نــــــــــور

اَللّـــــــــهُ نــُـــورُ السَّــــمواتِ وَ الأَرضِ

نــــــــــور

اَللّـــــــــهُ نــُـــورُ السَّــــمواتِ وَ الأَرضِ

مشخصات بلاگ
نــــــــــور

" سَلامٌ عَلَی إل یاسِین "

منتظر مأیوس نیست. منتظر از درد هجر میسوزد

اما بشوق وصال سر زنده و امیدوار است .

انتظار یعنی امید به فردا

فردای وصال ...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۲۰۲ مطلب با موضوع «گفتار دینی :: اخلاق اسلامی» ثبت شده است

ای مهربانترین تکیه گاهم.....تکیه گاهم تنها تویی و بس



برادران یوسف وقتی میخواستند یوسف را به چاه بیفکنند

یوسف لبخندی زد. یهودا پرسید :

چرا میخندی ؟ اینجا که جای خنده نیست !

یوسف گفت : روزی در فکر بودم چگونه کسی میتواند به من

اظهار دشمنی کند با اینکه
برادران نیرومندی دارم !

اینک خداوند همین برادران را بر من مسلط کرد تا بدانم که

" نباید به هیچ بنده ای تکیه کرد "…

" نباید به هیچ بنده ای تکیه کرد "…

" نباید به هیچ بنده ای تکیه کرد "…


اگر در این دنیا خودت را در جاده ی زندگی گم کنی،


در آن دنیا در می یابی ، که بر صراط مستقیم زندگی نکرده ای؛


در شلوغی های زندگی خودت را پیدا کن ...


مگذار این غبار تو را به دست غیر بسپارد


دستی ببر و " خودِ غبار گرفته ات " را از زمین بردار


دستی بر آن بکش و غبارش را بتکان


با گذشت اینهمه سال ،


باز درخشندگی اش متعجبت می کند.


خویش را پیدا کن ...


قبل از آنکه دیر شود


خیلی نمی خواهد دور بروی،


جایی همین نزدیکی ها را بگرد ... 




زنی به نام «سوده همدانی» از شیعیان امام بود، در جنگ صفین برای تشجیع سربازان و فرزندان دلاورش، اشعار حماسی می‌خواند، که سخت بر معاویه گران آمد و نام او را ثبت کرد.
روزگار گذشت و امام علی علیه‌السلام به شهادت رسید، و فرماندار معاویه بسر بن ارطاة، بر شهر همدان مسلط گشت، و هر چه می‌خواست انجام می‌‌داد، و کسی جرئت اعتراض یا مخالفت را نداشت سرانجام سوده، سوار بر شتر به دربار معاویه در شام رفت، و از قتل و غارت و فساد فرماندار به معاویه شکایت کرد.
معاویه او را شناخت و سرزنش کرد، و گفت:
یاد داری که در جنگ صفّین چه می‌کردی؟ حال دستور می‌دهم تو را سوار بر شتری برهنه تحویل فرماندارم بدهند تا هر گونه دوست دارد، با تو رفتار کند؟...


سوده، در حالی که اشک می‌ریخت این اشعار را خواند:

صلّی الله علی جسم تضمّنه قبر فاصبح فیه العدل مدفوناً
قد حالف الحق لا یبغی بد بدلا فصار بالحق و الایمان مقروناً

«خدایا درود بر پیکر پاکی فرست که چون دفن شد عدالت هم دفن شد،
و خدا سوگند خورده که همتایی برای او نیاورد، و تنها او با حق و ایمان همراه بود»

معاویه با شگفتی پرسید:
چه کسی را می‌گویی؟ و این اشعار را پیرامون چه شخصی خواندی؟

سوده گفت:
حضرت علی علیه‌السلام را می‌گویم که چون رفت، عدالت هم رفت.

معاویه! فرماندار امام علی علیه‌السلام در همدان چند کیلو گندم از من اضافه گرفت، به کوفه رفتم وقتی رسیدم که امیرالمومنین علی علیه‌السلام برای نماز مغرب بپا خاسته بود تا مرا دید نشست و فرمود: حاجتی داری؟
ماجرا را شرح دادم، و گفتم
چند کیلو گندم مهم نیست، می‌ترسم فرماندار تو به سوی تجاوز و رشوه‌خواری پیش رفته و آبروی حکومت اسلامی خدشه‌دار شود.
امام علی علیه‌السلام با شنیدن سخنان من گریست و گفت:
خدایا تو گواهی که من آنها را برای ستم به مردم دعوت نکردم.
سپس قطعه پوستی گرفت و بر روی آن نوشت:

بسم‌الله الرحمن الرحیم،
قد جائتکم بینةٌ مِن ربّکم فَاوفوا الکیلَ و المیزان، و لا تَبخَسوا النّاسَ اَشیائهُم، و لا تُفسدوا فی الارض بعد اصلاحها، (1) ذالکم خیرٌ لکُم مَن یَقبِضُهُ. والسّلام؛‌

دلیل روشنی از طرف پروردگارتان برای شما آمده است؛ بنابراین، حق پیمانه و وزن را ادا کنید! و از اموال مردم چیزی نکاهید! و در روی زمین، بعد از آن که (در پرتو ایمان و دعوت انبیاء) اصلاح شده است، فساد نکنید!

