین صباحا; (1) ای ابوذر! هنگامی که مؤمنی از دنیا می‏رود، زمین تا چهل روز برای فقدان او گریان و عزادار است.»

 

ممکن است منشا مجالس اربعین برای اموات مؤمنین همین روایت نبوی باشد:


1.زندگی چهل ساله


هنگامی که فرزدق شاعر قصیده معروف خود را در مدح حضرت امام سجاد علیه السلام در حضور خلیفه ستمگر عباسی، هشام بن عبدالملک، با رشادت تمام قرائت کرد و مطلع آن چنین بود که:


هذا الذی تعرف البطحأ وطاته


والبیت‏ یعرفه والحل والحرم


یعنی، این آقایی است که گامهای او را سرزمین بطحأ، بیت‏ خدا و حل و حرم می‏شناسد; خلیفه بر او خشم گرفت و دستور داد تا فرزدق را علاوه بر قطع حقوق، به جرم دفاع از اهل‏بیت علیهم السلام زندانی کنند; اما بعد از گذشت مدتی به دعای امام چهارم علیه السلام آزاد شد. امام زین‏العابدین علیه السلام برای کمک به فرزدق مبلغی را که چهل سال مخارج زندگی‏اش را کافی بود به حضورش فرستاد و فرمود: «لو علمت انک تحتاج الی اکثر من ذلک لاعطیتک; [ای فرزدق!] اگر می‏دانستم بیش از چهل سال زنده خواهی بود، بیشتر می‏فرستادم.» علی بن یونس بیاضی می‏نویسد: دقیقا بعد از چهل سال از آن تاریخ فرزدق به دیار باقی شتافت و صداقت و کرامت امام چهارم بر همگان روشن شد.

 

2. بعثت انبیأ در چهل سالگی

در روایت آمده است که اکثر انبیأ در چهل سالگی به رسالت مبعوث شده‏اند. همچنان که رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله نیز در چهل سالگی به رسالت مبعوث گردید. امام باقر علیه السلام فرمود: «پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در 63 سالگی از دنیا رفت، که آخر سال دهم هجرت بود. آن حضرت بعد از تولد خویش هنگامی که چهل سالش کامل گردید، به پیامبری رسید و 13 سال دیگر در مکه بود که در 53 سالگی به مدینه هجرت کرد و بعد از ده سال در مدینه به سرای جاویدان منتقل شد.»


3.حفظ چهل حدیث


حضرت رسول صلی الله علیه و آله در زمینه پاسداری از فرهنگ و معارف اسلام می‏فرماید: «من حفظ من امتی اربعین حدیثا مما یحتاجون الیه من امر دینهم بعثه الله یوم القیامة فقیها عالما; هر کس از امت من چهل حدیث از احادیث دینی مورد نیاز جامعه را حفظ کند خداوند متعال او را در روز قیامت‏به عنوان فقیه و دانشمند محشور خواهد کرد.»


براساس همین حدیث، دانشمندان بزرگ شیعه تلاش کرده ‏اند که کتابهایی را به نامهای الاربعین و چهل حدیث از خود به یادگار بگذارند تا شاید مشمول این کلام نورانی رسول گرامی اسلام بشوند، نظیر: اربعین شیخ بهائی، اربعین شهید اول، اربعین مجلسی دوم، اربعین جامی و چهل حدیث امام خمینی رحمه الله.

 

4. آثار گناه تا چهل روز


آثار گناهانی که انسان مرتکب می‏شود تا چهل روز در روح و روان او باقی است. امام صادق علیه السلام فرمود: «لا تقبل صلاة شارب الخمر اربعین یوما الا ان یتوب; کسی که از شراب و مسکرات حرام استفاده کند تا چهل روز نمازش پذیرفته نمی‏شود، مگر اینکه حقیقتا توبه کند.»


