نــــــــــور

اَللّـــــــــهُ نــُـــورُ السَّــــمواتِ وَ الأَرضِ

نــــــــــور

اَللّـــــــــهُ نــُـــورُ السَّــــمواتِ وَ الأَرضِ

مشخصات بلاگ
نــــــــــور

" سَلامٌ عَلَی إل یاسِین "

منتظر مأیوس نیست. منتظر از درد هجر میسوزد

اما بشوق وصال سر زنده و امیدوار است .

انتظار یعنی امید به فردا

فردای وصال ...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۳۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «علی (ع)» ثبت شده است


پیامبر اسلام(ص) به حضرت علی(ع)فرمودند:
« بشنو از من آنچه را که به دستور پروردگارم می گویم! هیچ مردی نیست که در کارهای منزل به همسرش کمک کند ، مگر اینکه پاداش او به هر تار مویی که بر بدنش روییده باشد، ثواب یک سال عبادتی است که تمام روزهایش را روزه گرفته و تمام شب هایش را به عبادت ایستاده، شب زنده داری کرده باشد. و خداوند به او ثوابی می بخشد که به انبیای صابر خود مثل حضرت داوود و یعقوب و عیسی علیهم السلام بخشیده باشد.

ای علی! کسی که در کارهای خانه به همسر خود بدون سرکشی و دلتنگی و تکبر خدمت نماید، پروردگار اسمش را در دفتر شهدا ثبت می کند و برایش به هر روز و شبی ثواب هزار شهید و به هر قدمی که بر می دارد به آن مرد ثواب حج و عمره می دهد و به هر قطره ای که از بدنش عرق بیاید یک خانه در بهشت برایش منظور می نماید.

ای علی! یک ساعت خدمت کردن به همسر در کارهای خانه بهتر از عبادت هزار سال و هزار حج و هزار عمره و بهتر از آزادی هزار بنده در راه خدا و هزار جنگ در راه دین و عیادت از هزار مریض و هزار نماز جمعه و هزار تشییع جنازه و هزار گرسنه ای که برای رضای خداوند رحمان سیر گردد و هزار برهنه را پوشاند و هزار اسب در راه پروردگار دادن و برایش بهتر از هزار دینار به مستمندان صدقه دادن و بهتر از تلاوت تورات و انجیل و زبور و قرآن است و بهتر از آزاد کردن هزار اسیر و بخشیدن هزار شتر به فقرا است و چنین مرد خدمتکار به همسر از دنیا بیرون نمی رود مگر این که جایگاه خوب خود را در بهشت ببیند.

ای علی! کسی که روگردانی و تکبر نکند در خدمت به همسرش بدون حساب وارد بهشت می شود.

ای علی! خدمت به همسر کفاره ( پاک کننده) گناهان کبیره است و خاموش کننده آتش خشم پروردگار جبار و صداق ازدواج با حور العین و این خدمت موجب زیادی خوبی ها و علو مقام است.

ای علی! خدمتکار همسر نمی شود مگر شخص صدیق و درستکار و یا شهید و یا مردی که خداوند متعال خیر دنیا و آخرت را برایش خواسته باشد»

منبع: جامع الاخبار ص 102 به نقل از رساله حقوق امام سجاد شرح نراقی
ماجرای شگفت انگیز لوح استغاثه حضرت سلیمان (علیه السلام ) به پنج تن آل عبا(علیهم السلام)

پس از پایان جنگ (۱۹۱۸ میلادی) درباره لوح مذکور به تحقیق و بررسی پرداختند و کمیته ای تشکیل دادند که اساتید شناخت زبان های باستانی بریتانیا، آمریکا، فرانسه، آلمان و سایر کشورهای اروپایی، عضو آن کمیته بودند.
پس از چند ماه بررسی و تحقیق در سوم ژانویه ۱۹۲۰ میلادی یعنی ۶سال بعد ازکشف این کتیبه باستانی وارزشمند معلوم شد که این لوح مقدسی است به نام “لوح سلیمانی” و سخنانی از حضرت سلیمان را در بر دارد که به الفاظ عبرانی قدیم، نگارش یافته است که ترجمه آن به این شرح است :

 

5708_628

الله

احمد ایلی

باهتول

حاسن حاسین

یاه احمد! مقذا = ای احمد! به فریادم رس

یا ایلی! انصطاه = یا علی! مرا مددی فرمای

یاه باهتول! اکاشئی = ای بتول! نظر مرحمت فرمای

یاه حاسن! اضو مظع = ای حسن! کرم فرمای

یاه حاسین! بارفو = یا حسین! خوشی بخش

امو سلیمان صوه عئخب زالهلاد اقتا = این سلیمان اکنون به این پنج بزرگوار استغاثه می کند

