نــــــــــور

اَللّـــــــــهُ نــُـــورُ السَّــــمواتِ وَ الأَرضِ

نــــــــــور

اَللّـــــــــهُ نــُـــورُ السَّــــمواتِ وَ الأَرضِ

مشخصات بلاگ
نــــــــــور

" سَلامٌ عَلَی إل یاسِین "

منتظر مأیوس نیست. منتظر از درد هجر میسوزد

اما بشوق وصال سر زنده و امیدوار است .

انتظار یعنی امید به فردا

فردای وصال ...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۷۸ مطلب با موضوع «گفتار دینی :: تاریخ اسلام» ثبت شده است

صادق آل محمد علیه السلام

صادق آل محمد علیه السلام

بنال ای دل که در نای زمان، فریاد را کشتند 

بهین آمــــوزگار مکــتب ارشـــــاد را کشتند


 اساتید جهان باید به ســوگ عـــــلم بنشینند

که در دانشگه هستی، بزرگ استاد را کشتند


 65 سال، عاشقانه زیستى و 34 سال را صادقانه امامت کردى

تا پر پر دانه ‏هاى نجابتت به انگور زهرآلود منصور آغشته شد.


حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) رئیس مذهب جعفری (شیعه) در روز 17 ربیع الاول سال 83هجری چشم به جهان گشود . پدرش امام محمد باقر (علیه السلام) و مادرش "ام فروه " دختر قاسم بن محمد بن ابی  بکر می باشد.

آن حضرت القاب چندى داشت که مشهورترین لقب آن حضرت «صادق» است. این لقب به خاطر صدق گفتار آن حضرت و تمایز از جعفر کذاب، که در عصر امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ادعاى امامت کرده بود، به آن حضرت داده شد.

برادر امام زمان (عج) را با چشم خود ببینید (عکس)
  
محمد بن محمد بن نعمان، معروف به «شیخ مفید» فقیه و متکلم مشهور شیعی است. کسی که در سالهای پایانی عمرش و در زمان غیبت کبرای امام زمان(عج) حضرت صاحب الزمان صلوات الله علیه 3 (توقیع) از ایشان دریافت کرد و روای های فراوانی از حمایت های امام زمان(عج) و عنایت های ویژه ایشان به شیخ مفید نقل شده است.

شیخ مفید در ذیقعده سال ۳۳۶ هجری قمری در نزدیکی بغداد متولد شد. او استاد شیخ طوسی و سید مرتضی علم الهدی بود. شیخ مفید بیشتر در علم کلام تبحر داشت و مکتب کلامی شیعه در عصر او به اوج کمال رسید. او در مناظرات دینی مهارت خاصی داشت و مناظراتش با قاضی عبدالجبار رئیس فرقه معتزله بغداد و قاضی ابوبکر باقلانی رئیس اشاعره معروف بود. شیخ مفید از بزرگترین مراجع تقلید تاریخ شیعه بوده است. او بیش از ۲۰۰ جلد کتاب کوچک و بزرگ نوشته است. اما عاملی که سبب برجسته شدن چهره این فقیه بزرگوار شد، عنایت های ویزه امام زمان(عج) به او بود.

 
طبرسی در اواخر کتاب «احتجاج» برخی از توقیع‌های ‌(نامه) حضرت «ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف» را که به شیخ مفید صادر کرده، آورده است.در این نامه‌ها حضرت حجت (عج) شیخ مفید را مشمول عنایات خاص و الطاف مخصوص خود قرار داده است. به عنوان نمونه امام زمان (ع) در خطاب‌هایش به شیخ مفید چنین می‏‌فرماید: " للاخ السدید و الولی الرشید الشیخ المفید؛ به برادر استوار و دوست رشید، شیخ مفید …»

لطفا بقیه حکایت را در ادامــــه مطـــــلب بخوانید .

 

جلوه قرآن به عنوان راهنمای بزرگ در زندگی حضرت رضا (ع)



مقدمه

قرآن آن قدر با عظمت و ارزشمند است که آخرین پیامبر عهده دار تفسیر و تبیین آن شد و پس از وی اهل بیت که عدل قرآن معرفی شده اند عهده دار چنین امر مهمی شدند امام رضا علیه السلام که یکی از همان مفسران واقعی قرآن بود در طول زندگی پر برکتش عنایت بسیار ویژه ای به این راهنمای بزرگ داشت و علاوه بر استفاده ای که در بعد شخصی و فردی از آن داشته در ابعاد دیگر نیز بهره های فراوانی از این کتاب گرفته و و به دیگران انتقال داده است این نوشتار به ترسیم گوشه ای از سیمای قرآنی آن بزرگوار می پردازد.
قرآن در زندگی امام رضا (ع)
موارد زیر مصداق هایی از حضور قرآن در زندگی امام رضا (ع) می باشد:

منبع : چهارده نور غریب

امیرمؤمنان علی(ع) پنج سال از زندگی پربار شصت و پنج ساله خود را در مقام خدمت مسلمین سپری کرد. پنج سالی که سراسر حادثه و درگیری بود. حوادث سهمناکی که جز علی(ع) تاب مقاومت در برابر آنها را نداشت. اما همانها سیمای پرصلابت علی(ع) را در هاله‌ای از مظلومیت قرار داد. مقام معظم رهبری در خطبه‌های نماز جمعه ماه مبارک رمضان با بررسی خصیصه دنیا‌پرستی اشاراتی به ابعاد مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) و شکوه‌های آن حضرت داشتند. ایشان فرمودند: «این بلیّه (دنیاپرستی) موجب شده بود حق صریح، کسی مثل علی بن ابی طالب علیه‌السلام مورد خدشه و مناقشه قرار بگیرد. کسانی مقام او، معنویت او، سابقه او، صلاحیت‌های بی‌نظیر او را برای مدیریت جامعه اسلامی ندیده بگیرند و با او معارضه و مبارزه کنند. ... مناجاتها، شکوه‌ها و درددل‌های امیرالمؤمنین هم حقیقتاً گدازنده است. ... .»

si7j7t4V_535.jpg

اثبات شهادت حضرت صدیقه شهیده زهرا مرضیه ( سلام الله علیها )

ظلم و ستم در حق تنها بازماندة رسول خدا، حضرت زهرا سلام الله علیها و شهادت آن بانوی یگانه، حقیقتی غیر قابل انکار و از مسلّمات تاریخ اسلام است. به گونه ای که هیچ فردی را یارای انکار و رد آن نیست، چرا که مورخان و محدثان عامه و خاصه علارغم فشارها و محدودیت هایی که در طول تاریخ همواره متوجه ایشان بوده است، باز هم به گونه های مختلف و بیان های گوناگون به آن پرداخته اند به طوری که هر انسان محقق و بدون تعصب با مراجعه به مصادرِ متقن و منابعِ دست اول مسلمانان، اعم از شیعه و سنی آن را خواهد یافت.
در این مختصر برآنیم تا با آوردن چند نمونه از تصریحات علما و بزرگان اهل سنت، از هر گونه استبعاد و رد کردن این وقایع تلخ تاریخی، و هرگونه شبه افکنی در میان جوانان جلوگیری کنیم.
به امیــد ظهور و فــرج هر چــه زودتـر منـتقــم اهل بیــت عصـــمت و طـهارت،
حضــرت حجه ابن الحسن العسکری عجل الله تعالی فرجه الشریف.

ابومحمد عبدالله بن مسلم بن قتیبه دینوری (معروف به ابن قُتَیبَة)

ایرانیان چگونه شیعه شدند؟

 پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) درآخرین حج خود در منطقه ای به نام جحفه، پسرعموی خویش علی ابن ابی طالب (علیه السلام) را به دستور قرآن، پس از خود بر مسلمین ولایت داد، ولی بعد از وفات پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) عده‌ای از اصحاب ایشان در محلی بنام سقیفه بنی ساعد جمع شده و برای جانشینی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به بحث نشستند، این درحالی بود که علی ابن ابی طالب (علیه السلام) و عده‌ای از اصحاب در میان غم و اندوه وصف ناشدنی در منزل عایشه گرد آمده بودند و تدارک خاک سپاری آن حضرت را می‌دادند.

طی سقیفه بنی ساعد ابوبکر به عنوان خلیفه انتخاب گردید و علی ابن ابی طالب (علیه السلام) نیز با آن که می‌دانست حقش پایمال شده ولی به خاطر مصالح اسلام سکوت کرد و با ابوبکر بیعت نمود، ولی عده‌ای از یاران پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) که خلافت ابوبکر را قبول نداشتند، علی ابن ابی طالب (علیه السلام) را خلیفه اول و امام برحق می‌دانستند این عده را شیعه می‌نامند.
 شیعه در لغت به معنای پیرو است. به نقل از بزرگان شیعه و سنی برای اولین بار لفظ شیعه برای پیراوان حضرت علی (علیه السلام) توسط خود پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) صورت گرفته است. خوارزمی که از مشهورترین مفسرین اهل است در فصل نهم کتاب "مناقب" خود به سند جابر بن عبدالله می‌نویسند: در خدمت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بودیم که علی (علیه السلام) رو به ما آمد. حضرت فرمود: «قَدْ اَتَاکُمْ اَخِی – رو به شما آمد برادر من». آنگاه دست علی (علیه السلام) را گرفت و رو به کعبه نمود و فرمود: قسم به کسی که جانم در دست اوست، این (علی علیه السلام) و شیعان او در روز قیامت رستگارانند. [1]

