نــــــــــور

اَللّـــــــــهُ نــُـــورُ السَّــــمواتِ وَ الأَرضِ

نــــــــــور

اَللّـــــــــهُ نــُـــورُ السَّــــمواتِ وَ الأَرضِ

مشخصات بلاگ
نــــــــــور

" سَلامٌ عَلَی إل یاسِین "

منتظر مأیوس نیست. منتظر از درد هجر میسوزد

اما بشوق وصال سر زنده و امیدوار است .

انتظار یعنی امید به فردا

فردای وصال ...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۵۰۵ مطلب با موضوع «گفتار دینی» ثبت شده است

«آیا در زمان حضرت فاطمه(علیها السلام)هم چادر بوده است؟»

در پاسخ باید بگویم که آرى، در زمان حضرت فاطمه(علیها السلام)هم چادر وجود داشته که در زبان عربى به آن «جلباب» مى گفته اند. افزون بر چادر، زنان عرب لباس هاى بلند و گشادى هم داشته اند و در کنار آن، روسرى هاى بلندى نیز بر سر مى نهاده اند.

البتّه پوشیدن چادر واجب نیست; ولى نسبت به دیگر انواع حجاب، بهتر است. همین قدر که زنى غیر از کف دست و گردى صورت، بقیه بدن و حجم اندام خود را بپوشاند، به وظیفه دینى اش عمل کرده است. ولى روشن است که لباس زن، هر چه از متانت بیش ترى برخوردار باشد، مناسب تر است.




منبع:سایت کلوب بنقل از :

پاسخگوئی به نامه های انتشار یافته توسط مرکز فرهنگ و معارف قرآن وابسته به دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم

منبع : یاد یار مهربان

آغاز امامت حضرت مهدی(عج) مبارک


قالَ اَبُو عَبْدِاللّه ِ علیه السلام : یا زُرارَةُ! اِنْ اَدْرَکْتَ ذلِکَ الزَّمانَ فَاْلزِمْ هذَا الدُّعآءَ:


اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسَکَ، فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَکَ لَمْ اَعْرِفْ نَبِیَّکَ، اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَکَ لَمْ اَعْرِفْ، حُجَّتَکَ، اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دینى.


امام صادق علیه السلام به زُراره فرمود:
اگر زمان غیبت را درک کردى، این دعا را همیشه داشته باش: خدایا، خودت را به من بشناسان، چون اگر خودت را به من نشناسانى، پیامبرت را نخواهم شناخت، خدایا رسول خود را به مـن معرّفى کن چون اگر رسول تو را نشناسم، حجّت تو را نخواهم شناخت، خدایا حجّت خود را به من معّرفى کن زیرا اگر حجّت تو را نشناسم از دین خود گمراه شده ام.

منبع : شبکه قرآن و معارف سیما

  زهرا مصطفوی (دختر امام): امام از همان دوران که ما بچه بودیم خیلی به دنبال اینکه ما را نصیحت کنند نبودند؛ یعنی عملاً ما می‏فهمیدیم که چی خوب است و چی بد است. یعنی عمل ایشان و رفتارشان برای ما طبیعتاً سرمشق بود، در عین حال از همان آغاز خیلی جدی بودند الان درمقابل کوچکترین فعل حرام چنان غضبناک می‏شوند که در مقابل نظام پهلوی، به همان تندی که اغلب شما شنیده‏ اید. ما در اتاق نشسته بودیم و یکی از بستگان یک خانمی بود که آهسته به من گفت: «فلان کس من که وارد شدم تواضع نکرد» یک مرتبه دیدم آقا با شدت ناراحتی رو کردند به ایشان و گفتند: «شما نمی‏دانید خدا اینجاست؟ فضای اینجا الان حرام است و نشستن اینجا الان حرامه!» اصلاً آنقدر امام منقلب شدند که من برای حالشون نگران شدم. خود آن خانم گفتند: «من حرفی نزدم، من فقط گفتم جلوی من تواضع نکردند» امام گفتند: «شما بله! شما نمی‏دانید و یادتان می‏رود اما خدا یادش است غیبته! این غیبته!» در مقابل فعل حرام خیلی ایشان ناراحت و برآشفته می‏شوند و در انجام دادن عمل واجب هم خیلی جدی و محکم‏ اند. اما در مقابل به مستحبات زیاد کار ندارند. که حالا شما چرا انجام دادید یا ندادید؟ از این حرفها ندارند. در نتیجه خیلی اهل نصیحت نیستند مگر در چند مورد، آن هم به خصوص در مورد غیبت بود که من دیدم حتی یک بار ایشان همه اهل خانه را صدا کردند و گفتند «من میل داشتم که چیزی را برای شما بگویم» و مثل اینکه ایشان منتظر فرصت بودند، تا یک بار هم ما جمع باشیم. گفتند: «می‏خواهم بگویم شما می‏دانید غیبت چقدر حرامه؟» ما گفتیم «خب بله!» گفتند «شما می‏دانید آدم کشتن عمدی چقدر گناه دارد؟» گفتیم «بله!» گفتند: «غیبت بیشتر!» و گفتند: «شما می‏دانید فعل نامشروع و عمل خلاف عفت چقدر حرامه؟» گفتیم: بله! گفتند: «غیبت، بیشتر است» بعد یکی یکی شمردند و گفتند: «غیبت مثل گوشت برادر مرده جویدن است. سعی کنید که غیبت نکنید» بعد شروع کردند به نصیحت در مورد اینکه غیبت چقدر حرام است. اصولاً ایشان روی مسأل? غیبت خیلی تأکید می‏کردند.

