نــــــــــور

اَللّـــــــــهُ نــُـــورُ السَّــــمواتِ وَ الأَرضِ

نــــــــــور

اَللّـــــــــهُ نــُـــورُ السَّــــمواتِ وَ الأَرضِ

مشخصات بلاگ
نــــــــــور

" سَلامٌ عَلَی إل یاسِین "

منتظر مأیوس نیست. منتظر از درد هجر میسوزد

اما بشوق وصال سر زنده و امیدوار است .

انتظار یعنی امید به فردا

فردای وصال ...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی


آیت الله بهجت (ره):

به نیّت مطلق دعا باشد، اشکال ندارد.

(استفتائات موجود در واحد پاسخ به سوالات جامعة الزهراء قم)

 

آیت الله تبریزی(ره):

عبارت مزبور دعا است و گفتن آن بعد از تشهد ضرری به نماز ندارد. والله العالم.

(استفتائات موجود در واحد پاسخ به سوالات جامعة الزهراء قم)


آیت الله خامنه ای(دام ظلّه):

اگر به قصد ورود نگفته و به قصد مطلق دعا، بگوید اشکال ندارد.

(استفتائات موجود در واحد پاسخ به سوالات جامعة الزهراء قم)

 

آیت الله سیستانی(دام ظلّه):

گفتن جمله مذکور بعد از صلوات جائز است.

(استفتائات موجود در واحد پاسخ به سوالات جامعة الزهراء قم)

 

آیت الله صافی گلپایگانی(دام ظلّه):

اگر گفتن جملات مذکوره مورد داشته باشد مثلاً بعد از صلوات گفته شود و به قصد ورود نباشد اشکال ندارد.

(جامع الاحکام، ج1، ص 73، س 230)

 

آیت الله فاضل لنکرانی(ره):

اگر به قصد دعا باشد مانعی ندارد و نمازها صحیح است.

(استفتائات موجود در واحد پاسخ به سوالات جامعة الزهراء قم)

 

آیت الله مکارم شیرازی(دام ظلّه):

عمداً به طور مداوم این کار را نکند. احتیاط آن است که این کار را نکنند و مطابق آنچه در رساله ها آمده است عمل نمایند.

(استفتائات موجود در واحد پاسخ به سوالات جامعة الزهراء قم)

(استفتائات، ج2، ص 107، س 263)


آیت الله نوری همدانی(دام ظلّه):

گفتن این جمله بعد از تشهد اگر به قصد ورود نباشد اشکال ندارد.

(هزار و یک مساله فقهی، ج2، ص 53، س 157)


منبع :پایگاه بیداری اسلامی


یوسف می دانست تمام درها بسته هستند

اما به خاطر خدا حتی به سوی درهای بسته دوید...

و تمام درهای بسته برایش باز شد

اگر تمام درهای دنیا به رویت بسته بود

بدو

چون خدای تو و یوسف یکی ست ...

در خصوص مدت حکومت امام زمان(ع) اختلاف بوده و مدت معین و مقطع زمانى خاصى را نمی توان تعیین کرد. به نظر می رسد منشأ اختلاف نظرها، روایاتى باشد که درباره مدت حکومت امام زمان(ع) وجود دارد.

ابتدا - قبل از ذکر روایات - بیان این مطلب ضرورى است که عقل بر طولانى بودن حکومت امام حکم می کند، لازمه تشکیل حکومت جهانى با هدف مندى برقرارى عدالت، حاکمیت دین بر جهان آن است که حکومت حضرت طولانى باشد.
از سوى دیگر در اندیشه شیعى رجعت قابل قبول بوده و معناى رجعت آن است که برخى از بزرگان زنده شده، در سایه حکومت عدالت گراى امام زمان(ع) زندگى می کنند.
در برخى روایات تصریح شده است که حکومت امام زمان(ع)تا قیامت ادامه می یابد که این حدیث ناظر به مدت طولانى بودن حکومت امام زمان(ع) است. پیامبر اسلام(ص) فرمود: «در شب معراج خداى علم به من فرمود: من سلطنت مهدى را ادامه می ‏دهم و روزگار او را بین دوستانم تا روز قیامت طولانى خواهم کرد».(1)

