نــــــــــور

اَللّـــــــــهُ نــُـــورُ السَّــــمواتِ وَ الأَرضِ

نــــــــــور

اَللّـــــــــهُ نــُـــورُ السَّــــمواتِ وَ الأَرضِ

مشخصات بلاگ
نــــــــــور

" سَلامٌ عَلَی إل یاسِین "

منتظر مأیوس نیست. منتظر از درد هجر میسوزد

اما بشوق وصال سر زنده و امیدوار است .

انتظار یعنی امید به فردا

فردای وصال ...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۷۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عکس» ثبت شده است







اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج


به سینه ها تو سروری ، به دیده ها همه نوری


به دردها تو دوایی ، خدا کند که بیایی


تو را به حضرت زهرا ، بیا زغیبت کبری


دگر بس است جدایی ، خدا کند که بیایی


اللّهمّ عجّل لولیّنا الفرج






دلم گرفته ازاین جمعه ها که تکراری ست

وسهم روزوشبم بی شماگرفتاری ست

گناه پشت گناه و...... گناه پشت گناه

گناه:نقل ونباتی که بینمان جاری ست

جهان وخلق جهان جمله دست دوم شد

ببین بدون تو عالم شبیه سمساری ست

به نوکران شماطعنه می زند هرکس

که:بیخیال شوید،انتظار سرکاری ست

در این زمانه پستی که نقل لبهامان

دروغ وغیبت وفحاّشی و رباخواری ست

چقدر ندبه بخوانم برای آمدنت

اگرچه این همه ندبه فقط ریاکاری ست

ولی به صورت من یک نگاه کن آقا

لبم ترک زده ....مثل لبان سیگاری ست

ودکتران همه ،مارا جوابمان کردند

فقط ظهور تو آقا علاج بیماری ست

غروب جمعه شدوبی تو بازهم،ای وای

دلم گرفته ازاین جمعه هاکه تکراری ست


635560804964669361.jpg  

دلها به این انسان جذب می شود!

 

قال رسول الله صلی الله علیه و آله : إنَّکُم لَن تَسَعُوا النّاسَ بِأَموالِکُم، ، فَسَعوهم باخلاقکم.

( امالی شیخ صدوق ، ص 62 )

این روایت می فرماید شما می خواهید با پول دلها را به خودتان نزدیک کنید، هرگز چنین کاری را نمی توانید بکنید. اما یک وسیله ای دارید برای اینکه بتوانید دلهای اکثر مردم را به خودتان نزدیک کنید ، آن چیست؟ آن اخلاق است. اگر شما تواضع بورزید،آدم صادقی باشید ، اگر علیه این و آن حرکت مخربی انجام ندهید ، اگر کسی باشید که روی حرف خودتان می ایستید،اینها صفاتی است که مردم دوست می دارند،می توانید با این خُلق خوب با این اخلاق حسنه و خصال نیک دل مردم را به طرف خودتان جذب کنید.بنابر این اخلاق فقط به معنای اخلاق معاشرت یعنی خوش خلقی و لبخند به مردم نیست.بلکه همه خصلت های حسنه ای است که اسلام اینها را برای انسانها لازم دانسته است، معروف های اسلام ، معروف های عرف بشری است ، یعنی انسانی که دارای شجاعت است ،دارای صبر و حلم است ،دارای گذشت است ، دلها به این انسان جذب می شود.

 شرح حدیث از امام خامنه ای مدظله العالی در مقدمه درس خارج   7/2/93

آل سعود

آل سعود مصداق این حدیث پیامبر (ص) هستند
رسول خدا صلی الله علیه وآله، مبغوض ترین مردم را در نزد خداوند معرفی کردند.

وَ عَنْهُ (ص) قَالَ أَبْغَضُ النَّاسِ إِلَى اللَّهِ ثَلَاثَةٌ مُلْحِدٌ فِی الْحَرَمِ وَ مُبْتَغٍ فِی الْإِسْلَامِ سُنَّةَ الْجَاهِلِیَّةِ وَ مُطَلِّبُ دَمِ امْرِئٍ بِغَیْرِ حَقٍّ لِیُهَرِیقَ دَمَهُ.‏

پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: مبغوض ‏ترین مردمان نزد خدا سه نفرند: آن که در حرم (مکّه) ستم کند، آن که در اسلام پیگیر سنّتى جاهلى باشد و آن که خواهان به ناحق ریخته شدن خون کسى باشد.

