نــــــــــور

اَللّـــــــــهُ نــُـــورُ السَّــــمواتِ وَ الأَرضِ

نــــــــــور

اَللّـــــــــهُ نــُـــورُ السَّــــمواتِ وَ الأَرضِ

مشخصات بلاگ
نــــــــــور

" سَلامٌ عَلَی إل یاسِین "

منتظر مأیوس نیست. منتظر از درد هجر میسوزد

اما بشوق وصال سر زنده و امیدوار است .

انتظار یعنی امید به فردا

فردای وصال ...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۵۰۵ مطلب با موضوع «گفتار دینی» ثبت شده است

برای خدا یا برای دنیا؟!

در میان بنی اسرائیل عابدی بود. وی را گفتند:« فلان جا درختی است و قومی آن را می پرستند» عابد خشمگین شد، برخاست و تبر بر دوش نهاد تا آن درخت را برکند. ابلیس به صورت پیری ظاهر الصلاح، بر مسیر او مجسم شد، و گفت:« ای عابد، برگرد و به عبادت خود مشغول باش!» عابد گفت:« نه، بریدن درخت اولویت دارد» مشاجره بالا گرفت و درگیر شدند.

عابد بر ابلیس غالب آمد و وی را بر زمین کوفت و بر سینه اش نشست. ابلیس در این میان گفت:

«دست بدار تا سخنی بگویم، تو که پیامبر نیستی و خدا بر این کار تو را مامور ننموده است، به خانه برگرد، تا هر روز دو دینار زیر بالش تو نهم؛ با یکی معاش کن و دیگری را انفاق نما و این بهتر و صوابتر از کندن آن درخت است»؛ عابد با خود گفت :« راست می گوید، یکی از آن به صدقه دهم و آن دیگر هم به معاش صرف کنم» و برگشت.

بامداد دیگر روز، دو دینار دید و بر گرفت. روز دوم دو دینار دید و برگرفت. روز سوم هیچ نبود. خشمگین شد و تبر برگرفت. باز در همان نقطه، ابلیس پیش آمد و گفت:«کجا؟» عابد گفت:«تا آن درخت برکنم»؛ گفت«دروغ است، به خدا هرگز نتوانی کند» در جنگ آمدند. ابلیس عابد را بیفکند چون گنجشکی در دست! عابد گفت: « دست بدار تا برگردم. اما بگو چرا بار اول بر تو پیروز آمدم و اینک، در چنگ تو حقیر شدم؟»

ابلیس گفت:« آن وقت تو برای خدا خشمگین بودی و خدا مرا مسخر تو کرد، که هرکس کار برای خدا کند، مرا بر او غلبه نباشد؛ ولی این بار برای دنیا و دینار خشمگین شدی، پس مغلوب من گشتی»


پس از انتشار این پیامک، یکی از مسئولان و متولیان آستان مقدس حضرت رقیه (س) با سایت شیعه‌آنلاین تماس گرفته و ضمن تکذیب مضمون پیامک اخیر، پشت پرده و علت انتشار این‌گونه پیامک‌ها را عنوان کرده است.

پشت‌پرده‌شایعه محاصره‌ حرم‌حضرت‌ رقیه



به گزارش جهان به نقل از مشرق، از ساعاتی پیش شایعه ای در شبکه پیامکی کشور دست به دست می شود که حاکی از محاصره حرم حضرت رقیه(س) به دست وهابیون است؛ شایعه ای که البته دروغی بیش نیست زیرا تروریست های سلفی و تکفیری، بیشتر در شهرهای دورافتاده و صدها کیلومتر دورتر از دمشق فعالیت های پراکنده دارند و دسترسی آنان به مرکز پایتخت در شرایط کنونی محال است.

حرم حضرت رقیه(س) بر خلاف منطقه زینبیه و حرم حضرت زینب(س) که تا حدودی در حومه شهر دمشق واقع است و برخی خطرات آن را تهدید می کند، دقیقاً در بازار منطقه قدیمی مرکز شهر و نزدیک مسجد جامع اموی قرار دارد که امن ترین نقطه سوریه به شمار می آید که در کنترل کامل ارتش و نیروهای امنیتی سوریه و گردان حضرت اباالفضل العباس(ع) قرار دارد.