5. اصلاح تا چهل سالگی

اساسا افراد سعادتمند و کسانی که به دنبال خوشبختی و کمال هستند تا سن چهل سالگی در اعمال و رفتارشان نشانه‏های اصلاح پیدا می‏شود; اما اگر تا سن چهل سالگی تغییراتی در رفتارهای زشت و ناپسند آنان ایجاد نگردد، بعد از آن اصلاح آنان مشکل خواهد بود. رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در این زمینه به مسلمانان هشدار داده و فرموده است: «اذا بلغ الرجل اربعین سنة ولم یغلب خیره شره قبل الشیطان بین عینیه وقال: هذا وجه لایفلح; هنگامی که شخص به سن چهل سالگی پا می‏گذارد و کارهای نیک او از اعمال زشتش بیشتر نباشد، شیطان پیشانی او را بوسیده، می‏گوید: این چهره‏ای است که دیگر روی سعادت و خوشبختی را نخواهد دید.» و در حدیث دیگری آن حضرت افراد چهل ساله‏ای را که به سوی صلاح گام برنمی‏دارند از دوزخیان به شمار می‏آورد و می‏فرماید: «فرد چهل ساله‏ای که در اندیشه کارهای نیک نباشد، برای ورود به آتش جهنم خود را آماده کند که نجات او مشکل است.»

 

6. هشدار به چهل ساله‏ ها!

امام زین‏ العابدین علیه السلام فرمود: «اذا بلغ الرجل اربعین سنة نادی مناد من السمأ دنا الرحیل فاعد زادا ولقد کان فیما مضی اذا اتت علی الرجل اربعون سنة حاسب نفسه; هرگاه شخصی به سن چهل سالگی برسد فرشته‏ای از سوی خداوند در آسمان ندا می‏دهد که هنگام سفر نزدیک است، زاد و توشه سفر را مهیا کن و در گذشته هنگامی که فردی به چهل سالگی می‏رسید، با نفس خود محاسبه می‏کرد.»


و از رسول گرامی اسلام نقل است که «خداوند فرشته‏ای را مامور کرده است تا در هر شب صدا بزند: «یا ابنأ الاربعین ماذا اعددتم للقأ ربکم; ای کسانی که چهلمین بهار عمر خود را سپری می‏کنید! برای ملاقات با پروردگارتان چه چیزی آماده کرده‏اید [و چه پاسخی دارید]؟!»

 

7. تغذیه و اربعین

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «من ترک اللحم اربعین صباحا ساء خلقه; هر کس چهل روز از خوردن گوشت‏خودداری کند، اخلاقش بد خواهد شد.»


آداب و رسوم عید فطر در بعضی کشورها

 

 

آداب و رسوم عید فطر در کشور مصر

مسلمانان مصر مانند دیگر مسلمانان جهان عید سعید فطر را گرامی می دارند، آنها یک هفته قبل از فرا رسیدن عید فطر به استقبال این روز می روند و مراسم خاصی که میراث گذشتگان آنها است و با گذشت زمان نیز آن را حفظ کرده اند را برگزار می کنند.

مسلمانان مصر جشن و سرور خاصی در عید سعید فطر دارند که میراث گذشتگان آنها به شمار می رود. یک هفته قبل از شروع عید سعید فطر خیابانها و کوچه های این کشور رنگ و بوی خاص عید را به خود می گیرند و بازارهای مختلف از ازدحام و شلوغی خاص عید برخوردار می شوند .

مسلمانان مصری در عید سعید فطر برای کودکان خود لباس و کفش می خرند و حتی جوانان نیز به خرید لباس نوی عید می پردازند.

شب عید فطر مصریها آوازهای خاصی که یکی از آنها " ای شب عید " است را می خوانند، این آواز که از سروده های قدیمی مصر باستان به شمار می رود ریشه در افسانه ها و اساطیر دارد.

خواندن سرودها و آوازهای گروهی در این ایام به همراه برخی از آداب و رسوم و حرکات خاص، از زمان فراعنه سرچشمه گرفته است و اینک با گذشت قرنها همچنان آن را حفظ کرده و در عید فطر برگزار می کنند.

زنان و دختران مصری یک روز قبل از فرارسیدن عید فطر شیرینی های خاص این روز را تهیه می کنند و هنگامی که به عید دیدنی می روند، آن را به دیگران و همسایگان هدیه می دهند و یا شب عید فطر به همراه گوشت، میوه، سبزی و شیرینی به خانواده های نیازمند می دهند تا آنها نیز این روز را به شادی و شعف سپری کنند.

مصریها پس از اینکه نماز عید فطر را برپا کردند و لباس نوی عید پوشیدند، بر اساس تعالیم دینی به دیدار دوستان و نزدیکان خود می روند و فرارسیدن عید فطر را به یکدیگر تبریک و تهنیت می گویند و طی این دیدار دوستان خود را برای یک وعده غذایی دعوت می کنند . سپس به دیدار اموات در قبرستان می روند و برای آنها دعا می خوانند.

