نــــــــــور

اَللّـــــــــهُ نــُـــورُ السَّــــمواتِ وَ الأَرضِ

نــــــــــور

اَللّـــــــــهُ نــُـــورُ السَّــــمواتِ وَ الأَرضِ

مشخصات بلاگ
نــــــــــور

" سَلامٌ عَلَی إل یاسِین "

منتظر مأیوس نیست. منتظر از درد هجر میسوزد

اما بشوق وصال سر زنده و امیدوار است .

انتظار یعنی امید به فردا

فردای وصال ...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۵۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «یاد یار مهربان» ثبت شده است

دلایل دعا برای تعجیل فرج

 تعجیل فرج

دلیل دعا برای تعجیل فرج ایشان، همان عدالت خواهی و حقیقت جویی است که در فطرت همه ما نهاده شده است؛ زیرا، آن حضرت با ظهور خویش، حق را احیا و عدالت را در جامعه حاکم و مستقر خواهد ساخت. دعا برای ظهور زودتر و سریع تر ایشان، رسیدن به آرمان هایی است که بشر تشنه نیل به آن بوده است.

امّا انتظار؛ باوری است بارور به عمل، که در زندگی انسان منتظر، در قالب کرداری خاص تجسّم می یابد، انتظار اعتقادی است در گرو عمل، عمل کردن به آنچه که فرهنگ انتظار ایجاب می کند. رسول اکرم(ص) می فرماید: (افضل الاعمال احمزها)؛ (برترین عملها، سخت ترین آن هاست (مجمع البحرین فخر الدین طریحی، مقدمه و تصحیح آیةالله شهاب الدین مرعشی نجفی(ره)، ص 297). و در جای دیگر فرموده اند: (افضل اعمال امتی، انتظار الفرج )؛ (برترین عملها، انتظار فرج است (همان، ص 57). نتیجه این دو مقدمه و یا دو روایت آن است که انتظار از دشوارترین تکالیف شرعی محسوب می شود. کشف ویژگی «انتظار» هضم چرایی عظمت پاداش منتظران را آسان تر می کند.

علی(ع) می فرماید: (المنتظر لامرنا کالمتشحط بدمه فی سبیل الله )؛ (منتظر امر ما بسان کسی است که در راه خدا به خون خود غلتیده باشد(بحارالانوار، ج 52، ص 123). آمادگی همیشه جوهر اصلی انتظار است و وظیفه قطعی منتظران، انتظار قیام و ظهور مهدی(عج) را در سر داشتن، آمادگی پیشین می خواهد، آمادگی در: 1- آراستگی به عدالت و تقوا: فرد منتظر باید به زیور عدالت، تقوا و پارسایی آراسته باشد؛ پیرو واقعی و صدیق حضرت ولی عصر(عج) کسی است که رفتار و مکتب آن جناب را الگوی عملی خود قرار دهد.

ادامه مطلب را ببینید

بررسی اعتقاد اهل سنت به ظهور مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه

