نــــــــــور

اَللّـــــــــهُ نــُـــورُ السَّــــمواتِ وَ الأَرضِ

نــــــــــور

اَللّـــــــــهُ نــُـــورُ السَّــــمواتِ وَ الأَرضِ

مشخصات بلاگ
نــــــــــور

" سَلامٌ عَلَی إل یاسِین "

منتظر مأیوس نیست. منتظر از درد هجر میسوزد

اما بشوق وصال سر زنده و امیدوار است .

انتظار یعنی امید به فردا

فردای وصال ...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۶۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قرآن و عترت» ثبت شده است


لزوم تحصیل حضور قلب:


الف) نماز بی حضور قلب، نماز حقیقی نیست و وقتی نماز از حقیقت و باطن خود جدا شود و به صورت یک عمل بی روح در آید، تمام ثمرات و فوایدی که در آیات و روایات، برای نماز آمده، در چنین نمازی وجود ندارد، چه بسا موجب دوری از خدا هم بشود. 


امام صادق می فرمایند:

«ان العَبدَ لَیرفَعُ مِن صَلاتِهِ نِصفُها اَو ثُلثُها اَو رُبعُها اَو خُمسُها وَ ما یرفَعُ لَه اِلّا ما اَقبَل عَلیه بِقَلبه:

همانا از نماز انسان، نصفش، ثلثش، ربعش یا خمسش بالا برده می شود و آن مقدار از نماز که توجه قلبی داشته باشد، بالا می رود.»



در روایت دیگری امام صادق می فرمایند:

«عَلَیکَ بِالاِقبالِ عَلی صَلاتِکَ فَانّما یحسَبُ لَکَ فیها ما اَقبَلَکَ عَلیه مِنها بِقَلبِکَ:

برتوست که توجه قلبی در نمازت داشته باشی، پس همانا محسوب می شود برایت از نمازت، آن مقداری که در قلبت، توجه به نماز داشتی.»



شراب,خوردن شراب

 

علاوه بر آیات و روایات امروزه از نظر علمى نیز مضرات مصرف مواد الکلى به اثبات رسیده است. دانشمندان به این واقعیت اعتراف داشته‏اند که از جمله آثار زیان بخش شراب، پیامد سویى است که روى مغز و عقل مى‏گذارد و آن را از کار مى‏اندازد. روشن است که با از بین رفتن عقل، پرده شرم و حیا دریده مى‏شود. در نتیجه میدان به دست غرایز حیوانى مى‏افتد. انسان به صورت حیوانى وحشى و لجام گسیخته درمى‏آید.
نوشابه‏ هاى الکلى پس از استفاده سریعاً جذب خون مى‏شود . خون در مسیر خود مغز را بى نصیب نمى‏گذارد، در نتیجه عمل سلسله اعصاب رو به ضعف مى‏رود و خویشتن دارى که ارادى و منشأ شرم و حیا در انسان و مانع از بروز کارهاى زشت است، از دست مى‏رود.
همانطور که امام رضا علیه السلام فرمودند: خدا شراب را بدان جهت حرام کرد که مایه فساد و بازداشتن عقل از درک حقایق و از بین بردن شرم و حیا است.


مشروبات الکلى به پنج دلیل از محرّمات شمرده مى شود:


