نــــــــــور

اَللّـــــــــهُ نــُـــورُ السَّــــمواتِ وَ الأَرضِ

نــــــــــور

اَللّـــــــــهُ نــُـــورُ السَّــــمواتِ وَ الأَرضِ

مشخصات بلاگ
نــــــــــور

" سَلامٌ عَلَی إل یاسِین "

منتظر مأیوس نیست. منتظر از درد هجر میسوزد

اما بشوق وصال سر زنده و امیدوار است .

انتظار یعنی امید به فردا

فردای وصال ...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۴ مطلب با موضوع «عترت :: حسینیه :: ذکر مصیبت» ثبت شده است

حر بن یزید تمیمى که از فرماندهان جنگاور و دلیر عمر بن سعد بود و همو بود که در وهله نخست ، راه را بر امام حسین علیه السلام بست و او را به اجبار و اکراه به کربلا رهسپار گردانید

وقتى بزرگوارى امام حسین علیه السلام و حقیقت خواهى وى را ملاحظه کرد و از سوى دیگر متوجه نیت هاى پلید عمر بن سعد و لشکریان عبیدالله بن زیاد و جنایت ها و ستم کارى هاى آنان گردید ، از خواب غفلت و دنیاطلبى بیدار شد و در خود احساس نگرانى و ندامت نمود و در وى دگرگونى شگفتى به وجود آمد.





السلام‌ علیک‌ یا صریع‌ الدمعة‌ العبری‌.

السلام‌ علیک‌ یا مذیب‌ الکبد الحری‌.

السلام‌ علیک‌ یا صریع‌ العبره‌ السابکة‌ وقرین‌ المصیبة‌ الراتبه‌.



دیدگانت‌ پر اشک‌، لبانت‌ خشکیده‌،

سینه‌ ات‌ گداخته‌، قلبت‌ شعله‌ور،

روحت‌ پرتلاطم‌، لیکن‌ مهار نفست‌ برمشت‌.

سرود ایمان‌ بر لب‌، نوای‌ توحید در کام‌،

یاد خدا در دل‌، دستار پیامبر بر سر،

کهنه‌پیرهن‌ امانت‌ مادر بر تن‌، بزم‌ اشکواره‌ در پیش‌.


ای‌ حسین‌، ای‌ رازدار منزل‌ وحی‌؛

غم‌ سرای‌ خیمه‌ هایت‌، سوزش‌ قلب‌ زنانت‌،

گریه‌نوباوگانت‌، آه‌ و سوز خواهرانت‌،

العطش‌ از دخترانت‌، عالمی‌ را اشک‌ ریزان‌ می‌کند!

ای‌ حسین‌ ای‌ رهنمای‌ راه‌ ایمان‌،

ای‌ حسین‌ ای‌ جرعه‌ نوش‌ جام‌ یزدان‌،

کوفیان‌بد صفت‌، نامردمان‌ بی‌ مروت‌،

گران‌ بی‌ فتوت‌، حیا از مادرت‌ زهرا س نکردند!


ای‌ حسین‌ جان‌ ای‌ خون‌ یزدان‌!

واژگان‌ در چکامة‌ شور تو ناتوان‌،

شعر گویان‌ در ستایش‌ صبر تو حیران‌،

و ادیبان‌ دربیان‌ ایثار تو سرگردان‌.


یا حسین‌! نیایت به‌ شهادت‌ پذیری‌ ات‌ جان‌ یافت‌،

زکریا(ع) به‌ غم‌ آمیخته‌ بانامت‌ ره‌ جست‌،

فطرس‌ به‌ برکت‌ گاهواره‌ تو بال‌ یافت‌.

گویی‌ که‌ در قربانگاه‌ زمین‌ِ

آرزوحاجیان‌ قربانی‌ به‌ یاد تو کنند؛

و گویی‌ احرام‌ به‌ تن‌ داران‌

در سرزمین‌ عرفات‌ دنبال‌ راه‌ توروند

که‌ تو فرزند مکه‌ و بط‌حایی‌،

فرزند زمزم‌ و صفایی‌، پور حل‌ و منایی‌.