اگرچه قرائت دعا و قرآن و نذر و نیاز برای رهایی اماکن مقدسه در کشور سوریه از خطر تعرض گروهک های تکفیری، عملی لازم و خداپسندانه است اما پیامک شایعه محاصره حرم حضرت رقیه(س) که با چاشنی نذر و قرائت برخی سوره های قرآن و ادعیه خاص همراه است، دروغی است که طی ساعات اخیر در شمارگان چند میلیونی در شبکه تلفن همراه کشور دست به دست می شود و منبع تولید این شایعه هم مشخص نیست.

این در حالی است که هیچ رسانه و منبع موثقی تا کنون چنین خبری مخابره نکرده و طبق اطلاعات دریافتی خبرنگار مشرق، هیچ گونه خطری، حرم مطهر حضرت رقیه (س) را تهدید نمی کند و این آستان مقدس در امنیت کامل قرار دارد.

پشت پرده پیامک درباره حرم حضرت رقیه (س)

به گزارش جهان، پس از انتشار این پیامک، یکی از مسئولان و متولیان آستان مقدس حضرت رقیه (س) با سایت شیعه‌آنلاین تماس گرفته و ضمن تکذیب مضمون پیامک اخیر، پشت پرده و علت انتشار این‌گونه پیامک‌ها را عنوان کرده است.

وی در این‌باره گفته است: هر از چند گاهی یک بار پیامکی با مضمون تهدید و یا به خطر افتادن حرم حضرت رقیه (س) در میان مردم به طور گسترده منتشر می شود. تا به حال منبع اصلی ساخت و انتشار این پیامک‌ها مشخص نشده اما به نظر می‌رسد وهابیون دست به چنین اقدامی می‌زنند.

وی در مورد علت ساخت و انتشار این پیامک‌ها نیز اظهار کرده است: حرم حضرت رقیه (س) تنها حرم مطهری است که در خارج از خاک جمهوری اسلامی ایران به طور کامل توسط گروهی ایرانی اداره می‌شود و در واقع ایرانیان متولی آن هستند و دست‌اندرکاران آستان مقدس به شمار می‌روند.

این عضو آستان مقدس حرم حضرت رقیه (س) در ادامه افزوده است: بدون شک وهابیون از اداره شدن آستان مقدس حرم حضرت رقیه (س) توسط ایرانیان ناراحت و ناراضی هستند و مایلند که مدیریت این مکان از دست ایرانیان خارج شود. از همین رو هر از چند گاهی چنین پیامک‌هایی را ساخته و به طور گسترده منتشر می‌کنند تا به افکار عمومی القاء کنند که به خطر افتادن حرم حضرت رقیه (س) به خاطر ضعف در مدیریت است؛ لذا باید دست‌اندرکاران و متولیان آن تغییر یابند.

وی در پایان خاطرنشان کرده است: به رغم وضعیت نسبتا نامناسب امنیت در دمشق اما زائران و عاشقان اهل بیت عصمت و طهارت (ع) و دلباختگان این بانوی سه ساله همچنان به زیارت حرم حضرت رقیه (س) می‌روند و آستان مقدس هم مانند گذشته و به طور طبیعی برنامه‌های فرهنگی خود را دنبال و برگزار می‌کند که این مساله، خشم وهابیون را برانگیخته است.


منبع خبر : http://www.jahannews.com/vdcaimnu649na61.k5k4.html


این پیام ها گاهی به نام ایت الله سیستانی ارسال میشن و از زبان ایشان عملی را واجب اعلام میکنند

توضیح دفتر معظم له در باره نسبت دادن مطالب به معظم له


stmnts,4.png



ادرس سایت آیت الله سیستانی


http://www.sistani.org/index.php?lang=far

از کار برکنار شدم چون ...



