نــــــــــور

اَللّـــــــــهُ نــُـــورُ السَّــــمواتِ وَ الأَرضِ

نــــــــــور

اَللّـــــــــهُ نــُـــورُ السَّــــمواتِ وَ الأَرضِ

مشخصات بلاگ
نــــــــــور

" سَلامٌ عَلَی إل یاسِین "

منتظر مأیوس نیست. منتظر از درد هجر میسوزد

اما بشوق وصال سر زنده و امیدوار است .

انتظار یعنی امید به فردا

فردای وصال ...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۲۴۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اخلاق» ثبت شده است

آیا می دانید که : روزه باعث سلامتی می شود ( صوموا تصحـــوا ) ؟

آیا می دانید که : اگر روزه برای سلامتی کسی ضرر داشته باشد ، روزه گرفتنش گناه و روزه اش باطل است ؟

آیا می دانید که : نفس روزه دار تسبح خدا و خوابش عبادت است ؟

آیا می دانید که : غیبت کردن ، روزه را باطل نمی کند اما آنرا فاسد و بی ارزش می کند ؟

آیا می دانید که : روزه دار باید قبل از شروع اذان صبح امساک کند ( دست بکشد ) و به محض شروع اذان مغرب می تواند افطار نماید ؟

آیا می دانید که : هدف اصلی از تشریع روزه ، کسب تقوی است نه رژیم غذایی ؟

آیا می دانید که : روزه دارای سه مرحله است ( روزۀ شکم روزۀ اعضا و جوارح روزۀ قلب ) ؟

آیا می دانید که : بالاترین و ارزشمندترین مرتبه روزه ، روزۀ قلب انسان است ؟

آیا می دانید که : روزه غیر از اسلام ، در ادیان قبلی هم واجب بوده است ؟

آیا می دانید که : با یک ماه روزه داری ، معدۀ انسان بکلی لایروبی و پاکسازی می شود ؟

آیا می دانید که : بهتر است در طول سال ، علاوه بر ماه رمضان ، در هفته دو روز ( دوشنبه و پنجشنبه ) و یا حداقل در ماه سه روز روزه بگیریم ؟

آیا می دانید که : هم دعای روزه دار مستجاب است و هم ملائکه خدا برایش دعا می کنند ؟

آیا می دانید که : ماه رمضان تنها ماهی است که در قرآن از آن به عظمت یاد شده است ( سوره  بقره – 185 ) ؟

آیا می دانید که : نزول دفعی قرآن در ماه مبارک رمضان بوده است ( سوره بقره – 185 ) ؟

آیا می دانید که :  تلاوت یک آیه قرآن در ماه رمضان ثواب ختم تمام قرآن را دارد ( خطبه شعبانیه ) ؟

آیا می دانید که :  نفس کشیدن در ماه رمضان تسبح خداست . یعنی به ازای هر نفس کشیدن ، یک " سبحان الله " در نامه عمل ما نوشته میشود ( خطبه شعبانیه ) ؟

آیا می دانید که :  خواب روزه دار عبادت است ( خطبه شعبانیه ) ؟

آیا می دانید که :  غیبت کردن ، روزۀ انسان را بی ارزش می کند ؟

آیا می دانید که :  شب قدر که بیشتر از هزار ماه ( تقریبا عمر یک انسان ) فضیلت دارد ، در ماه رمضان واقع شده است ( سورۀ بقره – 185 )

آیا می دانید که :  ماه رمضان ، ماه مهمـــانی خداست ( خطبۀ شعبانیه ) ؟

آیا می دانید که :  مناجات ابو حمزۀ ثمالی که یکی از گنجینه های عرفانی شیعه است ، در ماه رمضان خوانده می شود ؟

آیا می دانید که : هر روز ماه مبارک رمضان ، یک دعای کوتاه مخصوص به خود دارد ؟

آیا می دانید که :  اگر انسان عمدا و بدون دلیل موجه شرعی روزه نگیرد ، به ازای هر روز باید شصت روز روزه کفاره یا معادل آن را بگیرد ؟

آیا می دانید که :  اگر روزه دار چیزی را به دروغ ( حتی شوخی ) به خدا ، پیامبر و معصومین ( ع) نسبت بدهد ، روزه اش باطل می شود و علاوه بر آن کفاره ی جمع دارد ؟

تذکر : بنابر این جا دارد مواظب پیامک های خود باشیم تا طنزهایی که خدا و معصومین را به طنز می گیرد ، حداقل در زمان روزه داری نخوانیم و به دیگران ارسال نکنیم .