در روایات، مدت حکومت امام زمان(ع) متفاوت بیان شده است.(2) در برخى از روایات مدت حکومت امام زمان(ع) هفت و نه سال بیان شده است. چنان که از پیامبر(ص) در خصوص مدت حکومت امام زمان(ع) سؤال شد، حضرت فرمود: «یخرج من عترتى یملک سبعا او تسعا فیملا الارض قسطا و عدلا».(3) از امام صادق(ع) درباره مدت حکومت امام زمان(ع) سؤال شد، فرمود: «سبع سنین یکون سبعین سنة من سنیکم هذه».(4)
امام على(ع) فرمود: «مهدى سى و یا چهل سال حکومت می کند».(5)
بنا بر این از روایات مذکور نمی توان مدت معینى را براى مدت حکومت امام زمان بیان کرد.
بیان این نکته ضرورى است که شاید مقصود از 7 و 5 سال، 7 و یا 5 قرن باشد. (6) شاید بر همین اساس باشد که در برخى از روایات تصریح شده که هر سال حکومت امام زمان(ع) به اندازه 20 سال دیگر
(یعنى برابر 20 سال معمولى) است. (7)
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پى نوشت‏ها:
1-ینابیع المودة، ص 486، نقل از محمد جواد نجفى، ستارگان درخشان، ج 14، ص 73.

2-مهدى موعود، ص 1070 - 1069؛ منتخب الاثر، ص 618 - 617؛ مجله حوزه، ویژه امام زمان(ع)، ص 58.
3-احمد حنبل، مسند احمد، ج 3، ص 28.
4-منتخب الاثر، ص 617.
5-همان.
6-گفتمان مهدویت (مجموعه سخنرانى‏ها) سخنرانى على کورانى، ص 128.
7ـمحمد جواد نجفى، ستارگان درخشان، ج 14، ص 73.

وقتى عدّه‌اى وارد صحن مطهّر على‌بن‌موسى‌الرّضا علیه‌الصّلاةوالسّلام مى‌شوند، خود را به زمین مى‌اندازند و دویست متر راه را به‌طور سینه‌خیز مى‌پیماند تا خود را به حرم برسانند! آیا این کار درستى است؟ نه؛ این‌کار، غلط است. اصلاً اهانت به دین و زیارت است. چه‌کسى چنین بدعتهایى را بین مردم رواج مى‌دهد؟ نکند این هم کار دشمن باشد؟! اینها را به مردم بگویید و ذهنها را روشن کنید.

 

به گزارش فرهنگ نیوز : در تصاویر منتشر شده از مراسم میلیونی اربعین حسینی در کربلای معلی نشانگر گسترش یافتن بدعت سینه خیز رفتن تا مرقد مطهر امام حسین است. از همین رو به بازخوانی نظر مقام معظم رهبری که درسال ۷۳ و در در دیدار جمعی از روحانیون کهگیلویه و بویراحمد مطرح شد می‌پردازیم. ایشان در این سخنرانی که بررسی قیام حضرت سید الشهدا(ع) و آثار آن برای امروز است بر عزاداری سنتی تاکید کرده و می‌فرمایند:

من واقعاً مى‌ترسم از این‌که خداى ناکرده، در این دوران که دورانِ ظهور اسلام، بروز اسلام، تجلّى اسلام و تجلّى فکر اهل‌بیت علیهم‌الصّلاةوالسّلام است، نتوانیم وظیفه‌مان را انجام دهیم. برخى کارهاست که پرداختن به آنها، مردم را به خدا و دین نزدیک مى‌کند. یکى از آن کارها، همین عزاداریهاى سنّتى است که باعث تقرّبِ بیشترِ مردم به دین مى‌شود. این‌که امام فرمودند «عزادارى سنّتى بکنید» به خاطر همین تقریب است. در مجالس عزادارى نشستن، روضه خواندن، گریه کردن، به سروسینه زدن و مواکب عزا و دسته‌هاى عزادارى به راه انداختن، از امورى است که عواطف عمومى را نسبت به خاندان پیغمبر، پرجوش مى‌کند و بسیار خوب است. در مقابل، برخى کارها هم هست که پرداختن به آنها، کسانى را از دین برمى‌گرداند.