دلیل اول - کتاب (قرآن)
در قرآن کریم آیات فراوانى وجود دارد که حرمت مشروبات الکلى را به زبان کنایه و یا موردى بیان مى کند، ولى ما به صریح ترین آنها مى پردازیم:
1ـ «انّما الخمر و المیسر و الانصاب و الازلام رجس من عمل الشیطان فاجتنبوه لعلکم تفلحون؛ (مائده (5) آیه 90)
تحقیقاً شراب و انواع قمار و بت پرستى و یا سنگ هایى که براى قربانى نصب شده و چوبه هاى قرعه (براى کشف امور غیبى)، پلیدى از کارهاى شیطان است، از آن دورى گزینید، شاید رستگار شوید.»
«انما یرید الشّیطان ان یوقع بینکم العداوة و البغضاء فى الخمر و المیسر...؛ (مائده (5) آیه 91) شیطان مى خواهد کینه توزى و دشمنى را از طریق شراب و قمار در میان شما بیفکند و تضادهاى داخلى را تشدید نماید و شما را از یاد خدا و نماز باز دارد، آیا باز هم دست از آن بر نمى دارید.»
«یسئلونک عن الخمر و المیسر قل فیهما اثم کبیر و منافع للناس و اثمهما اکبر من نفعهما؛ (بقره (2) آیه 219)
تو را از شراب و قمار مى پرسند، بگو: در آن دو گناهى بزرگ است و سودهایى براى مردم و گناهشان از سودشان بیشتر است.»
به اجماع فقهاى شیعه و سنّى، شراب، نجس و حرمت آن محرز است. اکثر عالمان دینى مشروبات را حتى به نام دارو نیز تجویز نمى کنند، چرا که خداوند متعال شفایى در حرام قرار نداده است. تمام فقیهان اسلامى براى شراب خوار اجراى حد شرعى (هشتاد ضربه شلاق) را واجب نموده اند


دلیل دوم - احادیث نبوى و علوى (سنت)
در مجامع شیعه و سنّى، این حدیث معروف است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) ده گروه را لعنت کرده است که به گونه مستقیم یا غیر مستقیم در شراب سازى دخالت دارند: 1 - کسى که درخت انگور را به نیت شراب غرس کند؛ 2 - آن که بدین قصد از درخت تاک پاسدارى نماید؛ 3 - خریدار مشروبات؛ 4 - فروشنده آن؛ 5 - کسى که مى نوشد؛ 6 - کاسبى که از شراب فروشى پولى به دست مى آورد؛ 7 - فشار دهنده انگور به انگیزه ساختن شراب؛ 8 - افرادى که مشروبات را حمل و نقل مى کنند؛ 9 - تحویل گیرنده آن؛ 10 - ساقى یا کسى که شراب براى دیگرى مى برد. ( فروع کافى، چاپ جدید، ج 6، ص 430 – 429)
در اسلام هیچ گناهى تا این حد نکوهیده نشده است. پیامبر (صلی الله علیه و آله) به حضرت على (علیه السلام) فرمود: «اگر همه گناهان را در خانه اى جمع کنند، کلید آن شراب است.» ( وسائل الشیعه، ج 17، ص 271)
امام على (علیه السلام) مى فرماید: «خداوند شراب و مى گسارى را براى سلامت عقل حرام کرده است.» ( نهج البلاغه، حکمت 252)
امام صادق (علیه السلام) نیز فرمود: «اگر کسى دخترش را به شراب خوار بدهد مانند این است که او را در آتش انداخته است.» (وسائل الشیعه، ج 17، ص 249)
نوشاب‏ه هاى الکلى پس از استفاده سریعاً جذب خون مى‏شود . خون در مسیر خود مغز را بى نصیب نمى‏ گذارد، در نتیجه عمل سلسله اعصاب رو به ضعف مى ‏رود و خویشتن دارى که ارادى و منشأ شرم و حیا در انسان و مانع از بروز کارهاى زشت است، از دست مى‏ رود


دلیل سوم - عقل
برخى از عقلاى جهان به خصوص پزشکان متعهد بر اساس موازین عقلى و علمى و بلکه مشاهدات حسى معتقدند الکلِ مسکِر انسان را از حالت عادى خارج مى سازد و براى مدت زمانى او را در مستى و بى خبرى نگه مى دارد و در این حالت هرگونه عمل خطرناک و یا شرم آورى از وى امکان صدور مى یابد.


دلیل چهارم - اجماع
به اجماع فقهاى شیعه و سنّى، شراب، نجس و حرمت آن محرز است. اکثر عالمان دینى مشروبات را حتى به نام دارو نیز تجویز نمى کنند، چرا که خداوند متعال شفایى در حرام قرار نداده است. تمام فقیهان اسلامى براى شراب خوار اجراى حد شرعى (هشتاد ضربه شلاق) را واجب نموده اند.


