نــــــــــور

اَللّـــــــــهُ نــُـــورُ السَّــــمواتِ وَ الأَرضِ

نــــــــــور

اَللّـــــــــهُ نــُـــورُ السَّــــمواتِ وَ الأَرضِ

مشخصات بلاگ
نــــــــــور

" سَلامٌ عَلَی إل یاسِین "

منتظر مأیوس نیست. منتظر از درد هجر میسوزد

اما بشوق وصال سر زنده و امیدوار است .

انتظار یعنی امید به فردا

فردای وصال ...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۵۳ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۲ ثبت شده است

در محضر بهجة العرفاء


13910907000605_PhotoA.jpg

حضرت آیت الله بهجت رحمه الله علیه می‌فرمایند: "خدا نکند انسان معصیت کند و اگر کرد، خدا نکند معصیت اجتماعی بکند و اگر کرد خدا رحم بکند که اضلال مردم در آن باشد."

و نیز فرمودند:
"در قیامت که نامه عمل را به دست انسان می‌دهند، در نامه بعضی‌ها نوشته شده که فلان فرد را تو کشته‌ای. می‌گوید: خدایا، من کی او را کشتم؟ من کجا قاتل بودم؟ من اصلا خبر ندارم که قاتلش چه کسی است. در جواب می‌گویند: در فلان مجلس فلان کلمه را گفتی، این کلمه نقل شد به مجلس دیگری و از آن‌جا دوباره به مجلس دیگر که قاتل در آن مجلس بود، رسید و او این را شنید و رفت او را کشت و تو سبب این قتل شدی. این جور سببیت است که انسان باید احتیاط کند و حواسش را جمع کند. آیا کسی می‌تواند متوجه باشد که این کلمه‌اش به ده واسطه خرابکاری نکند؟ قهرا باید هر کاری که بالفعل برای خودش جایز می‌داند با طلب توفیق از خدا و طلب نجات از خدا آن را انجام دهد تا عواقبش چیزی نشود که برایش مسئولیت بیاورد."

باری تقوای در رفتار و گفتار، تقوای در خانواده و جامعه، تقوای علمی و عملی، اخلاقی و معنوی حد و مرز ندارد و رعایت تقوا و ترک گناه در هیچ مرحله‌ای از انسان ساقط نیست بلکه برای هر کسی در شان و مرتبه خودش لازم است و چنین است که آیت الله بهجت می‌فرمایند: "ترک معصیت در اعتقادات و اعمال و نماز اول وقت کافی و وافی است برای وصول به مقامات عالیه اگر چه هزار سال باشد."

به بهانه سی امین سالگرد شهادت سردار شهید محمد بروجردی


شهید بروجردی با چه سلاحی وارد پایگاه ضدانقلاب شد

روستا پر از ضدانقلاب و مردمی بود که روستایشان پایگاه ضدانقلاب‌ شده بود و حالا به خاطر اختلافی که با بعضی از آنها پیدا کرده بودند، می‌خواستند به خیل پیشمرگان بپیوندند.

خبرگزاری فارس: شهید بروجردی با چه سلاحی وارد پایگاه ضدانقلاب شد

سردار شهید «محمد بروجردی» به سال 1333 در روستای «دره گرگ» از توابع شهرستان بروجرد به دنیا آمد؛ وی در دوران انقلاب اقداماتی از جمله مبارزه جدی و عملی علیه حضور آمریکا در کشور، خلع سلاح قرارگاه پلیس، حضور در عملیات نظامی 15 خرداد 1357، انفجار در نیروگاه برق و کاخ جوانان منطقه شوش، خلع سلاح کلانتری 14 در میدان خراسان و شرکت در آزادسازی پادگان جمشیدیه و رادیو تلویزیون را انجام داد.

شهید بروجردی در رابطه با اکثر این حرکت های انقلابی، مسئولیت شناسایی، جمع‌آوری اطلاعات و طرح‌ریزی عملیات را به عهده داشت و در آخرین عملیات از ناحیه پا مجروح شد.