عزاداری اربعین حسینی در کربلای معلی

 یهودیت، دین یا نژاده
واژه «یهودی» مشترک لفظی میان دو معناست:
الف) پیروِ «دین یهود».
ب) وابسته به «نژاد یهود».(1)
توجّه به این تقسیم از آن جهت ضروری است که باید حریم پیروان آیین موسوی را از آن چه دامن یک مشت نژاد پرستان تنگ نظر و مدّعی یهودیت را آلوده است، مبرّا سازیم.
سران صهیونسیم، همواره از «یهودیت» به عنوان یک ابزار، برای تحقّق اهداف نژاد پرستانه خویش بهره برده و حتّی گاه از اظهار الحاد و بی دینی نیز ابایی نداشته اند.
ماکس نور داو از برجسته ترین چهره های نژاد پرست صهیونسیم، و دوست بسیار نزدیک هرتزل، با سخنان قاطع و صریح خود، تأکید کرده است:
یهودیت، دین نیست، بلکه تنها مسئله ی خون و نژاد است.(2)
وی که آشکارا به کفر تظاهر می کرد، تورات را به عنوان یک فلسفه، کودکانه خواند و به عنوان یک نظام اخلاقی، چِندش آور شمرد و کتاب دولت یهودی هرتزل را هم سنگ کتاب مقدّس قرار داد.
لویس براندیس رهبر صهیونیست های آمریکا، در سخنرانی خود به سال 1915/ م اظهار داشت:
یهودیت، مسئله تعلّق خونی است.(3)
خود هرتزل، بنیان گذار صهیونیسم سیاسی نیز، به حاخام بزرگ پاریس، آشکارا اعلام کرد:
من در طرح خود، هرگز از هیچ کدام از تعالیم دینی فرمان نمی برم.
و در پاسخ به این پرسش که رابطه ات با تورات چگونه استه گفت: «من اندیشمندی آزادم».
هم چنان که مصوّبات نخستین کنفرانس صهیونسیتی (بال- 1897/م) به ریاست تئودور هرتزل، نیز فاقد هر گونه اشاره به دیانت یهودی بود.
ولادیمیر ژابوتنسکی (1880-1940/ م)، چهره سرشناس دیگر صهیونیسم، می گفت:
من بنّایی هستم که در ساخت مبعد جدید برای پروردگارم که نامش ملت یهود است، شرکت کرده ام.(4)
این گونه اظهارات آشکار ملحدانه را در بیانات دیگر رهبران سیاسی صهیونیسم، هم چون پینسکر، کلاتزکین، حاییم و ایزمن، ناحوم گلدمن، بن گوریون و... به فراوانی می توان یافت.
به همین دلیل است که آحاد هاعام معلّم روحی وایزمن، گفته است:
بیش تر شخصیّت های بزرگ ما که به لحاظ تحصیلات علمی و جایگاه اجتماعی، شایسته ی زمامداری در دولت یهودند، واقعاً از روح دیانت یهودی بی بهره اند.(5)
لائیک بودن دولت مردان رژیم صهیونیستی، موجب شده است که وابستگی نژادی در نظر آنان، بسی مهم تر از اعتقادات دینی رقم بخورد. از نگاه این نژاد پرستان، یک یهودی هر قدر که از اصل دیانت یهود فاصله بگیرد، هرگز از قالب یهودی بودن خود خارج نمی شود.
دیوید دیوک عضو اسبق کنگره ی آمریکا، در این مورد می نویسد:
شرط پذیرش مهاجر یهودی به اسرائیل، داشتن التزام دینی و باورهای یهودی نیست. مهاجر می تواند بی دین و یا مثلاً رسماً کمونیست باشد. این ها مهم نیست، تنها باید معلوم باشد که او از تیره ی یهودیان است.(6)
دیوک در جای دیگری از کتاب خود می گوید:
دست کم یهودیان و اسرائیلیان، اعتقادی به خدا ندارند (و بی دینند).(7)
این مدّعیان یهودیت، «آیین یهود» و «زبان عبری» را تنها به عنوان حلق? الوصل و عامل وحدت میان یهودیان سراسر جهان برگزیده اند.
در توضیح جمله ی اخیر باید گفت:

شهید «ایرج خرم‌جاه» پس از گذشت‌ 27 سال‌ از شهادت و در حالی که به مدت 4 سال به نام جعفر زمردیان یکی از اسرای ایران در عراق در گلزار شهدای همدان به خاک سپرده شده بود، شناسایی شده است.


به گزارش فارس به نقل از روابط عمومی اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان همدان، ایرج خرم‌جاه ششم بهمن‌ماه سال 1351 در روستای «سیبستان» از توابع استان البرز متولد  شد، او نخستین فرزند خانواده خرم‌جاه بود.

احسان‌الله خرم‌جاه پدر ایرج، فردی زحمتکش بود اما ایرج در سن پنج سالگی از نعمت پدر محروم شد.

ایرج پس از گذراندن دوران کودکی در روستای «پلک‌ردان» (از محله‌های شهر گلسار) به هیئت‌ مذهبی «پراچانی‌های» طالقان که سید بودند ملحق شد، تابستان‌ها را با کار در مشاغل مختلف همچون مکانیکی و شیشه‌بری، کمک خرج زندگی و خانواده بود و با اینکه سن کمی داشت از کار کردن خسته نمی‌شد.

مقاطع تحصیلی را یکی پس از دیگری طی کرد و تا سال دوم متوسطه ادامه تحصیل داد، در محافل انس با قرآن کریم هم شرکت می‌کرد به نحوی که در منطقه ساوجبلاغ در زمینه قرائت قرآن موفق به کسب مقام شد.

علاقه زیادی به بسیج داشت تا جایی که گاهی اوقات تا صبح در پایگاه بسیج فعالیت می‌کرد و به محض هجوم رژیم بعثی صدام به خاک ایران اسلامی، در حالی که فقط 14 سال داشت به فرمان امام خمینی (ره) به جبهه اعزام شد.

او حال و هوای حضور در جبهه را در سر می‌پروراند ولی با مخالفت خانواده مواجه شد چون علاوه بر سن کم، برادرش نیز هم‌زمان در جبهه حضور داشت و حضورش در خانواده گره‌گشا بود، با وجود مخالفت‌ها ایرج بر آن شد از طریق یگان های مستقر در قزوین اقدام به حضور در جبهه کند.

آنجا هم به علت سن کم از اعزام وی جلوگیری کردند، بار دوم از شهر «آبیک» اقدام کرد و باز هم به علت نداشتن شرایط سنی، از اعزام وی جلوگیری شد.

در نوبت سوم، اواخر سال 1364 بود که از «هشتگرد» اقدام به اعزام نمود، اما این بار نسبت به دفعات دیگر، یک فرق اساسی داشت و آن اینکه ایرج تاریخ تولدش را در کپی شناسنامه خود به سال 1347 تغییر داده بود و در نهایت موفق به اعزام شد، در نخستین اعزام در «لشکر10 حضرت سیدالشهدا(ع)»، با عنوان غواصِ گردان «فرات» در جزیره مجنون حضور پیدا کرد و آموزش‌های لازم را به صورت بسیجی در «امنوشه» و «سد دز» سپری کرد.

* مأموریت دیگر غواص فرات

در مرحله دوم و در تاریخ 21/07/1365 از منطقه کیم «ثارالله» به منطقه عملیاتی خرمشهر و از آنجا نیز به منطقه «شلمچه» اعزام شد و سرانجام دیماه 1365 در عملیات «کربلای 5» بر اثر تیر مستقیم در منطقه شلمچه، (جزیره ماهی) به شهادت نائل آمد.