چند روز بعد به همراه تعدادی از فرماندهان و همرزمانم جهت پاره ای از گزارش های منطقة غرب به تهران رفتم . من همیشه در این گونه جلسات با تعدادی از فرماندهان منطقه و به خصوص بچه های سپاه شرکت می کردم . آن روز شهید محمد بروجردی ، شهید ناصرکاظمی و چند نفر دیگر هم در جلسه شرکت کرده بودند . مشاوران بنی صدر (رییس جمهور وقت) شروع به بدگویی دربارة قرارگاه عملیاتی غرب کردند . گزارش همة آن ها سر تا پا دروغ بود . با حرف های دروغی که می زدند ، کنترل از دست ما خارج می شد . بنی صدر به گفته های مشاورانش خیلی اهمیت می داد . متأسفانه به حرف بچه های سپاه هم گوش نمی کرد و بی اعتنا بود . دلم از جلسه خون شده بود . حرف های مشاوران بنی صدر بد جوری ناراحتم کرده بود . آنان را آن قدر پست می دانستم که نمی توانستم در برابرشان دفاعی کنم . از همان جا بود که همة امیدم از بنی صدر (به عنوان رییس جمهوری) قطع شد . آن روز در آنجا جمله ای گفتم که بعد ها میان مسئولان مملکتی دهان به دهان گشت و معروف شد . اول دعای امام زمان (عج) را خواندم . سپس گفتم :
آقای رییس جمهور ! خیلی عذر می خواهم که این صحبت را میکنم . در جلسه ای به این مهمی که برای حفظ امنیت نظام جمهوری اسلامی تشکیل شده است ، یک بسم الله و یک آیة قرآن خوانده نشد . من آنقدر این جلسه را ناپاک و آلوده می بینم که احساس می کنم وجود خودم نیز از این جلسه آلوده می شود . چاره ای ندارم جز اینکه یک راست از این جا به قم بروم و با زیارت آنجا احساس کنم که تزکیه و پاک شده ام . همة اینها بهانه بود تا فرمانده ی منطقة غرب را از من بگیرند و درست در شب بیست و نهم شهریور 1359 ( یک شب قبل از آغاز رسمی جنگ ایران از طرف بعث عراق ) به دستور آقای بنی صدر من از سمت خود ، برکنار شدم .

بزرگی میگفت :

آدم همانطور که صورت ظاهری داره صورت باطنی هم داره .

صورت باطنی هم مثل صورت ظاهری زشت و زیبا داره .

بعضی ها صورت باطنی شون شکل گرگه چون خیلی حرص میزنند

بعضی ها خوک هستند اونایی که خیلی هوسرانند

بعضی ها میمون هستند چون همیشه فقط نقش بازی میکنند

بعضی ها پلنگ هستند . اونایی که درنده و بی رحم هستند

اما عده ای فرشته اند. اونایی که پاک و مهربونند .


روز قیامت هم آدما با همین قیافه باطنی


محشور میشن نه با قیافه ظاهری .


پس بیایم فرشته باشیم .


پاک و مهربان و باصداقت ...



عناصر وهابی گروهک تروریستی موسوم به "ارتش آزاد سوریه" در شنیع ترین اقدام هتاکانه خود از بدو آغاز فعالیت های فرقه ای در کشور سوریه که با هدف دامن زدن به آتش تفرقه بین مسلمانان انجام گرفته است، با حمله به مرقد مطهر "حُجر بن عدی" (رحمة الله علیه) و تخریب ضریح و نبش قبر آن صحابی جلیل القدر، پیکر تازه و آغشته به خون او را بیرون کشیده و با خود به سرقت بردند.


گزارش مشرق حاکی است یگان موسوم به "هماهنگی منطقه عدرا البلد در حومه دمشق" وابسته به ارتش آزاد سوریه، با انتشار این خبر در صفحه فیسبوک خود و انتشار تصاویر این هتک حرمت بی سابقه، اعلام کرد: «این بارگاه "حجر بن عدی الکندی" یکی از قبور معروف نزد شیعیان در "عدرا البلد" در غوطه واقع در حومه دمشق است که قهرمانان ارتش آزاد سوریه، آن را نبش کرده و جنازه را به مکان ناشناخته دیگری منتقل کرده و دوباره دفن کردند تا دیگر این مکان، مرکزی برای شرک ورزیدن به خدا نشود.»
 
 
 
بر اساس این گزارش، این اقدام شنیع، ساعاتی پیش از سخنرانی اخیر دبیرکل حزب الله لبنان درباره هشدار به گروهک های وهابی فعال در سوریه انجام شده است.
ادامه مطلب را ببینید
بقیة الله ! آجرک الله

امروز در ســــــــوریه

تخریب مرقد منور صحابی وفادار رسول الله (ص)

و یار وفادار امیر المؤمنین علی (ع)

توسط نوادگــــان خبیث خوارج و اصحاب جهل

و عنــــاد و نفاق شجره خبیثه وهابیت ،

مظاهر اسلام آمریکــــایی




و اما افتخاری دیگر برای شیعیان علی (ع) :

جنازه حجر بن عدی هنوز تازه بود و توسط اشرار ربوده شد .