                                               

در دنیای امروز عده‌ی زیادی دچار ضعف ایمان شده‌اند و خدا را در زندگی خود کمرنگ کرده‌اند، اما اسلام توصیه به توکل و قوت می‌کند، چرا که خداوند قادر و قهار است. حضرت علی می‌فرمایند: «اصل قوت و نیروی دل توکل بر خداست.


شاید بارها در محاوره‌ها شنیده باشید «توکل بر خدا!» توکل بر خدا؛ یعنی،کار خود را به خدا سپردن و البته برای رسیدن به هدف نیز تلاش کردن. اسلام انسان‌ها را به توکل و واگذار کردن امور به او سفارش کرده است.

 

 

در قرآن آمده است: «هر کس بر خدا توکل کند، خدا او را کفایت می‌کند.»(طلاق 65)

حضرت علی در تعریف توکل می‌فرمایند: «توکل عبارت است از این که: «آدمی به نیرو و توان خود تکیه نکند و از چنین حالتی بیزار باشد.» (میزان الحکمه ری‌شهری ج4ص3657)

یکی از صفات انسان‌های با ایمان توکل و سپردن امور بر خداوند است، اما باید توجه داشت که انسان باید اعتماد به نفس نیز داشته باشد و برای اهداف خود برنامه‌ریزی و سپس امور خود را به خدا واگذار کند؛ می‌فرماید: «اگر اهل ایمانید، فقط بر خدا توکل کنید.» (مائده 23) و یا در آیه‌ای دیگر می‌فرماید: «هر که بر خدا توکل کند، به راستی خدا عزیز و حکیم است.»

انسان مضطرب باید در تمامی موارد: ازدواج، یافتن شغل مناسب و یا همسر دلخواه و شایسته بر خدا توکل کند و اعتماد کردن به غیر از خدا را جز پشیمانی سودی ندارد. انسان‌هایی که توکل می‌کنند، بی‌نیاز می‌شوند، چرا که خداوند نیاز آن‌ها را رفع می‌کند.

« أَلَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ »: آیا خداوند برای بنده‌اش کافی نیست؟! (زمر 36)

 

ایمان و توکل

ایمان و توکل با یکدیگر رابطه‌ی مستقیم دارد؛ هر کس ایمان دارد، توکل هم دارد و انسان مؤمن معتقد است که خداوند خالق تمام پدیده‌هاست و او بهترین وکیل است. امام رضا علیه السلام می‌فرمایند: «ایمان بر 4 رکن استوار است: توکل بر خدا، رضا بر قضای الهی، تسلیم امر خدا بودن و واگذاری امور به خود.» و یا امام صادق علیه السلام می‌فرمایند: «هر کس 3 چیز به او داده شود سه چیز از وی دریغ نشود: هر که به او دعا عطا شود، اجابت هم داده می‌شود و هر کس به او شکر داده شود، کفایت هم داده می‌شود.» (میزان الحکمه ج4ح3656)

انسانی که بر خداوند توکل دارد، در برابر دشواری‌ها مقاوم‌تر است و بهتر دوام می‌آورد انسان امروز غرق در دنیای مشکلات است و اگر احساس وابستگی به نیروی قدرتمند را نداشته باشد، بدون تردید دچار مشکلات و بیماری‌های فراوانی می‌شود. حضرت علی در حدیثی می‌فرمایند: «کسی که بر خدا توکل کند، امور دشوار بر او آسان می‌شود و استقامت در امور برایش راحت می‌شوند

ستون‌های اصلی توکل

توکل دو رکن دارد: اول: نیرومندی یقین، دوم: قوت قلب.

حضرت علی علیه السلام می‌فرمایند: «توکل از نیرومندی قوت است.» (شرح فارسی غررالحکم و در الکلم ج1ص184)

متأسفانه، در دنیای امروز عده‌ی زیادی دچار ضعف ایمان شده‌اند و خدا را در زندگی خود کمرنگ کرده‌اند، اما اسلام توصیه به توکل و قوت می‌کند، چرا که خداوند قادر و قهار است. حضرت علی علیه السلام می‌فرمایند: «اصل قوت و نیروی دل توکل بر خداست.» (محمد خوانساری، شرح غررالحکم ج2ص488)

انسان برای رسیدن به سعادت و خوشبختی باید تمام امور خود را به خدا واگذار کند و البته از اسباب طبیعت و تلاش خود نیز یاری بگیرد.