بعد از شهادت ایرج، پیکرش حدود شش ماه میهمان معراج الشهدا بود تا برای مأموریتی دیگر راهی همدان شود، در این مدت مادر بی‌قرارش در انتظار رجعت فرزند خود به سر می‌برد.

در همین حال پیکرش به خاطر تشابه فراوان با محمد جواد زمردیان به خانواده زمردیان در همدان تحویل داده شد و این شهید به نام زمردیان به مدت 4 سال در گلزار شهدای همدان آرمیده بود تا محمد جواد از اسارت بازگشت و شهید خانواده زمردیان، گمنام از خانواده خود ماند.

دیدگاه علماء شیعه در مورد امکان تشرف


دیدگاه علماء شیعه در مورد امکان تشرف

امام زمان

در بحث امکان تشرّف به حضور امام (علیه السلام) در غیبت کبری، علمای زیادی نظریه داده اند، لکن ما به جهت اختصار دیدگاه بعضی از بزرگان علمای شیعه را از نظر خوانندگان محترم می گذرانیم:

1 ـ مرحوم سید مرتضی(قدس سره) می فرماید:

إنّا غیر قاطعین علی أنّ الإمام(علیه السلام) لا یصل إلیه أحد ولایلقاه بشر، فهذا أمر غیر معلوم ولا سبیل إلی القطع علیه(1)؛

ما قطع نداریم که در زمان غیبت، کسی امام (علیه السلام) را زیارت نکند. زیرا موضوع عدم تشرّف به حضور حضرت، روشن نیست و راهی نیست که انسان به آن قطع پیدا کند.

در این مورد چنین ایراد شده که اگر سبب غیبت و استتار حضرت، ترس و خوف از ستمگران است، پس باید حضرت برای دوستان و شیعیان خودشان که خوفی از ناحیه آنان برای حضرتش نیست، ظاهر باشد.

مرحوم سید مرتضی (قدس سره) در ضمن جواب هایی که از این ایراد داده است، می فرماید:

إنّه غیر ممتنع أن یکون الإمام (علیه السلام) یظهر لبعض أولیائه ممّن لایخشی من جهته شیئاً من أسباب الخوف، فإنّ هذا ممّا لا یمکن القطع علی ارتفاعه و امتناعه و إنّما یعلم کلّ واحد من شیعته حال نفسه ولاسبیل له إلی العلم بحال غیره(2)؛

هیچ مانعی ندارد که امام (علیه السلام) برای بعضی از دوستان خود که ترسی از جانب آنان نباشد، ظاهر شود. زیرا امکان چنین زیارتی، چیزی نیست که بتوان قطع و یقین به امتناع آن پیدا کرد و هر کدام از شیعیان، به حال خود آگاه است و کسی را راهی به سوی آگاهی از حال دیگران نیست.

یعنی ممکن است افراد به زیارت حضرت موفق شوند و ما ندانیم.

2 ـ شیخ طوسی(قدس سره) در این مورد می فرماید:

الأعداء وإن حالوا بینه وبین الظهور علی وجه التصرّف والتدبیر، فلم یحولوا بینه وبین لقاء من شاء من أولیائه علی سبیل الاختصاص(3)؛

گر چه دشمنان ـ اسلام ـ مانع ظهور و تصرّف و تدبیر امام زمان (علیه السلام) شده اند، لکن نتوانستند مانع شوند از این که بعضی از دوستان آن حضرت به طور اختصاصی شرفیاب حضور آن جناب گردند.

ما یقین نداریم که امام زمان (علیه السلام) از تمام دوستان خود پنهان باشد، بلکه ممکن است برای بسیاری از آنان ظاهر شود وهر کس به حال خودش آگاه است نه دیگران (تا ملاقات را نسبت به همه نفی کند)

در سخنی دیگر، این عالم فرزانه جهان اسلام و تشیّع می فرماید:

لا یجب القطع علی استتاره عن جمیع أولیائه(4)؛

بر معتقدین به امامت آن حضرت، واجب نیست که اعتقاد داشته باشند آن بزرگوار از تمام دوستانش پنهان و مخفی است.