شادی و شعف کودکان در این ایام بسیار زیاد است، آنها لباسهای رنگی خود را می پوشند و از صبح بسیار زود به خیابانهای محل خود در شهر یا روستا می آیند تا همراه خانواده های خود به باغها و بوستانها بیایند و یک روز عید و یا بیشتر را در این اماکن سرسبز سپری کنند. بیشتر مصریها در شهرهای ساحلی اسکندریه به تفریح می پردازند و غمهای خود را فراموش می کنند.

برگزاری مراسم عروسی در این روز بسیار شایع است. کودکان در این روز هدیه عید دریافت می کنند.

در این ایام بازیهای مختلف چون بازی با چوب و آتش بازی بسیار رایج است و همه در آن شرکت می کنند . برگزاری مسابقه و جشنواره های ورزشی از سوی جوانان در این روز به اوج خود می رسد و همه افراد سعی می کنند که این روز را به بهترین نحو سپری کنند


آداب و رسوم مردم یمن در عید سعید فطر


در یمن مسلمانان به انتظار رؤیت هلال ماه در مساجد می مانند، با حلول ماه مبارک رمضان به یکدگر تبریک و تهنیت می گویند، سپس از گلدسته های مساجد، رادیو و تلویزیون صدای اذان برمی خیزد و آغاز ماه رمضان را جشن می گیرند و مردان به مساجد رفته و سرودهای دینی را که از ماهها پیش آماده کرده بودند، از طریق بلندگوهای مساجد می خوانند .

زنان در این ایام غذاهای خاص ماه رمضان را تهیه کنند و در رقابتی سالم با یکدیگر غذاهای مختلف را تهیه می کنند . بسیاری از آنها قبل از آغاز ماه مبارک رمضان به نظافت خانه ها و تمیز کردن آن می پردازند و برای اینکه مایحتاج ایام رمضان را تهیه کنند، به بازارها می روند و سعی در ایجاد جوی روحانی دارند. در بسیاری از روستاها مردم خانه های خود را با گچ و حنا که از مناطق خاصی در کوههای یمن استخراج کرده اند، رنگ می زنند و محله خود را به سبک سنتی می آرایند. سفره های رمضان در این ایام از غذاها و نوشیدنیهای زیادی برخوردار است، آنها بهترین غذا را برای افطار آماده می کنند.

مسلمانان یمن با خرما، آب یا قهوه افطار می کنند، بعد برای ادای نماز به مساجد می روند و سپس به منزل آمده و غذاها می خورند. می توان گفت سفره های افطاری جایگاه خاص و پیشرفته ای میان سفره های دیگر در کشورهای عربی دارد، عموما سفره های آنها خالی از شفوت که از نان خاص و ماست تهیه شده و از شربه که از گندم با شیر و شکر یا گوشت ساخته شده است، نیست. اما غذاهای دیگری چون کبسه، سلته، عصیده، سوسی از بهترین غذای یمنیها به شمار می رود. شیرینیهای این ایام از اهمیت به سزایی برخوردار است که طی یکسری فعالیتهای تجاری از هند به یمن آمده که معروفترین آنها بنت صحن، روائی، کنافه، عوامه، قطائف، شعوبیه، بسبوسه و حتی باقلوا است.

در روزهای ماه رمضان تقریبا خیابانها و بازارها خالی است و شبها تمام بازارها باز است و تجارت در آنها صورت می گیرد و این مسئله منجر به ازدحام شدید در بازارها و خیابانها می شود. در این زمان بسیاری از رستورانها باز هستند و میزهای خود را با انواع حلواها آراسته کرده اند و از مسلمانان پذیرایی می کنند.

زمان کار کارمندان یمنی از ساعت 10 صبح تا 15 عصر است و ساعت کارهای غیر اداری نیز از ساعت 21 تا 1 بامداد است که به نظر می رسد در این ساعات شب فعالیت بیشتر از روز است، به طوری که این ایام فرصتی برای مرخصی کارمندان به شمار می رود تا با داشتن کار کم با خانواده های خود به سفر بروند.

