حکمت صلوات :
صلوات : از جانب خداوند رحمت است
و از سوی فرشتگان پاک کردن گناهان
و از طرف مردم دعا است.
پس از پایان جنگ (۱۹۱۸ میلادی) درباره لوح مذکور به تحقیق و بررسی پرداختند و کمیته ای تشکیل دادند که اساتید شناخت زبان های باستانی بریتانیا، آمریکا، فرانسه، آلمان و سایر کشورهای اروپایی، عضو آن کمیته بودند.
پس از چند ماه بررسی و تحقیق در سوم ژانویه ۱۹۲۰ میلادی یعنی ۶سال بعد ازکشف این کتیبه باستانی وارزشمند معلوم شد که این لوح مقدسی است به نام “لوح سلیمانی” و سخنانی از حضرت سلیمان را در بر دارد که به الفاظ عبرانی قدیم، نگارش یافته است که ترجمه آن به این شرح است :
الله
احمد ایلی
باهتول
حاسن حاسین
یاه احمد! مقذا = ای احمد! به فریادم رس
یا ایلی! انصطاه = یا علی! مرا مددی فرمای
یاه باهتول! اکاشئی = ای بتول! نظر مرحمت فرمای
یاه حاسن! اضو مظع = ای حسن! کرم فرمای
یاه حاسین! بارفو = یا حسین! خوشی بخش
امو سلیمان صوه عئخب زالهلاد اقتا = این سلیمان اکنون به این پنج بزرگوار استغاثه می کند
بذات الله کم ایلی = و علی قدره الله است
پس ازاین کشف بزرگ کمیته تصمیم می گیرد برای نمایش این لوح مقدس آن را برای تماشای عموم به موزه پادشاهی انگلیس انتقال و درمعرض دید مردم قرار گیرد،اما نامه ای محرمانه موجب میشود تا این امر سالها به تاخیر بیافتد.
این مخفی کاری زمانی وقوع می یابدکه این خبر به اسقف اعظم انگلستان (lord bishop ) رسیدو او فرمان محرمانه ای به کمیته نوشت که خلاصه آن به این شرح است:
” اگر این لوح در موزه گذاشته شود و در دید مردم قرار گیرد، اساس مسیحیت متزلزل خواهد شد و سرانجام خود مسیحیان، جنازه مسیحیت را بر دوش بلند نموده ، در قبر فراموشی دفن خواهند کرد. لذا بهتر آن است که لوح مذکور در رازخانه کلیسای انگلستان گذارده شود و جز اسقف و اهل سرّ، کسی آن را نبیند.”
تنهایی عمیق ترین لحظات زندگی یک انسان است
خدایا این خانه کوچک را بر من مبارک گردان ...
بخشی از
دست نوشته ای به جا مانده از شهید علم الهدی :
"من در سنگر هستم .. این خانه ی کوچک این سنگر این گودی در دل
زمین این گونی
های بر هم تکیه داده شده پر از حرف است فریاد است غوغاست ...
تنهایی عمیق ترین لحظات زندگی یک انسان است خدایا این خانه کوچک را بر من مبارک گردان ..
خدایا اگر
من در دل سنگرم تو در دل من و در دل سنگر هر دو حضور داری
لحظات چگونه می گذرد
عبور زمان مانند عبور آب بحری از جلوی چشمان کاملا ملموس است.
اما زندگی در این خانه کوچک که یک قلب پر طپش است یک دل
خاکی است در زمین خدا در
متن پاکی نمی تواند تکرار پذیر باشد آری ...تنهایی موهبتی
است الهی در تنهایی از تنهایی
بدر می آییم در تنهایی به خدا می رسیم ... و در سنگر تنها هستم ...
خاطـــــره ای از شهید علم الهـــدی :
نیمه های شب بود که نهج البلاغه میخواند. من نگاه
کردم به ایشان، دیدم
چهره اش برافروخته شده و دارد اشک میریزد. من با زیر چشم،
شماره صفحه
نهج البلاغه را نگاه کردم و به ذهن سپردم پس از مدتی، سید حسین نهج
البلاغه
را بست و برای استراحت به بیرون رفت. من صفحه نهج البلاغه را باز کردم،
دیدم همان خطبه ای است که حضرت علی (ع) در فراق یاران باوفایش ناله میکند
و مبفرماید :أین َ عمار؟ أین َ ذوالشهادتین؟ کجاست عمار؟ ...
وَ چقدر سَخت است که این عزیزترین عید را بدون آن عزیزترین غایب از نظر بگذرانیم
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِک اَلفَرَج
آیا راهى به سوى تو هست که ملاقات شوى؟...
اگر تلف شدن من در رسیدن به تو باشد، در آن شتاب کن فداى تو شوم.
و به هرچه بخواهى در راه عشق خودت مرا آزمایش کن که آنچه را که رضاى تو در آن است انتخاب مىکنم.
قسم به جمال خودت که از او پوشیدهاى و جلال خودت که او را سرگردان ساختهاى و در کوى تو عذاب را شربت گوارا مى داند.
دل من آب شد پس به او اجازه بده که تو را آرزو کند، در این قلب نیم رمقى براى امید و تمناى تو هست.