پرسش :  چرا  برای اثبات جواز توسل به غیر خدا ، همیشه به حضرت یعقوب مثال زده می شود ؟ در حالی که توسل به شخص زنده اشکال ندارد ، آنچه جای بحث است ، توسل کردن به افرادی است که  الان مرده اند ، پس اگر می شود برای جواز توسل به مردگان ، آیه ایی ا زقرآن را بیان کنید؟ 

پاسخ :  در آیه 64 سوره مبارکه نساء ، می فرماید: (... لَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللَّهَ تَوَّابًا رَّحِیمًا) (... اگر این مخالفان، هنگامى که به خود ستم مى ‏کردند (و فرمانهاى خدا را زیر پا مى‏ گذاردند)، به نزد تو مى ‏آمدند و از خدا طلب آمرزش مى ‏کردند و پیامبر هم براى آنها استغفار مى ‏کرد خدا را توبه پذیر و مهربان مى‏ یافتند).
در این آیه شریفه می فرماید: مردم به نزد رسول خدا بروند تا حضرت برای آنها طلب بخشش کند ، و اینجا نفرموده که فقط در صورت زنده بودن رسول خدا به نزد او بروند ، بلکه این آیه عمومیت دارد و هم شامل حیات ایشان و هم بعد از مرگ ظاهری حضرت می شود.

 اگر شما می گویید : توسل به افراد زنده جایز است ، سوال من از شما این است که آیا انبیاء وائمه معصومین علیهم السلام ، مرده اند یا زنده ؟
که فریقین در مورد زنده بودن انبیاء ، شک ندارند ،  از باب مثال جناب آلوسی که از علمای سرشناس اهل سنت است ، دررابطه با حیات انبیاء می فرماید: 
(أما حیاة الأنبیاء علیهم الصلاة والسلام الحیاة البرزخیة التی هی فوق حیاة الشهداء الذین قال الله تعالی فیهم بَل أحیَاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقُونَ فأمر ثابت بالأحادیث الصحیحة)
حیات انبیا علیهم السلام حیاتی برزخی وبرتر از حیات شهداست که خداوند متعال در مورد ایشان فرموده است که ایشان زنده اند نزد پرورگارشان روزی داده می شوند . پس این امر مطلبی ثابت شده با روایات صحیح است. (الآیات البینات فی عدم سماع الأموات ج1/ص39 )

اما در مورد زنده بودن اهلبیت عصمت علیهم السلام ، باید عرض کنم که ائمه ما نیز همگی شهید هستند و بر اساس آیه 169 سوره آل عمران ولاتَحسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللهِ أموَاتَا بَل أحیَاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقُونَ:کسانی را که در راه خدا کشته شده اند مرده مپندارید بلکه ایشان زنده اند و در نزد پروردگارشان روزی داده می شوند)
بنابراین توسل ما هم به انسانهایی است که در حقیقت زنده اند .


ᴥ کبریت را هم بخواهی روشن نگه داری ؛

ᴥ وقتی نسیمی می وزد ؛


ᴥ آن را بین دستانت پنهان می کنی


ᴥ اینجا در شهر ما طوفانی به پاست


ᴥ چگونه روشنایی خود را حفظ میکنی ؟


از آهن محکمتر و از شیر سفیدتر که نداریم

ولی همینکه هوا را میزبان شوند زنگ میزنند و فاسد میشوند.