اسلام در ایران

سابقه دین اسلام در سرزمین ایران به عصر حیات پیامبر اکرم (صلی علیه و آله وسلم) و نامه آن حضرت به «خسرو پرویز» شاه ایران بر می‌گردد؛ و ورود رسمی این دین به این سرزمین، در سال 16 هجری و در زمان حکومت «عمر بن خطاب» خلیفه دوم می‌باشد که ایران در آن زمان به دست ایشان فتح شده است.

تشیع در ایران

اما سؤال اساسی این است که به رغم ورود اسلام به ایران در دوره خلفا و همچنین به رغم آنکه ایرانیان قرون اولیه، اکثراً از اهل سنت بودند، چگونه شد که هم اینک شاهد اکثریت ایرانیان شیعی هستیم؟



زنی به نام «سوده همدانی» از شیعیان امام بود، در جنگ صفین برای تشجیع سربازان و فرزندان دلاورش، اشعار حماسی می‌خواند، که سخت بر معاویه گران آمد و نام او را ثبت کرد.
روزگار گذشت و امام علی علیه‌السلام به شهادت رسید، و فرماندار معاویه بسر بن ارطاة، بر شهر همدان مسلط گشت، و هر چه می‌خواست انجام می‌‌داد، و کسی جرئت اعتراض یا مخالفت را نداشت سرانجام سوده، سوار بر شتر به دربار معاویه در شام رفت، و از قتل و غارت و فساد فرماندار به معاویه شکایت کرد.
معاویه او را شناخت و سرزنش کرد، و گفت:
یاد داری که در جنگ صفّین چه می‌کردی؟ حال دستور می‌دهم تو را سوار بر شتری برهنه تحویل فرماندارم بدهند تا هر گونه دوست دارد، با تو رفتار کند؟...


سوده، در حالی که اشک می‌ریخت این اشعار را خواند:

صلّی الله علی جسم تضمّنه قبر فاصبح فیه العدل مدفوناً
قد حالف الحق لا یبغی بد بدلا فصار بالحق و الایمان مقروناً

«خدایا درود بر پیکر پاکی فرست که چون دفن شد عدالت هم دفن شد،
و خدا سوگند خورده که همتایی برای او نیاورد، و تنها او با حق و ایمان همراه بود»

معاویه با شگفتی پرسید:
چه کسی را می‌گویی؟ و این اشعار را پیرامون چه شخصی خواندی؟

سوده گفت:
حضرت علی علیه‌السلام را می‌گویم که چون رفت، عدالت هم رفت.

معاویه! فرماندار امام علی علیه‌السلام در همدان چند کیلو گندم از من اضافه گرفت، به کوفه رفتم وقتی رسیدم که امیرالمومنین علی علیه‌السلام برای نماز مغرب بپا خاسته بود تا مرا دید نشست و فرمود: حاجتی داری؟
ماجرا را شرح دادم، و گفتم
چند کیلو گندم مهم نیست، می‌ترسم فرماندار تو به سوی تجاوز و رشوه‌خواری پیش رفته و آبروی حکومت اسلامی خدشه‌دار شود.
امام علی علیه‌السلام با شنیدن سخنان من گریست و گفت:
خدایا تو گواهی که من آنها را برای ستم به مردم دعوت نکردم.
سپس قطعه پوستی گرفت و بر روی آن نوشت:

بسم‌الله الرحمن الرحیم،
قد جائتکم بینةٌ مِن ربّکم فَاوفوا الکیلَ و المیزان، و لا تَبخَسوا النّاسَ اَشیائهُم، و لا تُفسدوا فی الارض بعد اصلاحها، (1) ذالکم خیرٌ لکُم مَن یَقبِضُهُ. والسّلام؛‌

دلیل روشنی از طرف پروردگارتان برای شما آمده است؛ بنابراین، حق پیمانه و وزن را ادا کنید! و از اموال مردم چیزی نکاهید! و در روی زمین، بعد از آن که (در پرتو ایمان و دعوت انبیاء) اصلاح شده است، فساد نکنید!

