نــــــــــور

اَللّـــــــــهُ نــُـــورُ السَّــــمواتِ وَ الأَرضِ

نــــــــــور

اَللّـــــــــهُ نــُـــورُ السَّــــمواتِ وَ الأَرضِ

مشخصات بلاگ
نــــــــــور

" سَلامٌ عَلَی إل یاسِین "

منتظر مأیوس نیست. منتظر از درد هجر میسوزد

اما بشوق وصال سر زنده و امیدوار است .

انتظار یعنی امید به فردا

فردای وصال ...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۱۰۸ مطلب با موضوع «داستان» ثبت شده است

02.jpg
 سخنرانی منتشر نشده ی شهیدهمت در جمع رزمندگان لشکر 27 محمد

رسول الله (ص) در خاتمه ی عملیات والفجر:


در عملیات والفجر چهار، سرداران بزرگی را از دست دادیم. و بسیجیان گمنامی

که ما قادر به شناختشان نبودیم و فقط خدا توانست آنان را درک کند. این شهادتها

بایستی ما را در ادامه راه مصرتر و پافشرده تر کند.همه شما عزیزان معتقد به این

مطلب هستید که جهاد یکی از درهای بهشت است و قشنگ تر، مأنوس تر و زیباتر

از کلمه شهادت، در تاریخ نداریم. به همین مناسب است که وقتی به کلمه شهید

می رسیم، می بینیم که در روز قیامت و زمان بازخواست، خداوند چه احترامی بر

شهید می گذارد. بنابر روایات اولین قطره ی خون که بر زمین چکیده می شود،

تمامی گناهانش بخشیده می شود.

مرجع عزیز و عالیقدر آیت الله صافی گلپایگانی

سلام علیکم؛

من فاطمه ۲۱ ساله هستم. شما را بارها در مشهد دیده‌ام، و به شما به چشم یک پدر معنوی نگاه می‌کنم. آقا من یک دختر بدحجاب هستم، راستش نمی‌دانم حجاب چیست؟ چرا حجاب بر ما واجب است؟ چرا حجاب ارزش است؟ آیا چادر یک تکه پارچه با ارزش و مقدس است؟ دختر ۹ ساله از چادر چه می‌داند؟ چرا فقط در دین ما چادر و حجاب وجود دارد، یعنی پیامبران دیگر نمی‌دانستند؟!


آیا معنای پوشش، نبودن من در جامعه نیست؟ پس چگونه باید برای جامعه مفید باشم؟چرا ما زنان باید تاوان دل‌های مریض بعضی مردان را بدهیم؟ آیا بهتر نیست حجاب در کشور اختیاری باشد؟ لطفاً مرا نصیحت کنید و به سؤالاتم جواب دهید که من پی‌جوی حقیقتم. منتظر پاسخ شما هستم.



http://asna-alborz.ir/images/docs/000000/n00000693-b.jpg

آیت‌الله صافی گلپایگانی در پاسخ این نامه بیان داشته است:

بسم الله الرحمن الرحیم

علیکم السلام و رحمة الله

دخترم! انشاءالله تعالی تندرست و سعادتمند باشید و اندیشه‌های نیک و درست را در خود پرورش دهید.

نامه شما را خواندم. از بیداری باطن و معنویت پاک و اصالت فطرت شما امیدوار شدم.

ادامه مطلب را ببینید

در آسمان کردستان بودیم و سوار بر هلی کوپتر

دیدم شهید صیاد مدام به ساعتشان نگاه می کردند

علت را پرسیدم ، گفتند: وقت نماز است

و همان لحظه به خلبان اشاره کردند که همین جا فرود بیا

تا نمازمان را اول وقت بخوانیم

خلبان گفت: این منطقه زیاد امن نیست

اگر صلاح می دانید تا رسیدن به مقصد صبر کنیم

شهید صیاد گفتند: هیچ اشکالی ندارد!