همچنین در مسأله غیبت، شیخ طوسی (رحمه الله) می فرماید:

نحن نجوز أن یصل إلیه کثیر من أولیائه والقائلون بإمامته(5)؛

ما جایز می دانیم که بسیاری از دوستان و شیعیان ـ حضرت مهدی(علیه السلام) ـ در غیبت کبری به وی دسترسی پیدا کنند.

و نیز در همان رساله غیبت فرموده است:

لا نقطع علی استتاره عن جمیع أولیائه، بل یجوز أن یبرز لأکثرهم ولایعلم کلّ إنسان إلاّحال نفسه(6)؛

ما یقین نداریم که امام زمان(علیه السلام) از تمام دوستان خود پنهان باشد، بلکه ممکن است برای بسیاری از آنان ظاهر شود و هر کس به حال خودش آگاه است نه دیگران(تا ملاقات را نسبت به همه نفی کند).

انتظار

3 ـ سید بن طاووس خطاب به فرزندش می فرماید:

والطریق مفتوحة إلی إمامک (علیه السلام) لمن یرید اللّه جلّ شأنه عنایته به وتمام إحسانه إلیه(7)؛

راه به سوی امام زمان تو، برای کسی که مورد عنایت و احسان خداوند قرار گیرد، باز است.

همچنین در فرمایش دیگری می فرماید:

و إذ کان (علیه السلام) غیر ظاهر الآن لجمیع شیعته فلا یمتنع أن یکون جماعة منهم یلقونه وینتفعون بمقاله وفعاله ویکتمونه کما جری الأمر فی جماعة من الأنبیاء والأوصیاء والملوک حیث غابوا عن کثیر من الاُمّة لمصالح دینیّة أو دنیویّة أوجبت ذلک(8)؛

اکنون که حضرت مهدی(علیه السلام) برای تمام شیعیان ظاهر نمی باشد، مانعی نیست که گروهی از شیعیان با حضرت ملاقات نمایند و از گفتار و کردار وی بهره مند گردند، و این مطلب را پنهان بدارند؛ چنانکه این جریان درباره گروهی از پیامبران و اوصیایشان و حتّی بعضی از سلاطین واقع شده است که به جهت مصالح دینی یا دنیوی از بسیاری از مردم پنهان می شدند.

به طور کلی برای تشرّف به حضور ایشان نمی توان راهی را که همه کس به آن برسند ارائه داد مگر عدّه معدودی (که به ملاقات آن حضرت نائل می شوند؛ دیگران) از این فیض عظیم به نحوی که آن حضرت را بشناسند محروم هستند. مع ذلک عمل به تکالیف شرعیّه وجلب رضایت وخشنودی آن حضرت وبعضی اعمال مثل چهل شب به مسجد سهله رفتن بسا موجب تشرف بعضی از اشخاصی که مصلحت باشد، خواهد بود

4 ـ آخوند خراسانی صاحب (کفایة الأصول) در بحث اجماع می فرماید:

وإن احتمل تشرّف بعض الأوحدی بخدمته ومعرفته أحیاناً؛(9)

گر چه محتمل است که بعضی از فرزانگانِ یگانه، به خدمت آن حضرت شرفیاب گردند و حضرتش را بشناسند.

5 ـ محقق نائینی نیز در همان بحث می فرماید:

نعم، قد یتّفق فی زمان الغیبة للأوحدی التشرّف بخدمته وأخذ الحکم منه (علیه السلام)(10)؛

گاهی ممکن است بعضی از بزرگان شایسته، شرفیاب خدمت حضرت شوند و حکم خدا را نیز از وی بگیرند.

