تعداد
امامزادگان شـایسته تعظیـم و تجلیل در ((دارالایمان قـم)) که بـر فراز
قبـور مطهرشان گنبـد و سایبان هست به چهارصـد نفـر مى رسد.
در میان
ایـن چهار صد اختر تابناکى که در آسمان قـم نـورافشانى مـى کنند, ماه
تابانـى که همه آنها را تحت الشعاع انـوار درخشان خـود قـرار داده, تـربت
پـاک شفیعه محشـر, کـــــــریمه اهل بیت پیمبر(علیهم السلام), دخت گرامى
موسى بـن جعفر, حضرت معصـومه(س) مى باشد.
پژوهشگر معاصر, علامه بزرگـوار, حاج محمدتقى تسترى, مولف قامـوس الرجال مى نویسد:
((درمیان
فرزنـدان امام کاظم(ع) با آن همه کثرتشان بعد از امام رضا(ع), کسـى همسنگ
حضرت معصـومه(س) نمـى باشد.)) محـدث گرانقدر حـاج شیخ عبـاس قمـى به هنگام
بحث از دختـران حضـرت مـوسـى بـن جعفر(ع), مى نویسد:
((بـرحسب آنچه به
مارسیده, افضل آنها سیـده جلیله معظمه, فاطمه بنت امام مـوسـى(ع), معروف به
حضـرت معصـومه(س) است.)) بـررسـى شخصیت بـرجسته و فضایل گستـرده حضـرت
معصـومه(س) در ایـن صفحات نمى گنجد. در ایـن نـوشته به برخـى از ویژگیهاى
آن خاتـون دوسرا اشاره مى کنیم
حضرت معصومه علیها السلام در اول ذی القعده سال 173 هجری قمری در مدینه چشم به جهان گشود.
پدرش امام هفتم شیعیان حضرت موسی بن جعفر علیه السلام و مادرش حضرت نجمه بود که به علت پاکی و طهارت نفس به او طاهره می گفتند.حضرت معصومه در 28 سالگی و در روز دوازدهم ربیع الثانی سال 201 هجری قمری در قم با وفاتی شهادت گونه عروج نمودند که امروز بارگاه ملکوتی و مرقد مطهرش همچون خورشیدی در قلب شهرستان قم می درخشد و همواره فیض بخش و نورافشان دلها و جانهای تشنه معارف حقانی است.
تنهایی عمیق ترین لحظات زندگی یک انسان است
خدایا این خانه کوچک را بر من مبارک گردان ...
بخشی از
دست نوشته ای به جا مانده از شهید علم الهدی :
"من در سنگر هستم .. این خانه ی کوچک این سنگر این گودی در دل
زمین این گونی
های بر هم تکیه داده شده پر از حرف است فریاد است غوغاست ...
تنهایی عمیق ترین لحظات زندگی یک انسان است خدایا این خانه کوچک را بر من مبارک گردان ..
خدایا اگر
من در دل سنگرم تو در دل من و در دل سنگر هر دو حضور داری
لحظات چگونه می گذرد
عبور زمان مانند عبور آب بحری از جلوی چشمان کاملا ملموس است.
اما زندگی در این خانه کوچک که یک قلب پر طپش است یک دل
خاکی است در زمین خدا در
متن پاکی نمی تواند تکرار پذیر باشد آری ...تنهایی موهبتی
است الهی در تنهایی از تنهایی
بدر می آییم در تنهایی به خدا می رسیم ... و در سنگر تنها هستم ...
خاطـــــره ای از شهید علم الهـــدی :
نیمه های شب بود که نهج البلاغه میخواند. من نگاه
کردم به ایشان، دیدم
چهره اش برافروخته شده و دارد اشک میریزد. من با زیر چشم،
شماره صفحه
نهج البلاغه را نگاه کردم و به ذهن سپردم پس از مدتی، سید حسین نهج
البلاغه
را بست و برای استراحت به بیرون رفت. من صفحه نهج البلاغه را باز کردم،
دیدم همان خطبه ای است که حضرت علی (ع) در فراق یاران باوفایش ناله میکند
و مبفرماید :أین َ عمار؟ أین َ ذوالشهادتین؟ کجاست عمار؟ ...