قدمهایی است در آغاز مانده
شهـــیدان دستهایم را بگیرید
منــــم هــمراه از ره بازمانده
شهید تورجی زاده در حال بستن سربند به پیشانی شهید سید رحمان هاشمی
دو دوستی که صیغه اخوت خونده بودن و تا آخرش برادر موندن ...
تک تیر انداز خودی را صدا زدم،
گفتم: اوناهاش،اونجاست،بزنش.
اسلحه اش را برداشت،نشانه گرفت،نفسش را حبس کرد
ولی ناگهان اسلحه اش را پایین آورد!
لحظه ای بعد دوباره نشانه گرفت و شلیک کرد.
گفتم: چرا بار اول نزدی؟؟
.
.
به آرامی گفت: «داشت آب می خورد»
یا حســـــــــــــین ...
هیجده سال بیشتر نداشت
نوروز در جبهه
نوروز
و ایام عید که می شد- در شرایط عادی جبهه و جنگ – تا پنج روز از صبحگاه
خبری نبود. عیدی بچه ها، سکه های یک تا پنجاه ریالی و اسکناسهای صد تا هزار
ریالی متبرک به دست امام(ره) بود؛ همچنین پولهایی که یادگاری نوشته خود
بچه ها یا فرماندهان بود.غذاهای این ایام بهترین غذاها بود و پذیرایی با
میوه و شیرینی در همه جا دایر. در کنار همه این نعمتها، مراسم جشن و سرور
بود؛ تئاترها و نمایشنامه های نشاط آور که بچه ها خود تهیه و اجرا می کردند
و نمایش فیلمهای سینمایی که زحمت تدارک آنها را نیروهای واحد تبلیغات می
کشیدند.
در این ایام بچه ها راه می افتادند برای عرض تبریک از محل
فرماندهان شروع می کردند و بعد به سنگرهای مجاور می رفتند در حالی که همه
با هم می گفتند: برادرا، برادرا عید شما مبارک. اهل سنگر هم جواب می دادند،
یا به شوخی چیزی می گفتند و از میهمانان دعوت می کردند به داخل سنگر آنها
بروند و پذیرایی بشوند.
هفت سین جبهه
سنت
"هفت سین" چیدن در سفره شب عید را بعضی حفظ کرده بودند منتها با صبغه جنگی
آن. مثل هفت سین گردان تخریب لشکر 27 که عبارت بود از:1-مین سوسکی 2- مین
سبدی 3- سیم تله 4- سیم چین 5 - سیم خاردار 6 - سرنیزه 7- سی چهارC4)) نوعی خرج و
مواد منفجره غیر حساس، سوزن اسلحه، سیمینوف، سمبه و سنگر را هم به عنوان
مواردی از هفت سین ذکر کرده اند که در واحدهای دیگر معمول بوده است.
با جمعی از فرماندهان رفته بودیم خدمت مقام معظم رهبری
تا سخنرانی آقا آغاز شد ، دیدم شهید صیاد شیرازی شروع کرد
ریز به ریز نکات سخنرانی آقا رو می نوشت
بهش گفتم: آقای صیاد! این سخنرانی چندین بار از اخبار
بذار تو خونه بنویس ، چرا اینجا می نویسی؟
شهید صیاد برگشت و گفت:
می نویسم به خاطر اینکه به محض خروج از این مجلس امر
شادی روح شهدای اسلام صلوات
سلام