کودکان بی صبرانه منتظر فرا رسیدن ماه رمضان هستند تا مانند بزرگان روزه بگیرند . بسیاری از آنها در مقابل نزدیکان وانمود می کنند که روزه هستند اما مخفیانه می خورند چون توانایی روزه گرفتن ندارند تنها تظاهر به روزه داری می کنند. در این ایام شبکه های مختلف برنامه های خاصی برای کودکان اعم از مسابقات دینی، فرهنگی و علمی و سریال و فیلم نمایش می دهند.

مناسبتهای اجتماعی چون برگزاری جشن عروسی و دیگر جشنها در این ایام ممنوع است، چرا که این ماه، ماه توبه و استغفار است و جشنها زمانی برای لهو و لعب به شمار می روند. مسلمانان بیشتر وقت خود را به تلاوت قرآن و خواندن کتابهای حدیث و فقه می گذرانند، به طوری که فعالیتهای ورزشی و فرهنگی در ماه رمضان در یمن کاهش چشمگیری پیدا می کند، آنها سعی می کنند به جای هر کاری، فعالیتهای خیرخواهانه داشته باشند .

کنار گذاشتن اختلافات و بخشیدن یکدیگر از اموری است که در این ایام بسیار زیاد است، زیرا مسلمانان سعی می کنند تا روحانیت این ماه را حفظ کنند، مسلمانان یمن آرزو می کنند که ای کاش همه سال ماه رمضان بود تا مردم با برادری و الفت در کنار یکدیگر زندگی می کردند.

با وجودی که شبکه های مختلف مسلمانان را برای سحری از خواب بیدار می کند، اما وجود سحرگو پدیده ای است که با فرا رسیدن ماه رمضان دیده می شود. مسلمانان سحری را نیز با همسایه ها و نزدیکان خود می خورند، در سحری از غذاهای خاصی چون فول با آب میوه می خورند.

با پایان رسیدن ماه رمضان اندوه و حزن تمام وجود آنها را فرا می گیرد که از ماه رحمت و مغفرت خداحافظی می کنند و گاهی با خواندن شعرهایی احساس خود را ابراز می کنند. اما با فرا رسیدن عید سعید فطر آنها به استقبال این روز می روند، بهترین لباس خود را می پوشند و با شیرینی به دیدن خانواده، دوستان و نزدیکان خودمی روند و به یکدیگر به ویژه کودکان هدیه می دهند.

 
آداب ورسوم عید فطر در امارات :

عید فطر و قربان از بزرگترین‌اعیاد مردم امارات عربی متحده ودیگر ساکنان مسلمان این کشور محسوب می‌شود.

مسلمانان مقیم امارات نیز هر یک به شیوه خاص کشور خود عید فطر را جشن می‌گیرند.

شهروندان اماراتی در آخرین روزهای ماه مبارک رمضان با خرید لباس نو و تغییر برخی از لوازم منزل به استقبال عید سعید فطر می‌روند.

بر اساس یک سنت دیرینه مردم امارات عید را در کنار اعضای خانواده، دوستان و دیگر مسلمانان با شکرگزاری به درگاه خداومند سپری می‌کنند.

مسلمانان اماراتی در روز نخست عید فطر بعد از خوردن خرما و برخی شیرینی- های سنتی لباس‌های نوی خود را پوشیده و به مسجد می‌روند تا نماز عید فطر را اقامه کنند.

عید فطر در امارات عربی متحده سه روز تعطیل است و معمولا یک روز قبل از فرارسیدن عید نیز تعطیل هستند.

پس از بازگشت از نماز افراد کوچک‌تر به خانه بزرگترهای خود می‌روند تا عید را به یکدیگر تبریک بگویند.

مسلمانان اماراتی پس از یک ماه روزه و عبادت در منازل خود با شیرینی، میوه و انواع خوراکی از میهمانان خود پذیرایی می‌کنند.

برگزاری جشن‌های مختلف در منازل و مکان‌های مختلف به همراه اعضای خانواده، فامیل و دوستان و چراغانی این مکان‌ها از دیگر سنت‌های مسلمانان پس از یک ماه روزه داری است.

بازی‌های دسته جمعی، نقاشی با حنا بر روی دست و داستان‌سرایی از دیگر مراسم‌هایی است که در امارات عربی متحده در ایام عید فطر برگزار می‌شود.