نــــــــــور

اَللّـــــــــهُ نــُـــورُ السَّــــمواتِ وَ الأَرضِ

نــــــــــور

اَللّـــــــــهُ نــُـــورُ السَّــــمواتِ وَ الأَرضِ

مشخصات بلاگ
نــــــــــور

" سَلامٌ عَلَی إل یاسِین "

منتظر مأیوس نیست. منتظر از درد هجر میسوزد

اما بشوق وصال سر زنده و امیدوار است .

انتظار یعنی امید به فردا

فردای وصال ...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۲۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فرهنگ و جامعه» ثبت شده است

 

چادری بودن با چادرسرکردن
فرق میکنـــــــــــــد !

چادری بودن یعنــــــــــــی :
چادر را برای پوشاندنِ خود از نگاه نامَحرمان سر میکند
تا سلامت جامعه و خانواده ها به خطر نیافتد ،
و برایش چادر حکـــمِ سنگر دارد ...
و راه و هدفش ، همان راه  فاطمه (س) است ...

چادر سرکردن یعنــــــــــی :
چادر را برای زیبایی سر میکند و معایبش را با چادر می پوشاند .
و اعتقادی به محرم و نامحرم ندارد .
چادر سر میکند و صورتِ بزک شده را درون قابِ چادرِ مشکی میگذارد تا بهتر جلوه کند .
چادر سرمیکند ، امـــــا ،
اعتقادی به پوشاندنِ ناخن های بلند و ساق ِ دست
و پوشیدنِ جوراب ندارد و به خیالِ خودش چادری شده !!!
چادر سر می کند تا البسه های رنگارنگش از زیر چادر ،
بیشتر جلبِ توجه کند ،
و دریــــغ از خواندنِ دوخط احکــــامِ حجاب در اسلام ...

پـــــــــــــس فراموش نکنیم !
چادری بودن با چادرسرکردن فـــــــــــــــــرق میکند .


چکیــــده:

در عصر حکومت حضرت امام مهدی (علیه السلام) آیات وحیانی قرآن کریم و سیره انسان‌ساز رسول الله (صلی ‌الله ‌علیه‌ و آله) و معصومان (علیهم السلام) مصدر برنامه‌ریزی بر همه امور از جمله معماری و خانه‌سازی خواهد بود که به طور طبیعی نوع معماری و خانه‌سازی قرآنی بر سبک زندگی و شکل و فرم زندگی شهری و روابط خانوادگی تاثیرات شگرفی می‌گذارد در این پژوهش با مرور بر آیات قرآن و خانه‌سازی انبیاء و اولیاء و شاخصه‌های آن به تبیین عوارض و آثار سوء معماری سکولار و غیردینی و آثار اسفبار آن پرداخته و آنگاه وضعیت مطلوب معماری و خانه‌سازی قرآنی در عصر حکومت امام مهدی (علیه السلام) را مشخص نموده‌ایم. توجه به ظرائف و آثار و برکات معماری و خانه‌سازی قرآنی و رویکرد به آنها از سوی منتظران و زمینه سازان حکومت مهدوی (علیه السلام) و اجرای آن در سطح جامعه اسلامی از زمره برآیندهای این مقاله می‌باشد.

اندیشه های اقتصادی امام صادق علیه السلام

یکى از بارزترین امتیازهاى جوامع ایده آل، داشتن اقتصادى سالم، پویا و وجود مجریان فعال، متعهد و کاردان در عرصه هاى اقتصادى است . پیامبران الهى نیز براى ایجاد قسط و عدالت در سطح وسیع آن در میان اقشار مختلف جامعه و تامین نیازهاى مادى مردم و آبادانى و آسایش آنان به وسیله توزیع عادلانه امکانات، سرمایه ها، ایجاد زمینه هاى مناسب، اطلاع رسانى همگانى و بالاخره ترویج احسان، نیکوکارى و خدمت رسانى کوشیده اند تا مردم را به سوى سعادت و نیک بختى سوق دهند . این تلاشها که در جهت تحقق بخشیدن به مقاصد الهى و اهداف آسمانى ادیان توحیدى و پیامبران و فرستادگان از سوى خداوند متعال انجام مى گیرد، به منظور فراهم نمودن زمینه هاى عبودیت و قرب الهى براى عموم انسانهاى سعادت طلب و حقیقت خواه مى باشد .
در این نوشتار به بررسى برخى از اندیشه هاى اقتصادى امام صادق علیه السلام در عرصه جامعه اسلامى مى پردازیم .
آل یاسین