بله... خاصیت هواست که فاسد میکند...

قلبی که باهوا ترکیب نمیشود ازطلاست و قیمتش فقط خدا ...

فلا تتبعوا الهوی





  









" فلا تتبعوا الهوی
             " فلا تتبـــــــــعوا الهوی "


هفت سؤال از امیرالمؤمنین(ع)

مردی نزد امیرالمؤمنین علیه السلام آمده و گفت:


از هفتاد فرسنگ دور به اینجا آمده ام تا هفت سؤال از شما بپرسم:

1- چه چیز از آسمان عظیم تر است؟

2- چه چیز از زمین پهناور تر است؟

علم بهتر است یا ثروت؟

3- چه چیز از کودک یتیم ناتوان تر است؟

4- چه چیز از آتش داغ تر است؟

5- چه چیز از زمهریر سردتر است؟

6- چه چیز از  دریا بی نیازتر است؟

7- چه چیز از سنگ سخت تر است؟


علی (ع) فرمود:

تهمت به ناحق از آسمان عظیم تر است.

حق از زمین وسیع تر است.

سخن چینی شخص نمّام از کودک یتیم ضعیف تر است.

آز و طمع از آتش داغ تر است.

حاجت بردن به نزد بخیل از مهریر سردتر است.

بدن شخص با قناعت از دریا بی نیازتر است.

قلب کافر از سنگ سخت تر است.

منبع : شبکه قرآن

غیرت و حمیت صفتی است که در مرتبه بسیار بالا قرار دارد؛ انسان غیور مورد علاقه و محبت پروردگار است زیرا که در برابر فحشاء و بی بندباری زن و فرزند و جامعه بی تفاوت نمی باشد. غیرت یکی از صفات و ویژگی‌های طبیعی انسان است. هر کس به صورت غریزی و فطری از آن برخوردار است.

غیرت عبارت است از تنفر طبیعی انسان از مشارکت دیگران در چیزی که محبوب او است.(1) وجود این صفت باعث آن می‌شود که آدمی از آنچه که دوست می‌دارد و یا وظیفه محافظت از آن بدو سپرده شده است، نگاهبانی نماید.

غیرت

قال علی علیه السلام : غَیْرَةُ الْمَرْأَةِ کُفْرٌ وَغْیْرَةُ الرَّجُلِ إیمَانٌ.(2) غیرت زن کفر است، و غیرت مرد ایمان.

شاید در نگاه اول، نتوان دریافت که مراد آن حضرت از بیان این کلمات چه بوده و تصور نمود که چنین کلامی، نشانگر دیدگاه تبعیض آمیز اسلام و پیشوایان دینی نسبت به زنان می باشد، اما با کمی دقت، چنین تصوری از بین خواهد رفت.

با بررسی سخن عرب زبانان، به این نکته پی خواهیم برد که آنان واژه "غیرت" را در مواردی به کار می گیرند که حساسیت و عکس العمل شدیدی نسبت به موضوعی پدید آید.ضمناً باید توجه کرد که ایمان و کفر به دو مرحله اعتقادی و عملی تقسیم می شود ، ممکن است فردی به لحاظ اعتقادی ، مطلبی را پذیرفته باشد اما به جهت عملی به لوازم آن پایبند نباشد لذا در اینجا دچار کفر عملی خواهد شد که این کفر به معنی کفر اعتقادی نیست اما انسان مومن و مسلمان ملزم است که میان اعتقاد و عمل، ملازمه ایجاد کند. منظور از «کفر» در روایاتی مانند این حدیث «غیرت زن کفر است» کفر عملی می باشد.

در روایات اسلامی آمده است که خدای تعالی دارای صفت غیرت است . انسان‌های غیور را دوست دارد. به دلیل وجود همین صفت بود که کارهای زشت را حرام نموده است.«قال الصادق(علیه السلام): ان الله غیور یحب کل غیور و من غیرته حرم الفواحش ظاهرها و باطنها».(3)

قال علی علیه السلام :"وَإِیَّاکَ وَالتَّغایُرَفِی غَیْرِ مَوْضِعِ غَیْرَةٍ، فَإِنَّ ذلِکَ یَدْعُوالصَّحِیحَةَ إِلَى السَّقَمِ، وَالْبَرِیئَةَ إِلَى الرِّیَبِ"(4) بر حذر باش از اینکه در غیر جائیکه باید غیرت به‏خرج داد اظهار غیرت کنى،(که نشانه سوء ظن تو نسبت‏به او باشد)زیرا اظهار بى اعتمادى و سوء ظن،زنان را به ناپاکى،و بی گناهان را به آلودگى‏ سوق مى ‏دهد.

