برادران یوسف وقتی میخواستند یوسف را به چاه بیفکنند
یوسف لبخندی زد. یهودا پرسید :
اظهار دشمنی کند با اینکهبرادران نیرومندی دارم !
اگر در این دنیا خودت را در جاده ی زندگی گم کنی،
در آن دنیا در می یابی ، که بر صراط مستقیم زندگی نکرده ای؛
در شلوغی های زندگی خودت را پیدا کن ...
مگذار این غبار تو را به دست غیر بسپارد
دستی ببر و " خودِ غبار گرفته ات " را از زمین بردار
دستی بر آن بکش و غبارش را بتکان
با گذشت اینهمه سال ،
باز درخشندگی اش متعجبت می کند.
خویش را پیدا کن ...
قبل از آنکه دیر شود
خیلی نمی خواهد دور بروی،
جایی همین نزدیکی ها را بگرد ...
آیا گناهکاران میتوانند اهل تهجد و نماز شب باشند و نماز شب برای آنها پلهای برای صعود معنوی باشد؟ یا نماز شب نتیجه صعود معنوی است؟
بسیاری از کسانی که موفق به تهجد شبانه نمیشوند، اگر علت را از آنها بپرسید، میگویند: این کارها لیاقت میخواهد و ما اهل گناهیم. اما آیا واقعا تنها دلیل، این است؟ و از آنطرف آیا هر کسی که به نماز شب موفق شد، قطعا دلیل پاکی وتقوای اوست؟
در جواب عرض میکنیم؛ همانطور که می دانید انسان از دو بخش جسم و روح تشکیل شده است واین دو بخش باهم ارتباط تنگاتنگی دارند و سلامت یا معیوب بودن هر کدام باعث سلامت یا عیب دیگری میگردد. لذا اگر کسی دستورات مربوط به سلامت جسمی (مانند: استفاده غذاهای متناسب با مزاج و خواب درست وبه موقع و...) را رعایت نکند، همانند کسی که گناه میکند، از توفیق شب زنده داری باز خواهد ماند.
دراین مطلب می خواهم کمی درباره خواب صحبت کنم.
بدون مقدمه، آیا میدانید اگر کسی در حالت مشغول بودن فکر بخوابد (که البته به این راحتیها خوابش هم نمیگیرد)، در حال خواب هم مغزش در حال کار است و این خواب باعث رفع خستگی وی نخواهد شد؟
بنابراین اگر کسی در زمان خواب، ذهن خود را از افکار پراکنده خالی کند، اولا: زود خوابش خواهد برد و در نتیجه زودتر بیدار شده و توفیق نماز شب و نماز صبح اول وقت را پیدا خواهد کرد. و ثانیا: این خواب باعث رفع خستگی وایجاد نشاط و آرامش در او خواهد شد.
ضمنا آیا میدانید خواب اگر از اوائل شب به تأخیر بیفتد، به میزان تأخیرش از فایده چنین خوابی کاسته میشود؟
و آیا میدانید که خواب از جمله کارهایی است که نیاز به مقدمه چینی و به اصطلاح تشریفات دارد؟ درست مانند ورزش پرتحرک (البته به صورت معکوس، یعنی قبل از خواب باید فاصلهای بین خوردن و خواب ایجاد شده و همچنین از میزان فعالیتهای پر تحرک کاسته شود و در مقابل برای ورزش پر تحرک باید ابتدا نرمش کرد و عضلات بدن را برای آن آماده نمود.)
بنابراین این جمله صحیح است که بگوییم: دنیا میخواهی، زود وخوب بخواب؛ و اگر آخرت هم میخواهی، زود و خوب بخواب.
سوال: از نگاه قرآن کریم، تا چه زمانی امید، به هدایت انسان وجود دارد؛ به عبارت دیگر تا کدام مرحله می توان به هدایت شدن کسی امیدوار بود؟
یکی از شاخصه های پر اهمیت در پیشرفت اسلام اخلاق نیک و کلام دلاویز و پرجاذبه پیامبر اکرم (ص) با انسان ها بود، این خلق نیکو تا بدان حدی بود که معروف شد سه چیز در پیشرفت اسلام نقش به سزایی داشت:
1- اخلاق پیامبر (ص) 2 - شمشیر و مجاهدات حضرت علی (ع) 3- انفاق ثروت حضرت خدیجه (س)
سه شاخصهی اخلاقی مؤمنین واقعی
«مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبِی أَیُّوبَ عَنْ أَبِی عُبَیْدَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِنَّمَا الْمُؤْمِنُ الَّذِی إِذَا رَضِیَ لَمْ یُدْخِلْهُ رِضَاهُ فِی إِثْمٍ وَ لَا بَاطِلٍ وَ إِذَا سَخِطَ لَمْ یُخْرِجْهُ سَخَطُهُ مِنْ قَوْلِ الْحَقِّ وَ الَّذِی إِذَا قَدَرَ لَمْ تُخْرِجْهُ قُدْرَتُهُ إِلَى التَّعَدِّی إِلَى مَا لَیْسَ لَهُ بِحَقٍ.[۱]
امام باقر علیه السّلام فرمود: همانا مؤمن کسى است که چون راضى و خرسند باشد، رضایتش او را به گناه و باطلى وارد نکند و چون ناراضى شود از سخن حق خارجش نکند، و کسى است که چون قدرت یابد، قدرتش او را به آنچه حق ندارد نکشاند.»