زن غربی یا اسلامی؟

از قرن هفدهم به بعد در غرب، نهضتی در زمینه مسائل اجتماعی و در قالب «حقوق بشر» پدید آمد، که در آن نویسندگان و متفکران غرب افکار خویش را در قالب دفاع از حقوق طبیعی و فطری بشر با دو محور «آزادی» و «تساوی» حقوق زن و مرد مطرح کردند و حتی مدعی شدند که بدون تأمین آزادی زن و تساوی حقوق او ، سخن راندن از آزادی و حقوق بشر بی‏معنی است. آنها  کلید تمام مشکلات اجتماعی و خانوادگی زنان را در حل این مسأله دانستند. اما این سخنان به ظاهر فریبنده و پوچ در راستای اهداف مادی و استثماری جامعه غرب است نه احقاق حقوق واقعی زن.
حقیقت این است که در فلسفه غرب سالهاست که انسان از ارزش و اعتبار افتاده است. سخنانی که در گذشته درباره انسان و مقام ممتاز وی گفته می‏شد و ریشه‏ همه آنها در مشرق زمین بود، امروز در اغلب سیستم‏های فلسفه غربی مورد تمسخر و تحقیر قرار می‏گیرد. انسان از نظر غربی تا حدود یک ماشین تنزل کرده است، روح و اصالت آن مورد انکار واقع شده است. اعتقاد به علت غایی و هدف داشتن طبیعت، یک عقیده ارتجاعی تلقی می‏ گردد.


غیرت­مداری مردانه :

غیرت و حمیّت، یعنی تلاش در نگهداری آنچه حفظش ضروری است. غیرت در دین به معنای دفاع از دین و پافشاری بر حفظ ارزش­ های دینی است و غیرت در مورد ناموس هم به معنای حفظ ناموس در برابر نامحرم است. این صفت در قالب مطلوبش، از شجاعت، بزرگ منشی و عزت نفس انسان در برابر وسوسه­ های شیطان و بی تفاوتی به ناموس و اعتقادات نشأت می‏ گیرد.

آیا اجنه در گم شدن وسایل نقشی دارند؟


متن سوال:

با سلام من مدت کوتاهی هست که پول گم میکنم یعنی در واقع جایی که پولهام رو می گذارم بعد می بینم هیچ چیز نیست اطرافیان دلایلی می اورند که گاهی توام با خرافات هست ولی من قانع نمی شوم لطفا راهنماییم کنید. با تشکر


متن پاسخ:

 آنچه مسلم است اصل وجود جن حقیقتی غیر قابل انکار است و هر چند به طور عقلی امکان برخی اصطکاکات بین انسان و جن وجود دارد، این فروض مانند جن داشتن برخی خانه های آن هم در مکانهای شلوغ و پر رفت و آمد انسانها بعید به نظر می رسد.


Image result for ‫شب قدر‬‎


شاید امشب باشد آن شب با شکوه.شبی که برتر از هزار ماه است.

شب قدر.

شبی که نزول قرآن عظیم را تاب آورده است.

در چنین شبی قلم تقدیر خداوند چشم به اعمال بندگان دوخته است.

آنها که آمرزش می طلبند، آنها حج خانه خدا دلشان را برده است، آنها که أمن و ایمان و تندرستی و روزی فراوان طلب می کنند، قدر این شبها را بهتر می دانند.


در این شب ملائکه آسمان مقدرات خلق را به زمین می آورند.

تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن کُلِّ أَمْرٍ. (سوره قدر آیه 4)


و مقصد کاروان ملائکه قلب مقدس امام(ع) است.

مقصدی بهتر از آن نمی شناسند.

امشب برای دلدادگانی که آرزوی ظهور امام حاضر(ع) را به دل دارند غنیمت است تا همتی کنند و چون ملائکه خودشان را به محضر امام برسانند.

ادب کنند تا راه یابند. 

امشب آدابی دارد.

ادبش نماز است، شب زنده داری و عبادت است، یاد خداست و... 

ادب دیگر امشب اشک است.

اشکی که قرنهاست از فرق شکافته امامی مظلوم می جوشد و از چشمان حسرت زده دلباختگانش جاری می شود.