بذات الله کم ایلی = و علی قدره الله است

پس ازاین کشف بزرگ کمیته تصمیم می گیرد برای نمایش این لوح مقدس آن را برای تماشای عموم به موزه پادشاهی انگلیس انتقال و درمعرض دید مردم قرار گیرد،اما نامه ای محرمانه موجب میشود تا این امر سالها به تاخیر بیافتد.
این مخفی کاری زمانی وقوع می یابدکه این خبر به اسقف اعظم انگلستان (lord bishop ) رسیدو او فرمان محرمانه ای به کمیته نوشت که خلاصه آن به این شرح است:

” اگر این لوح در موزه گذاشته شود و در دید مردم قرار گیرد، اساس مسیحیت متزلزل خواهد شد و سرانجام خود مسیحیان، جنازه مسیحیت را بر دوش بلند نموده ، در قبر فراموشی دفن خواهند کرد. لذا بهتر آن است که لوح مذکور در رازخانه کلیسای انگلستان گذارده شود و جز اسقف و اهل سرّ، کسی آن را نبیند.”


معرفی حضرت ابوطالب علیه السلام


ابوطالب بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف، عمو و حامی پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) و پدر حضرت علی (علیه السلام)، حدود هشتاد و چند سال قبل از هجرت متولد شد. نام وی عبدمناف و به نقلی عمران ـ، و به جهت فرزند بزرگش طالب به «ابوطالب» مشهور شد. ابوطالب رئیس خاندان بنی هاشم و وارث دو منصب مهم رفادت (مهمانداری حاجیان) و سقایت (آب رساندن به حاجیان) بود.
بعد از نبوت برادر زاده اش محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) با تمام وجود به حمایت از وی پرداخت و در محاصره اجتماعی و اقتصادی بنی هاشم توسط قریش با مسلمانان به «شعب ابوطالب» رفت و کمی پس از پایان یافتن محاصره در اثر رنج و سختی، در ماه ذی القعده یا شوال سال دهم (سه سال قبل از هجرت) وفات یافت. [۱] [۲]
ابوطالب در میان قریش مشهور به سخاوت بود، و به سبب درایت و عدالت و نفوذ کلام، قبایل عرب در مکه وی را به داوری اختیار می کردند. [۳] [۴] در عصر جاهلیت نخستین کسی بود که سوگند در شهادت برای اولیای دم را بنا نهاد و بعدها اسلام نیز این امر را امضا کرد. [۵] [۶] وی در عصر جاهلیت از پلیدی ها دوری می گزید و به شیوه پدرش شراب را بر خود حرام کرده بود. [۷]

منبع : چهارده نور غریب

امیرمؤمنان علی(ع) پنج سال از زندگی پربار شصت و پنج ساله خود را در مقام خدمت مسلمین سپری کرد. پنج سالی که سراسر حادثه و درگیری بود. حوادث سهمناکی که جز علی(ع) تاب مقاومت در برابر آنها را نداشت. اما همانها سیمای پرصلابت علی(ع) را در هاله‌ای از مظلومیت قرار داد. مقام معظم رهبری در خطبه‌های نماز جمعه ماه مبارک رمضان با بررسی خصیصه دنیا‌پرستی اشاراتی به ابعاد مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) و شکوه‌های آن حضرت داشتند. ایشان فرمودند: «این بلیّه (دنیاپرستی) موجب شده بود حق صریح، کسی مثل علی بن ابی طالب علیه‌السلام مورد خدشه و مناقشه قرار بگیرد. کسانی مقام او، معنویت او، سابقه او، صلاحیت‌های بی‌نظیر او را برای مدیریت جامعه اسلامی ندیده بگیرند و با او معارضه و مبارزه کنند. ... مناجاتها، شکوه‌ها و درددل‌های امیرالمؤمنین هم حقیقتاً گدازنده است. ... .»