گرگان‌ بیشة‌ شهوت‌،

پارگان‌ تنت‌ را تن‌ پاره‌ کردند،

روبهان‌ مرغزار حیله‌ دعوت‌نامه‌ها را به‌ شمشیر باز کردند

و حرامیان‌ بستر کفر دست‌ پلید خویش‌ را

برای‌ بیعت‌ به‌سوی‌ تو گشودند

که‌ چه‌ نیک‌ فرمودی‌:

«ان‌ الدعی‌ بن‌ الدعی‌ قد رکز بین‌ اثنتین‌ بین‌ السله‌ والذله‌
و هیهات‌ منا الذلة‌ یابی‌اللّه‌ ورسوله‌ والمؤمنون‌ وحجور طابت‌
وطهرت‌ وانوف‌ حمیة‌ ونفوس‌ ابیه‌ من‌ ان‌ توثر طاعة‌اللئام‌ علی‌ مصارع‌ الکرام‌


آگاه باشید که زنازاده ی پسر زنازاده، مرا بین دو چیز قرار داده است؛
کشته شدن یا تسلیم شدن با ذلت و خواری، لیکن ذلت از ما دور است،
خدا راضی نیست که ما ذلیلانه تسلیم شویم و پیغمبر خدا،مؤمنان
و دامن های پاک و پاکیزه ای که در آن پرورش یافته ایم
و آن مردانی که از تن دادن به زیربار ستم منزه اند، راضی نیستند
که ما اطاعت افراد پست را بر قتلگاه کریمان و بزرگواران برگزینیم

محمدبن طاوس، لهوف،ص 86



امشب شب جانسوز عاشوراست ...

 

امشب شبی است که امام به یاران اذن میدهد هر کس میخواهد با استفاده از تاریکی شب برود اما کسی نمیرود ...

امشب در خیمه ها غوغاست ... تیز کردن شمشیرها آماده کردن زره ها وداع دلدادگی ...

امشب از خیمه ها دری به ملکوت باز شده است ... ترنم نماز شب ، تلاوت قرآن ، مناجات ، ذکر و دعا به گوش میرسد ...

امشب اباعبدالله الحسین (ع) خار و خاشاک اطراف خیمه ها را جمع میکند تا فردا بچه ها راه فراری داشته باشند ...

امشب علی اصغـــــر آرام در آغوش رباب آرمیده و رقیـــه نگران فردای برادر است ...

امشب سکینه آرامش ندارد . بیقرار و بی تاب بیم وقوع فردا را دارد ...

امشب قاسم نو رستـــه از عمو در مورد شهادتش می پرسد و الموت عندی احلی من العسل را در تاریخ ثبت میکند ...

امشب زینب دل آشفته به اطراف خیمه ها میگردد . در نیمه شب دو جلسه برقرار است :

در یک جلسه قمر بنی هاشم جوانان هاشمی را ترغیب میکنند تا آنان هستند کسی مقدم بر آنان به میدان نرود

و در جلسه دیگران حبیب بن مظاهر به یاران میگوید مبادا تا ما هستیم یکی از مهمانمان بنی هاشم به میدان برود

و زینب دلش قدری آرام می شود ...

امشب یاران حسین جای خود را در بهشت می بینند ...

امشب نماز شب و تلاوت قرآن حال دیگری دارد ...

امشب شب تصمیم سرنوشت ساز است نه برای یک عمر که برای یک تاریخ ...

امشب شب عشق و دلدادگی است ... شبی که فردایش سخت ترین امتحان برگزار می شود ...

امشب شب عاشوراست ...

و امشب بیش از هر شب دیگری مهــــدی فاطــمه اشک و خون از دیده می گرید ...

امشب باید گفت : بقیـــــة الله آجرک  الله فی مصیبة جدک الحســــین



شیخ عباس قمی در کتاب منتهی الآمال روایت نموده است :

حضرت امام حسین علیه السلام در وادی ثعلبیه خواب قیلوله فرمود و 

چون از خواب برخاست فرمود : در خواب دیدم هاتفی ندا می کرد که 

شما شتابان به پیش می روید حال آنکه مرگ شما را سریعتر به بهشت

سوق می دهد! حضرت علی اکبر فرمود : ای پدر! آیا ما بر حق نیستیم؟ 

امام حسین علیه السلام فرمود : آری به حق خدایی که بازگشت همه 

به سوی اوست ما بر حقیم .

علی اکبر پاسخ داد: پدر! حال که ما بر حقیم از مرگ چه باک داریم .

8885.jpg