آیا این نشانه حقانیت مکتب نـــورانی اهل بیــــــت (ع)

نیست ؟؟؟





روزی استاد را در مسجد کوفه در محراب امیرالمومنین (علیه السلام) دیدم

که در سجده است؛ گوش فرا دادم،

شنیدم چیزى مى‏فرماید که برایم مفهوم نیست

بعد از مناجات از او پرسیدم: آقا، در سجده چه مى‏فرمودید؟

فرمود: خداوند به تازگى فرزندى به ما عطا کرده،

اسم وى را حسن گذاشته‏ایم،

اختیار وى آن است که ما اختیار کنیم. غذا مى‏دهیم، مى‏خورد،

او را مى‏خوابانیم، مى‏خوابد و هکذا،

من از خدا مى‏خواستم که خداوند مرا مثل حسن نماید.


"احوالات آیت الله پهلوانی تهرانی به نقل از شاگردشان آقای بروجردی"

مردی ثروتمند وجود داشت که همیشه پر از اضطراب و دلواپسی بود. با اینکه از همه ثروتهای دنیا بهره مند بود، هیچ گاه شاد نبود. او خدمتکاری داشت که ایمان درونش موج می زد. روزی خدمتکار وقتی دید مرد تا حد مرگ نگران است به او گفت:
" ارباب، آیا حقیقت دارد که خداوند پیش از بدنیا آمدن شما ، جهان را اداره می کرد؟ "
او پاسخ داد: "بله"
 خدمتکار پرسید: ....
"آیا درست است که خداوند پس از آنکه شما دنیا را ترک کردید آن را همچنان اداره می کند؟"
ارباب دوباره پاسخ داد: "بله"
خدمتکار گفت:
"پس چطور است به خدا اجازه بدهید وقتی هم که شما در این دنیا هستید او آن را ادره کند ... "


به او اعتماد کن ، وقتی تردیدهای تیره به تو هجوم می آورند
به او اعتماد کن ، وقتی که نیرویت کم است
به او اعتماد کن ، زیرا وقتی به سادگی به او اعتماد کنی
اعتمادت بزرگترین سرمایه توست ...

اعتماد به خدا    www.ma3ta.com

عارف وارسته مرحوم آیت الله کوهستانی (قدس سره) :

من حرف بیهوده زدن را کمتر از غذای حرام نمی دانم .

این جمله بر سر در مدرسه علمیه کوهستان،واقع در روستای

کوهستان از توابع بهشهر ، نصب شده است.

                                                               منبع : بر قله پارسایی.ص 423

نماز اول وقت بخوان

حجة الاسلام و المسلمین حاج آقا هاشمى نژاد فرمودند: یک پیرمرد مسنّى ماه مبارک رمضان به مسجد لاله زار مى آمد خیلى آدم موفقى بود همیشه قبل از اذان توى مسجد بود.
به او گفتم حاج آقا شما خیلى موفق هستید من هر روز که مسجد مى آیم مى بینم شما زودتر از ما آمده اید جا بگیرید. گفت: نه آقا من هر چه دارم از نماز اول وقت دارم بعد گفت: من در نوجوانى به مشهد رفتم مرحوم (حاج شیخ حسنعلى)  باغچه اى در نخودک داشت به آنجا رفتم و ایشان را پیدا کردم و به ایشان گفتم: من سه حاجت مهم دارم دلم مى خواهد هر سه تا را خدا توى جوانى به من بدهد. یک چیزى یادم بدهید. فرمودند: چى مى خواهى؟ گفتم: یکى دلم مى خواهد در جوانى به حج مشرف شوم چون حج در جوانى یک لذت دیگرى دارد.فرمودند: نماز اول وقت به جماعت بخوان .
گفتم: دومین حاجتم این است که دلم مى خواهد یک همسر خوب خدا به من عنایت کند.فرمودند: نماز اول وقت به جماعت بخوان. سوم اینکه خدا یک کسب آبرومندى به من عنایت فرماید. فرمودند: نماز اول وقت به جماعت بخوان.
این عملى را که ایشان فرمودند من شروع کردم و توى فاصله سه سال هم به حج مشرف شدم هم زن مؤ منه و صالحه خدا به من داد و هم کسب با آبرو به من عنایت کرد.

                   منبع: داستانهایی از مردان خدا - میر خلف زاده