سپس دستور داد که:
کارهای فرمانداری خود را بررسی و جمع‌آوری کن، تو را عزل کردم و به زودی فرماندار جدید خواهد آمد، و همه چیز را از تو تحویل خواهد گرفت.
نامه را به من داد، نه آن را بست، و نه لاک و مُهر کرد، بلافاصله پس از بازگشت من به «شهر همدان» فرماندار عزل و دیگری به جای او آمد.

معاویه، آن روز شکایت من از چند کیلو گندم اضافی بود، اما امروز به تو شکایت کردم که فرماندار تو «بسر بن ازطاة» شراب می‌خورد، تجاوز می‌کند، مال مردم را به یغما می‌برد،‌ خون بی‌گناهان را می‌ریزد؛ و تو به جای اجرای عدالت و عزل فرماندار فسادگر، مرا تهدید به مرگ می‌کنی؟ و ادعا داری که خلیفه مسلمین می‌باشی؟

نقش اخلاق در سیره عملی پیامبر اسلام (ص)

یکی از شاخصه های پر اهمیت در پیشرفت اسلام اخلاق نیک و کلام دلاویز و پرجاذبه پیامبر اکرم (ص) با انسان ها بود، این خلق نیکو تا بدان حدی بود که معروف شد سه چیز در پیشرفت اسلام نقش به سزایی داشت:

1- اخلاق پیامبر (ص)  2 - شمشیر و مجاهدات حضرت علی (ع)  3- انفاق ثروت حضرت خدیجه (س)

تجلی یازدهم که بر طلوعی بی‏زوال تکیه دارد،
درد را چه عمیق درک کرده است،
تبسم قدسی لحظاتش، همه صبر بود
و اشک‏های هماره نیمه شب‏هایش،
تمام شوق وصال!

می ‏دید و می ‏نگریست که حقارت دنیا،
در تغافل مردم،
به ارزشی جدال برانگیز تبدیل شده است.

رنج می ‏برد از این که انسان،
آن سوی این هیچستان خاک را جست‏جو نمی ‏کند
و به فراتر از خود نمی‏ اندیشد!

مهربانی محض بود و صبر تمام!

زنجیرهای اسارت را بر دست و پای خود تحمل کرد
تا مردم، زمین‏ گیر نشوند؛
تا جهانی را از اسارت در خاک برهاند.

در موضع علم و مناظره،
مقتدرانه قد علم کرد تا انسان را
از جهالت دست و پاگیر خویش نجات دهد.

پایگاه‏های مردمی‏ اش،
گسترده ‏ترین مدرسه‏ های خودسازی و جامعه‏ پروری بود.
اما افسوس که کم بودند آنان که این را فهمیدند!

چه غریبانه گذشت!
زهد، کمترین محصول درخت ایمان اوست
و کرامت،
کوتاه‏ترین سایه شاخ و برگ‏ های عظمتش.

مدینه، از ربیع‏ الاول 231 هجری،
موازنه حضور او را در خاک دنبال می ‏کرد
و در جست‏جوی مجالی برای عرضه
حقیقت او به بیکرانه‏ ها بود.

تا آن‏که سامرا، بلوغ پذیرش او را در خود حس کرد
و چیزی نگذشت که امام،
به اتفاق پدر بزرگوارش، سکونت در آن دیار را برگزید.

اینک امامی 28 ساله،
در گوشه سامرا سر بر بالین شهادت می‏گذارد.

شش سال است که بار سهمگین ولایت را
بر شانه‏ های شکوه و استوار خویش حمل می‏کند.

نه... نه... نه بر شانه‏های خسته
و نه بر دوش زخمی خویش،
بلکه این رسالت آسمانی را در ژرفای باور
و در اعماق جان خویش، ثبت کرده است.

معتمد عباسی، تا لحظه ‏ای دیگر،
به خواسته بزرگ خود می‏رسد.

سال‏های اسارت و غم،
سال‏های غم و تنهایی
روزهای تنهایی و سکوت...

آه، چه غریبانه گذشت؛
چه معصومانه سپری شد!

رفت و فردا را به موعود(
عجل الله تعالی فرجه الشریف) سپرد

امام، دل به فردایی سپرده است

که موعودش علیه‏السلام ،
حقیقت دین را فریاد زند.

می‏رود و دنیا را با همه فرازها و نشیب‏هایش،
با همه پستی‏ها و بلندی‏هایش به او می‏سپارد.

به او می ‏سپارد، دردهای نهفته ‏ای را
که جز در و دیوارهای اتاق کوچکش در سامرا،
احدی تاب گفتنش را نداشت.

اسارت و سکوت حسنی علیه‏السلام
باز هم در قصه حماسی او رقم خورده است.

باشد تا خروش و فریاد حسینی‏اش،
نصیب فرزندش مهدی(عج) شود.