نــــــــــور

اَللّـــــــــهُ نــُـــورُ السَّــــمواتِ وَ الأَرضِ

نــــــــــور

اَللّـــــــــهُ نــُـــورُ السَّــــمواتِ وَ الأَرضِ

مشخصات بلاگ
نــــــــــور

" سَلامٌ عَلَی إل یاسِین "

منتظر مأیوس نیست. منتظر از درد هجر میسوزد

اما بشوق وصال سر زنده و امیدوار است .

انتظار یعنی امید به فردا

فردای وصال ...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۲ مطلب با موضوع «عترت :: مهدیه :: داستانها و حکایات» ثبت شده است

برادر امام زمان (عج) را با چشم خود ببینید (عکس)
  
محمد بن محمد بن نعمان، معروف به «شیخ مفید» فقیه و متکلم مشهور شیعی است. کسی که در سالهای پایانی عمرش و در زمان غیبت کبرای امام زمان(عج) حضرت صاحب الزمان صلوات الله علیه 3 (توقیع) از ایشان دریافت کرد و روای های فراوانی از حمایت های امام زمان(عج) و عنایت های ویژه ایشان به شیخ مفید نقل شده است.

شیخ مفید در ذیقعده سال ۳۳۶ هجری قمری در نزدیکی بغداد متولد شد. او استاد شیخ طوسی و سید مرتضی علم الهدی بود. شیخ مفید بیشتر در علم کلام تبحر داشت و مکتب کلامی شیعه در عصر او به اوج کمال رسید. او در مناظرات دینی مهارت خاصی داشت و مناظراتش با قاضی عبدالجبار رئیس فرقه معتزله بغداد و قاضی ابوبکر باقلانی رئیس اشاعره معروف بود. شیخ مفید از بزرگترین مراجع تقلید تاریخ شیعه بوده است. او بیش از ۲۰۰ جلد کتاب کوچک و بزرگ نوشته است. اما عاملی که سبب برجسته شدن چهره این فقیه بزرگوار شد، عنایت های ویزه امام زمان(عج) به او بود.

 
طبرسی در اواخر کتاب «احتجاج» برخی از توقیع‌های ‌(نامه) حضرت «ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف» را که به شیخ مفید صادر کرده، آورده است.در این نامه‌ها حضرت حجت (عج) شیخ مفید را مشمول عنایات خاص و الطاف مخصوص خود قرار داده است. به عنوان نمونه امام زمان (ع) در خطاب‌هایش به شیخ مفید چنین می‏‌فرماید: " للاخ السدید و الولی الرشید الشیخ المفید؛ به برادر استوار و دوست رشید، شیخ مفید …»

لطفا بقیه حکایت را در ادامــــه مطـــــلب بخوانید .

 

خط مهدى (عج)

علامه حلی (رض) از فرط خستگى خواب بر وى غلبه کرد در این هنگام حضرت صاحب الامر (عج) حاضر شد و کتاب را برداشت و شروع به نوشتن آن نمود، وقتى که علامه از خواب بیدار شد تمام کتاب به کرامت حضرت مهدى (عج) نوشته شده بود

منبع : ذی طــــوی

در آن ایام، میان دانشمندان و مومنین چنین شایع شده بود که یکى از علماى اهل سنت که در بعضى از فنون علمى استاد علامه بود کتابى در رد مذهب شیعه نوشته و در گوشه و کنار و مجالس مختلف آن را براى مردم مى خواند و آنان را گمراه مى کند. و از ترس ‍ آنکه مبادا کسى از دانشمندان شیعه آنرا رد نماید، کتاب را براى نوشتن به کسى نمى داد.

علامه حلى پیوسته در صدد بود که آن کتاب را به دست آورد و مطالبش را رد نماید سرانجام رابطه و علاقه استاد و شاگردى را وسیله التماس عاریه کتاب مذکور نمود و چون آن شخص نخواست یکباره دست رد به در خواست وى بزند گفت: سوگند یاد کرده ام که این کتاب را بیش از یک شب نزد کسى نگذارم! علامه همین مقدار زمان را هم غنیمت دانست.

کتاب را گرفت و به خانه برد که در آن شب هر چه مقدور است از روى آن بنویسد! به نوشتن آن مشغول گشت تا آنکه شب به انتها رسید، از فرط خستگى خواب بر وى غلبه کرد در این هنگام حضرت صاحب الامر (عج) حاضر شد و کتاب را برداشت و شروع به نوشتن آن نمود، وقتى که علامه از خواب بیدار شد تمام کتاب به کرامت حضرت مهدى (عج) نوشته شده بود:

اى نور دلم! بندگى خلق روا نیـست

خواهم که به درگاه خدا، بنده بمانى