 

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان نوشته‌اند: «حقیقت امر این است که نفوذ اراده‌ی آدمی و دستیابی او به مقصود در عالم ماده در گرو دو دسته از اسباب است: 1-اسباب طبیعی 2-اسباب روحی و انسان آنگاه که بخواهد در کار مهمی وارد شود و اسباب طبیعی مورد نیاز را فراهم سازد، چیزی میان او مقصودش جز اختلال اسباب روحی مانند ضعف و سستی اراده و ترس و اندوه سبکسری تمایلات سرکش و سفاهت و سوء ظن و غیر آن مایل و مانع نمی‌شود. این‌ها امور مهم عمومی است و هنگامی که بر خدا توکل کند، اراده‌ی او چنان نیرومند می‌گردد که هیچ سببی از اسباب روحی و ناسازگار نمی‌تواند بر آن غلبه نماید و این خود دستیابی به هدف و سعادت و خوشبختی است.» (محمد حسین طباطبایی المیزان ج4ص67)

 

نتایج توکل در زندگی بشر

توکل اثرات زیادی در زندگی بشر دارد که از جمله‌ی آن می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

کفایت الهی

هر کس به خداوند توکل کند، خداوند برایش کفایت‌کننده است و روزی و تأمین زندگی و آینده‌اش با خداست. پیامبر می‌فرمایند: «کسی که بر خدا توکل کند، خدا هزینه‌ی زندگی‌اش را کفایت می‌کند و او را از آنجا که گمان ندارد روزی می‌دهد.» (میزان الحکمه، ری شهری: ج4ح3661)

 

البته همان‌گونه که گفته شد توکل کردن همراه با تقواست و انسانی که حدود الهی را رعایت نمی‌کند و به مسائل شرعی و اخلاقی پایبند نیست، نمی‌تواند به یاری خداوند نیز امید داشته باشد.

در قرآن آمده است: «هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم می‌کند و او را از جایی که گمان نمی‌کند روزی می‌دهد و هر کس بر خدا توکل کند، امورش را کفایت می‌کند.» (طلاق 3و2)

پس باید انسان مؤمن نگران چیزی نباشد و ترس از آینده و حسرت گذشته را نداشته باشد، چرا که خداوند ضمانت امور او را بر عهده گرفته است.

امام رضا می‌فرمایند: «ایمان بر 4 رکن استوار است: توکل بر خدا، رضا بر قضای الهی، تسلیم امر خدا بودن و واگذاری امور به خود

 

عزّت و محبوبیت نزد خدا

انسانی که خداوند را وکیل خود می‌داند نزد خداوند بسیار عزیز و محترم است و خداوند او را دوست دارد در قرآن آمده است: «... هنگامی که تصمیم گرفتی، (قاطع باش) بر خداوند توکل کن، خداوند متوکلان را دوست دارد.» (آل عمران 159)

 

افزایش استقامت در برابر سختی‌ها

انسانی که بر خداوند توکل دارد، در برابر دشواری‌ها مقاوم‌تر است و بهتر دوام می‌آورد انسان امروز غرق در دنیای مشکلات است و اگر احساس وابستگی به نیروی قدرتمند را نداشته باشد، بدون تردید دچار مشکلات و بیماری‌های فراوانی می‌شود. حضرت علی علیه السلام در حدیثی می‌فرمایند: «کسی که بر خدا توکل کند، امور دشوار بر او آسان می‌شود و استقامت در امور برایش راحت می‌شوند.» (میزان الحکمه ری شهری ج4ص3659)

 

پیروزی بر دشمنان

بشر همواره دشمنان زیادی داشته است که در طول اعصار مختلف متفاوت بوده است: بیماری، فقر، گرسنگی و .... اما مهم‌ترین دشمن بشر هوای نفس اوست

انسان‌هایی که بر خدا توکل دارند، همیشه با تکیه بر این قدرت پیروزند. در سوره‌ی آل عمران آیه 160 آمده: «اگر خداوند شما را یاری کند، هیچ کس بر شما پیروز نخواهد شد و اگر دست از یاری شما بردارد، کیست که بعد از او شما را یاری کند و مؤمنان تنها باید بر خدا توکل کنند

 

غلبه بر شیطان

انسان متوکل بر شیطان و هواهای نفسانی غلبه دارد و می‌تواند نفس خود را آرام کند و برشیطان پیروز شود. شیطان دشمن قسم خورده‌ی انسان است و همیشه و در همه حال قصد فریب انسان را دارد. .... بر کسانی که ایمان دارند و بر پروردگارشان توکل می‌کنند، تسلطی ندارد. (عباس محدث قمی، سفینه البحار: ج2ص638)

 

برخورداری از بهترین وکیل

هر گاه در زندگی به مشکلی برمی‌خوریم و هیچ راهی برای گشایش آن پیدا نمی‌کنیم، به ‌خصوص در امور حقوقی احتیاج به وکیل و مشاوره داریم، خداوند بهترین وکیل و دلسوز ترین و حکیم‌ترین وکیل است که انسان را در مشکلات یاری می‌کند و بهترین راه را به او نشان می‌دهد و «هر کس بر خدا توکل کند، بداند که به‌راستی خداوند شکست ناپذیر حکیم است.» (انفال 49)


