به نماز اهمیت بدهیم
نماز یکی از فریضههای مهم و اصلی اسلام است که به عنوان دومین رکن اسلام قرار گرفته است و پل ارتباطی بین خدا و بندهاش است.
در نماز، سفره بنده دلش را برای راز و نیاز با خدایش باز میکند و شروع به حرف زدن، ستایش کردن و درخواست از خداوند میکند و نهایت بندگیاش را برای خداوند به مرحله ظهور میگذارد.
در این بین نماز میتواند پل ارتباطی قویتری باشد وتمام ثوابش را در بر داشته باشد، به شرطی که صحیح و در اول وقت برگذار شود.
اگر چه حقیقت نماز همچون سایر امور، در باطن و روح او نهفته شده است ، اما هرگاه آن حقیقت بخواهد در عالم خارج تحقق یابد، قطعاً باید در صورت و قالب خاص باشد در غیر این صورت نماز نبوده، بلکه پدیده دیگری است.
پس حقیقت نماز اعم از صورت ظاهری و معنای باطنی است و تمسک به هر یک از این دو بدون دیگری نماز نیست، در نتیجه هم کسانیکه به ظاهر آن تشبث جسته و از روح آن بیخبرند از حقیقت نماز غافلند و هم آنانکه نماز نمیخوانند و ادعا دارند که ما به معنا و حقیقت آن رسیدهایم معرفتی از نماز ندارند، چون نماز در هر دو صورت فاقد حقیقت است.
(۱)
از رسول اکرم (ص) روایت شده که نماز برای میّت درقبر به صورت شخص نورانی خوش سیما ظاهر میشود، انیس و مونس او در قبر میشود و آتشجهنم را از او دفع میکند
.
فرمود: « کسی که نمازهای پنجگانه را در موقع خود اقامه کند و رکوع و سجود نماز را کامل به جا آورد خدای عزّوجلّ پانزده خصلت به ا و عطا فرماید
:
۱٫ سه خصلت در دنیا: الف: عمر او را زیاد کند. ب: مال و اموال او را زیاد کند. ج: اولاد صالح او را زیاد کند
.
۲٫ سه خصلت در موقع مرگ: الف: از ترس او را ایمندارد. ب: از هول مرگ ایمن دارد. ج: او را داخل بهشت گرداند
.
۳٫ سه خصلت در قبر: الف: سۆال نکیر و منکر را براو آسان کند. ب: قبر او را وسیع گرداند. ج: دری از درهای بهشت به روی او گشوده شود
.
۴٫ سه خصلت در محشر: الف: صورت او مثل ماه، نورمیدهد. ب: نامه عملش را به دست راستش دهند. ج: حساب را بر او آسان میگرداند
.
۵٫ سه خصلت در موقع عبور از صراط: الف: خداوند از اوراضی میشود. ب: به او سلام میدهد. ج: نظر رحمت به او میفرماید.
(۲)
ابراهیم بن موسی القزّاز میگوید: امام رضا ـ علیه السلام ـ به عنوان
استقبال از بعضی از طالبین خارج شد، (و ما عدّهای از یاران با آن حضرت
بودیم) وقت نماز فرار رسید. قصری در آن حوالی بود. امام ـ علیه السلام ـ با
یاران به سوی آن رفتند و در کنار سنگ بزرگی فرود آمدند
.
راوی میگوید: « سپس امام (ع) به من فرمود اذان بگو. عرض کردم منتظر رسیدن؛ و ملحق شدن بعضی از یاران هستیم، که بیایند. حضرت فرمود: خدا تو را بیامرزد. نماز را از اوّل وقت بدون عذر تأخیر نیندازید، بر تو باد همیشه نماز را در اوّل وقت آن به جا آوری. راوی گفت: پس اذان گفتیم و نماز خواندیم.»
(۳)
اهمیت نماز اول وقت به حدی بوده است که علما شیعه بشدت نسبت به آن تاکید داشته و همواره به انجام نماز در وقت فضیلتش اهتمام داشته و نسبت به آن سفارش نموده اند
.
« حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی (قدس سره) به فرزندش وصیت کرد: سجادهای که هفتاد سال بر روی آن نماز شب بجا آوردهام، و تسبیحی از تربت امام حسین ـ علیه السلام ـ که با آن در سحرها به عدد دانههایش استغفار کردهام با من دفن شود.»
(۴)
فرزند امام (ره) در باره اهمیت دادن امام راحل (ره) به نماز اول وقت بیان می کند : روز اولی که شاه رفت، ما نوفل لوشاتو بودیم، نزدیک به سیصد الی چهارصد خبرنگار، اطراف منزل امام جمع بودند تختی گذاشتند و امام روی آن ایستادند. تمام دوربینها کار میکرد قرار بود هر چند نفر خبرنگار یک سئوال بکنند «مصاحبه شروع شد»
دو سه سۆال از امام شد و امام پاسخ فرمودند که صدای اذان ظهر شنیده شد. بلافاصله امام آنجا را ترک کردند و فرمودند: وقت فضیلت نماز ظهر میگذرد!! تمام حاضرین از اینکه امام بدون جهت صحنه را ترک کردند متعجب شدند کسی از امام خواهش کرد که چند دقیقهای صبر کنند تا حدّاقل چهار پنج سۆال دیگر بکنند، امام با عصبانیت فرمودند: به هیچ وجه نمیشود و رفتند.»
(۵)
حجه الاسلام انصاری نیز در خاطره زیبایی در این باره نقل می کنند:
« امام در روزهای آخر عمرشان میخواستند بخوابند به من فرمودند: اگر خوابیدم، اوّل وقت نماز صدایم بزن، گفتم: چشم. دیدم اوّل وقت شد و امام خوابیدهاند حیفم آمد صدایشان بزنم، عمل جرّاحی، سرم بدست، گفتم صدایشان نزنم بهتر است.
چند دقیقهای از اذان گذشت و امام چشمهایشان را باز کردند، گفتند: وقت شده، گفتم: بله. امام فرمودند: چرا صدایم نزدی؟ گفتم: ده دقیقه بیشتر از وقت نگذشته است. گفتند: مگر به شما نگفتم. امام سپس فرزندش را صدا زدند که «احمد بیا»
و فرمودند: ناراحتم، از اوّل عمرم تا حالا نمازم را اوّل وقت خواندهام چرا الآن که پایم لبگور است، ده دقیقه تأخیر افتد.»
(۶)
از آنچه بیان شد می توان نتیجه گرفت، نماز در مکتب انسان ساز اسلام از جایگاه ویژهای برخوردار است و این روح نماز و تعبد به خداست که هرگز نمیگذارد فرد در مقابل خلق خدا بیتفاوت بماند
.
پس در نماز دو اثر نهفته است، یکی اثر فردی که موجب نزدیکی او به خدایش میگردد و دیگر اثر اجتماعی است، که او را در جامعه فرد مسئول بار میآورد، و نکته اساسی این است که این آثار در صورتی متحقق می گردند، که ظاهر و باطن نماز در کنار هم مورد توجه قرار گرفته و نماز اول وقت که یکی از شرایط ظاهری نماز است مورد اهتمام جدی قرار گیرد
.
ای عقل دانی چرا بی نمازانوامانده اند از هزاران راز نیاز در نماز
چون مرید راه عشق نیستند در وقت نماز
یاران رمز عشق به پایان برده اند در وقت نماز
هر خا طر خوش از یاد نماز افتابی است شگفت ای یاران در وقت نماز