دلیل پنجم - علوم طبیعى (علم پزشکى)
(منظور از علوم طبیعى، استنتاجاتى است که متفکران از آن دارند. هنگامى که علم خطرات و مضرّات شراب را کشف مى کند، عقل حرمت آن را اعلام مى دارد.)
از نظر علم پزشکى نیز حرمت شراب، محرز است، زیرا کتاب هاى متعددى درباره زیان هاى آن از سوى پزشکان دل سوز نوشته شده است.




یکی پرسید توی گرمای تابستون با چادر آب پز نمی شی؟

 کسی انگار درِ گوشم زمزمه می‌کند:

قُل نارُ جهنَّم اَشدّ حرَّا (81 توبه)


این روزهای سیاه عریانی، روسپیدتر از چادر نمی یابم...




نتیجه سبک شمردن نماز در بیان حضرت زهرا ء (س)

منبع : کلوب / کلوب امام رضا (ع)

در روایت آمده که سرور زنان، حضرت فاطمه زهرا ، دختر سرور پیامبران- که درودهاى خداوند بر او و پدر و همسر و پسرانِ اوصیایش باد- از پدر بزرگوارش حضرت محمّد صلّى اللَّه علیه و آله پرسیدند :

اى پدر جان! سزاى مردان و زنانى که نماز را سبک بشمارند (به نماز بی اعتنایی کنند)، چیست؟ فرمودند : اى فاطمه، هر کس چه مرد باشد و چه زن، نمازش را سبک بشمارد، خداوند او را به پانزده مصیبت گرفتار مى‏نماید:

شش مصیبت در دنیا، و سه مصیبت هنگام مرگ، و سه مصیبت در قبرش، و سه مصیبت در قیامت هنگام بیرون آمدن از قبر.

مصیبتهایى که در دار دنیا بدان مبتلا مى‏گردد عبارتند از : ....

1- خداوند، خیر و برکت را از عمر او برمى‏دارد.

2- خداوند، خیر و برکت را از روزى‏اش برمى‏دارد.

3- خداوندبلند مرتبه نشانه صالحان را از چهره او پاک مى‏فرماید.

4- در برابر اعمالى که انجام داده پاداش داده نمى‏شود.

5- دعاى او به سوى آسمان بالا نمى‏رود و مستجاب نمى‏گردد.

6- هیچ بهره‏اى در دعاى بندگان شایسته خدا نداشته و مشمول دعاى آنان نخواهد بود.

و مصائبى که هنگام مرگ به او مى‏رسد بدین ترتیب است:

1- با حالت خوارى و پستی جان مى‏دهد.

2- گرسنه مى‏میرد.

3- تشنه جان مى‏سپارد، به گونه‏اى که اگر آب تمام رودخانه‏هاى دنیا را به او بدهند، سیراب نگشته و تشنگى‏اش برطرف نخواهد شد.

و مصیبتهایى که در قبرش بدان گرفتار مى‏گردد بدین قرار مى‏باشد:

1- خداوند فرشته‏اى را بر او مى‏گمارد تا او را در قبر نگران و پریشان نموده و از جایش برکند.

2- خداوند گور را بر او تنگ مى‏گرداند.

3- قبرش تاریک مى‏شود.

و مصائبى که در روز قیامت، هنگام بیرون آمدن از قبر، بدان مبتلا مى‏شود، عبارت است از:

1- خداوند فرشته‏اى را بر او مى‏گمارد تا در حالى که مردم به او مى‏نگرند، او را به صورت بر زمین بکشد.

2- سخت از او حساب مى‏کشند.

3- خداوند هرگز نظر رحمت به او ننموده و از بدیها پاکیزه‏اش نمى‏گرداند، و براى او عذاب دردناکى خواهد بود.