images.jpg

آهن ربا،براده ی آهن را هرجا باشد،به سمت خود میکشد.اگر پنبه را از کنار آهن ربا عبور بدهید،آهن ربا کششی نسبت به پنبه ندارد،اما اگر براده آهن را درون پنبه بگذارید،دراین حالت پنبه به سمت آهن ربا کشیده میشود.دراینجا خود پنبه جذب نمیشود،بلکه براده های آهنی که با خودآهن ربا هم جنس هستند،به سمت آن کشیده میشوند.
معصیت ها مثل آهن ربا و نان حرام مانند آهن است،وقتی که انسان گوشتش از حرام نروییده باشد،می تواند از کنار معصیت هابگذرد.امّا اگر لقمه ی حرامی خورد از کنار معصیت که میگذرد،مجذوب آن میشود؛
این خاصیّت درونیِ لقمه حرام است.لقمه اگر صد در صد حلال باشد و علاوه بر این اجرت طیب و طاهری در مقابل آن گرفته باشد(که البته این به ندرت پیدا میشود)از کنار عبادات که میگذرد، عبادات او را جذب میکنند،از کنار امام زاده که میگذرد به زیارت آن میل پیدا میکند.
نه تنها لقمه ی حلال،بلکه مسکن و لباس حلال هم به همین منوال است.در محلی هم که از راه حلال به دست آورده اید،نماز که فرا می رسد،نسبت به نماز شوق ورغبت پیدا می کنید،امّا اگر ملک غصبی باشد،در آن محل مثلاً غیبت مردم می شود و توان اجتناب از معصیت را نا خود آگاه از دست می دهید.

حلال و حرام وقتی با هم مخلوط شود،طاعت و معصیت هم،با هم مخلوط می شود .

siiXlon_497.jpg

بالاترین حسرت حرامخور در قیامت از چیست؟

امام على (ع) :
بزرگترین افسوس در روز قیامت ، افسوس مردى است که مالى را به ناروا گرد آورده و آن را براى کسى بر جاى گذاشته و او آن را در راه طاعت خداى سبحان خرج کرده باشد و بدان سبب به بهشت رود و او به دوزخ .

نهج البلاغة : الحکمة 429 منتخب میزان الحکمة : 154
مراتب ششگانه استغفار از زبان امام علی (ع)

استغفار

استغفار اگر با تصمیم بر ترک معصیت و ندامت از گناه باشد دوای گناهان است و آیات و روایات زیادی در این باره وارد شده که بیانگر جایگاه استغفار در زندگی مومن است.

غفران و مغفرت از جانب خداوند متعال، به این معنی است که بنده خود را از اینکه عذاب به او برسد، نگهداری کند و معنای استغفار آن است که انسان همان معنی را از پروردگار طلب کند و تنها با زبان نباشد، بلکه عملا نیز خواستار آن باشد. باید دانست که استغفار غیر توبه است، زیرا توبه عبارت از پشیمانی است، البته با تصمیم بر ترک و برگشت نکردن به گناه، اما استغفار طلب مغفرت است.

در آیات زیادی به موضوع استغفار اشاره کرده است. از جمله آیه ۳۳ سوره انفال می فرماید: و خداوند بنا ندارد ایشان را با اینکه تو در میانشان هستی و مادام که استغفار می کنند عذاب کند.

همچنین آیه ۵۲ سوره هود می فرماید: و ای قوم، از خدای خود آمرزش طلبید و به درگاه او توبه کنید تا از آسمان بر شما رحمت فراوان نازل گرداند و بر قوت و توانایی شما بیفزاید، و زنهار به نابکاری و عصیان روی مگردانید. و نیز آیه ۶۴ سوره نسا چنین فرموده؛ و اگر گنهکاران به سوی تو آیند، پس از خدا طلب آمرزش کنند و فرستاده خدا برایشان طلب مغفرت کند، هرآینه خدا را توبه پذیر مهربان خواهند یافت.

روایات هم در این زمینه بسیار می باشد. از پیامبر اکرم (ص) روایت شده که فرمود: برای هر دردی دوایی است و دوای گناهان استغفار است.۱ و نیز از آن حضرت نقل شده که فرمود: خوشا به حال کسی که روز قیامت در نامه عملش زیر هر گناهی”استغفرالله”بیابد.۲

از پیامبر (ص) روایت شده است: آیا به شما خبر ندهم از چیزی که اگرآن را به جا آورید، شیطان از شما دور خواهد شد، چنانکه مشرق از مغرب دور است، گفتند بفرمایید، فرمود؛ روزه صورت او را سیاه کند، و صدقه پشت او را بشکند، و دوستی در راه خدا و مواظبت بر عمل شایسته رگ پشت او را قطع نماید، و استغفار رگ دل او را می برد، و برای هر چیزی زکاتی است و زکات بدنها روزه است.