انسان متوکل بر شیطان و هواهای نفسانی غلبه دارد و می‌تواند نفس خود را آرام کند و برشیطان پیروز شود. شیطان دشمن قسم خورده‌ی انسان است و همیشه و در همه حال قصد فریب انسان را دارد. .... بر کسانی که ایمان دارند و بر پروردگارشان توکل می‌کنند، تسلطی ندارد

 

اما همانطور که در ابتدا گفته شد، توکل با تنبلی و سستی مغایرت دارد و انسان باید از نعمت عقل و درایت نیز بهره بجوید.


برای مثال عده‌ای به سراغ کار نمی‌روند و انتظار دارند کار به سراغ آن‌ها بیاید. چنین افرادی متوکل نیستند، بلکه ملعون اند.


در حدیثی آمده است: «کسی که بار زندگی خود را بر دوش مردم بگذارد، ملعون است.» (بحارالانوار ج74ص140)


اهل توکل خصوصیات و ویژگی خاصی دارند و آن ویژگی مجاهدت و تلاش است. انسان‌هایی که همه چیز را راحت می‌خواهند، نمی‌توانند انسان‌های توکل کننده‌ای باشند.


سوره‌ی مائده آیات 20 تا 24 می‌فرماید: «و یاد کن زمانی را که موسی به قوم خود گفت: قوم من، نعمت خدا را بر خود یاد کنید، آنگاه که در میان شما پیامبرانی قرار داد و شما را پادشاهی ساخت و آنچه را که به هیچ کس نداده بود به شما داد.»

 


 

«ای قوم من، به سرزمینی مقدس که خداوند برای شما مقدر داشته است درآیید و به عقب بازنگردید که زیانکار خواهید شد.»

 


 

گفتند: «ای موسی، در آنجا مردمی زورمندند و تا آنان از آنجا بیرون نروند، ما هرگز وارد آن نمی‌شویم، پس اگر از آنجا بیرون بروند، ما وارد خواهیم شد.»


دو مرد (زمره‌ی کسانی که از خدا) می‌ترسیدند و خدا به آن‌ها نعمت داده بود گفتند: از آن درد از برایشان بتازید و وارد شوید که اگر از آن در درآمدید پیروز می‌شوید و اگر مؤمنید بر خدا توکل کنید، پس از آن که موسی از مصر بیرون آمد از قوم خود خواست وارد سرزمین مقدس شوند، به آنان گفت: نعمت‌های بی‌مانند را که خدای متعال ارزانی داشت به یاد آورند و آنان را به 3 دسته تقسیم کرد:


1- از میان آنان پیامبران الهی چون ابراهیم، اسحاق، یعقوب، یوسف، موسی و هارون را برانگیخت.


2- آنان که از نعمت استقلال برخوردار کرد و از یوغ فراعنه و استبداد سیاسی و دینی آنان بیرون آورد و در فضای دل‌انگیز توحید که در زمان حضرت موسی از آن بهره‌امند بودند، قرار داد.


3- عنایات خود را شامل حال آنان کرد.

اما نصیحت اثری نکرد و آن‌ها سستی کردند. دو تن از میان پیروان آن حضرت که خدا ترس و اهل توکل بودند به ترغیب جهادگریزان پرداختند و از پیروزی سخن به میان آوردند و آنان را به توکل بر خدا فراخواندند، اما سخنان آنان هم در آن مردمان سست‌عنصر و فاقد ایمان راستین و توکل اثر نبخشید و با بی‌شرمی برای چندمین بار اعلام داشتند که تا آن قوم جبار در سرزمین مقدس حضور دارد، هرگز پا به آن سرزمین نخواهند گذاشت. «تو و خدایت بروید و با آنان بجنگید، ما همین جا می‌مانیم.» (محمد حسین طباطبایی، المیزان: ج5.صص300-292)

چیستی توکل(ادامه از ارکان توکل)

توکل چیست ؟

 

توکل به معنای اعتماد وقتی گفته می شود: توکلت علی الله به معنای این است که به خداوند در هر امری اطمینان و اعتماد می کنم. (المصباح ج ۱ و ۲ ص ۶۷۰ ذیل واژه وکل)


در آیات قرآن برای تأکید بر مسئله توکل به خدا در امور و اعتماد و تکیه زدن به او، از واژگان دیگری چون «تفویض» و «حسبی» نیز استفاده شده است، معنای آن این است که من کارهای خویش را به خدا واگذار می کنم و یا او در کارها مرا کفایت می کند و نیازی نیست که جز به قدرت و قوت او به کسی و چیز دیگری تکیه و اعتماد کنم و با این توکل و تفویض، خودم با اراده و پشتکار و همت خود کارهای خویش را پیش می برم. به این معنا که فاعل کار خود خواهم بود و از نیرو و قوتی که خداوند به من داده است بهره مند می شوم.