فلاح السائل و نجاح المسائل ؛ ؛ ص22

متن عربی روایت :

أَرْوِی بِحَذْفِ الْإِسْنَادِ عَنْ سَیِّدَةِ النِّسَاءِ فَاطِمَةَ ابْنَةِ سَیِّدِ الْأَنْبِیَاءِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهَا وَ عَلَى أَبِیهَا وَ عَلَى بَعْلِهَا وَ عَلَى أَبْنَائِهَا الْأَوْصِیَاءِ أَنَّهَا سَأَلَتْ أَبَاهَا مُحَمَّداً ص فَقَالَتْ یَا أَبَتَاهْ مَا لِمَنْ تَهَاوَنَ بِصَلَاتِهِ مِنَ الرِّجَالِ وَ النِّسَاءِ قَالَ یَا فَاطِمَةُ مَنْ تَهَاوَنَ بِصَلَاتِهِ مِنَ الرِّجَالِ وَ النِّسَاءِ ابْتَلَاهُ اللَّهُ بِخَمْسَ عَشْرَةَ خَصْلَةً سِتٌّ مِنْهَا فِی دَارِ الدُّنْیَا وَ ثَلَاثٌ عِنْدَ مَوْتِهِ وَ ثَلَاثٌ فِی قَبْرِهِ وَ ثَلَاثٌ فِی الْقِیَامَةِ إِذَا خَرَجَ مِنْ قَبْرِهِ فَأَمَّا اللَّوَاتِی تُصِیبُهُ فِی دَارِ الدُّنْیَا فَالْأُولَى یَرْفَعُ اللَّهُ الْبَرَکَةَ مِنْ عُمُرِهِ وَ یَرْفَعُ اللَّهُ الْبَرَکَةَ مِنْ رِزْقِهِ وَ یَمْحُو اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ سِیمَاءَ الصَّالِحِینَ مِنْ وَجْهِهِ وَ کُلُّ عَمَلٍ یَعْمَلُهُ لَا یُؤْجَرُ عَلَیْهِ وَ لَا یَرْتَفِعُ دُعَاؤُهُ إِلَى السَّمَاءِ وَ السَّادِسَةُ لَیْسَ لَهُ حَظٌّ فِی دُعَاءِ الصَّالِحِینَ وَ أَمَّا اللَّوَاتِی تُصِیبُهُ عِنْدَ مَوْتِهِ فَأَوَّلُهُنَّ أَنَّهُ یَمُوتُ ذَلِیلًا وَ الثَّانِیَةُ یَمُوتُ جَائِعاً وَ الثَّالِثَةُ یَمُوتُ عَطْشَاناً فَلَوْ سُقِیَ مِنْ أَنْهَارِ الدُّنْیَا لَمْ یُرَوِّ عَطَشَهُ وَ أَمَّا اللَّوَاتِی تُصِیبُهُ فِی قَبْرِهِ فَأَوَّلُهُنَّ یُوَکِّلُ اللَّهُ بِهِ مَلَکاً یُزْعِجُهُ فِی قَبْرِهِ وَ الثَّانِیَةُ یُضَیَّقُ عَلَیْهِ قَبْرُهُ وَ الثَّالِثَةُ تَکُونُ الظُّلْمَةُ فِی قَبْرِهِ وَ أَمَّا اللَّوَاتِی تُصِیبُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِذَا خَرَجَ مِنْ قَبْرِهِ فَأَوَّلُهُنَّ أَنْ یُوَکِّلَ اللَّهُ بِهِ مَلَکاً یَسْحَبُهُ عَلَى وَجْهِهِ وَ الْخَلَائِقُ یَنْظُرُونَ إِلَیْهِ وَ الثَّانِیَةُ یُحَاسَبُ‏ حِساباً شَدِیداً وَ الثَّالِثَةُ لَا یَنْظُرُ اللَّهُ إِلَیْهِ وَ لَا یُزَکِّیهِ وَ لَهُ عَذَابٌ أَلِیم‏

مادر از زندگی خویش تو بیزار مشو

ای قرار دل من خسته زدلدار مشو

 


