سحرگاه شعبانست وزیبایی های جمکران
بازآهنگ تودارم تادل سرگشته ام با
التماس داغ اشک هایم آرام گیرد وهاله نور سهم دل خسته ام باشد
باران به نیایش آمده وغزلناک ترین
قصیده را می سراید.رویای شیرین شاپرک سرشار از زندگی است
برکه تنهایی می خشکد وموج شادی برآن
خیمه می زند.لبخندبرنگاه ها اریکه زده است
آیه های عشق بی تابانه درانتظارند
تاباطلوع گل نرگس زمزمه خدایی سردهند
گویازمین وزمان تفسیر این جمله گشته
اند که
و نیافریدم آسمان بنا شده
و نه زمین گسترده
ونه ماه تابان ونه مهردرخشان ونه فلک چرخان ونه دریای روان ونه کشتی درجریان را
مگربرای خاطر شما ومحبت ودوستی شما.» ...وبه راستی
سعادتمند شدندشیعیان دردرنیا وآخرت.
همگان به انتظار آفتاب عالمتاب و
پایان شب هجران نشسته اند. همه یک تن شده اند٬لبریز ازلطافت
رایحه ظهوررا می شود حس کرد
.... صبح نزدیک است