 

آثار اعتماد به نفس و توکل قرآنی و ویژگی متوکلان

اعتماد به نفس و توکل به معنا و مفهوم قرآنی برخلاف مفهوم غربی و اومانیستی آن آثار و برکات فراوانی دارد که می توان به آرامش روحی و روانی شخص اشاره کرد (آل عمران آیه ۱۷۲ و ۱۷۳).


از دیگر آثار آن می توان به افزایش انگیزه و حرکت و تحرک اشاره کرد؛ زیرا شخصی که خداوند خالق و پروردگار هستی را به عنوان تکیه گاه و پشتوانه خویش می بیند، بی هیچ ترسی از آینده و نرسیدن به مقصد و مقصود و اندوهی از گذشته گام برمی دارد و می داند که به هدف خواهد رسید و اگر به ظاهر به امری نرسید در حقیقت به چیز دیگری دست یافته که از مقصد و مقصود مهم تر است و آن ارتباط تنگاتنگ با خدا و تقرب و نزدیکی به اوست.


از این رو اشخاص متوکل، دارای اعتماد به نفس بیشتر برای اقدام و کار هستند و هرگز خسته نمی شوند و از راهی که می روند باز نمی گردند و کوتاه نمی آیند. (اعراف آیه ۸۸ و ۸۹ و یونس آیه ۸۴ و ۸۶)


بنابراین استقامت و پایداری در برابر مخالفت ها و سختی ها امری طبیعی در این دسته از انسان هاست. از صفات ایشان می توان به پایداری اشاره کرد به گونه ای که در برابر شکست ها کوتاه نمی آیند و هرگاه دچار شکستی شدند با گام های استوارتر حرکت خویش را از سر می گیرند. (آل عمران آیه ۱۲۱ و ۱۲۲ و ۱۷۲ و ۱۷۳)


آنان در کارهای خویش از امدادهای غیبی خداوند بهره مند می شوند و خداوند از جایی که امید و روزنه ای به آن نبود به ایشان یاری می رساند.(آل عمران آیه ۱۶۰ و مائده آیه ۱۱ و انفال آیه ۶۲ و ۶۴)انسان متوکل از فضل خدا و محبت او بهره مند می شود (آل عمران آیه ۱۵۹) و چون کارهایش مبتنی بر خلوص و اخلاص و وجه الهی است، رضایت و خشنودی خدا را نیز به دست می آورد (آل عمران آیه ۱۷۳ و ۱۷۴) و در هر حال، پیروزی از آن او خواهد بود، چه به ظاهر شکست بخورد و چه پیروز شود چون به رضای او عمل کرده است و لذا موفق و پیروز خواهد بود. (آل عمران آیه ۱۲۲ و ۱۲۳ و انفال آیه ۴۸ و ۴۹)


از دیگر آثار توکل و اعتماد به نفس اسلامی و قرآنی می توان به شجاعت و شهامت در برابر مخالفان و دشمنان (یونس آیه ۷۱ و ۸۳)، صبر در برابر شکست ها و اذیت و آزارها و مقاومت ها (ابراهیم آیه ۱۲ و نحل آیه ۴۱ و ۴۲)، سلامت روحی و روانی و جانی در دنیا و آخرت (آل عمران آیه ۱۷۳ و ۱۷۴) و برخورداری از روحیه بالا (آل عمران آیه ۱۲۲) اشاره کرد زیرا خداوند را کفیل خود می داند و همه امور خویش از ریز و درشت را به او تفویض و واگذار کرده است. (آل عمران آیه ۱۷۳) این گونه است که در پناه خداوند از مصونیت خاصی برخوردار می شود و هرگز آسیبی از سوی دشمان انسی و جنی به وی نمی رسد و از ضرر و زیان و آسیب های شیطان در امان و محفوظ می ماند. (حجر آیه ۶۵ و نحل آیه ۹۸ و ۹۹)


به هر حال اعتماد به نفس قرآنی هماهنگی و ارتباط تنگاتنگی با مسئله توکل و مقوله اعتماد به خدا و تکیه بر او دارد و نمی توان مسئله اعتماد به نفس را در اسلام و قرآن از توکل و اعتماد به خدا جدا دانست؛ زیرا باور به جداسازی چیزی جز کفر و شرک نیست.

بیمارستان از مجروحین پر شده بود...

حال یکی خیلی بد بود...