خیز و تا جمع کنم بستر خونین تو را

مرو از هوش دگر خسته وبیمار مشو




فقط از بهر شفا کن تو دعا وپس از این


طالب مرگ خود از خالق دادار مشو


با نگاهت به خدا قلب مرا سوزاندی 

اینقدر جان حسن خیره به مسمار مشو


من خودم زیر بغل های تورا می گیرم

تو فقط پیش علی دست به دیوار مشو


                                             حسن جواهری


شبیه شمع چکیدن به تو نمی آید

و مرگ را طلبیدن به تو نمی آید

خودت بگو که مگر چند سال داری تو

جوانِ شهر، خمیدن به تو نمی آید

هزار بار نگفتم نیا به دنبالم

میان کوچه دویدن به تو نمی آید

فقط بلند مشو چونکه زود می افتی

بدون بال پریدن به تو نمی آید

تلاش کن که دو چشمی مرا نگاه کنی

چنین ندیدن و دیدن به تو نمی آید

چه خوب بود فقط گوشواره می افتاد

چه کرده اند شنیدن به تو نمی آید

تکان نخور قفس سینه ات تکان نخورد

نفس بلند کشیدن به تو نمی آید

بمان که دخترمان را خودت عروس کنی

به آرزو نرسیدن به تو نمی آید

چه با دو دست رئوفانه ات، چه با یک دست

بباف پیرهنت را، حسین منتظر است

دست نوازشش دگر از کار مانده است

بر بازویش مدال غم یار مانده است



با اینکه نا ندارد و قامت کمان شده

چون کوه پشت حیدر کرار مانده است



هر شب برای غربت و مظلومی علی

تا صبح گریه کرده و بیدار مانده است



حالش وخیم تر شده از حرص و جوشها

غصه زیاد خورده که بیمار مانده است



زینب حریف آن همه خونریزی اش نشد

در کار این مریضه پرستار مانده است



از نحوه قدم زدنش حدس میزنم

چشمان ضرب دیده او تار مانده است



کمتر شده تورم پلکش ولی هنوز

بر پیکرش جراحت بسیار مانده است



هر ثانیه تنفس او کند میشود

بد جور در میان در انگار مانده است



از پارگی پیرهنش چند رشته نخ

با رنگ سرخ بر نوک مسمار مانده است



ای فضه لا اقل تو جواب مرا بده

این جای پای کیست به دیوار مانده است؟


******************************

مسمار در خانه چنان تشنه خون شد
کز سینه زهرای جوان رفع عطش کرد ...

بین در و دیوار نگویم که چه رخ داد ....
آنقدر بگویم ... بخدا فاطمه غش کرد ...


اللهم انا نشکوا الیک فقد نبینا و غیبة ولینا ...


فدای گریه ی خونین چشم بیمارت

چه سخت میگذرد لحظه های تبدارت



تمام شهر دعا می کنند جان بدهی

تمام شهر ندارند چشم دیدارت



کسی به خانه ما سرنمی زند دیگر

مگر به نیت سوزاندن دلِ زارت



پدر رسیده و در می زند ولی تنها

چگونه می روی این راه را پیِ یارت



دو دست روی زمین می کشی به جای نگاه

تو می روی و به سر می زند پرستارت



دوباره پهلوی تو درد میکند مادر؟

که سرخ تر شده امشب لباس گل دارت



برای نیم نفس هم نمیشوی آرام

که می دهد ترک کنج سینه آزارت


منبع : سایت تبیان
امام زمان

امام زمان(عج) در دعای «اللهم ارزقنا توفیق الطاعه » (1) برای قشر های مختلف، دعاهایی فرموده که در واقع انتظارات و توقعات آن حضرت را نشان می دهد. این دعا را می توان به دو قسمت تقسیم کرد:

در بخش نخست، برای همگان و عموم مردم درخواست هایی از خداوند کرده و در قسمت دوم برای هر یک از قشر های جامعه به طور جداگانه دعا شده است.

در قسمت دوم، آن حضرت در واقع توقع و نگرانی خود را از هر قشر نیز بیان فرموده است. مقصود ما در این مقاله، همین قسمت است که به بخشی از آنها اشاره می کنیم:

1. علما

«و تفضل علی علمائنا بالزهد و النصیحه ؛ پروردگارا! به علمای ما، زهد و خیرخواهی برای جامعه عنایت فرما«.