-------------------------------------------

پی نوشت :

مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج‏18، ص: 209.

کنز العمّال: 21431، 43833.

 آل سعود/ حدیث روز/ رسول خدا (ص)/ پیامبر(ص) /مستدرک الوسائل /خبرگزاری حوزه


مــردان و زنان واقعـــی وفـادارند،

 اونا وقت ندارن دنبال کس دیگه ای بگــردن،

چون مشــغول پیــدا کردن راه های جــدیدی برای دوسـتـــــ داشتن شــریک زندگـــی خودشـون هســـتند ؛

تا لحظـه به لحظـه زندگیشــان بی تکــرار بـرای شــریک زنـدگی شان همســری کننــد . .

 وفاداری ، اعتمـاد و آرامـش می آورد ، و خوشبختی به زندگی لبخنــد می زند



اثبات خداوند توسط پروفسور مایکل پریزنگر( آیا خداناباوران!! پاسخی دارند؟) :

در دنیا هرکس از روش های متفاوتی برای پیدا کردن جواب که آیا خدا وجود دارد یا خیر و اگر وجود دارد چطور با ما ارتباط برقرار می کند و سایر سوالات می گردند که اینبار یک پروفسور اعصاب به نام مایکل پریزنگر کانادایی جوابی برای آن در حیطه علمی خود پیدا کرده است؛ و جالب است نظرات، تحقیقات آنان را مشاهده کنیم که در ادامه مطلب یکی از آنان را که بسیار جالب نیز است برای شما عزیزان بیان خواهم کرد. پروفسور پریزنگر متخصص علوم عصب شناسی می باشد ایشون در دو زمینه اعصاب معنوی و فراروانشناسی صاحب نام و متخصص است و بیش از ۲۰۰ مقاله در این زمینه به چاپ رسانده است و بعنوان بهترین محقق و استاد و جایزه برتر جامعه پزشکان اسیب های مغزی در سال های ۱۹۸۹، ۲۰۰۱ و ۲۰۰۷ دریافت نمود. یکی از بزرگترین کارهای ایشون که در جهان صدا کرد اثبات خداوند ، دعا و حس ایجاد شده بعد از آن است! ایشون این فعالیت رو از سال ۱۹۸۰ میلادی شروع کرد و در سال ۲۰۰۴ آزمایش نهایی را به انجام رساند و نتایج آن موفقیت آمیز بود؛ سوزان بلکمور و ریچارد داوکینز افرادی بودند که ایشون رو در این زمینه یاری میکردند. به گفته این عصب شناس در لوب گیجگاهی سمت راست انسان یک میدان مغناطیسی ضعیفی وجود دارد؛ از دید ایشون این مکان مانند یک رادیو عمل می کند که فرکانس های خاصی رو دریافت می کنند برای مثال وقتی شما دنبال فرکانس بر روی رادیو می گردید صداهای خش خشی ر ا می شنوید و وقتی به فرکانس مورد نظر برسید صدای واضحه ای رو می شنوید و این صداوی واضح همان خداوند است؛ توجه داشته باشید منظور از صدا تشبیه گوینده رادیو می باشد در اصل منظور همان حس ایجاد شده است. [۱,۲,۳] پروفسور پریزنگر تصمیم به ساخت یک کلاهی کرد که بتواند فرکانس های شبیه به فرکانس خدا را به مغز برساند و حسی که انسان بعداز دریافت ان فرکانس بدست میابد را بیابد؛ این کلاه با نام “کلاه خدا” ثبت شد و ایشون در یک آزامایشی که بر روی دختری بنام دومنیکا انجام داد؛ دومنیکا دانشجوی رشته پرستاری بود که اصلا به دین اعتقاد نداشت و خیلی کنجکاو بود به همین علت تصمیم گرفت به صورت داوطلبانه در این آزمایش شرکت کند. بعد از اتمام این ازمایش پرفسور پریزنگر از دومنیکا می پرسد چه حسی داشتی چه اتفاقی افتاد؟ و او در جواب می گوید: “یک حس عالی رو تجربه کردم حس کردم در آسمان شناور بودم و شخصی آنجا بود که انگار صورت نداشت و مراقب من بود احساس آرامش بخشی داشتم احساس امنیت خیلی جالب بود دوست دارم دوباره تجربه کنم!!!” نتایج این آزمایش در سایر آزمایشات دیگر نیز یکسان بود؛ به گفته پرفسور پریزنگر در زمان دعا کردن نیز همینطور است البته با این تفاوت که در آن زمان فرکانس های دقیق خدایی به ما انسان ها می رسد نه یک سری فرکانس های خش خشی! و به همین علت است افرادی که به دین اعتقاد دارند و به راز و نیاز و دعا کردن با خدای خود می پردازند احساس آرامش، امنیت و …. می کنند!!! و ایشون افزود افرادی که بهشون الهام می شود نیز از این طریق می باشد مانند پیامبران که در کتب دینی مشاهده می کنیم. این اثبات بازده بسیار بالایی داشت طوری که مردم رو به خود جذب کرد و باعث شد آن در برنامه های تلویزیونی و مستندی پخش شود [۴,۵،۶،۷،۸،۹]