نخستین روزهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، زمانی که عوامل داخلی ابرقدرت‌ها، فتنه و آشوب را در مناطق کردنشین به راه انداختند، با فرمان تاریخی حضرت امام خمینی(ره) مبنی بر مقابله و سرکوب ضدانقلاب، عازم پاوه شد؛ حضور آن شهید در کردستان (که تا آخرین لحظات حیاتش ادامه داشت) منشأ خیرات و برکات زیادی شد. پس از تصویب طرح تشکیل سازمان پیشمرگان کُرد مسلمان، مسئولیت این کار به میرزا محمد سپرده شد.

اقدامات مؤثر این تشکیلات در کردستان، سازماندهی ضدانقلاب و نقشه‌های اجنبی‌پرستان را برهم زد و آرزوی ایجاد اسرائیل دوم در کردستان را در دل آمریکا و ایادیش دفن کرد و سرانجام این مسبح کردستان، در تاریخ اول خرداد 1362 در حالی که با عده‌ای دیگر از همرزمانش در مسیر جاده مهاباد، نقده حرکت می‌کردند بر اثر انفجار مین به شهادت رسید.

در سی‌امین سالگرد شهادت سردار شهید «محمد بروجردی» روایتی از همرزم این شهید را می‌خوانیم:

در جوانرود، منطقه‌ای بود به نام «زلان» که تا «قلقله» حدود 30 کیلومتر. تمام آن در دست ضدانقلابی‌ها بود. یکی از اهالی منطقه آمده بود و دنبال مسئولی می‌گشت و حرفی برای گفتن داشت و می‌گفت: «خیلی از مردم منطقه حاضر شده‌اند که پیشمرگ مسلمان شوند، حاضرند که با مسئولان صحبت کنند».

بروجردی فوراً چند نفر را برداشت و همراه او شد؛ با آن که منطقه خیلی خطرناک و در اختیار ضدانقلاب بود، بی‌هیچ امکانات نظامی و تنها با یک کُلت معمولی به آنجا رفت تا پای صحبت مردم بنشیند...

روستا پر از ضدانقلاب و مردمی بود که روستایشان پایگاه ضدانقلاب‌ شده بود و حالا به خاطر اختلافی که با بعضی از آنها پیدا کرده بودند، می‌خواستند به خیل پیشمرگان بپیوندند.

شهید بروجردی با سلاح عقیده و منطق وارد روستا شد؛ همه روستائیان و ضدانقلاب‌ دهانشان از شگفتی باز مانده بود.

ـ عجب آدمی! نگاش کن! چه جوری اومده.

ـ چه دلی داره، نه اسلحه‌ای نه چیزی...

حس اعتماد شهید بروجردی به مردم مسلمان کُرد، آنان را بر این باور رساند که او برای جنگیدن به کردستان نیامده است؛ به همین خاطر اکثر مردم با اولین برخورد سلاح بر زمین گذاشته و تسلیم شدند.

02.jpg
 سخنرانی منتشر نشده ی شهیدهمت در جمع رزمندگان لشکر 27 محمد

رسول الله (ص) در خاتمه ی عملیات والفجر:


در عملیات والفجر چهار، سرداران بزرگی را از دست دادیم. و بسیجیان گمنامی

که ما قادر به شناختشان نبودیم و فقط خدا توانست آنان را درک کند. این شهادتها

بایستی ما را در ادامه راه مصرتر و پافشرده تر کند.همه شما عزیزان معتقد به این

مطلب هستید که جهاد یکی از درهای بهشت است و قشنگ تر، مأنوس تر و زیباتر

از کلمه شهادت، در تاریخ نداریم. به همین مناسب است که وقتی به کلمه شهید

می رسیم، می بینیم که در روز قیامت و زمان بازخواست، خداوند چه احترامی بر

شهید می گذارد. بنابر روایات اولین قطره ی خون که بر زمین چکیده می شود،

تمامی گناهانش بخشیده می شود.

ز خاک ِکربلا یک مُشـت روزی

رسید از دست زوّاری به دستم

بدو گفتم که ای خاک ِ شفابخش

چرا اینگونه از بوی ِ تو مستم؟

چرا مجذوب بویت هست عالم؟

چرا من این همه دل بر تو بستم؟

برای لحظه ای بوییدن تــو

به پای کاروان ها من نشستم

بگفتا اعتبارم از حسین است..