رگ هایش پاره پاره شده بود و خونریزی شدیدی داشت.

وقتی دکتر این مجروح را دید به من گفت بیاورمش داخل اتاق عمل.

من آن زمان چادر به سر داشتم.

دکتر اشاره کرد که چادرم را در بیاورم تا راحت تر بتوانم مجروح را جابه جا کنم...

مجروح که چند دقیقه ای بود به هوش آمده بود به سختی گوشه چادرم را گرفت و بریده بریده و سخت گفت:

من دارم می روم تا تو چادرت را در نیاوری.ما برای این چادر داریم می رویم...

چادرم در مشتش بود که شهید شد.

از آن به بعد در بدترین و سخت ترین شرایط هم چادرم را کنار نگذاشتم...

راوی: خانم موسوی یکی از پرستاران دوران دفاع مقدس

http://net.rahian14.ir/i/attachments/1/1333203088805845_large.jpg




به آقای کوثری گفتند:

آقا روضه نخوان قلب امام ناراحت است،

می‌خواست بلند شود برود ، حضرت امام فرمودند:

آقای کوثری روضه نخواندی،

گفت حالا بعداً انشاءالله

چرا؟ مگر شما نیامدی روضه بخوانی؟

گفت چرا آمدم ولی گفتند حالا قلب شما ناراحت است،

فرمود آقای کوثری روضه بخوان

روضه زنگ دلِ من است

حرکت قلبِ من است،

می‌خواهی قلبم از کار بیافتد؟

چند نوع گوشی داریم ؟


%D9%88%D8%B6%D9%88%DB%8C_%D8%AF%DB%8C%D8


بطور کلی سه مدل گوشی بیشتر نداریم :

1- گوشی که خالی از عکس ، کلیپ و اس ام اس های مبتذل است ( گوشی مومن)

2گوشی که پر از عکس و کلیپ و اس ام اس مبتذل است. ( گوشی کافر)

3 گوشی که هم عکس ، فیلم و اس ام اس مبتذل دارد و هم مداحی و قرآن و ( گوشی منافق)

 گوشی مومن که موجب هدایتش میشه یا حد اقل موجب گمراهیش نمیشه

گوشی کافر اون رو به گراهی و ظلالت میکشونه و آخرتش رو تباه میکنه

گوشی منافق در دنیا و اخرت صاحبش را خار و ذلیل میکنه و موجب جاودانی اون در عذاب میشه .

نکته جالب :

این که گوشی منافق که هم عکس ، فیلم و اس ام اس مبتذل دارد و هم مداحی و قرآن و...وضعش از کافر بدتر است

چون در سوره بقره وقتی خداوند شروع به تعریف کافر و منافق میکنه دو آیه در تعریف و نکوهش کافر اومده (آیات 6 و 7)

ولی در تعریف و نکوهش منافق که بعد از همین آیات است بیش از 10 آیه (آیات 8 تا 20) و یا به این دلیل که کافر یک رو هست و میگه با خدا کاری نداریم و بردگی شیطان رو به بندگی خدا ترجیح میدیم

ولی منافق به مومن میگه با شما هستم و به کافر هم میگه با شما هستم .

فرض کنید به محضر امام زمان(عج)، – همانی که منتظر ظهورش هستید رسیده‎اید و امام قصد بررسی گوشی موبایل شما را دارند.

آیا به راحتی و بدون دلهره گوشی موبایل را تقدیم ایشان می‎کنید؟

و یا با ترس و دلهره که نکند امام آن فیلم غیراخلاقی را ببیند، نکند آن عکس را ببیند،

قضاوت با شماست

dor44441251.jpg

 

پاسبانی می گفت: 
« همسر من مدتها کسالت داشت و سرانجام قریب شش ماه بود که به طور کلی بستری شده بود و قادر به حرکت نبود. بنا به توصیه دوستان خدمت مرحوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی رفتم و از کسالت همسرم به ایشان شکوه کردم.

خرمایی مرحمت کردند و فرمودند: بخور. عرض کردم: عیالم مریض است. فرمودند: تو خرما را بخور او بهبود می یابد. در دلم گذشت که شاید از بهبود همسرم مأیوس هستند ولی نخواسته اند که مرا ناامید بازگردانند.