بقیةالله العظم

اعتقاد به ظهور مصلح آخرالزمان که نامش «مهدى» و از اولاد پیامبر اسلام است، مورد اتّفاق همه ى فرقه هاى اسلامى است. صاحب کتاب عون المعبود (شرح کتاب سنن ابى داوود) مى نویسد:
بدان که در طول اعصار، مشهور بین همه ى اهل اسلام، این است که حتماً، در آخرالزمان، مردى از اهل بیت(علیهم السلام) ظهور مى کند که دین را یارى، و عدل را آشکار مى کند... نامش، مهدى است و عیسى، بعد از مهدى یا هم زمان با مهدى، نزول، و او را در کشتن دجال یارى، و در نماز به او اقتدا مى کند.
احادیث مربوط به مهدى(علیه السلام) را عدّه اى از بزرگان آورده اند، از آن جمله است، ابوداوود، ترمذى، ابن ماجه، بزار، حاکم، طبرانى، ابویعلى. سند این احادیث، برخى، صحیح و برخى دیگر، حسن و یا ضعیف است.[1]
یکى دیگر از علماى اهل سنّت مى نویسد:
روایات فراوانى درباره ى مهدى(علیه السلام) وارد شده به حدّى که به حدّ تواتر مى رسد. این امر، در میان علماى اهل سنّت شیوع دارد، به گونه اى که از جمله معتقدات آنان به شمار مى آید. این احادیث به طرق گوناگون و متعدّد، از صحابه و بعد از آنان، از تابعان، نقل شده است، به گونه اى که مجموع آن ها، مفید علم قطعى است. به همین دلیل، ایمان به ظهور مهدى، واجب است، همان گونه اى که این وجوب، در نزد اهل علم ثابت بوده و در عقائد اهل سنت و جماعت، مدوّن شده است.[2]
ابن کثیر نیز در البدایة و النهایة مى گوید:
مهدى، در آخرالزمان مى آید و زمین را پر از عدل و قسط مى کند، همان گونه که پر از جور و ظلم شده است. ما، احادیث مربوط به مهدى را در جلد جداگانه اى گرد آوردیم، همان گونه که ابوداوود در سنن خود، کتاب جداگانه اى را به آن اختصاص داده است.[3]
از این مطالب که از بزرگان اهل سنّت نقل شد، معلوم مى شود که مسئله ى مهدویّت و اعتقاد به ظهور مهدى(علیه السلام) جزء عقاید ثابت اهل سنّت و جماعت است و احادیث مربوط به ظهور آن حضرت، در میان آنان، به حدّ تواتر رسیده است.
کتاب هاى متعدّد و متنوعى درباره ى ظهور آن حضرت از سوى علماى اهل سنّت تألیف شده است به گونه اى که شیخ محمّد ایروانى در کتاب الإمام المهدی مى نویسد:
اهل سنّت، کتاب هاى متعدّدى در گردآورى روایات مربوط به امام مهدى(علیه السلام) و این که در آخرالزمان شخصى به اسم مهدى ظهور خواهد کرد، نوشته اند. تا حدّى که من اطلاع دارم، اهل سنّت، بیش از سى کتاب در این باره تألیف کرده اند.[4]

ادامه مطلب را ببینید


خدایا به روی درخشان مهدی
به زلف سیاه و پریشان مهدی

به قلب رئوفش که دریای داغ است
به چشمان از غصه گریان مهدی

به لب های گرم علی یا علیش
به ذکر حسین و حسن جان مهدی

به حال نیاز و قنوت نمازش
به سبحان سبحان سبحان مهدی

به برق نگاه و به خال سیاهش
به عطر ملیح گریبان مهدی

به حج جمیلش به جاه جلیلش
به صوت حجازی قرآن مهدی

به صبح عراق و شبانگاه شامش
به آهنگ سمت خراسان مهدی

به جان داده های مسیر عبورش
به شهد شهود شهیدان مهدی

مرا دائم الاشتیاقش بگردان
مرا سینه چاک فراقش بگردان


امیدواریم خداوند برای یک مشت شیعه مظلوم صاحبشان را برساند...


زیرا در عالم چنین سابقه نداشته و ندارد که

رئیس و رهبری از مریدان و لشکرش انقدر غیبت طولانی داشته باشد !

چه باید گفت ؟ معلوم نیست تا کـــــی !!؟؟

در تمام امتهای گذشته غیبت مقدر شده است ولــــی...

در هیچ امتی چنین غیبتی با وقت نامعلوم و غیر مقدر اتفاق نیفتاده است...

                                                (منبع : کتاب آداب انتظار)

.... اللهـــم عجــــل لویـــک الفـــرج .... 

آقـــــــا جـــونم میگن :

وقتے یہ بچـــه شیعـــہ دست به گنــــاه میزنہ یہ سیلــــــــے بہ صـــورت مولــــاش میزنہ....