که من ارباب ِخود را می پَرستم

اگرچه خاکم و در زیر پایت

ولیکن از پلیدی ها بِجستـم

(کمال همنشین برمن اثر کرد

وگرنه من همان خاکم که هستم)   
           (شعراز بهلول حبیبی زنجانی)


مساوی!!؟


زن در معدن زغال سنگ کار میکند تا با مرد مساوی شود.


زن ساعتها به دور از فرزندان کار میکند تا با مرد مساوی شود

 

زن فست فود را جایگزین پخت غذا میکند تا در عدم گذران زمان در آشپزخانه با مرد مساوی شود

 

زن ماشینهای سنگین را در بیابان می راند تا با مرد مساوی شود

 

زن تا دیر وقت بدون ترس در خیابان رفت و آمد میکند تا با مرد مساوی شود

 

زن در مسابقات رالی شرکت می کند تا با مرد مساوی شود

 

زن لباسهای مردانه می پوشد تا با مرد مساوی شود

 

زن برای سهیم شدن در تجارت جهانی نقش مهمی در تبلیغات(البته با بدن نیمه عریان وچهره بزک کرده اش) ایفا میکند تا با مرد مساوی شود


زن به تنهایی با دوستانش به مسافرت میرود تا با مرد مساوی شود


زن زیر بار مسئولیت ازدواج نمیرودتا به ظاهر با مرد مساوی شود


زن ریحانه بودنش را نادیده می انگارد تا با مرد مساوی شود


زن عفاف را دفن میکند وحجاب را رنگ بی رنگی میزند تا با مرد مساوی شود


آری! زن با مرد مساوی است : زن در انسانیت ورعایت تقوا با مرد مساوی است.


یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر وانثی وجعلناکم شعوبا

وقبائل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقیکم ان الله علیم خبیر

                                                   (سوره حجرات ایه13)


ای مردم ما شما را از یک مرد وزن افریدیم وشما را تیره ها وقبیله ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید(اینها ملاک امتیاز نیست) گرامی ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست، خداوند دانا وآگاه است



شود آیا که شبی بر دل من یار شوی؟
یار این خسته ی غمدیده ی بیمار شوی؟

سینه ی غم زده ام بهر تو سوزد همه شب
دل من آب شده کی تو پدیدار شوی؟

با کلافی بنشستم سر بازار رخت
کی تو ای یوسف من بر سر بازار شوی؟

همچو یعقوب شده دیده ام از درد فراق
کی به پیراهن خود نور شب تار شوی؟

هر که مشتاق تو شد گوشه ی چشم تو خرید
شود آیا که مرا هم تو خریدار شوی؟

ز غم غربت تو شام غریبان شده دل
چه شود گر تو مددکار دل زار شوی؟!

شعله ی خیمه ی آتش زده گوید که بیا
زائر بی کفنی بی سر و خونبار شوی؟!

مرجع عزیز و عالیقدر آیت الله صافی گلپایگانی

سلام علیکم؛

من فاطمه ۲۱ ساله هستم. شما را بارها در مشهد دیده‌ام، و به شما به چشم یک پدر معنوی نگاه می‌کنم. آقا من یک دختر بدحجاب هستم، راستش نمی‌دانم حجاب چیست؟ چرا حجاب بر ما واجب است؟ چرا حجاب ارزش است؟ آیا چادر یک تکه پارچه با ارزش و مقدس است؟ دختر ۹ ساله از چادر چه می‌داند؟ چرا فقط در دین ما چادر و حجاب وجود دارد، یعنی پیامبران دیگر نمی‌دانستند؟!


آیا معنای پوشش، نبودن من در جامعه نیست؟ پس چگونه باید برای جامعه مفید باشم؟چرا ما زنان باید تاوان دل‌های مریض بعضی مردان را بدهیم؟ آیا بهتر نیست حجاب در کشور اختیاری باشد؟ لطفاً مرا نصیحت کنید و به سؤالاتم جواب دهید که من پی‌جوی حقیقتم. منتظر پاسخ شما هستم.



http://asna-alborz.ir/images/docs/000000/n00000693-b.jpg

آیت‌الله صافی گلپایگانی در پاسخ این نامه بیان داشته است:

بسم الله الرحمن الرحیم

علیکم السلام و رحمة الله

دخترم! انشاءالله تعالی تندرست و سعادتمند باشید و اندیشه‌های نیک و درست را در خود پرورش دهید.