دعای جوشن کبیر

دعای افتتاح

دعای مجیر

مناجات امیر المومنین(ع)

زیارت امام حسین(ع) در شبهای قدر

دعای ابوحمزه ثمالی


حکمتی درکار است که شبهای قدر با یاد علی(ع) هم داستان شده است.

شاید نشانه ای باشد برای مردمانی که راه به حقیقت شب قدر می جویند. و خدا داناتر است...


نقل از موج همراه

مشروعیت عزاداری بر ائمه اطهار (علیهم السلام)


چکیده:
تولی و تبری از فروع دین است. تولی و تبری امری قلبی و عملی است، از مظاهر تولی و تبری، عزاداری بر مصائب اهل بیت (علیهم السلام) است. در این مقاله ابتدا به واژه عزا در لغت و اصطلاح پرداخته شده و سپس دلایل مشروعیت عزاداری مورد بررسی قرار گرفته است.
ضرورت بررسی این موضوع در پاسخ به سؤالات ذیل نمود می یابد:
عزاداری مورد تایید و امضاء شرع می باشد یا نه؟
دلایل این مشروعیت چیست و چگونه ثابت می شود؟



میهمانی شد شروع ای عاشقان


نورحق کرده طلوع ای عاشقان






(
) حلول ماه  رمضان
مبارک باد ()





قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم

مَنْ مَنَعَهُ الصَّوْمُ مِنْ طَعَامٍ یَشْتَهِیهِ کَانَ حَقّاً عَلَى اللَّهِ أَنْ یُطْعِمَهُ مِنْ طَعَامِ الْجَنَّةِ وَ یَسْقِیَهُ مِنْ شَرَابِهَا

حضرت محمد که درود خداوند بر او و اهلش باد فرموده اند :

کسى که روزه او را از غذاهاى مورد علاقه ‏اش باز دارد برخداست که به او
از غذاهاى بهشتى بخورانند و از شراب هاى بهشتى به او بنوشاند.


بحار الانوار(ط-بیروت) ج 40 ، ص 331 ، ح 13








امام سجّاد ( علیه السّلام ) :


« حَقُّ سائِسِکَ بِالعِلمِ ، التَّعظیمُ لَهُ و التَّوقیرُ لِمَجلِسِهِ و حُسنُ الاِستِماعِ إلَیهِ ؛»

حق استاد تو این است که بزرگش دارى و محضرش را محترم
شمارى و با دقّت به سخنانش گوش بسپارى .



من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 620





معلم ای فروغ آسمانی
معلم مهر پاک جاودانی

معلم ای چراغ راه دانش
معلم آیه های مهربانی

مرا از جهل و نادانی رها کن
مرا با علم و ایمان با خدا کن

بیا ای گل تو از گهواره تا گور
مرا با علم و دانش آشنا کن

دلی شفاف چون آیینه داری
محبت و صفا در سینه داری

اگر داری گهی اخمی به چهره
ولی بی شک دلی بی کینه داری

معلم ای چراغ آفرینش
تو هستی افتخار آفرینش

تو هستی گوهر نایاب دریا
عجب دارم ز تاب آفرینش


گام به دنیا گذاشتم؛ همه جا تاریک بود. دنیای من، دنیای سیاهی جهل بود.
همیشه می پنداشتم این جهان، غرق در پدیده های پوچ است
و البته ریز و درشت هایی که برایم گنگ و بی معنا بود.


من با شنیدن کلماتی بزرگ می شدم که حتی معنای آنها را به خوبی نمی دانستم.
دریچه ای از دانایی به رویم باز نبود. تا اینکه روزی، دستی مهربان
پنجره اتاق ذهنم را گشود و غبار تاریکی را از دلم زدود.

آنگاه چشمانم به نور دانایی روشن شد و کسی به من آموخت
جدال با سیاهی جهل را. کسی به من آموخت که قلبم را به مهمانی نور علم ببرم.


به قلبم آموخت که از ظرفیت عشق آکنده شود تا مظروف دانش قرار گیرد
مگر نه اینکه «اَلْعِلْمُ نُورٌ یقْذِفُهُ اللهُ فِی قَلْبِ مَنْ یشاءُ»؟!


پس من چگونه سپاس گزار مهربانی های آموزگاری باشم که مرا به
ضیافت آسمانی علم بُرد و بر سفره نور نشانْد و دانایی را به من تعارف کرد؟
هزاران هزار سپاس، آموزگار من!