توصیه بزرگان ، تقوای الهی
در هر مرتبه هستید، تقوا داشته باشید
انسان با غرایز و تمایلات نیرومند درونی و سرمایههای بیرونی و ابزاری که در اختیار دارد، با بهرهگیری نامناسب و سوء استفاده از آنها قادر است خود، انسانها و موجودات دیگر جهان را به فساد و تباهی بکشاند. در منابع اسلامی واژهی تقوا که به معنی حفظ و حراست است، فراوان آمده و خلاصهی آن صیانت انسان از فساد و گناه است.
خداوند متعال در آیات متعددی با بیانات گوناگون، انسان را به تقوا فرامیخواند. گاهی با تشویق و وعدههای ثواب اخروی و پاداش نیک دنیوی و گاهی با تهدید و ترساندن از عذاب، او را از مخالفت با خود برحذر میدارد و به اطاعت و تقوا دعوت میکند.
و لذا بی گمان تقوا به عنوان مهم ترین فضیلت دینی و انسانی در بسیاری از کتاب های اخلاقی و اجتماعی، مورد بحث و تحلیل قرار گرفته و ابعاد مختلف آن از سوی بزرگان بررسی و تبیین شده است.
آن چه مهم می نماید، شناخت این فضیلت انسانی و دینی نیست، بلکه ایجاد آن و بهره گیری از آثار و پیامدهای مثبت دنیوی و اخروی آن است. این مهم نیز جز با تحمل مشقات و سختی ها، امکان ناپذیر است.
و می توان بیان نمود که در بینش قرآنی، تقوا هم راه و هم روش و هم بینش و نیز عمل است. تقوا دارای مراتبی است که ارتباط تنگاتنگی با مراتب ایمانی دارد. هر چه ایمان شخص استوارتر می شود، تقوا در وی نمودارتر می گردد. از این رو می توان گفت که تقوا بازتاب بیرونی ایمان است که در حوزه های مختلف اخلاقی و فقهی و هنجاری خود را نشان می دهد.
بنابراین انسان باتقوا کسی است که افکار، کردار و گفتار خویش را با معیار عقل و شرع تنظیم کند و هیچ کاری را بدون مشورت آن دو انجام ندهد و فرمان آنها را نیز زیر پا نگذارد.
جایگاه تقوا در اخلاق اسلامی
در فرهنگ دینی، رکن اساسی اخلاق اسلامی تقواست و بدون آن، اخلاق و ایمان مفهومی ندارد همان طور که امیرمۆمنان ـ علیه السلام ـ فرمود:
«التَّقوی رَئیسُ الاَخلاقِ»[1] و «لاینْفَع الایمانُ بِغیرِ تقوی»[2]
ارزندگی های دیگر تقوا عبارتند از:
1 . ملاک کرامت آدمی
درجه تقوا با درجات قرب الی الله و ارزشمندی انسان، نسبت مستقیم دارد و هر چه آدمی با تقواتر باشد به درگاه ربوبی نزدیکتر و از ارزش بیشتر برخوردار است. قرآن مجید بر این حقیقت، تصریح می کند:
«... انَّ اکرَمَکُم عندَ اللهِ اَتقیکُمْ اِنَّ اللهَ علیمٌ خَبیرٌ»[3]
گرامی ترین شما نزد خدا باتقواترین شماست، همانان خداوند بسیار دانا و آگاه است.
2 . معیار پذیرش اعمال
در دستگاه الهی، دو عنصر ارزشمند، معیار قبولی اعمال قرار می گیرد که عبارتند از اخلاص و تقوا. این دو اکسیر گرانبها با هر عملی همراه شوند آن را به درجه قبول می رسانند. و فقدان هر یک از آنها نیز، عمل را از درجه اعتبار ساقط می کند. گرچه از کمیّت قابل توجهی نیز برخوردار باشد. قرآن مجید، این نقش ارزنده تقوا را چنین بازگو می کند:
«... انَّما یَتَقَبَّلُ اللهُ مِنَ المُتَّقینَ»[4]
همانا خداوند (اعمال نیک و صالح را) تنها از باتقوایان می پذیرد.