سپس دستور داد که:
کارهای فرمانداری خود را بررسی و جمع‌آوری کن، تو را عزل کردم و به زودی فرماندار جدید خواهد آمد، و همه چیز را از تو تحویل خواهد گرفت.
نامه را به من داد، نه آن را بست، و نه لاک و مُهر کرد، بلافاصله پس از بازگشت من به «شهر همدان» فرماندار عزل و دیگری به جای او آمد.

معاویه، آن روز شکایت من از چند کیلو گندم اضافی بود، اما امروز به تو شکایت کردم که فرماندار تو «بسر بن ازطاة» شراب می‌خورد، تجاوز می‌کند، مال مردم را به یغما می‌برد،‌ خون بی‌گناهان را می‌ریزد؛ و تو به جای اجرای عدالت و عزل فرماندار فسادگر، مرا تهدید به مرگ می‌کنی؟ و ادعا داری که خلیفه مسلمین می‌باشی؟

نماز شب پله‎ای برای صعود معنوی، نه نتیجه صعود معنوی

آیا گناه‎کاران می‎توانند اهل تهجد و نماز شب باشند و نماز شب برای آنها پله‎ای برای صعود معنوی باشد؟ یا نماز شب نتیجه صعود معنوی است؟


بسیاری از کسانی که موفق به تهجد شبانه نمی‎شوند، اگر علت را از آنها بپرسید، می‎گویند: این کارها لیاقت می‎خواهد و ما اهل گناهیم. اما آیا واقعا تنها دلیل، این است؟ و از آن‎طرف آیا هر کسی که به نماز شب موفق شد، قطعا دلیل پاکی وتقوای اوست؟

در جواب عرض می‎کنیم؛ همانطور که می دانید انسان از دو بخش جسم و روح تشکیل شده است واین دو بخش باهم ارتباط تنگاتنگی دارند و سلامت یا معیوب بودن هر کدام باعث سلامت یا عیب دیگری می‎گردد. لذا اگر کسی دستورات مربوط به سلامت جسمی (مانند: استفاده غذاهای متناسب با مزاج و خواب درست وبه موقع و...) را رعایت نکند، همانند کسی که گناه می‎کند، از توفیق شب زنده داری باز خواهد ماند.

دراین مطلب می خواهم کمی درباره خواب صحبت کنم.

بدون مقدمه، آیا می‎دانید اگر کسی در حالت مشغول بودن فکر بخوابد (که البته به این راحتی‎ها خوابش هم نمی‎گیرد)، در حال خواب هم مغزش در حال کار است و این خواب باعث رفع خستگی وی نخواهد شد؟

بنابراین اگر کسی در زمان خواب، ذهن خود را از افکار پراکنده خالی کند، اولا: زود خوابش خواهد برد و در نتیجه زودتر بیدار شده و توفیق نماز شب و نماز صبح اول وقت را پیدا خواهد کرد. و ثانیا: این خواب باعث رفع خستگی وایجاد نشاط و آرامش در او خواهد شد.

ضمنا آیا می‎دانید خواب اگر از اوائل شب به تأخیر بیفتد، به میزان تأخیرش از فایده چنین خوابی کاسته می‎شود؟

و آیا می‎دانید که خواب از جمله کارهایی است که نیاز به مقدمه چینی و به اصطلاح تشریفات دارد؟ درست مانند ورزش پرتحرک (البته به صورت معکوس، یعنی قبل از خواب باید فاصله‎ای بین خوردن و خواب ایجاد شده و همچنین از میزان فعالیت‎های پر تحرک کاسته شود و در مقابل برای ورزش پر تحرک باید ابتدا نرمش کرد و عضلات بدن را برای آن آماده نمود.)

بنابراین این جمله صحیح است که بگوییم: دنیا می‎خواهی، زود وخوب بخواب؛ و اگر آخرت هم می‎خواهی، زود و خوب بخواب.

امید به هدایت، تاکی؟

سوال: از نگاه قرآن کریم، تا چه زمانی امید، به هدایت انسان وجود دارد؛ به عبارت دیگر  تا کدام مرحله می توان  به هدایت شدن کسی امیدوار بود؟

کدام آیه قرآن درباره حجاب است؟

حجاب

دو آیه قرآن به صورت صریح بحث حجاب را مطرح کرده اند.

