نــــــــــور

 دوبیتی تاسوعا و عاشورا

نام معشوق مبر نزد من از عشق مگو / عشق دیریست که در پیچ و خم عباس است
هر چه داریم همه از کرَم عباس است / خلقت جنت حق لطف کرم عباس است

تقدیر در شمشیر پیمان های عاشورا ست / هنگامه ای از خون، بیابان های عاشورا ست
تفسیر چرخش های سر ، بر سجده گاه عشق / رقص نماز ظهر ِ چوگان های عاشورا ست.

از علقمه آمدی بگو یاس کجاست / گلواژه عشق و شور و احساس کجاست
دستت به کمر گرفته ای لب بگشا / بابا تو بگو ! عمویم عباس کجاست ؟

در کلاس عاشقی عباس غوغا می کند / در دل هر عاشقی عباس مأوا می کند
هر کسی خواهد رود در مکتب عشق / حسین ثبت نامش را فقط عباس امضاء می کند

دانی از چه رو گاه گاه آید زلزله / چون زمین هم میکند با نام زینب هلهله
دانی از چه رو گاه گاه توفان میشود / صحنه جنگیدن عباس اکران میشود.

دنبال صدای دلبرم افتادم / با سر به کنار اکبرم افتادم
تا پهلوی نیزه خورده اش را دیدم / یک لحظه به یاد مادرم افتادم

خواب برخیز که امروز کسی در خواب نیست / ایـن هـمه تشنه لبی ماهیتش از آب نیست
عـطر خون پر شده بر دامــن هر شـاخه ی گل / باغبان غافل از آن گل که بر او اراب نیست

دلم مست و لبم مست و سرم مست / بخون ای دل که صبرم رفته از دست
بخون ای دل محرم اومد از راه / بخون اجر تو با عباس بی دست.

یا حسین امشب شب دیدار اوست / او که عالم نقطه پرگار اوست
یا حسین خونت گواهی بر جلالش میدهد / خود نهاد این نام بر تو نام تو تکرار اوست

جانم فدای نام زیبایت ، ابوالفضل قربان زخم چشم بینایت ، ابولفضل
گر من به چای القمه بودم ، زِ حسرت هر آن بخشکیدم برآن روزت ابولفضل
تاسوعا روز قمر بنی هاشم تسلیت باد.

ای آن که غمت مسئله آموز من است / شور غم تو در دل پرسوز من است
روزی که حسین ! بر تو من گریه کنم / سوگند به تو که بهترین روز من است
عاشورای حسینی تسلیت باد

اى که دل ها همه از داغ غمت غمگین است / وى که از خون تو صحراى بلا رنگین است
نرود یاد لب تشنه ات از خاطره ها / هر که را مى نگرم از غم تو غمگین است

یادم زوفای اشجع الناس اید / وز چشم ترم سوده ی الماس اید
اید به جهان اگر اگر حسین دگری / هیهات برادری چو عباس اید

یا حسین :
سرخی شهادت تو ناپیدا بود / عشق تو اما م کربلا ز یبا بود
تنها سبب زندگی دین قطعاً / پیغام نماز ظهر عاشورا بود

در کوچه ها ، نسیم بهشت محرم است / این شهر بی مجالس روضه جهنم است
شکر خدا که هیاتمان باز دایر است / شکر خدا که بر سر این کوچه پرچم است.

بارِگاه با صفا را عشق است / گنبد و صحن و سرا را عشق است
عرش با آن همه هیبت گوید / حرم کرب و بلا را عشق است

چون خون گلوی اصغرت را دیدی / با دست خودت روبه خدا پاشیدی
یعنی به خدای خالق خوبی ها / ارزنده ترین هدیَه را بخشیدی

هر سال برای تو سیه می پوشیم / در دسته ی عاشقان علم بر دوشیم
ما بعد هزار و چارصد سال هنوز / با یاد لب تو آب را می نوشیم

نام علمدار سپه آید به گوشم انگار / من عمری به او حلقه به گوشم
جانم بلرزد هر می گوید « ابوالفضل » / سرّی ست خود بنهاده در اعماق گوشم
ایام سوگواری تسلیت باد

سلیمانا ازین خرمن فقط یک خوشه میخواهم
ز شش سمت دل عالم ، فقط شش گوشه میخواهم

دریا تمام سوز لبش را به آب داد / صحرا به تشنگان قدح آفتاب داد
مردی سوار اسب بهب دیا سلام کرد / باران نیزه بود که او ار جواب داد

عباس یعنی ذکر طوفانی مهدی / عباس آوای غزل خوانی مهدی
درک محرم کرده ای دانی چه گویم / عباس یعنی اوج مهمانی مهدی

بسیار گریست تا کی بی تاب شد آب / خون ریخت ز دیدگان خوناب شد آب
از شدت تشنه کامی ات ای سقّا / آن روز ز شرم روی تو آب شد آب . . .

در سوگ حسین سالها می گرییم / در تاسوعا عاشورا می گرییم
او گریه کند به حال ما حق دارد / من در عجبم که ما چرا می گرییم . . .

تا دل ز غم تو گشت بی تاب حسین / این چشم تهی نگشت از آب حسین
عمری است نیازمند این درگاهم / یک لحظه گدای خویش دریاب ! حسین
شهادت امام حسین ( ع ) تسلیت

ایمان و وفا سایه ی بالای تو بود / ایثار علی (ع)نقش به سیمای تو بود
گر لب نزدی به اب دریا عباس ( ع ) / دریای ادب میان لبهای تو بود

عباس لوای هفت افراشته است وین راز به خون خویش بنگاشته است
او پرچم انقلاب عاشورا را با دست بریده اش بپا داشته است

آنان که به گوش دل شنیدند تو را / رفتند و به پای دل رسیدند تو را
آن کوردلان که بر دلت تیر زدند / دیدند تو را ، ولی ندیدند تو را
یا حسین

یا ابوالفضل :
آموخته ایم از تو وفاداری را خون تو نوشت معنی یاری را
ای کاش که آب کربلا می آموخت آن روز زچشمت آبرو داری را . .  .

درس عاشورا درس زندگیست / درس خوبی وفلاحت ، بندگیست
اگر چه اندک است طول وقوعش / هزاران درس داد آن با طلوعش

ای قد و قامت تو معنی قد قامت من ایکه الهام عبادت زوجودت گیرم
کربلا کعبه عشق است منم دراحرام شددراین قبله عشاق دوتاتقسیرم
دست من خوردبه ابی که نصیب تو نشد چشم من دیددراین اب روان تصویرم
باید این دیده ودستها بدهم قربانی تاکه تکمیل شود حج من وتقدیرم

به یکتایی قسم یکتا است / عباس امیر کشور دلها است عباس
اگر چه زاده ام البنین است / و لیکن مادرش زهرا است عباس

دامن علقمه و باغ گل یاس یکی است قمر هاشمیان بین همه ناس یکی است
سیر کردم عدد ابجد و دیدم به حساب نام زیبای اباصالح و عباس یکی است