ما باید همین جا نمازمان را بخوانیم

خلبان اطاعت کرد و هلی کوپتر نشست

با آب قمقمه ای که داشتند وضو گرفتیم

و نماز را به امامت ایشان اقامه کردیم...


... وقتی طلبه های شیراز از آیت الله بهاءالدینی درس اخلاق خواستند

ایشان فرمودند: بروید از صیاد شیرازی درس زندگی بگیرید

اگر صیاد شیرازی شدید ، هم دنیا را دارید و هم آخرت را...

مراقبت یعنی کشیک نفس کشیدن

allameh03.jpg

 

علامه طباطبائی(ره) می فرمود:

«در شب و روز زمانی را برای حسابرسی خود قرار بدهید و ببینید که این بیست و چهار ساعت چگونه بر شما گذشته، اهل محاسبه باشید، همانطور که یک بازرگان، یک کاسب، دخل و خرج خود و صادرات و واردات خود را حساب می کند، شما ببینید در شبانه روزی که بر شما گذشته چه چیزی اندوخته اید، چه گفته اید، یک یک رفتار و گفتارتان را حساب برسید، از نادرستی ها استغفار کنید و سعی کنید تکرار نشود و برای آنچه شایسته و صالح و به فرمان حاکم عقل بود خدا را شاکر باشید، تا به تدریج برای شما تخلق به اخلاق ربوبی ملکه بشود.»

آیت الله استاد حسن زاده آملی می فرماید:

یکی از کلمات قصار علامه طباطبایی، این بود که:

«ما کاری مهم تر از خودسازی نداریم.»

البته این نه به این معناست که انسان همه کارها و وظایفش را کنار بگذارد و برود یک گوشه ای مشغول خودسازی شود، بلکه خودسازی اصلی در اجتماع بودن و به وظایف خود عمل کردن و گناه نکردن است.

علامه می فرماید:

 «تخم سعادت، مراقبت است. مراقبت یعنی کشیک نفس کشیدن. یعنی حریم دل را پاسبانی کردن. یعنی سر را از تصرفات شیطانی حفظ داشتن. پاسبان حرم دل بودن. این تخم سعادت را باید در مزرعه دل کاشت و بعد به اعمال صالحه و آداب و دستورات قرآنی ، این نهال سعادت را پروراند.»

 اواخر عمر مبارکشان دائم می فرمودند:

«توجه! توجه!» و این، فراتر از «تذکر» و «تفکر» است.

 علامه می فرمودند:

 «بزرگترین (و سخت ترین) ریاضت ها، همین دینداری است.»

 در روایتی از حضرت امیر(ع) هست که می فرماید:

 «الشریعه ریاضه النفس:

 آیین اسلام و احکام آن، ریاضت و ورزیدگی نفس می آورد.»

 از خود بطلب هر آنچه خواهی!

 آیت الله حسن زاده به نقل از علامه می فرمود:

 «ما سرانجام هر چه را در «خارج» می جستیم، در «درون» یافتیم.»

بیرون ز تو نیست هر چه در عالم هست از خود بطلب هر آنچه خواهی، که تویی

خوبی را در دلمان حک کنیم

گویند : دو نفر با هم همسفر بودند. در حین سفر در بیابان یکی از آن دو ، خشمگین شد و دیگری را سیلی محکمی زد .

فرد مضروب بی آنکه واکنشی نشان دهد ، نشست و روی شنهای بیابان نوشت : همسفرم فلانی مرا سیلی زد.

آنان همچنان به مسیر خود ادامه دادند تا به کنار رودخانه ای رسیدند .

فردی که سیلی خورده بود ، پایش لغزید و در رودخانه افتاد . همسفرش دست او را گرفت و از غرق شدن نجات داد.

آن فرد ، این بار بر روی سنگی حکاکی کرد و نوشت : داشتم غرق میشدم . همسفرم فلانی دستم را گرفت و جانم را نجات داد .

