نــــــــــور

اَللّـــــــــهُ نــُـــورُ السَّــــمواتِ وَ الأَرضِ

نــــــــــور

اَللّـــــــــهُ نــُـــورُ السَّــــمواتِ وَ الأَرضِ

مشخصات بلاگ
نــــــــــور

" سَلامٌ عَلَی إل یاسِین "

منتظر مأیوس نیست. منتظر از درد هجر میسوزد

اما بشوق وصال سر زنده و امیدوار است .

انتظار یعنی امید به فردا

فردای وصال ...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۱۲۷ مطلب با موضوع «کشکول» ثبت شده است

سلام


فردا بچـــه ها منتـــظرتون هستن

" شهـــــــدا " رو میگم

میگن میخوایم ببینیمت .

توی راهپیمایی 22 بهمن . 

وعدگاه ما و شهدا :

فردا _ راهپیمایی








و جواب ما به شهدای عزیز : لبیک به رهبری

ملکا ذکر تو گـــــویم که تو پاکی و خدائی


نروم جز به همان ره که توام راهنـــــمائی



بری از رنج و گدازی ، بری از درد نـــــیازی


بری از بیم و امیدی بری از چون و چــرائی



همه درگاه تو جویم ، همه از فضل تو پویم


همه توحید تو گویم که به توحــــید سزائی



تو حکیمی تو عظیمی تو کریمی تو رحیمی


تو نماینده ی فضلی تو ســــــــزاوار ثــنائی



همه عـــزّی و جــــلالی همه علمی و یقینی


همه نوری و سروری همه جودی و سـخائی



لب و دندان ســـنائی هـــمه توحید تــــو گوید


مگر از آتــــــــش دوزخ بـُــوَ دَش روی رهـــائی




خطا از من است، می دانم....

از من که سالهاست گفته ام “ایاک نعبد”

اما به دیگران هم دل سپرده ام

از من که سالهاست گفته ام ” ایاک نستعین”

اما به دیگران هم تکیه کرده ام...

اما رهایم نکن...

بیش از همیشه دلتنگم...

به اندازه ی تمام روزهای نبودنم ...


توصیه هایی از آیت الله بهجت رحمة الله علیه


ما باید باب توجیه خطا و اشتباه را به روی خود ببندیم و برای هر خطا، زبان به استغفار بگشاییم و اگر قابل جبران باشد، جبران کنیم.


خدا نکند حرام در نزد انسان زینت داده شود! این یک بیماری قلبی است که انسان به آن مبتلا می شود، و با وجود راههای حلال که نیازش را برآورده می کند، خود را به حرام گرفتار می نماید!


کسی که بداند در مرآی و مسمع خدا است، نمی تواند گناه کند. تمام انحرافات ما از این است که خدا را ناظر و شاهد نمی بینیم.


بعضی گمان می کنند که ما از ترک معصیت عبور کرده ایم؛ غافلند از این که معصیت، اختصاص به کبائر معروفه ندارد، بلکه اصرار بر صغائر هم، کبیره است.


در قضیه حضرت یوسف (علیه السلام) آمده است: (اخرج علیهن: بر آنان بیرون آی.) فقط یک دیدار بود، و پس از دیدن جمال حضرت یوسف... دستها را قطع کردند و بی اختیار شدند!... پس اهل شهود که کشف آنها به مراتب قوی تر است، چگونه با مشاهده جمال و کمال مطلق، به هر چه غیر او است پشت پا نزنند؟!


هر که عمل کرد به معلومات خودش، خداوند مجهولات او را معلوم می فرماید!


ما باید در اعتقادات و اعمال، چه عمل شخصی مان و یا عمل نوعی و اجتماعی مان و در عبادتمان، از تحصیل رضایت خدا، لحظه ای غافل نشویم و مسامحه نکنیم که اگر مسامحه بکنیم، در همان آن، خاسر و زیانکار شده ایم!


مدام به قرآن نگاه کردن، دوای درد چشم است.


عشق یعنی معامله میان عاشق و معشوق


عشق یعنی جنگ تن به تن با نفس


عشق یعنی وداع شب عملیات، وصیت نامه نوشتن،


دنیارا سه طلاقه کردن


عشق یعنی تشنگی به هنگام نبرد


عشق یعنی تشنگی و خستگی بسیجی ها درخیبر


عشق یعنی کانال کمیل ... کانال حنظله ... !