6 ـ آیة اللّه العظمی گلپایگانی در جواب سۆالی که از ایشان در مورد امکان تشرف به حضور حضرت بقیة اللّه(علیه السلام) شده است، آن را ممکن دانسته که متن سۆال و جواب را ذکر می کنیم:

 

سۆال: چه کار باید کرد تا امام زمان (علیه السلام) را ملاقات کرد؟

جواب: به طور کلی برای تشرّف به حضور ایشان نمی توان راهی را که همه کس به آن برسند ارائه داد مگر عدّه معدودی (که به ملاقات آن حضرت نائل می شوند؛ دیگران) از این فیض عظیم به نحوی که آن حضرت را بشناسند محروم هستند. مع ذلک عمل به تکالیف شرعیّه وجلب رضایت و خشنودی آن حضرت و بعضی اعمال مثل چهل شب به مسجد سهله رفتن بسا موجب تشرف بعضی از اشخاصی که مصلحت باشد، خواهد بود.(11)

بنابراین، با توجه به نمونه هایی از دیدگاه های بزرگان شیعه و ستارگان آسمان فقه و فقاهت، روشن می شود که موضوع ارتباط و تشرّف به خدمت امام زمان (علیه السلام) امری ممکن است.

 

پی نوشت:

(1) تنزیه الأنبیاء، ص 230؛ بحارالانوار، ج 53، ص 323.

(2) تنزیه الأنبیاء، ص 234.

(3) تلخیص الشافی، ج 2، ص 221.

(4) تلخیص الشافی، ج 4، ص 222.

(5) کلمات المحققین، ص 533.

(6) جنّة المأوی مطبوع با بحارالانوار، ج 53، ص 323.

(7) کشف المحجّة، ص 153.

(8) الطرائف، ص 185.

(9) کفایة الاُصول، ج 2، بحث اجماع.

(10) فوائد الاُصول، ج 2، بحث اجماع.

(11) عنایات حضرت مهدی موعود (علیه السلام)، ص 18، در نقل مطالب بزرگان از کتاب مذکور استفاده کردیم.


ثامن تم:اکسیر نماز...

یکی از علماء از کربلا و نجف برمی گشت ولی در راه برگشت در اطراف کرمانشاه و همدان گرفتار دزدان شده و هر چه او و رفقایش داشتند، همه را سارقین غارت نمودند.
آن عالم می گوید : « من کتابی داشتم که سالها با زحمت و مشقّت زیادی آن را نوشته بودم و چون خیلی مورد علاقه ام بود در سفر و حضر با من همراه بود، اتفاقاً کتاب یاد شده نیز به سرقت رفت، به ناچار به یکی از سارقین گفتم من کتابی در میان اموالم داشتم که شما آن را به غارت برده اید و اگر ممکن است آن را به من برگردانید زیرا بدرد شما نمی خورد».
آن شخص گفت: « ما بدون اجازه رئیس نمی توانیم کتاب شما را پس بدهیم و اصلاً حق نداریم دست به اموال بزنیم ».
گفتم: « رئیس شما کجا است ».
گفت: « پشت این کوه جایگاه او است » .
لذا من به همراهی آن دزد به نزد رئیسشان رفتیم، وقتی وارد شدیم دیدم که رئیس دزدها نماز می خواند. موقعی که از نماز فارغ شد آن دزد به رئیس خود گفت:
« این عالم یک کتابی بین اموال دارد و آن را می خواهد و ما بدون اجازه‎ی شما نخواستیم بدهیم ».
من به رئیس دزدها گفتم: « اگر شما رئیس راهزنان هستید، پس این نماز خواندن چرا؟ نماز کجا؟ دزدی کجا؟ ».
گفت: « درست است که من رئیس راهزنان هستم ولی چیزی که هست، انسان نباید رابطه‎ی خود را با خدا به کلّی قطع کند و از خدا تماماً روی گردان شود، بلکه باید یک راه آشتی را باقی گذارد. حالا که شما عالمید به احترام شما اموال را برمی گردانیم ».
و دستور داد همین کار را کردند و ما هم خوشحال با اموالمان به راهمان ادامه دادیم.
پس از مدّتی که به کربلا و نجف برگشتم، روزی در حرم امام حسین - علیه السّلام - همان مرد را دیدم که با حال خضوع و خشوع گریه و دعا می کرد. وقتی که مرا دید شناخت و گفت:
« مرا می شناسی؟ »
گفتم: « آری! »
گفت: « چون نماز را ترک نکردم و رابطه ام با خدا ادامه داشت، خدا هم توفیق توبه داده و از دزدی دست برداشتم و هر چه از اموال مردم نزد من بود، به صاحبانشان برگرداندم و هر که را نمی شناختم از طرف آنها صدقه دادم و اکنون توفیق توبه و زیارت پیدا کرده‌ام .