در این نوشتار سعی داریم با استفاده از یکی از روایات ارزشمند امام محمدباقر علیه السلام به سه مؤلفه ارزشمند انسانهای مؤمن اشاره کنیم هدف از شرح این حدیث ارزشمند در واقع واقف شدن و معرفت پیدا کردن به شاخصههای ارزشمند مؤمنین واقعی میباشد.
از مدینه تا خراسان شتربان امام بود.
مردی از روستاهای اصفهان. سنی مذهب. به خراسان که رسیدند امام کرایه شان را داد.
رو کرد به امام و عرضه داشت :
"پسرپیامبر ! دست خطی بدهید برا ی تبرک با خودم ببرم اصفهان ."
امام برایش نوشتند:
"دوست آل محمد باش ،هر چند خطاکار باشی.
دوستان و شیعیان ما را دوست بدار هر چند آنها هم خطا کار باشند."
از
جمله علائمی که درباره آخرالزمان در روایات به ما رسیده است، شباهت زنان
به مردان و شباهت مردان به زنان است، که امیرالمومنین(علیه السلام) در
روایتی مفصل به این مطلب اشاره کرده اند.[۱] یکی از موارد شباهت زنان به
مردان، شبیه کردن مدل موی زنان به مردان است، که در در روایات درباره نهی
از این شباهت، توصیه هایی وارد شده که به ذکر نمونه ای بسنده می کنم. امام
باقر (علیه السلام) می فرماید: جایز نیست برای زن که شبیه به مردان شود،
زیرا رسول الله زنانی که خود را شبیه به مرد و مردانی را که خود را شبیه به
زن می کنند را لعن کرده است.[۲]
همانطور که در مطلب قبل درباره شباهت مردان به زنان اشاره کردم، حال اگر این مورد درباره زنان بوجود آید، با توجه به روایات موجود، این شباهت چه حکمی دارد.
طبق
نظر حضرت آیت الله خامنه ای، اگر این کوتاه کردن موی زنان و پوشین لباس
مردها، به قصد شباهت به مردان باشد جایز نیست و بدون قصد شباهت به مردان
اشکال ندارد.[۳]
---------------------------------------------------
پی نوشت:
۱- شیخ حر عاملی، جهاد النفس وسائل الشیعة / ترجمه صحت، ص: ۲۳۶ و مهدى موعود ( ترجمه جلد ۵۱ بحار الأنوار)، متن، ص: ۹۶۳
«ابن
عباس گوید: پیغمبر خدا (ص) در آخرین حج خود فرمود: ...و مردان به زنان
شباهت پیدا کنند و زنان به مردان شبیه شوند، زنان بر مرکبها سوار شوند، پس
لعنت خدا بر این گروه از امت من باد، ...».
۲- مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل- ج۳، ص: ۲۴۶- محمد تقی نوری «الصَّدُوقُ فِی الْخِصَالِ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ الْقَطَّانِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ السُّکَّرِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدِ بْنِ زَکَرِیَّا الْبَصْرِیِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَارَةَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَابِرِ بْنِ یَزِیدَ الْجُعْفِیِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ الْبَاقِرَ ع یَقُولُ: لَا یَجُوزُ لِلْمَرْأَةِ أَنْ تَتَشَبَّهَ بِالرِّجَالِ لِأَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص لَعَنَ الْمُتَشَبِّهِینَ مِنَ الرِّجَالِ بِالنِّسَاءِ وَ لَعَنَ الْمُتَشَبِّهَاتِ مِنَ النِّسَاءِ بِالرِّجَال»
۳-برگرفته از سایت آیت الله خامنه ای/استفتاات جدید/احکام پوشش/مسائل متفرقه