غیرت صفتی است که مردها لازم است تحصیل کنند تا نسل ها حفظ شود. اما زنان بالفطره به حفظ نسل علاقه دارند. احتیاج به پاسبانی به نام غیرت ندارند. امام علی (علیه السلام) نه غیرت صحیح بانوان را مورد انتقاد قرار داده و نه بر غیرت نادرست مردان، مهر تأیید می نهد
امام علی (علیه السلام) در این سخنان، به نکته روان شناسی مهمی اشاره کرده و حساسیت های بی مورد برخی مردان را که به بهانه غیرت ورزی، همسران خود را از هرگونه فعالیت اجتماعی باز می دارند، مورد انتقاد قرار داده است.

وقال علی علیه السلام : " قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَى قَدْرِ هِمَّتِهِ، وَصِدْقُهُ عَلَى قَدْرِ مُرُوءَتِهِ، وَشَجَاعَتُهُ عَلَى قَدْرِ أَنَفَتِهِ،عِفَّتُهُ عَلَى قَدْرِ غَیْرَتِهِ"(5) اندازه هر کس به اندازه همت او است.و صداقت هر کس به اندازه‏شخصیت او است.و شجاعت هر کس به اندازه زهد و بى‏اعتنائى او(بارزشهاى‏مادى)است.و عفت هر کس به اندازه غیرت او است.

غیرت دینی خود نعمت ارزشمندی است که نصیب همه کس نشود، بسیاری از اشخاص هستند که اگر به ناموس و مقدسات مذهبشان هتاکی شود کوچکترین عکس العملی از خود نشان نمی دهند و مانند مردگان بی حرکت و بدون احساس از کنار آن می گذرند.

انواع غیرت

غیرت بر دو قسم است:
1-غیرت در مورد دین و دینداری؛ 2- غیرت نسبت به ناموس.
غیرت درباره دینداری این است که انسان در برابر اهانت به دین و یا عمل نشدن به دستورهای دین دلسوزی کند. نسبت به آن بی اعتنا نباشد. برای حفظ ارزش‌های اسلامی و رشد و گسترش آن در جامعه بشری کوشش نماید. امر به معروف و نهی از منکر را که از وظایف مهم اسلامی است،‌ ترک نکند.در تاریخ گذشته خاصه در زندگانی شیعیان و دوستداران مکتب اهل بیت علیهم السلام غیرت دینی را به خوبی می توان مشاهده کرد که اکثراً به جرم غیرت نسبت به معتقدات و مقدسات خود در حبس ها و شکنجه ها به سر می بردند و یاسر به دار می شدند.
غیرت در مورد ناموس به این است که بر محافظت زن و دختر و خواهران خود بکوشد؛ از بیرون رفتن بی جهت آنان جلوگیری کند؛ از مناظر شهوت آلود منع کند؛ از پوشیدن لباس نازک و تن نما آنان را بر حذر دارد؛ آنان را از گفتگو با نامحرمان منع کند. همواره سفارش به تقوا و حفظ حجاب نماید، تا آبروی خانوادگی و اجتماعی ‌آنان محفوظ بماند.

کلام آخر:
غیرت صفتی است که مردها لازم است تحصیل کنند تا نسل ها حفظ شود. اما زنان بالفطره به حفظ نسل علاقه دارند. احتیاج به پاسبانی به نام غیرت ندارند. امام علی (علیه السلام) نه غیرت صحیح بانوان را مورد انتقاد قرار داده و نه بر غیرت نادرست مردان، مهر تأیید می نهد.

 

پی نوشت ها:
1-مجمع البحرین، ج3، ص346.
2-نهج البلاغه ،حکمت 124
3- میزان الحکمه ح15263.
4-نهج البلاغه،نامه 31
5-همان،حکمت 47

 

تصاویری از خیبر ، چاه امام علی (ع) و محراب شهادت امام علی (ع)




دور نمای قلعه خیبر


مسجد امام علی (ع) در خیبر


در ورودی قلعه خیبر

 منازل یهودیان در درون قلعه

گروه ایران
فارس www.iranfars.ir

چاه خانه ی امام علی (ع)


گروه ایران
فارس www.iranfars.ir

محراب و مقتل امام علی (ع)