بــــــدا بہ حـــال من . . .

چـــــے کار کردم باهـــات آقـــــــــــآ جون ؟؟

و تو چهـــــــ کریـــــــانه نادیـــــده میگیری !!!!

≈✿≈✿≈

اللهم عجّل لولیک الفرج

مابی تو دل به لذت عالم نمی دهیم ...

عشق تو را به عالم و آدم نمی دهیم


هر روز ، در نبودنِ تو پیرتر شدیم ...

در سینه مان هوای به جز غم نمی دهیم


سر باز کرده در هوست زخم هایمان ...

زخمی که هیچ وقت به مرهم نمی دهیم


از جام مهر و عشق تو در قلبهایمان

یک جرعه را به چشمه ی زمزم نمی دهیم


آقا بیا اگر چه نداریم توشه ای ...

جز جان خویش در ره همدم نمی دهیم


دار و ندارمان دل و دل دادنِ به توست ...

هرچند وسعمان نرسد کم نمی دهیم ...




چگونه با امام زمان (عج) ارتباط برقرار کنیم؟

منبع : کلوب امام رضا (ع)

باید به این نکته توجّه داشت که شناخت و ایمان نسبت به امام زمان - عجل الله تعالی فرجه الشریف - و استواری در آن، بر هر چیز دیگر، مقدم است چرا که در عصر امامان پیشین، کسانی بودند که در کنار ائمه عصمت و طهارت زندگی می‌کردند ولی چون نسبت به آن برگزیدگان ‌الهی، معرفت و ایمان نداشته‌اند، بهره‌ای از آنها نبرده و چه بسا با آنها هم مخالفت کرده‌اند.

حال ما چه کنیم که بتوانیم امام زمان خویش را بشناسیم و انس و ارتباط حقیقی با آن حضرت برقرار نماییم؟ در اینجا به برخی از مهمترین راه‌های آن اشاره می‌نماییم : تقوا و عشق و محبت به آن سرور.


برای رسیدن به این مرحله، علاوه بر انجام واجبات و ترک محرمات تا حد امکان باید مستحبات را هم انجام دهد و از شبهات و مکروهات هم دوری کند.

تــــــقـــــــوا سبب نورانیت و قرب به حضرت ‌ولی‌عصر - عجل الله تعالی فرجه الشریف - و اتصال روحی با آن حضرت می‌شود. در توقیع شریف امام زمان-عجل الله تعالی فرجه الشریف- به شیخ مفید،‌‌امام می‌فرماید: «... پس هر فردی از شما عمل کند به آن چیزی که به وسیله آن به محبت ما نزدیک می‌شود و دوری کند از آن چیزهایی که به وسیله آن به اکراه و خشم ما نزدیک می‌شود. پس به درستی که امر ظهور ما یک دفعه و ناگهانی است، در وقتی که توبه برای فرد، نفعی ندارد و نجات نمی‌دهد او را از عقاب ما، پشیمانی بر رفتارهای ناپسند. خداوند شما را با الهامات غیبی خود ارشاد و توفیقات خویش را در سایه رحمتش نصیب شما فرماید.»
خداوند متعال می‌فرماید: ای بنده من اطاعتم کن تو را مثل خودم قرار می‌دهم. من زنده هستم و نمیمیرم، تو را هم زنده قرار می‌دهم و نمیمیری و من بی‌ نیاز هستم و محتاج نمی‌ شوم، تو را هم بی ‌نیاز قرار می‌ دهم که محتاج نمی‌ شوی. من هر چه را اراده کنم تحقق پیدا می‌کند، تو را هم به صورتی قرار می ‌دهم که هر چه را بخواهی تحقق پیدا می ‌کند.