عشق یعنی آرام گرفتن بر روی سیم خاردارها


عشق یعنی بدنهای پاره پاره شهیدان ...


عشق یعنی تکه دستهای لهیده از تن جدا ...


عشق یعنی ذکرحسین به هنگام جان دادن


عشق یعنی دانسته روی مین رفتن،یعنی سبقت

برای شهادت


عشق یعنی  شلمچه ، فکه،
پاوه ، طلائیه


یعنی مجنون، اروند، دجله، چزابه و...


عشق یعنی غروب مناطق جنگی


عــ ـشـ ـق یعنی شــ ـهــ ـادت

سـاعتـش را :

بر امـام حسـین تنـظیـم نـمـوده ام ،

تـا بـا یاد مصـائبــ ایـشـان و حـوادثـــ عـاشـورایـش تـربیـتـــ پـیـدا کنـم .

دقـیقـه اش را :

بـر مـهـدی قـائـم تنـظیـم نـمـوده ام ،

تـا دقـایـق عمـرم بـی یـاد او نـگذرد ، شایـد کـ ه روزی سـربـازش شـوم .

ثـانیـ ه هـایـش را :
 

گـرد آن دوازده مـرواریـد مـی گـردانـم ،

تـا بـا نـور آنـان ظـلـمـت خـود را روشنـایـی بـخـشم .




توکل یعنی اینکه؛

با ایمان، در راهی قدم بگذاری که؛


هیچ کس با تو نیست؛


آن وقت می بینی، کسانی که؛


فکرش را هم نمی کرده ای؛


در این راه، با تو همراه خواهند شد ...


                                    «شهید بهشتی»


مخـتار: تـو چـرا از قـافـلـ ه عـشـق جـا مـانـدی ؟

کـیـان : راه گـم کـردم ابـو اسحـاق .


مخـتـار : راه بـلـدی چـون تـو کـ ه راه را گـم کنـد ، نـابـلـدان را چـ ه گنـاه ؟


کـیـان : راه را بستـ ه بـودنـد از بـیـراهـ ه رفتـم


هـر چـ ه تـاختـم مـقصـد را نـیـافتـم ،


وقـتـی بـ ه نـینـوا رسیـدم { خـورشیـد بـر نیـزه بـود .


مـختـار: شـرط عشـق جنـون اسـت مـا کـ ه مـانـدیـم ، مجـنـون نـبـودیـم .


آیت الله بهجت (ره):

از ما، عمل چندانی نخواسته اند!


مهم تر از عمل کردن، "عمل نکردن" است!


تقوا یعنی "عمل گناه را مرتکب نشدن!


همه میپرسند چه کار کنیم؟


من میگویم:بگویید چه کار نکنیم؟


و پاسخ اینست:


گــــــــنــــــــــــاه نــــکــنــیــد.

شاه کلید اصلی رابطه با خدا " گــنــاه نــکــردن " است.



منبع : کلوب امام رضا (ع) بنقل از عماریون

http://heyateabalfazli.persiangig.com/image/امام رضا (5).jpg

در بین شیعیان همواره چهره‌های شاخص علمی و مذهبی فراوانی وجود دارد که همگی از شاگردان و مریدان مکتب اهل بیت(ع) هستند و مورد عنایت آن بزرگواران قرار دارند.

عالم بزرگ، شیخ بهایی(قدس سره) که مزارش در صحن آزادی آستان مقدس و ملکوتی حضرت علی بن موسی الرضا(ع) قرار دارد، یکی از شخصیت های برجسته تاریخ اسلام است. ایشان به جز آن که در علوم دینی به درجه اجتهاد رسیده و مرجع تقلید زمان خود بوده اند، در بسیاری از علوم دیگر از جمله طراحی و معماری ساختمان نیز مهارت داشته‌اند، چنان که حرم مطهر امام رضا(ع) را ایشان طراحی کرده‌اند و خود در ساخت آن نظارت کامل داشته‌اند. در زیر داستانی از کتاب دلشدگان، نوشته محمد لک علی آبادی پیرامون چگونگی ساخت حرم مطهر رضوی را از نظر می‌گذرانید.‌

ایشان در این کتاب آورده‌اند که، در مورد نقشه و ساخت حرم مطهر و ملکوتی امام علی بن موسی الرضا(ع) توسط شیخ بهایی(قدس سره) یکی از مسئولین آستان قدس رضوی تعریف می‌کرد: شیخ بهایی پس از طراحی حرم، در هنگام ساخت آن، خود بر کلیه امور نظارت داشته‌اند و تمام مراحل ساخت حرم نیز تحت نظارت و کنترل ایشان انجام می‌شده است. قبل از آن که ساخت حرم به اتمام برسد، برای جناب شیخ سفر مهمی پیش می‌آید.

