نــــــــــور

اَللّـــــــــهُ نــُـــورُ السَّــــمواتِ وَ الأَرضِ

نــــــــــور

اَللّـــــــــهُ نــُـــورُ السَّــــمواتِ وَ الأَرضِ

مشخصات بلاگ
نــــــــــور

" سَلامٌ عَلَی إل یاسِین "

منتظر مأیوس نیست. منتظر از درد هجر میسوزد

اما بشوق وصال سر زنده و امیدوار است .

انتظار یعنی امید به فردا

فردای وصال ...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۳۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «یاد یاران» ثبت شده است

مرا بالی است از پرواز مانده

قدمهایی است در آغاز مانده


شهـــیدان دستهایم را بگیرید

منــــم هــمراه از ره بازمانده



شهید تورجی زاده در حال بستن سربند به پیشانی شهید سید رحمان هاشمی
دو دوستی که صیغه اخوت خونده بودن و تا آخرش برادر موندن ...


به مادرقول داده بود حتما برمی گرده ،
وقتی مادر تن بی سر فرزندش رادید
لبخندتلخی زدو گفت :

"پسرم سرش میرفت قولش نمیرفت."

تک تیر انداز خودی را صدا زدم،

گفتم: اوناهاش،اونجاست،بزنش.


اسلحه اش را برداشت،نشانه گرفت،نفسش را حبس کرد


ولی ناگهان اسلحه اش را پایین آورد!


لحظه ای بعد دوباره نشانه گرفت و شلیک کرد.


گفتم: چرا بار اول نزدی؟؟


.

.

به آرامی گفت: «داشت آب می خورد»

یا حســـــــــــــین ...



پس از تو باز متاع ریا فراوان شد

برای مصلحت ابلیس هم مسلمان شد


تو پر گشودی و رفتی ولی ورق برگشت


و باد آمد و قومی ز راه حق برگشت


پس از تو طایفه ای سمت باد رو کردند


به قصد قربت با آب زر وضو کردند


پس از تو هر چه شد ای مهربان تو می دانی


چه شکوه هاست مرا، همزبان تو می دانی...

هیجده سال بیشتر نداشت


اما مادر همه بود ، همه ی رزمندگان

هر وقت کارشون گره میخورد اونو صدا میزدن ...

به او قسم میخوردن

رو پیشونی بندشون اسم زیبای اون رو می نوشتن

هنگام شهادت هم عاشقانه آرزو میکردن مثل اون ، گمنام و پهلو شکسته برن ...

بله . معروفترین جمله جبهه ها همین بود "" یا زهرا "" ...

و او مادر همه شهدا بود ...

مادر پهلو شکسته مان ...

گرامی باد یاد و خاطره شهدای حماسه آفرین والفجر 10

ارتفاعات ریشن عراق ... یا زهرا



نوروز در جبهه

منبع : یاد یاران

نوروز و ایام عید که می شد- در شرایط عادی جبهه و جنگ – تا پنج روز از صبحگاه خبری نبود. عیدی بچه ها، سکه های یک تا پنجاه ریالی و اسکناسهای صد تا هزار ریالی متبرک به دست امام(ره) بود؛ همچنین پولهایی که یادگاری نوشته خود بچه ها یا فرماندهان بود.غذاهای این ایام بهترین غذاها بود و پذیرایی با میوه و شیرینی در همه جا دایر. در کنار همه این نعمتها، مراسم جشن و سرور بود؛ تئاترها و نمایشنامه های نشاط آور که بچه ها خود تهیه و اجرا می کردند و نمایش فیلمهای سینمایی که زحمت تدارک آنها را نیروهای واحد تبلیغات می کشیدند.

در این ایام بچه ها راه می افتادند برای عرض تبریک از محل فرماندهان شروع می کردند و بعد به سنگرهای مجاور می رفتند در حالی که همه با هم می گفتند: برادرا، برادرا عید شما مبارک. اهل سنگر هم جواب می دادند، یا به شوخی چیزی می گفتند و از میهمانان دعوت می کردند به داخل سنگر آنها بروند و پذیرایی بشوند.



هفت سین جبهه

سنت "هفت سین" چیدن در سفره شب عید را بعضی حفظ کرده بودند منتها با صبغه جنگی آن. مثل هفت سین گردان تخریب لشکر 27 که عبارت بود از:1-مین سوسکی 2- مین سبدی 3- سیم تله 4- سیم چین 5 - سیم خاردار 6 - سرنیزه 7- سی چهارC4)) نوعی خرج و مواد منفجره غیر حساس، سوزن اسلحه، سیمینوف، سمبه و سنگر را هم به عنوان مواردی از هفت سین ذکر کرده اند که در واحدهای دیگر معمول بوده است.



سفره هفت سین منطقه عملیاتی خیبر _ سال 63




اول کـ ه رفتـ ه بودیم گفتند کسـﮯ حق ورزش کردטּ نداره


یـ ه روز یکـﮯ از بچـ ه ها رفت ورزش کرد


مامور عراقـﮯ تا دید اومد


در حالـﮯ کـ ه خودکار و کاغذ دستش بود


براﮯ نوشتـטּ اسم دوستموטּ جلو آمد و گفت :


مااسمک؟ اسمت چیـ ه؟



رفیقموטּ هم کـ ه شوخ بود برگشت گفت :


گچ پژ .


باور نمـﮯ کنید تا چند دقیقـ ه اوטּ مامور عراقـﮯ هر کارﮯ کرد


ایـטּ اسم رو تلفظ کنـ ه نتونست


ول کرد گذاشت و رفت و ما همینطور مـﮯ خندیدیم.

با جمعی از فرماندهان رفته بودیم خدمت مقام معظم رهبری


تا سخنرانی آقا آغاز شد ، دیدم شهید صیاد شیرازی شروع کرد


به نوشتن


ریز به ریز نکات سخنرانی آقا رو می نوشت


بهش گفتم: آقای صیاد! این سخنرانی چندین بار از اخبار


و تلویزیون پخش میشه


بذار تو خونه بنویس ، چرا اینجا می نویسی؟


شهید صیاد برگشت و گفت:


می نویسم به خاطر اینکه به محض خروج از این مجلس امر


ولی و مولایم را اجرا کنم


شادی روح شهدای اسلام صلوات


سلام


فردا بچـــه ها منتـــظرتون هستن

" شهـــــــدا " رو میگم

میگن میخوایم ببینیمت .

توی راهپیمایی 22 بهمن . 

وعدگاه ما و شهدا :

فردا _ راهپیمایی








و جواب ما به شهدای عزیز : لبیک به رهبری

عشق یعنی معامله میان عاشق و معشوق


عشق یعنی جنگ تن به تن با نفس


عشق یعنی وداع شب عملیات، وصیت نامه نوشتن،


دنیارا سه طلاقه کردن


عشق یعنی تشنگی به هنگام نبرد


عشق یعنی تشنگی و خستگی بسیجی ها درخیبر


عشق یعنی کانال کمیل ... کانال حنظله ... !



عشق یعنی آرام گرفتن بر روی سیم خاردارها


عشق یعنی بدنهای پاره پاره شهیدان ...


عشق یعنی تکه دستهای لهیده از تن جدا ...


عشق یعنی ذکرحسین به هنگام جان دادن


عشق یعنی دانسته روی مین رفتن،یعنی سبقت

برای شهادت


عشق یعنی  شلمچه ، فکه،
پاوه ، طلائیه


یعنی مجنون، اروند، دجله، چزابه و...


عشق یعنی غروب مناطق جنگی


عــ ـشـ ـق یعنی شــ ـهــ ـادت