 باری به منزل مراجعت و دقّ الباب کردم، با کمال تعجب، همسر بیمارم در حالیکه جارویی در دست داشت، در خانه را بر روی من گشود. پرسیدم: چه شد که از جای خود برخاستی؟ 
گفت: ساعتی پیش در بستر افتاده بودم، ناگهان دیدم مثل آنکه چیز سنگینی از روی من برداشته شد. احساس کردم شفا یافته ام، برخاستم و به نظافت منزل مشغول شدم. 
پاسبان می گفت: درست در همان ساعت که من خرمای مرحمتی حاج شیخ را خوردم، همسرم شفا یافته بود. »


برگرفته از : گلباران / کتاب نشان از بی نشانه ها

مرد جوانی پدر پیرش مریض شد. چون وضع بیماری پیرمرد شدت گرفت او را در گوشه جاده ای رها کرد و از آنجا دور شد. پیرمرد ساعت ها کنار جاده افتاده بود و به زحمت نفس های آخرش را می کشید. رهگذران از ترس واگیرداشتن بیماری و فرار از دردسر روی خود را به سمت دیگری می چرخاندند و بی اعتنا به پیرمرد نالان راه خود را می گرفتند و می رفتند.

شیوانا از آن جاده عبور می کرد. به محض اینکه پیرمرد را دید او را بر دوش گرفت تا به مدرسه ببرد و درمانش کند. یکی از رهگذران به طعنه به شیوانا گفت:" این پیرمرد فقیر است و بیمار و مرگش نیز نزدیک! نه از او سودی به تو می رسد و نه کمک تو تغییری در اوضاع این پیرمرد باعث می شود. حتی پسرش هم او را در اینجا به حال خود رها کرده و رفته است. تو برای چی به او کمک می کنی!؟"شیوانا به رهگذر گفت:" من به او کمک نمی کنم!! من دارم به خودم کمک می کنم. اگر من هم مانند پسرش و رهگذران او را به حال خود رها کنم چگونه روی به آسمان برگردانم و از خالق هستی تقاضای هم صحبتی داشته باشم. من دارم به خودم کمک می کنم !"




استغفار و نقش شگرف آن در زندگی

اسلام، دین فرصتهای بی پایان

استغفار به معنای طلب آمرزش از خداوند مهربان، همانند توبه از ویژگی های مهم شرایع مختلف الهی و آموزه های وحیانی کتاب های آسمانی به ویژه آموزه های وحیانی قرآن است. اسلام به انسان این امید را می دهد که در هر حالت و زمانی می توان به سوی خداوند بازگشت و هر آن چیزی را که از میان برده دوباره بازسازی کرد و این گونه نیست که همه راه ها به روی شخص بسته باشد، بلکه اگر همه راه ها بر روی آدمی بسته باشد، راه توبه و بازگشت بر او باز است و انسان تا دم آخر از هر گناه و خطای کوچک و بزرگ می تواند رهایی بجوید به جز آن که مرگ را در پیش چشم خویش دیده و فرشته مرگ جانش را در قبض گرفته باشد؛ تنها در این زمان است که دیگر توبه و استغفار تأثیری نخواهد داشت.

بنابراین اموری در اسلام مورد تأکید و توجه قرار گرفته است که به آدمی فرصت های مکرر می دهد تا خود را در مسیر کمالی قرار دهد و حتی اگر صدها بار توبه شکسته می تواند به سوی خداوند باز آید و خود را چنان بسازد که شایسته انسانیت است. از این رو دین اسلام را می توان دین فرصت های بی پایان به بشر دانست. انسان در چنین بینش و نگرشی هرگز دغدغه یاس و نومیدی ندارد، بلکه یاس و نومیدی از رحمت گسترده خداوندی به عنوان گناه بزرگ مورد سرزنش و نکوهش قرار گرفته است.

بسیاری از مردم باتوجه به این که راهی برای توبه و بازگشت در برخی از کارها نیست و خود را در آخر خط می بینند، اگر در حالتی قرار نگیرند که دست به خودکشی نزنند دست کم گرفتار افسردگی و یاس و سرخوردگی می شوند. افرادی را می شناسید که می گویند گناهانی را مرتکب شده اند که دیگر نمی توانند به سوی دین و ایمان بازگردند و دست خویش را به سوی خداوند دراز کنند. این افراد از آن جایی که خداوند را حداکثر موجودی در حد و اندازه های انسان های بسیار خوب قرار می دهند بر این باورند که خداوند نیز در نهایت به عنوان بهترین و مهربان ترین موجود خشمگین می شود و اجازه هرگونه بازگشتی را از شخص می گیرد؛ در حالی که این گونه بینش و نگرش نسبت به خداوند، نادرست و برخلاف آموزه های وحیانی است.

خداوند در تمام دوره زمانی که از آن به عمر شخص یاد می شود می کوشد تا به او فرصت های بی نهایت مکرر بدهد تا به سوی کمال مطلق راه خویش را بجوید و خود را در این مسیر کمالی عبودیت قرار دهد. از اشتباهات و خطاهای عمدی و غیرعمدی او می گذرد و اجازه نمی دهد تا شخص در هیچ مرحله و مرتبه ای به نومیدی و یاس از بازگشت دچار شود.