آیه 31 سوره نور و آیه 59 سوره احزاب به طور صریح به این بحث پرداخته اند:

نقش اخلاق در سیره عملی پیامبر اسلام (ص)

یکی از شاخصه های پر اهمیت در پیشرفت اسلام اخلاق نیک و کلام دلاویز و پرجاذبه پیامبر اکرم (ص) با انسان ها بود، این خلق نیکو تا بدان حدی بود که معروف شد سه چیز در پیشرفت اسلام نقش به سزایی داشت:

1- اخلاق پیامبر (ص)  2 - شمشیر و مجاهدات حضرت علی (ع)  3- انفاق ثروت حضرت خدیجه (س)

سه شاخصه‌ی اخلاقی مؤمنین واقعی

«مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبِی أَیُّوبَ عَنْ أَبِی عُبَیْدَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِنَّمَا الْمُؤْمِنُ الَّذِی إِذَا رَضِیَ لَمْ یُدْخِلْهُ رِضَاهُ فِی إِثْمٍ وَ لَا بَاطِلٍ‏ وَ إِذَا سَخِطَ لَمْ یُخْرِجْهُ سَخَطُهُ مِنْ قَوْلِ الْحَقِّ وَ الَّذِی إِذَا قَدَرَ لَمْ تُخْرِجْهُ قُدْرَتُهُ إِلَى التَّعَدِّی إِلَى مَا لَیْسَ لَهُ بِحَقٍ‏.[۱]

امام باقر علیه السّلام فرمود: همانا مؤمن کسى است که چون راضى و خرسند باشد، رضایتش او را به گناه و باطلى وارد نکند و چون ناراضى شود از سخن حق خارجش نکند، و کسى است که چون قدرت یابد، قدرتش او را به آنچه حق ندارد نکشاند.»

مقدمه:

در این نوشتار سعی داریم با استفاده از یکی از روایات ارزشمند امام محمدباقر علیه السلام به سه مؤلفه ارزشمند انسان‌های مؤمن اشاره کنیم هدف از شرح این حدیث ارزشمند در واقع واقف شدن و معرفت پیدا کردن به شاخصه‌های ارزشمند مؤمنین واقعی می‌باشد.



از مدینه تا خراسان شتربان امام بود.

مردی از روستاهای اصفهان. سنی مذهب. به خراسان که رسیدند امام کرایه شان را داد.

رو کرد به امام و عرضه داشت :

"پسرپیامبر ! دست خطی بدهید برا ی تبرک با خودم ببرم اصفهان ."

امام برایش نوشتند:

"دوست آل محمد باش ،هر چند خطاکار باشی.

دوستان و شیعیان ما را دوست بدار هر چند آنها هم خطا کار باشند."


آخرالزمان و شباهت زنان به مردان


از جمله علائمی که درباره آخرالزمان در روایات به ما رسیده است، شباهت زنان به مردان و شباهت مردان به زنان است، که امیرالمومنین(علیه السلام) در روایتی مفصل به این مطلب اشاره کرده اند.[۱] یکی از موارد شباهت زنان به مردان، شبیه کردن مدل موی زنان به مردان است، که در در روایات درباره نهی از این شباهت، توصیه هایی وارد شده که به ذکر نمونه ای بسنده می کنم. امام باقر (علیه السلام) می فرماید: جایز نیست برای زن که شبیه به مردان شود، زیرا رسول الله زنانی که خود را شبیه به مرد و مردانی را که خود را شبیه به زن می کنند را لعن کرده است.[۲]
همانطور که در مطلب قبل درباره شباهت مردان به زنان اشاره کردم، حال اگر این مورد درباره زنان بوجود آید، با توجه به روایات موجود، این شباهت چه حکمی دارد.
طبق نظر حضرت آیت الله خامنه ای، اگر این کوتاه کردن موی زنان و پوشین لباس مردها، به قصد شباهت به مردان باشد جایز نیست و بدون قصد شباهت به مردان اشکال ندارد.[۳]

---------------------------------------------------

پی نوشت:

۱- شیخ حر عاملی، جهاد النفس وسائل الشیعة / ترجمه صحت، ص:  ۲۳۶ و مهدى موعود ( ترجمه جلد ۵۱ بحار الأنوار)، متن، ص: ۹۶۳
«ابن عباس گوید: پیغمبر خدا (ص) در آخرین حج خود فرمود: ...و مردان به زنان شباهت‏ پیدا کنند و زنان به مردان شبیه شوند، زنان بر مرکبها سوار شوند، پس لعنت خدا بر این گروه از امت من باد، ...».

۲- مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل- ج‏۳، ص: ۲۴۶- محمد تقی نوری «الصَّدُوقُ فِی الْخِصَالِ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ الْقَطَّانِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ السُّکَّرِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدِ بْنِ زَکَرِیَّا الْبَصْرِیِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَارَةَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَابِرِ بْنِ یَزِیدَ الْجُعْفِیِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ الْبَاقِرَ ع یَقُولُ: لَا یَجُوزُ لِلْمَرْأَةِ أَنْ تَتَشَبَّهَ بِالرِّجَالِ لِأَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص لَعَنَ الْمُتَشَبِّهِینَ مِنَ الرِّجَالِ بِالنِّسَاءِ وَ لَعَنَ الْمُتَشَبِّهَاتِ مِنَ النِّسَاءِ بِالرِّجَال‏»

۳-برگرفته از سایت آیت الله خامنه ای/استفتاات جدید/احکام پوشش/مسائل متفرقه