زن
و شوهری که با هم ازدواج میکنند، به سه روش میتوانند با همدیگر رفتار
کنند.
یک روش ترس است؛ به این صورت که نُطُق همدیگر را بکشند.
آن
مثل معروف که گربه را دم حجله میکشند، یعنی یا مرد یا زن چنان با همسرش
رفتار کند که اگر درخواستش را انجام نداد، زندگی را برایش جهنم میکند.
این یک روش ارتباط است.
گرچه
این روش میتواند موثر باشد ولی برخوردها بر فرضی هم که درست بشود، تصنعی
است. یعنی این زن بر فرضی که درست بشود و آن کار اشتباه را نکند یا این
مرد درست شود، واقعا درست نشده است، بلکه از روی ترس است.
رسول
خدا(ص) فرمودند: آگاه باشید که شرورترین افراد امت من، کسانی هستند که از
ترس آزارشان مورد تکریم قرار میگیرند. آگاه باشید هرکس به خاطر ایمنی از
شرش مورد تکریم قرار گیرد، از من نیست.
روش دیگر ارتباط زن و شوهر طمع است. خانم یا آقا به گونهای روش برخوردشان را از اول زندگیشان قرار بدهند که
آقا به خانم نشان بدهد که هر وقت خانم خوبی بودی، یک هدیهی حسابی برایت
میگیرم. یا حالا که دختر خوبی بودی تو را به مسافرت میبرم. آن
خانم خوبی کند به طمع این که یک لباس خوب گیرش بیاید. یا خانم با آقا این
جور برخورد کندکه اگر همیشه دست پر در خانه بیایی، آنوقت فضای خانه هم
برای شما دلنشین میشود. این هم رابطه بر مبنای طمع است.
در فرهنگ اهل بیت نه اجازه دادهاند رابطه زن و شوهر بر مبنای ترس باشد، نه بر مبنای طمع. نه تنها زن و شوهر، دوستان هم همینطور است.
دوستانی
که از هم بترسند، یا به هم طمع داشته باشند، دوست نیستند. مصداق قربون بند
کیفتم تا پول داری رفیقتم. نه تنها با دوستان، بلکه با خود اهل بیت نیز
همینطور!
بعضی
عراقیها با حضرت ابوالفضل(ع) رابطه دارند، ولی رابطهشان بر اساس ترس
است، نه از روی طمع . رابطهی بعضی از ما با اهل بیت از روی طمع است.
حضرت
امیر(ع) میگویند: گروهی خدا را به امید بخشش پرستش کردند که این پرستش
تجار است و گروهی او را از روی ترس عبادت کردند که این عبادت بردگان است.
ائمه نمیخواستند که در ارتباط با خدا، همسر، دوست، فرزند و انسانهای دیگر مبنای ما ترس یا طمع باشد، بلکه در ارتباط، مبنای حیا و محبت را ملاک قرار دادهاند. نه محبت تنها و نه حیای تنها. البته محبت اگر واقعی بود، حیا هم در آن هست.
اگر محبت حقیقی بود، غیر ممکن است در آن حیا نباشد.
این حبهای ظاهری است که از حیا خالی است.