امام در این قسمت، از ثروت اندوزی و ترک نصیحت دانشمندان، اعلام نگرانی می کند.

در روایات به این دو محور اشاراتی شده و این دو ویژگی را ملاک برای عالمان بیان کرده اند. از امام صادق(علیه السلام) نقل است: اگر دیدید عالم علاقمند به دنیاست، او را متهم سازید؛ زیرا هر عاشقی به گرد معشوق خود می چرخد. خداوند به داود(علیه السلام) وحی کرد: »بین من و خودت عالمی را که فریفته دنیا شده واسطه قرار مده که تو را از محبت من باز می دارد. اینان، راهزنان بندگان من هستند. کمترین عقوبت من برای آنها، این است که حلاوت و شیرینی عبادتم را از آنها می گیرم».(2)

این نکته را اضافه می کنیم که قرآن وقتی ویژگی علمای اهل کتاب را بر می شمرد، به همین دنیاطلبی و کتمان کردن حقایق به وسیله آنان اشاره می فرماید.

2.علم آموزان

«و علی المتعلمین بالجهد و الرغبه ؛ پروردگارا! به علم آموزان توفیق تلاش و تمایل به تحصیل علم عنایت فرما«.

دعا و توقع امام زمان(عج) از همه دانش پژوهان وعلم آموزان آن است که در طلب علم، رغبت و تمایل نشان دهند و از هر گونه تنبلی و کسالت دوری کنند.

امام صادق(علیه السلام) آن گاه که جنود (لشکر) عقل و جهل را بر می شمرد، نشاط و شادابی را لشکر عقل و کسالت را لشکر جهل برمی شمرد،(3) و به همین جهت در دعایی از کسالت و ناتوانی به خدا پناه می برد: «اللهم نی أعوذبک من الکسل والهرم».(4)

درباره طبیعت پاک جوانان همین بس که امام صادق(علیه السلام) می فرماید: «علیک بالاحداث فنهم أسرع لی کل خیر؛( جوان ها را دریابید؛ چرا که سرعت آنان به طرف خوبی و خیر از دیگران بیشتر است»

در کتاب های روایی هم باب مستقلی با عنوان «باب کراهه الکسل» ذکر شده و روایاتی در مذمت کسالت و تنبلی آورده اند.

امام کاظم(علیه السلام) می فرماید: پدرم خطاب به بعضی از فرزندانش چنین فرمود: «ایاک و الکسل و الضجر فانهما یمنعانک من حظک من الدنیا و الآخره ؛(5) از بی حوصلگی و کسالت به دورباش که این دو، مانع بهره مندی از دنیا و آخرت خواهند بود».

3. جوانان

«و علی الشباب بالنابه و التوبه ؛ پروردگارا! به جوانان ما توفیق بازگشت (به فرمانت) و توبه، عنایت فرما».


ادامه مطلب را ببینید

 

منبع : یاد یار مهربان

آغاز امامت حضرت مهدی(عج) مبارک


قالَ اَبُو عَبْدِاللّه ِ علیه السلام : یا زُرارَةُ! اِنْ اَدْرَکْتَ ذلِکَ الزَّمانَ فَاْلزِمْ هذَا الدُّعآءَ:


اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسَکَ، فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَکَ لَمْ اَعْرِفْ نَبِیَّکَ، اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَکَ لَمْ اَعْرِفْ، حُجَّتَکَ، اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دینى.


امام صادق علیه السلام به زُراره فرمود:
اگر زمان غیبت را درک کردى، این دعا را همیشه داشته باش: خدایا، خودت را به من بشناسان، چون اگر خودت را به من نشناسانى، پیامبرت را نخواهم شناخت، خدایا رسول خود را به مـن معرّفى کن چون اگر رسول تو را نشناسم، حجّت تو را نخواهم شناخت، خدایا حجّت خود را به من معّرفى کن زیرا اگر حجّت تو را نشناسم از دین خود گمراه شده ام.