از حضرت علی(ع) روایت شده است: من در شگفتم از کسی که نا امید است در حالی که با او استغفار است.۳

مراتب اعلای استغفار در کتاب “فلاح السائل” نقل شده است. روزی امیرمومنان علی(ع) درمیان مهاجرین و انصار نشسته بود، که مردی ازآنها گفت؛ استغفرالله. حضرت به سویش التفاتی کرد، مانند شخص غضبناک و به او فرمود، وای بر تو! آیا می دانی استغفار چیست؟استغفار اسمی است که بر شش قسم واقع می شود. آنگاه حضرت فرمود؛استغفار بلندترین درجه است،که بر مجموع شش معنی واقع می شود: اول، پشیمانی برآنچه گذشت؛ دوم، تصمیم بر عدم بازگشت به طور دائم؛ سوم، حقوق مردم را ادا کنی تا خدا را خالص ملاقات نمایی که بر تو وِزْر و وبالی نباشد؛ چهارم، بپاداری هر واجبی را که آن را ضایع کردی پس حقش را ادا کنی؛ پنجم، گوشتی از حرام روئیده، آن را با اندوه آب نمایی که پوست به استخوان چسبید و میان آنها گوشت جدیدی روید؛ ششم، به بدن درد و زحمت بندگی را بچشانی، چنانکه به آن شیرینی معصیت را چشانیده ای، پس در این وقت می گویی؛استغفرالله.

در حقیقت اگر کسی که بخواهد از گناه فرار کند و نفس خود را با استغفار آزاد نماید و از حبس و زندان چاه معاصی نجات بخشد، باید چنانکه حضرت علی(ع) فرموده استغفار نماید، ولی اگر این مرتبه را تحصیل نکند لااقل مرتبه پایین تر را از دست ندهد که همان استغفار باشد.

البته لازم به تذکر است که استغفار نباید فقط لقلقه زبان باشد، بلکه باید حرکت لب و زبان باشد با تصمیم بر ترک معصیت و ندامت از عمل گناه. جابربن عبدالله می گوید رسول خدا(ص)فرمود؛ بیاموزید استغفار بزرگ را! آنگاه آن را بیان فرمود؛ اللهم انت ربی لا اله الا انت خلفتنی و انا عبدک و انا علی عهدک و ابوء بنعمتک علی و ابوء بنعمتک علی و ابوءُ لک بذنبی فاغفرلی إنه لا یغفر الذنوب الا انت.۵
———————-
۱- بحار، ج ۹۳ ، ص ۲۷۹

۲- بحار، ج ۹۳ ، ص ۲۸۰

۳- بحار، ج ۹۳ ، ۲۸۴

۴- بحار، ج ۹۳، ص ۲۸۵

۵- بحار، ج ۹۳، ص ۲۷۹

علت محرومیت از نماز شب

مردی از حضرت امیرالمؤمین علی (ع) پرسید: «یا أمیرَالْمُؤْمِنینَ، اِنّی قَدْ حُرِمْتُ الصَّلاةُ بِاللَّیْلِ؟ قالَ: فَقال أمیرُالمؤمنینَ (ع): أنْتَ رَجُلٌ قَدْ قَیَّدَتْکَ ذُنُوبُک».


 شاید کمتر مسلمانی را بتوان یافت که ادعّا کند: من آرزوی شب زنده‌داری و مناجات با خدا را ندارم. اگر در طول عمرش، حتّی یک شب هم، این توفیق عظیم را نیافته، اما این آرزو هرگز از دلش بیرون نرفته است.

آنهایی که اهل مطالعه و یا شرکت در جلسات مذهبی هستند، همواره خوانده و یا شنیده‌اند که شب زنده ‌داری و راز و نیاز با آفریدگار بی‌همتا، نشأت و حلاوتی پایدار دارد. امّا بسیاری از آنها نیز این توفیق معنوی را نیافته و یا کمتر یافته‌اند. راستی علّت این محرومیّت بزرگ در چیست؟

 

فــــدک را غصب کردند  تا فاطمه،خدیجه ی علی نشود! 

پیامبر صلی الله علیه و آله :
«اسلام به شمشیر علی علیه السلام 
و اموال خدیجه پا گرفت».


http://s5.picofile.com/file/8116497142/10001315_610323565708544_494793597_n.jpg

خرقه ی آتشین
کمیل بن زیاد نخعی نیمه شبی همراه حضرت علی علیه السلام از مسحد کوفه خارج شدند در تاریکی شب از کوچه های کوفه عبور می کردند تا به خانه ای رسیدند از آن خانه صدای تلاوت قرآن به گوش می رسید، معلوم بود مرد پارسایی از بستر راحت برخاسته و باصدایی دانشین و پرشور قرآن می خواند آن چنان که گریه و بغض گلویش را گرفته بود کمیل سخت تحت تأثیر آن صدا قرار گرفت