نامه شما را خواندم. از بیداری باطن و معنویت پاک و اصالت فطرت شما امیدوار شدم.

ادامه مطلب را ببینید

شما بهترین نامه‌ها را بنویس با بهترین خط و پاکت و کاغذ، رویش هم یک چک صد هزار تومان بچسبان، مخابرات این نامه را به مقصد نمی‌رساند. ولی یک تمبر دو سه تومانی ممکن است به مقصد برسد. گاهی یک تمبر پاکت را رد می‌کند. گاهی یک چک صد هزار تومانی پاکت را رد نمی‌کند.

اگر تخمه کدو را بشکنی و مغزش را بکاری سبز نمی‌شود. پوستش را هم بکاری سبز نمی‌شود. مغز و پوست باید با هم باشد. هم دل، هم عمل

دل پاک، همراه عمل صالح

بابا دلت پاک باشد. دل پاک باشد ، کافی است! (تفکر پلورالیزمی)

نکته : آن کسی که تو را خلق کرده است، اگر فقط دل پاک کافی بود، فقط می‌گفت: «آمنوا» اینکه کنار «آمنوا» گفته: «آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحات»، یعنی هم دلت پاک باشد، هم کارت درست باشد.

اگر تخمه کدو را بشکنی و مغزش را بکاری سبز نمی‌شود. پوستش را هم بکاری سبز نمی‌شود. مغز و پوست باید با هم باشد. هم دل، هم عمل!


وضع من خراب‌تر از این حرف‌هاست که با نماز درست شود!

بعضی از جوان‌ها بیان می‌کنند که وضع گناه و معنویت ما خیلی خراب است و اصلاً ما برای این معنویات لیاقت نداریم ، اما از این نکته غافل هستند که شیطان دنبال همین نقطه ضعف است .

اتفاقاً شیطان همین را می‌خواهد که با یک گناه بگوید: حالا که این کار را کردی، دیگر به درد نماز نمی‌خوری. قرآن یک آیه دارد، می‌فرماید: «إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئات» (هود/114) چون خراب کردی، حتماً مسجد برو. چون ما اهل گناه و لغزش هستیم اتفاقاً بیشتر به سوی معنویت رفته و در آستان الهی را بکوبیم .

کارهایی که منجر به نابودی اعمال نیک می شود.

نابودی اعمال


« یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ لا تُبْطِلُوا أَعْمالَکُمْ [محمد : 33  ]

اى مؤمنان! از خداوند فرمانبردارى کنید و از پیامبر فرمان برید و کردارهایتان را تباه نگردانید»

بدون شک هر انسانی بر اساس فطریات درونی خود، دوست دارد که خود را به خداوند متعال نزدیک کند. و این حس در همه ی انسانها، در هر دین ومذهبی وجود دارد. وآن دسته ایی از مردم هم که  با انجام معاصی واعمال ناشایست از خدای خود دور شده اند، به خاطر این بوده که اینگونه اشخاص در  اثر  غفلت جهل و نادانی وارد این عرصه شده اند.

 فراموش نکنیم که در درجه ی اول، آنچه که  برای پروردگار عالم مهم وحائز اهمیت است، خلوص ونیتی است که در اعمال و رفتار  ما وجود دارد، لذا برای خشنود کردن خدای سبحان ورسیدن به قرب حضرتش، جنس عمل ومقدار عمل خیلی مهم نیست، بلکه هر اندازه که اعمال نیک ما رنگ وصبغه ی الهی داشته باشند، مسلما به همان اندازه هم ما را به سمت خداوند متعال بالا خواهند برد.

چه بسا در طول عمر خود، برای تقرب جستن به درگاه حق، اعمال نیک وخداپسندانه ایی انجام داده باشیم، ولی در اثر بی تقوایی و حسادت به دیگران و غفلت و جهل دینی،  آن اعمال را ضایع وتباه کرده باشیم. که در این صورت نه تنها به قرب الهی نرسیده ایم،  بلکه بین خود وخدای خود،  فاصله  هم ایجاد کرده ایم.

ادامه مطلب را ببینید