در تشرف علی بن ابراهیم بن مهزیار، امام زمان -عجل الله تعالی فرجه الشریف- همین نکته را باز تذکر نموده‌اند که پسر مهزیار نقل می‌کند که پس از توسلات عدیده‌ای در یک سفر در جستجوی آن وجود مقدس به مکه مشرف می‌شود، شبی در مسجدالحرام مقابل درب کعبه شخص وارسته‌ای را می‌بیند که پس از سلام و معرفی خود، به این‌ که از سوی حضرت مأمور بردن پسر مهزیار به جهت پابوسی حضرت بقیه الله -عجل الله تعالی فرجه الشریف- است، از پسر مهزیار می ‌پرسد: چه چیزی را طلب میکنی ای ابالحسن؟

گفتم: امامی که محجوب و مخفی از عالم است.

گفت: او از شما پوشیده و مخفی نیست و لکن اعمال بد شما او را از شما پوشانده و مخفی ساخته است.
وقتی آن شخص پس از مقدماتی، علی بن مهزیار را خدمت حضرت صاحب الامر -عجل الله تعالی فرجه الشریف- می‌برد حضرت در قسمتی از سخنانشان خطابه به او می‌ فرماید: ای ابوالحسن شب و روز توقع و انتظار آمدن تو را داشتم، چه چیز آمدنت را نزد ما تأخیر انداخت؟
پسر مهزیار در جواب می‌گوید: ای آقای من تا الان کسی را نیافته بودم که مرا راهنمایی کند.
حضرت فرمودند: کسی را نیافتی که راهنمائیت کند؟!
آنگاه با انگشتان مبارکشان بر روی زمین فشار دادند و سپس فرمودند: و لکن شما اموالتان را زیاد نمودید، ضعفاء مؤمنین را دچار حیرت ساختید و بین خود قطع رحم نمودید پس الان برای شما چه عذری مانده است؟
پس مهمترین عامل، که موجب ایجاد انس با مولایمان امام زمان -عجل الله تعالی فرجه الشریف- و از بین رفتن موانع بهره ‌مندی از فیض حضور آن حضرت می‌گردد تقوا، پرهیزکاری و ترک محرمات و انجام واجبات الهی است.

 ادامــــــــــــــــه مطــــلب را ببــــــینید


منبع : سایت تبیان
امام زمان

امام زمان(عج) در دعای «اللهم ارزقنا توفیق الطاعه » (1) برای قشر های مختلف، دعاهایی فرموده که در واقع انتظارات و توقعات آن حضرت را نشان می دهد. این دعا را می توان به دو قسمت تقسیم کرد:

در بخش نخست، برای همگان و عموم مردم درخواست هایی از خداوند کرده و در قسمت دوم برای هر یک از قشر های جامعه به طور جداگانه دعا شده است.

در قسمت دوم، آن حضرت در واقع توقع و نگرانی خود را از هر قشر نیز بیان فرموده است. مقصود ما در این مقاله، همین قسمت است که به بخشی از آنها اشاره می کنیم:

1. علما

«و تفضل علی علمائنا بالزهد و النصیحه ؛ پروردگارا! به علمای ما، زهد و خیرخواهی برای جامعه عنایت فرما«.

امام در این قسمت، از ثروت اندوزی و ترک نصیحت دانشمندان، اعلام نگرانی می کند.

در روایات به این دو محور اشاراتی شده و این دو ویژگی را ملاک برای عالمان بیان کرده اند. از امام صادق(علیه السلام) نقل است: اگر دیدید عالم علاقمند به دنیاست، او را متهم سازید؛ زیرا هر عاشقی به گرد معشوق خود می چرخد. خداوند به داود(علیه السلام) وحی کرد: »بین من و خودت عالمی را که فریفته دنیا شده واسطه قرار مده که تو را از محبت من باز می دارد. اینان، راهزنان بندگان من هستند. کمترین عقوبت من برای آنها، این است که حلاوت و شیرینی عبادتم را از آنها می گیرم».(2)

این نکته را اضافه می کنیم که قرآن وقتی ویژگی علمای اهل کتاب را بر می شمرد، به همین دنیاطلبی و کتمان کردن حقایق به وسیله آنان اشاره می فرماید.