برادر امام زمان (عج) را با چشم خود ببینید (عکس)
  
محمد بن محمد بن نعمان، معروف به «شیخ مفید» فقیه و متکلم مشهور شیعی است. کسی که در سالهای پایانی عمرش و در زمان غیبت کبرای امام زمان(عج) حضرت صاحب الزمان صلوات الله علیه 3 (توقیع) از ایشان دریافت کرد و روای های فراوانی از حمایت های امام زمان(عج) و عنایت های ویژه ایشان به شیخ مفید نقل شده است.

شیخ مفید در ذیقعده سال ۳۳۶ هجری قمری در نزدیکی بغداد متولد شد. او استاد شیخ طوسی و سید مرتضی علم الهدی بود. شیخ مفید بیشتر در علم کلام تبحر داشت و مکتب کلامی شیعه در عصر او به اوج کمال رسید. او در مناظرات دینی مهارت خاصی داشت و مناظراتش با قاضی عبدالجبار رئیس فرقه معتزله بغداد و قاضی ابوبکر باقلانی رئیس اشاعره معروف بود. شیخ مفید از بزرگترین مراجع تقلید تاریخ شیعه بوده است. او بیش از ۲۰۰ جلد کتاب کوچک و بزرگ نوشته است. اما عاملی که سبب برجسته شدن چهره این فقیه بزرگوار شد، عنایت های ویزه امام زمان(عج) به او بود.

 
طبرسی در اواخر کتاب «احتجاج» برخی از توقیع‌های ‌(نامه) حضرت «ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف» را که به شیخ مفید صادر کرده، آورده است.در این نامه‌ها حضرت حجت (عج) شیخ مفید را مشمول عنایات خاص و الطاف مخصوص خود قرار داده است. به عنوان نمونه امام زمان (ع) در خطاب‌هایش به شیخ مفید چنین می‏‌فرماید: " للاخ السدید و الولی الرشید الشیخ المفید؛ به برادر استوار و دوست رشید، شیخ مفید …»

لطفا بقیه حکایت را در ادامــــه مطـــــلب بخوانید .

 


مناظره ای جالب علامه سید شرف الدین عاملی باپادشاه عربستان:

توسل به پیامبر (صلی الله علیه واله)


آقای سید شرف ‏الدین (صاحب کتاب ارزشمند المراجعات)، در عصر حکومت «ملک عبدالعزیز» برای زیارت خانه خدا به مکه رفت. در عید قربان در کنار سایر علما به کاخ پادشاه سعودی دعوت شد، تا طبق معمول در عید قربان به او تبریک بگویند.
او به کاخ رفت، هنگامی که نوبت به او رسید، دست شاه را گرفت و هدیه‌ای به او داد، و آن هدیه یک قرآن بود که دارای جلدی پوستین بود.

شاه عربستان آن هدیه را گرفت و بوسید و به عنوان تعظیم و احترام، بر پیشانی خود گذاشت.
سید شرف الدین (از فرصت استفاده کرد) ناگهان گفت: «ای پادشاه! چرا این جلد را می‌بوسی و به آن تعظیم می‌کنی، با اینکه این جلد چیزی جز پوست بز نیست؟»

شاه گفت: «غرض من از بوسیدن جلد، قرآنی است که در داخل آن قرار دارد، نه خود جلد».
آقای شرف‏الدین، بی‌درنگ فرمود: «احسنت ای پادشاه! ما شیعیان نیز وقتی که پنجره یا در اتاق پیامبر(ص) را می‌بوسیم، می‌دانیم که آهن هیچ کاری نمی‌تواند بکند، ولی غرض ما آن کسی است که ماورای این آهن‌ها و چوب‌ها قرار دارد. ما می‌خواهیم رسول خدا(ص) را تعظیم و احترام کنیم، همان‌گونه که شما با بوسه زدن بر پوست بز می‌خواستی قرآن را تعظیم کنی که در درون آن پوست قرار دارد.»