همسفرش با تعجب پرسید : چرا وقتی تو را سیلی زدم بر روی شنها نوشتی اما حالا که نجاتت دادم بر روی سنگ حک کردی ؟

او پاسخ داد : دوست من ! خوبی را باید بر دل حک کنیم تا بماند اما بدی را باید بر شن ها بنویسیم تا وقتی نسیمی آمد ، آثار آن را محو کند !

نکته : متأسفانه بسیاری از افراد بدی ها را بر دل حک می کنند و خوبی ها را به باد فراموشی می سپارند . چه زیباست خوبیها را در دلمان جاودانه کنیم و بدیها را از یاد ببریم تا همیشه روحی آسوده و دلی با صفا داشته باشیـــــــــــــــــم


امیدواریم خداوند برای یک مشت شیعه مظلوم صاحبشان را برساند...


زیرا در عالم چنین سابقه نداشته و ندارد که

رئیس و رهبری از مریدان و لشکرش انقدر غیبت طولانی داشته باشد !

چه باید گفت ؟ معلوم نیست تا کـــــی !!؟؟

در تمام امتهای گذشته غیبت مقدر شده است ولــــی...

در هیچ امتی چنین غیبتی با وقت نامعلوم و غیر مقدر اتفاق نیفتاده است...

                                                (منبع : کتاب آداب انتظار)

.... اللهـــم عجــــل لویـــک الفـــرج .... 

برای خدا یا برای دنیا؟!

در میان بنی اسرائیل عابدی بود. وی را گفتند:« فلان جا درختی است و قومی آن را می پرستند» عابد خشمگین شد، برخاست و تبر بر دوش نهاد تا آن درخت را برکند. ابلیس به صورت پیری ظاهر الصلاح، بر مسیر او مجسم شد، و گفت:« ای عابد، برگرد و به عبادت خود مشغول باش!» عابد گفت:« نه، بریدن درخت اولویت دارد» مشاجره بالا گرفت و درگیر شدند.

عابد بر ابلیس غالب آمد و وی را بر زمین کوفت و بر سینه اش نشست. ابلیس در این میان گفت:

«دست بدار تا سخنی بگویم، تو که پیامبر نیستی و خدا بر این کار تو را مامور ننموده است، به خانه برگرد، تا هر روز دو دینار زیر بالش تو نهم؛ با یکی معاش کن و دیگری را انفاق نما و این بهتر و صوابتر از کندن آن درخت است»؛ عابد با خود گفت :« راست می گوید، یکی از آن به صدقه دهم و آن دیگر هم به معاش صرف کنم» و برگشت.

بامداد دیگر روز، دو دینار دید و بر گرفت. روز دوم دو دینار دید و برگرفت. روز سوم هیچ نبود. خشمگین شد و تبر برگرفت. باز در همان نقطه، ابلیس پیش آمد و گفت:«کجا؟» عابد گفت:«تا آن درخت برکنم»؛ گفت«دروغ است، به خدا هرگز نتوانی کند» در جنگ آمدند. ابلیس عابد را بیفکند چون گنجشکی در دست! عابد گفت: « دست بدار تا برگردم. اما بگو چرا بار اول بر تو پیروز آمدم و اینک، در چنگ تو حقیر شدم؟»

ابلیس گفت:« آن وقت تو برای خدا خشمگین بودی و خدا مرا مسخر تو کرد، که هرکس کار برای خدا کند، مرا بر او غلبه نباشد؛ ولی این بار برای دنیا و دینار خشمگین شدی، پس مغلوب من گشتی»


پس از انتشار این پیامک، یکی از مسئولان و متولیان آستان مقدس حضرت رقیه (س) با سایت شیعه‌آنلاین تماس گرفته و ضمن تکذیب مضمون پیامک اخیر، پشت پرده و علت انتشار این‌گونه پیامک‌ها را عنوان کرده است.