همچنین عنصر تقوا سبب ارزشمندی مضاعف عمل صالح می گردد و اگر عمل، کم و کوچک هم باشد، آن را بزرگ و فراوان می کند، امام متقیان، علی ـ علیه السلام ـ در این باره می فرماید:
«لا یَقِلُّ عَمَلٌ معَ التَّقوی و کیَفَ یَقِلُّ ما یُتَقَبَّلُ »[5]
هیچ عملی همراه با تقوا، اندک نیست، چگونه چیزی که قبول می شود، کم شمرده شود؟
یکی از یاران امام صادق ـ علیه السلام ـ به نام مفضّل بن عمر می گوید:
«خدمت امام صادق ـ علیه السلام ـ بودم، موضوع اعمال مطرح شد، من گفتم: عملم اندک و ضعیف است امام فرمود: خاموش باش و از خدا آمرزش بخواه! سپس فرمود: عمل اندک همراه با تقوا بهتر از عمل بسیاری است که خالی ازتقوا باشد. پرسیدم: چگونه؟ فرمود: آری! همانند مردی که به دیگران غذا می دهد، با همسایگانش مدارا می کند، درِ خانه اش به روی دیگران باز است ولی (با همه این اعمال) چون درِ کار حرام به رویش باز شود، بدان درآید. این عمل (زیاد) بدون تقواست. اما مرد دیگری هیچ یک از اعمال یاد شده را انجام نمی دهد ولی اگر در برابر حرامی قرار بگیرد، آن را مرتکب نمی شود. (این هم عملِ کمِ باتقوا!)»[6]
در ادامه مقاله به ذکر نکاتی از آیت الله بهجت ره در مورد تقوا خواهیم پرداخت.
در هر مرتبه ای هستید ، تقوا را مراعات کنید
آیت الله بهجت خطاب به نوجوانانی که بعد از تشرف به زیارت امام رضا - علیه السلام- در مشهد خدمت ایشان رسیدند :
إنشاءالله مۆید ، مقبول الزیاره و محفوظ و معصوم از شرّ شیطانهای انس و جن و آفتهای دنیوی و اخروی و ظاهری و باطنی باشید.
در هر حال با خدا باشید و خدا را فراموش نکنید تا اینکه خودمان ، خودمان را فراموش نکنیم .
خداوند همیشه ، همه ی مردان و زنان مۆمن را موفق بدارد تا از صراط مستقیم به چپ و راست منحرف نشوند و از خداوند همیشه سعادت خودشان را بخواهند و تا ابد از شرّ و آفت شیطانهای انس و جن ، دوری کنند و به خدا و انبیاء او و اوصیای انبیاء و ملائکه ی مقرب ، نزدیک شوند .
هر کسی – با هر مرتبه ای که دارد – اگر از خداوند و انبیاء و راه انبیاء و اوصیاء دوری کند ، آخرش به همان اندازه ی دوری اش ، پشیمان خواهد شد و هر کس در هر مرتبه و هر جا و هر کاری باشد ، با نزدیک شدن به آنان، آخر کارش سعادت و خوشحالی است .
امید دارم خدا همه را در صراط مستقیم به گونه ای حفظ و تثبیت کند که گمراهان را بتوانیم به راه بیاوریم ، نه اینکه آنانی را که در راه مستقیم هستند ، گمراه کنیم .
پی نوشت ها:
[1]شرح غررالحکم، ج 1، ص 194.
[2]همان، ج 6، ص 412.
[3]حجرات (49)، آیه 13.
[4]مائده (5)، آیه 27.
[5]نهجالبلاغه، حکمت 91، ص 1129.
[6]اصول کافی، ج 2، ص 76.