آن مرد این آیه را می خواند:

(أ مَّن هُوَ قانِتٌ اناءَ اللَّیلِ ساجِداً وَ قائِماً یَحذَرُ الاخِرَةَ وَ یَرجُوا رَحمَةَ رَبِّهِ قُل هَل یَستَوی الَذینَ یَعلَمُونَ وَ الَّذینَ لایَعلَمُونَ إنَّما یَتذَکَّرُ أُولُوا الألباب)

{آیا کسانی که در زیورهای دنیا غرق هستند بهترند} یا آن کسی که در ساعات شب به عبادت مشغول است و در حال سجده و قیام، از عذاب آخرت می ترسد و به رحمت پروردگارش امیدوار است؟! بگو آیا کسانی که می دانند یکسان هستند؟! تنها خردمندان متذکر می شوند.

وقتی کمیل این آیه را با آن صدای پرسوز می شنید، چنان دگرگون شد که با خود گفت: ای کاش مویی بر بدن این قاری می شدم و صدای قرآن او را می شنیدم! حضرت علی علیه السلام از دگرگونی حال کمیل به خاطر آن صدای پرسوز و گداز آکاه شد و به او فرمود:

ای کمیل! صدای پراندوه این قاری تو را حیران و شگفت زده نکند؛ چرا که او از دوزخیان است و بعد از مدتی راز این سخن را به تو خواهم گفت. این سخن مولا، کمیل را از دو جهت شگفت زده کرد؛ یکی این که حضرت از دگرگونی درونی کمیل خبر داد و دیگر این که او را از دوزخی بودن آن خواننده ی قرآن باخبر کرد. مدتی گذشت تا این که جنگ نهروان پیش آمد.

در این جنگ کسانی که با قرآن سر و کار داشتند علی علیه السلام را کافر خواندند و با او به جنگ برخاستند. کمیل چون سربازی جانباز همراه علی علیه السلام بود و علی که شمشیرش از خون آن کوردلان مقدس مآب سیراب شده بود، متوجه کمیل شد، ناگهان نوک شمشیرش را بر سر یکی از هلاک شدگان فرود آورد و فرمود: ای کمیل! آن کسی که در آن نیمه شب قرآن را با آن سوز و گداز می خواند همین شخص است. کمیل سخت تکان خورد و به اشتباه خویش پی برد و دانست که نباید ظاهر افراد او را گول بزند. او در حالی که بسیار ناراحت بود، خود را روی قدم های بارک حضرت انداخت و از خدا طلب آمرزش کرد .

نقد صوفی نه همه صافی و بی غش باشد
ای بسا خـــرقه که مســـتوجب آتش باشد .






در شأن و منزلت بسم الله همین بس که به فرموده امیرالمومنین امام علی بن ابیطالب سلام الله علیه، اسرار کلام خداوند در قرآن است و اسرار قرآن در سوره فاتحه و اسرار فاتحه در "بسم الله الرحمن الرحیم" نهفته است.



گویند مردی بود منافق اما زنی داشت مومن و متدین.

این زن تمام کارهایش را با "بسم الله" آغاز می کرد. شوهرش از توسل جستن او به این نام مبارک بسیار غضبناک می شد و سعی می کرد که او را از این عادت منصرف کند.

روزی کیسه ای پر از طلا به زن داد تا آن را به عنوان امانت نکه دارد زن آن را گرفت و با گفتن " بسم الله الرحمن الرحیم" در پارچه ای پیچید و با " بسم الله " آن را در گوشه ای از خانه پنهان کرد، شوهرش مخفیانه آن طلا را دزدید و به دریا انداخت تا همسرش را محکوم و خجالت زده کند و "بسم الله" را بی ارزش جلوه دهد.

وی بعد از این کار به مغازه خود رفت. در بین روز صیادی دو ماهی را برای فروش آورد آن مرد ماهی ها را خرید و به منزل فرستاد تا زنش آن را برای نهار آماده سازد.

زن وقتی شکم یکی از آن دو ماهی را پاره کرد دید همان کیسه طلا که پنهان کرده بود درون شکم یکی از ماهی هاست آن را برداشت و با گفتن "بسم الله" در مکان اول خود گذاشت.

شوهر به خانه برگشت و کیسه زر را طلب کرد. زن مومنه فورا با گفتن "بسم الله" از جای برخاست و کیسه زر را آورد شوهرش خیلی تعجب کرد و سجده شکر الهی را به جا آورد و از جمله مومنین و متقین گردید.

[خزینةالجواهر ص 612]
منبع : سایت سبطین