ﻧﻤﺎز را آرام و ﺑﺎ ﺗﺄﻧّﯽ ﺑﺨﻮان، ﺷﺎﯾﺪ ﯾﺎدت ﺑﯿﺎﯾﺪ ﮐﻪ داری ﺑﺎ ﺧﺪا ﺻﺤﺒﺖ ﻣﯽﮐﻨﯽ و ﺧﺪا دارد ﺑﺎ ﺗﻮ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﯽﮐﻨﺪ. در ﻧﻤﺎز ﺧﻮدت ﺑﺎش و ﻧﮕﺬار ﺣﻮاﺳﺖ ﺟـﺎی دﯾﮕـﺮ ﺑـﺮود
.
اﺻﻼ دﻗﺖ ﮐﻦ و ﺑﺒﯿﻦ ﮐﯿﺴﺖ ﮐﻪ دارد ﻧﻤﺎز ﻣﯽﺧﻮاﻧﺪ.


حاج اسماعیل دولابی
قبور ائمه در بقیع


اشاره: هشتم شوال یادآور یکی از حوادث تلخ تاریخ است. در چنین روزی در سال 1344 ه.ق فرقه جعلی وهابیت در اقدامی خلاف شرع و مذهب همه مسلمانان، قبور فرزندان پیامبر در بقیع را به دلایل واهی تخریب کرد و داغی بر قلوب دوستداران فرزندان رسول خدا (ص) گذاشت. در هشتاد وهفتمین سالگرد این حادثه غمبار سخن چند تن از علمای بزرگ شیعه را در مورد این حرکت وحشیانه و این فرقه ضاله از نظر می گذرانیم.



مقام معظم رهبری:
وهابیت مثل اسرائیل

مردم را به دستهایی که امروز وحدت را می شکنند، توجه بدهید. با مردم هم صریح حرف بزنید. امروز، آن دستی که آمریکا علیه وحدت تجهیز کرده ، عبارت از همین دست پلید وهابیت است . این را صریح به مردم بیان کنید؛ پرده پوشی نکنید. از اول ، وهابیت را برای ضربه زدن به وحدت اسلام و ایجاد پایگاهی ـ مثل اسرائیل ـ در بین جامعه مسلمانها به وجود آوردند. همچنان که اسرائیل را برای این که پایگاهی علیه اسلام درست کنند، به وجود آوردند، حکومت وهابیت و این روسای نجد را به وجود آوردند تا داخل جامعه اسلامی ، مرکز امنی داشته باشند که به خودشان وابسته باشد و می بینید هم که وابسته اند. این ، همان ریشه وهابیت است که امروز ثمره پلید و خبیثه خودش را نشان می دهد.
وهابیت ، بر مبنای ایجاد اختلاف بین مسلمین به وجود آمده است . همین الان ما اطلاع داریم و می شناسیم که علمای حنابله غیر وهابی در عربستان سعودی ، دلشان از این وهابیها خون است . اینها حنابله ای هستند که وهابی نشدند. فقه ، همان فقه و مبنای فقهی ، همان مبنای فقه حنبلی است ؛ اما موازین و اصول وهابیت را قبول نکردند. اینها غالباً هم مطرودند؛ یعنی عموماً این افراد، داخل در حکومت هم نیستند. نه افتایی ، نه امامتی و نه هیچ منصب دیگر هم در اختیارشان قرار نمی گیرد. تعداد این افراد هم زیاد است .
اینها در ولادت رسول اکرم (ص) مولودیه می خوانند. در نظر سعودیها، خواندن مولودیه و امثال آن حرام است! نباید به پیامبر(ص ) «سیدنا رسول الله» گفت! نباید قبر پیامبر(ص ) را بوسید؛ چون حرام است! طبیعی است که این حکومت ، دشمن اسلام است .



آیت الله العظمی سبحانی:
عاشورای دوم