شیخ سفارش های لازم را به معماران و مسئولان ساخت حرم کرده، بسیار سفارش می ‌کنند که کار را متوقف نکنند و ساخت حرم را پیش برده به اتمام برسانند به جز سر در دروازه اصلی حرم (دروازه ورودی به حرم و ضریح مقدس، نه دروازه صحن) چرا که شیخ در نظر داشته روی آن کتیبه ای را که از اشعار خودش بوده نصب نماید. رسم است بر سر در اصلی یا دروازه ورودی به حرم ائمه اطهار(ع) و حتی امامزادگان مطهر، کتیبه ای نصب می‌شود و درشأن آن بزرگوار روایت، جمله یا شعری نوشته می‌شود. گاهی نیز روایت یا حدیثی از خود آن بزرگوار روی کتیبه نوشته می‌شود.

به هر حال، سفر شیخ به درازا می‌کشد و بیش از زمان پیش بینی شده در سفر می‌مانند، هنگامی که از سفر باز می گردد و جهت سرکشی کارهای ساخت و ساز به حرم مطهر می‌رسد، با تعجب بسیار می‌بیند که ساخت حرم به پایان رسیده، سر در اصلی تمام شده و مردم در حال رفت و آمد به حرم مقدس هستند.

شیخ با دیدن این صحنه، بسیار ناراحت می‌شود و به معماران اعتراض می‌کند: «چرا منتظر آمدن من نماندید؟ چرا صبر نکردید؟» مسئول ساخت عرض می‌کند: «ما می‌خواستیم صبر کنیم تا شما بیایید، اما تولیت حرم نزد ما آمدند و بسیار تأکید کردند که باید ساخت حرم هرچه سریع تر به پایان برسد.

هرچه به او گفتیم که باید شیخ بیاید و خود بر ساخت سر در دروازه نظارت مستقیم داشته باشد، قبول نکردند. وقتی زیاد اصرار کردیم، گفتند: کسی دستور اتمام کار را داده که از شیخ خیلی بالاتر و بزرگ‌تر است. ما باز هم اصرار کردیم و خواستیم صبر کرده، منتظر شما بمانیم. در این زمان تولیت حرم گفتند: خود آقا علی بن موسی الرضا(ع) دستور اتمام کار را داده‌اند.

شیخ بهایی(قدس سره) همراه مسئول ساخت پروژه و معماران نزد تولیت حرم می‌روند و از تولیت در این مورد توضیح می‌خواهند. تولیت حرم نقل می‌کند: چند شب پی در پی آقا امام رضا(ع) به خواب من آمده و فرمودند: «کتیبه شیخ بهایی، به در خانه ما زده نشود، خانه ما هیچ گاه به روی کسی بسته نمی‌شود و هر کس بخواهد می‌تواند بیاید».

شیخ با شنیدن این حرف، اشک از چشمانش جاری می‌شود و به سمت ضریح می‌رود و ذکر «یا ستار العیوب» بر لبانش جاری می‌شود. سپس در کنار ضریح آن قدر گریه می‌کند تا از هوش می رود، پس از به هوش آمدن خود چنین تعریف می‌کند: من می‌خواستم یکی از طلسم ها را به صورت کتیبه‌ای بر سر در ورودی حرم بزنم، با این اثر که افرادی که آمادگی لازم را ندارند نمی‌توانند وارد حرم مطهر و حریم مقدس حضرت علی بن موسی الرضا(ع) شوند، اما خود آقا نپذیرفتند و در خواب به تولیت آستان از این اقدام ابراز نارضایتی فرمودند.

آری در خانه این بزرگواران، نه تنها برای ما شیعیان که به روی همه، حتی غیر مسلمانان باز است و هر ساله شاهدیم که کرامات امام هشتم (ع) به غیر شیعیان و حتی غیر مسلمانان نیز شامل می‌شود و از این خوان گسترده کرم به همه خواهندگان و جویندگان می‌رسد.