پشت‌پرده‌شایعه محاصره‌ حرم‌حضرت‌ رقیه



به گزارش جهان به نقل از مشرق، از ساعاتی پیش شایعه ای در شبکه پیامکی کشور دست به دست می شود که حاکی از محاصره حرم حضرت رقیه(س) به دست وهابیون است؛ شایعه ای که البته دروغی بیش نیست زیرا تروریست های سلفی و تکفیری، بیشتر در شهرهای دورافتاده و صدها کیلومتر دورتر از دمشق فعالیت های پراکنده دارند و دسترسی آنان به مرکز پایتخت در شرایط کنونی محال است.

حرم حضرت رقیه(س) بر خلاف منطقه زینبیه و حرم حضرت زینب(س) که تا حدودی در حومه شهر دمشق واقع است و برخی خطرات آن را تهدید می کند، دقیقاً در بازار منطقه قدیمی مرکز شهر و نزدیک مسجد جامع اموی قرار دارد که امن ترین نقطه سوریه به شمار می آید که در کنترل کامل ارتش و نیروهای امنیتی سوریه و گردان حضرت اباالفضل العباس(ع) قرار دارد.

اگرچه قرائت دعا و قرآن و نذر و نیاز برای رهایی اماکن مقدسه در کشور سوریه از خطر تعرض گروهک های تکفیری، عملی لازم و خداپسندانه است اما پیامک شایعه محاصره حرم حضرت رقیه(س) که با چاشنی نذر و قرائت برخی سوره های قرآن و ادعیه خاص همراه است، دروغی است که طی ساعات اخیر در شمارگان چند میلیونی در شبکه تلفن همراه کشور دست به دست می شود و منبع تولید این شایعه هم مشخص نیست.

این در حالی است که هیچ رسانه و منبع موثقی تا کنون چنین خبری مخابره نکرده و طبق اطلاعات دریافتی خبرنگار مشرق، هیچ گونه خطری، حرم مطهر حضرت رقیه (س) را تهدید نمی کند و این آستان مقدس در امنیت کامل قرار دارد.

پشت پرده پیامک درباره حرم حضرت رقیه (س)

به گزارش جهان، پس از انتشار این پیامک، یکی از مسئولان و متولیان آستان مقدس حضرت رقیه (س) با سایت شیعه‌آنلاین تماس گرفته و ضمن تکذیب مضمون پیامک اخیر، پشت پرده و علت انتشار این‌گونه پیامک‌ها را عنوان کرده است.

وی در این‌باره گفته است: هر از چند گاهی یک بار پیامکی با مضمون تهدید و یا به خطر افتادن حرم حضرت رقیه (س) در میان مردم به طور گسترده منتشر می شود. تا به حال منبع اصلی ساخت و انتشار این پیامک‌ها مشخص نشده اما به نظر می‌رسد وهابیون دست به چنین اقدامی می‌زنند.

وی در مورد علت ساخت و انتشار این پیامک‌ها نیز اظهار کرده است: حرم حضرت رقیه (س) تنها حرم مطهری است که در خارج از خاک جمهوری اسلامی ایران به طور کامل توسط گروهی ایرانی اداره می‌شود و در واقع ایرانیان متولی آن هستند و دست‌اندرکاران آستان مقدس به شمار می‌روند.

این عضو آستان مقدس حرم حضرت رقیه (س) در ادامه افزوده است: بدون شک وهابیون از اداره شدن آستان مقدس حرم حضرت رقیه (س) توسط ایرانیان ناراحت و ناراضی هستند و مایلند که مدیریت این مکان از دست ایرانیان خارج شود. از همین رو هر از چند گاهی چنین پیامک‌هایی را ساخته و به طور گسترده منتشر می‌کنند تا به افکار عمومی القاء کنند که به خطر افتادن حرم حضرت رقیه (س) به خاطر ضعف در مدیریت است؛ لذا باید دست‌اندرکاران و متولیان آن تغییر یابند.