بنابراین درخواست برقرارى دولت کریمه حضرت مهدى ارواحنا له الفداء بهترین پاداش و عیدى است که مىتوان در روز عید فطر از خداوند متعال آن را درخواست نمود.
سیدبن طاووس در ضمن اعمال روز عید از امام باقرعلیه السلام نقل مىکند: هنگامى که از منزل خارج شده و به سوى نماز عید مىروى دعاى اللّهم من تهیّأ را مىخوانى و هنگامى که به نام مبارک حضرت صاحب الزمان ارواحنا له الفداء رسیدى با آرزوى تحقق وعده الهى و استقرار حکومت عدل مهدوى ارواحنا له الفداء مىگویى: «اللّهم افتح لنا فتحاً یسیراً و انصره نصراً عزیزاً...اللّهم انّا نرغب الیک فى دولةٍ کریمةٍ تعزّ بها الاسلام و اهله و تذّلّ بها النّفاق و اهله...؛»
خداوندا براى ما فتح آسان
عنایت فرما و آن حضرت را با نصرتى عزتبخش یارى نما،
پروردگارا! ما خواهان ایجاد
دولت کریمهاى هستیم که با آن به اسلام و مسلمانان عزت بخشیده
و جبهه نفاق و اهلش را به خاک مذلّت بنشانى. (اقبال الاعمال، ج 1، ص 476.)
عید است و دلم خانه ویرانه، بیا
این خانه تکانـــدیم ز بیگانه، بیا
یک مـــــاه تمـــام میهمانت بودیم
یک روز به مهمانی این خانه بیا
عید
بر شما مبارک
صدای قدم های ماهِ خوبی ها، دل ِ خاکیام را آگاه ساخته است
که لحظهی وداع نزدیک است.
لحظهی وداع با ماه مهدی، با شعبان، و من در آخرین ثانیه این ماه
به مناجات شعبانیه نشستهام "و اسمَع دُعائی اِذا دَعَوتُک
پس از آن "و اسمَع نِدائی اِذا دَعَوتُک من. "ذلک العشقِ" من، "لاریب فیه"،
ای خدای عاشقیام . من در آغوش مُهر دلدادگیام.
و باران روزهداریام "انتَ ربُّ العظیم
صبح دلدادگیام را با آهنگ دل نواز "الّلهم اِنی اَسئَلُک مِن بَهائِک
مأمن من تو هستی ای خدای دیدگانم و من، زیر چتر پروردگاریت،
از باران غم، که در این زندان، بر سر و رویم میبارد ایمن شوم .
من، روزه دار عاشقیام.
تشنهی دیدار توأم. نگاهم کن تا سیراب شوم.
نگاهم را پذیرا باش که هر چه سفیر تو، قرآن را مینگرم سیر نمی شوم.
عطر آش نذری همسایه و صدای ربّنای استاد، تمنای دلم را آشکارتر
ساخته است تا من عاشقانهتر به ختم شمیم عاشقیام بپردازم
و آل عمراندلم را در عدد سی فریاد کنم.
"ربّنا لا تُزِغ قُلوبَنا بَعدَ اِذ هَدَیتَنا و هَب لَنا مِن لَدُنکَ رَحمَة اِنَّکَ انتَ الوهّاب
ای خدای آسمانیِ دلِ خاکی ام"رُدَّ کُلَّ غَریب
منی که دَم عاشقیات، گِل وجودم را بیدار ساخت،
با نسیم نوازشتدوباره بیدارم ساز؛
ای کسی که "عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیر"ی .
بار الها، ببخشا که من ِ خاکی، آلودهی دنیا گشتهام.
ای خدای شَهر ِ رمضان که "اَنزَلتَ فیه" کتاب جاویدان را،
"اِغفرلی تِلکَ الُذنوب العِظام" راکه کسی جز معبود دلم نمیبخشاید "یا علّام" .
فرشتگان بارگاهت در این قدر آسمانی، زمین را به قدر آوردهاند
تا قدر دلتنگیام را به مهدیات بگویند و مهدی بداند که من، من ِ منتظِر،
از انتظار خسته نمیشوم تا بیاید ... العَجَل العَجَل العَجَلَ
و من ضجّه میزنم "یا مُفیَّ العَهد
من ِ بارانی با آمدنش عافیت مییابم، بگو بیاید."اِنّا اَنزَلناه ُ فی لَیلَة القدر"
قرآن در حضور ستارگان آسمانی میدرخشد و من، دلم برای حضور مهدی میتپد.
"و ما اَدراک ما لَیلَةُ القدر" و کسی انتظارم را درک نمیکند
"لَیلَةُ القدرِ خیرٌ مِن اَلفِ شَهر" هزار ماه کم است بگو هزار سال
"تَنَزَّلُ الملئِکةُ و الرّوح"، تا درد انتظارِ مرا، به سویت آورند؟
من منتظرم! بگو بیاید.
"سلامٌ هیَ حتّی مَطلَع الفَجر" تا وقتی تو بیایی همه شب،
شب ِ قدر من است و من تا صبح میگریم، تا صبح ناله می کنم، تا صبح
می خوانم سرود ِ زندگی بخش را: "اللّهم کُن لِوَلیّک َالحجَّةِ ابنِ الحَسَن".
روزهدار، سالگرد عاشقیت، سالگرد روزهداریت مبارک باد!!!