بنابراین انسان آزاد و مختار است و می تواند تا آخرین دم نیز راه خویش را انتخاب کند و از مسیر گمراهی و ضلالت جدا و در مسیر صراط مستقیم انسانیت و عبودیت قرار گیرد.

کارکردهای استغفار

آیات بسیاری از قرآن بر این نکته تاکید می ورزند که خداوند هیچ کوچک و بزرگ و خرد و کلانی را بی حساب و کتاب نمی گذارد. از جمله این آیات می توان به آیات ۷ و ۸ سوره زلزال اشاره کرد که می فرماید:فمن یعمل متقال ذره خیرا یره و من یعمل مثقال ذره شراً یره؛ هر کسی اندازه وزن ذره ای کار خیر و نیک و یا بد انجام دهد آن را در قیامت می بیند؛ و یا آیه ۶۱سوره یونس که خداوند در آن تاکید می کند:

«خداوند بر هر عملی شاهد و آگاه است وکوچک ترین امری در هستی نیست که برخدا مخفی و نهان باشد و درکتاب مبین نباشد» و هم چنین درآیه ۴۷ سوره انبیاء و نیز ۱۶ سوره لقمان و آیات دیگر که از آگاهی و بازخواست کوچک ترین اعمال ریز و درشت بندگان سخن می گوید؛ همه این آیات بیانگر آن است که چیزی خارج ازکتاب مبین نیست و بر نویسندگان نامه اعمال از رقیب عتید (ق آیه ۱۸) امری پوشیده نمی باشد.

اگر این گونه است که همه چیز از خرد وکلان در قیامت آورده و بنده نسبت به آن بازخواست می شود، پس نقش و کارکرد استغفار در این میان چیست ؟

پرسش دیگر آن که اگر هر کاری دارای تبعات و آثاری است که برخی از آنها آثار تکوینی و برخی دیگر آثار تشریعی می باشد، انسان چگونه می تواند از آثار طبیعی و تکوینی امری در امان بماند؟ مثلا اگر شخصی به صورت خطایی شرابی بنوشد بی گمان حتی اگر گناهی را مرتکب نشده باشد ولی به طور طبیعی مست می شود و نمی تواند از اثر طبیعی آن خود را برهاند. بنابر این شخص چگونه با استغفار می تواند از آثار و پیامدهای طبیعی وگناه و خطا در امان بماند؟

در پاسخ به پرسش نخست باید گفت آیاتی که مطرح شده و یا می شود نسبت به آخرت است. به این معنا که اگر شخص تا زمانی که در دنیاست توبه نکند و با کارهای خوب و اعمال نیک، کارهای بد و زشت خویش را نپوشاند می بایست پاسخ گوی آن اعمال ریز و درشتی باشد که توبه و استغفار نکرده و آن را به حال خویش رها کرده است.

بنابراین از مهم ترین کارکردهای استغفار پوشاندن گناهان ریز و درشتی است که شخص مرتکب می شود. خداوند در آیات بسیاری چون آیه ۵۸ سوره بقره و ۱۳۵ سوره آل عمران و آیه ۶۴ و آیه ۱۱۰ سوره نساء به این کارکرد و اثر استغفار اشاره می کند و با تأکید بر غفوریت خود می کوشد تا بندگانش را به استغفار دایمی تشویق نماید.

خداوند در آیه ۱۳۵ سوره آل عمران می فرماید کسی که کاری زشت نسبت به مردم انجام دهد و یا در حق خویش ظلم و ستم روا دارد می تواند با یاد کرد خدا و جایگاه وی از کار خویش استغفار و طلب آمرزش نماید.

تأکید بر ذکر الله پس از هر گناهی از آن روست که شخص با یاد خداوند به عظمت و جایگاه وی آگاه می شود و این که چگونه احساسات درونی و بیرونی و یا وسوسه های شیطانی به وی این جسارت را بخشیده تا در پیشگاه خداوند گناهی را مرتکب شود و اکنون شرمنده از وی و این که او خداوندی غفور است می تواند با استغفارجویی، به خود او پناه برد و از آن رحمت خداوندی بهره مند شود.

استغفار در مفهوم و کاربردهای قرآنی، به عنوان بازدارنده و پوشنده، عمل می کند. به این معنا که اگر برای عملی تبعات و آثار سوئی باشد، هنگام استغفار، به شخص این فرصت داده می شود تا گناه او مخفی و نهان شود و آثار خود را به سرعت نشان ندهد و یا آثار و تبعات آن دفع گردد.

ادامه مطلب را ببینید