وی در پایان خاطرنشان کرده است: به رغم وضعیت نسبتا نامناسب امنیت در دمشق اما زائران و عاشقان اهل بیت عصمت و طهارت (ع) و دلباختگان این بانوی سه ساله همچنان به زیارت حرم حضرت رقیه (س) می‌روند و آستان مقدس هم مانند گذشته و به طور طبیعی برنامه‌های فرهنگی خود را دنبال و برگزار می‌کند که این مساله، خشم وهابیون را برانگیخته است.


منبع خبر : http://www.jahannews.com/vdcaimnu649na61.k5k4.html


این پیام ها گاهی به نام ایت الله سیستانی ارسال میشن و از زبان ایشان عملی را واجب اعلام میکنند

توضیح دفتر معظم له در باره نسبت دادن مطالب به معظم له


stmnts,4.png



ادرس سایت آیت الله سیستانی


http://www.sistani.org/index.php?lang=far

از کار برکنار شدم چون ...



چند روز بعد به همراه تعدادی از فرماندهان و همرزمانم جهت پاره ای از گزارش های منطقة غرب به تهران رفتم . من همیشه در این گونه جلسات با تعدادی از فرماندهان منطقه و به خصوص بچه های سپاه شرکت می کردم . آن روز شهید محمد بروجردی ، شهید ناصرکاظمی و چند نفر دیگر هم در جلسه شرکت کرده بودند . مشاوران بنی صدر (رییس جمهور وقت) شروع به بدگویی دربارة قرارگاه عملیاتی غرب کردند . گزارش همة آن ها سر تا پا دروغ بود . با حرف های دروغی که می زدند ، کنترل از دست ما خارج می شد . بنی صدر به گفته های مشاورانش خیلی اهمیت می داد . متأسفانه به حرف بچه های سپاه هم گوش نمی کرد و بی اعتنا بود . دلم از جلسه خون شده بود . حرف های مشاوران بنی صدر بد جوری ناراحتم کرده بود . آنان را آن قدر پست می دانستم که نمی توانستم در برابرشان دفاعی کنم . از همان جا بود که همة امیدم از بنی صدر (به عنوان رییس جمهوری) قطع شد . آن روز در آنجا جمله ای گفتم که بعد ها میان مسئولان مملکتی دهان به دهان گشت و معروف شد . اول دعای امام زمان (عج) را خواندم . سپس گفتم :
آقای رییس جمهور ! خیلی عذر می خواهم که این صحبت را میکنم . در جلسه ای به این مهمی که برای حفظ امنیت نظام جمهوری اسلامی تشکیل شده است ، یک بسم الله و یک آیة قرآن خوانده نشد . من آنقدر این جلسه را ناپاک و آلوده می بینم که احساس می کنم وجود خودم نیز از این جلسه آلوده می شود . چاره ای ندارم جز اینکه یک راست از این جا به قم بروم و با زیارت آنجا احساس کنم که تزکیه و پاک شده ام . همة اینها بهانه بود تا فرمانده ی منطقة غرب را از من بگیرند و درست در شب بیست و نهم شهریور 1359 ( یک شب قبل از آغاز رسمی جنگ ایران از طرف بعث عراق ) به دستور آقای بنی صدر من از سمت خود ، برکنار شدم .

بزرگی میگفت :

آدم همانطور که صورت ظاهری داره صورت باطنی هم داره .

صورت باطنی هم مثل صورت ظاهری زشت و زیبا داره .

بعضی ها صورت باطنی شون شکل گرگه چون خیلی حرص میزنند

بعضی ها خوک هستند اونایی که خیلی هوسرانند

بعضی ها میمون هستند چون همیشه فقط نقش بازی میکنند

بعضی ها پلنگ هستند . اونایی که درنده و بی رحم هستند

اما عده ای فرشته اند. اونایی که پاک و مهربونند .


روز قیامت هم آدما با همین قیافه باطنی


محشور میشن نه با قیافه ظاهری .


پس بیایم فرشته باشیم .


پاک و مهربان و باصداقت ...