حاضران تکبیر گفتند، و او را تصدیق کردند، در این هنگام ملک عبدالعزیز ناچار شد تا به حاجیان اجازه دهد که از آثار رسول خدا(ص) تبرک بجویند.
ولی ولیعهد او که بعد از او آمد، از قانون گذشته‌شان برگشت.

اسرائیل مظلوم ترین کشور دنیا

فلسطین

مقدمه:

یکی از زیبا ترین ومهمترین آموزه‌های اسلامی دوری از ظلم و پایبندی به عدالت و اعتدال در رفتارهای اجتماعی و تعامل با دیگران است . در جایجای متون اسلامی مطالب بسیار مهمی در خصوص  عدالت دیده می شود. عدالت در آموزه‌های اسلامی به اندازه‌ای مهم ومورد تاکید است که حتی حقوق روشنی برای حیوانات بر دوش انسانهای مشخص شده است؛ از این رو انسانها حتی در برخورد با حیوانات مجاز به زیر پا گذاشتن این حقوق نیستند.


زن و شوهری که با هم ازدواج می‌کنند، به سه روش می‌توانند با همدیگر رفتار کنند.

یک روش ترس است؛ به این صورت که نُطُق همدیگر را بکشند. 

آن مثل معروف که گربه را دم حجله می‌کشند، یعنی یا مرد یا زن چنان با همسرش رفتار کند که اگر درخواستش را انجام نداد، زندگی را برایش جهنم ‌می‌کند. این یک روش ارتباط است. 
گرچه این روش می‌تواند موثر باشد ولی برخوردها بر فرضی هم که درست بشود، تصنعی است. یعنی این زن بر فرضی که درست بشود و آن کار اشتباه‌ را نکند یا این مرد درست شود، واقعا درست نشده است، بلکه از روی ترس است. 
 
رسول خدا(ص) فرمودند: آگاه باشید که شرورترین افراد امت من، کسانی هستند که از ترس آزارشان مورد تکریم قرار می‌گیرند. آگاه باشید هرکس به خاطر ایمنی از شرش مورد تکریم قرار گیرد، از من نیست. 
 
روش دیگر ارتباط زن و شوهر طمع است. خانم یا آقا به گونه‌ای روش برخوردشان را از اول زندگی‌شان قرار بدهند که آقا به خانم نشان بدهد که هر وقت خانم خوبی بودی، یک هدیه‌ی حسابی برایت می‌گیرم. یا حالا که دختر خوبی بودی تو را به مسافرت می‌برم. آن خانم خوبی کند به طمع این که یک لباس خوب گیرش بیاید. یا خانم با آقا این جور برخورد کندکه اگر همیشه دست پر در خانه بیایی، آن‌وقت فضای خانه هم برای شما دلنشین می‌شود. این هم رابطه بر مبنای طمع است.
 
در فرهنگ اهل بیت نه اجازه داده‌اند رابطه زن و شوهر بر مبنای ترس باشد، نه بر مبنای طمع. نه تنها زن و شوهر، دوستان هم همینطور است.
 
دوستانی که از هم بترسند، یا به هم طمع داشته باشند، دوست نیستند. مصداق قربون بند کیفتم تا پول داری رفیقتم. نه تنها با دوستان، بلکه با خود اهل بیت نیز همین‌طور!
 
بعضی عراقی‌‌ها با حضرت ابوالفضل(ع) رابطه دارند، ولی رابطه‌شان بر اساس ترس است، نه از روی طمع . رابطه‌ی بعضی از ما با اهل بیت از روی طمع است.
 
حضرت امیر(ع) می‌گویند: گروهی خدا را به امید بخشش پرستش کردند که این پرستش تجار است و گروهی او را از روی ترس عبادت کردند که این عبادت بردگان است.
 
1374948908558321_orig.jpg

ائمه نمی‌خواستند که در ارتباط با خدا، همسر، دوست، فرزند و انسان‌های دیگر مبنای ما ترس یا طمع باشد، بلکه در ارتباط، مبنای حیا و محبت را ملاک قرار داده‌اند. 
نه محبت تنها و نه حیای تنها. البته محبت اگر واقعی بود، حیا هم در آن هست.
 اگر محبت حقیقی بود، غیر ممکن است در آن حیا نباشد. 
این حب‌های ظاهری است که از حیا خالی است.