2.علم آموزان

«و علی المتعلمین بالجهد و الرغبه ؛ پروردگارا! به علم آموزان توفیق تلاش و تمایل به تحصیل علم عنایت فرما«.

دعا و توقع امام زمان(عج) از همه دانش پژوهان وعلم آموزان آن است که در طلب علم، رغبت و تمایل نشان دهند و از هر گونه تنبلی و کسالت دوری کنند.

امام صادق(علیه السلام) آن گاه که جنود (لشکر) عقل و جهل را بر می شمرد، نشاط و شادابی را لشکر عقل و کسالت را لشکر جهل برمی شمرد،(3) و به همین جهت در دعایی از کسالت و ناتوانی به خدا پناه می برد: «اللهم نی أعوذبک من الکسل والهرم».(4)

درباره طبیعت پاک جوانان همین بس که امام صادق(علیه السلام) می فرماید: «علیک بالاحداث فنهم أسرع لی کل خیر؛( جوان ها را دریابید؛ چرا که سرعت آنان به طرف خوبی و خیر از دیگران بیشتر است»

در کتاب های روایی هم باب مستقلی با عنوان «باب کراهه الکسل» ذکر شده و روایاتی در مذمت کسالت و تنبلی آورده اند.

امام کاظم(علیه السلام) می فرماید: پدرم خطاب به بعضی از فرزندانش چنین فرمود: «ایاک و الکسل و الضجر فانهما یمنعانک من حظک من الدنیا و الآخره ؛(5) از بی حوصلگی و کسالت به دورباش که این دو، مانع بهره مندی از دنیا و آخرت خواهند بود».

3. جوانان

«و علی الشباب بالنابه و التوبه ؛ پروردگارا! به جوانان ما توفیق بازگشت (به فرمانت) و توبه، عنایت فرما».


ادامه مطلب را ببینید

 

منبع : یاد یار مهربان

آغاز امامت حضرت مهدی(عج) مبارک


قالَ اَبُو عَبْدِاللّه ِ علیه السلام : یا زُرارَةُ! اِنْ اَدْرَکْتَ ذلِکَ الزَّمانَ فَاْلزِمْ هذَا الدُّعآءَ:


اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسَکَ، فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَکَ لَمْ اَعْرِفْ نَبِیَّکَ، اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَکَ لَمْ اَعْرِفْ، حُجَّتَکَ، اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دینى.


امام صادق علیه السلام به زُراره فرمود:
اگر زمان غیبت را درک کردى، این دعا را همیشه داشته باش: خدایا، خودت را به من بشناسان، چون اگر خودت را به من نشناسانى، پیامبرت را نخواهم شناخت، خدایا رسول خود را به مـن معرّفى کن چون اگر رسول تو را نشناسم، حجّت تو را نخواهم شناخت، خدایا حجّت خود را به من معّرفى کن زیرا اگر حجّت تو را نشناسم از دین خود گمراه شده ام.


یا رب زغمش تا چند اشـــــــکم ز بصر آید

بنشســته سر راهش ، شاید  ز سفر آید


تا چند بنالم زار  شب تا سحر از هـــجرش

کوکب شِمُرم هر شب ، شاید که سحر آید


هر دم که رخش بینم خواهم دگرش دیدن

بازش نــگرم شــــــــــاید یک بــــــار دگر آید

 از دیده نـــــــهان امــــــا اندر دل من جایش

 او را طلـــــبم هر شب شـــــــاید که ز در آید


با کس نتوانم گفت من راز درون خـــــــویش

کز درد غم هـــــجرش دل را چه به ســــر آید


می سوزم و می ســــــــازم از درد فراق اما

تیر غم او بر دل افـــــــزون ز شَـــــــــــمَر آید

"حیران" به فغان تا کی با محنت و غم همدم

یارب نظری کان شاه از پــــــرده بــــــدر آیــــد