نــــــــــور

اَللّـــــــــهُ نــُـــورُ السَّــــمواتِ وَ الأَرضِ

نــــــــــور

اَللّـــــــــهُ نــُـــورُ السَّــــمواتِ وَ الأَرضِ

مشخصات بلاگ
نــــــــــور

" سَلامٌ عَلَی إل یاسِین "

منتظر مأیوس نیست. منتظر از درد هجر میسوزد

اما بشوق وصال سر زنده و امیدوار است .

انتظار یعنی امید به فردا

فردای وصال ...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

انتظار در فرهنگ شیعه

سه شنبه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۶، ۱۲:۰۹ ق.ظ

انتظار فرج و ملاقات با حضرت ولی عصر در مبانی و فرهنگ شیعه 


                   

یکی از مسائل بسیار مهم اعتقادی شیعه مساله امامت و خصوصا مساله امام زمان عجل اللـه تعالی فرجه الشریف است. شیعیان به این مطلب اعتقاد داشته و بسیار شیفتۀ آنند که به هر وسیله به زیارت حضرت برسند و جمال دلربای آن حضرت را مشاهده نمایند. و از طرفی در روایت میخوانیم که انتظار فرج افضل اعمال است. اما راه رسیدن و ملاقات با حضرت ولی عصر و معنای صحیح انتظار فرج چیست؟ جواب این پرسش را از قلم مرحوم علامه طهرانی رضوان اللـه تعالی علیه بخوانید.

مجالس و محافل توسّل به حضرت ولیّ عصر بسیار خوب است؛ ولی توسّلی که مطلوب و منظور از آن حقّ و وصول به حقّ باشد؛ رفع حجب ظلمانی و نورانی باشد؛ کشف حقیقت ولایت و توحید باشد؛ حصول عرفان إلهی و فنآء در ذات اقدس او باشد. این مطلوب و پسندیده است.

و لذا انتظار فرج که حتّی در زمان خود أئمّه علیهم السّلام از بزرگترین و با فضیلت‏ترین اعمال محسوب می‌شده است. همین بوده است.

توسّل به حقیقت ولایت آن حضرت برای کشف حجاب‏ های طریق، از افضل اعمال است؛ زیرا توحید حقّ از افضل اعمال است. و انتظار ظهور خارجی آن حضرت نیز بواسطه مقدّمیّت بر ظهور باطنی و کشف ولایت آن حضرت همچنین مفید است؛ و انتظار ظهور خارجی بر این أصل محبوب و پسندیده است.

و امّا چنانچه فقطّ دنبال ظهور خارجی باشیم، بدون منظور و محتوای از آن حقیقت؛ در این صورت آن حضرت را به ثَمَنِ بَخْسی فروخته‏ ایم؛ و در نتیجه خود ضرر بسیاری دیده‏ ایم؛ زیرا مراد و مقصود، تشرّف به حضور طبیعی نیست؛ و گرنه بسیاری از افراد مردم در زمان حضور امامان به حضورشان می‏رسیده ‏اند؛ و با آنها تکلّم و گفتگو داشته‏اند؛ ولی از حقیقتشان بی بهره بوده‏ اند.

اگر ما در مجالس توسّل، و یا در خلوت به اشتیاق لقای او بوده باشیم؛ و خداوند ما را هم نصیب فرماید، اگر در دلمان منظور و مقصود، لقای خدا و حقیقت ولایت نباشد، در این صورت به همان نحوی به خدمتش مشرّف می‏گردیم که مردم در زمان حضور امامان به خدمتشان مشرّف می‏شده‏ اند؛ و این غَبْنی است و ضرری است بزرگ که با جِدّ و جَهد و با کَدّ و سعی ما به محضرش شرفیاب شویم، و مقصدی والاتر و بالاتر از دیدار ظاهری نداشته‏ باشیم- که در حقیقت این دیدار برای رفع شکّ و شبهه از وجود آن حضرت و طول عمر است- یا آن حضرت را برای حوائج مادّیّه و یا رفع گرفتاریهای شخصی و یا عمومی استخدام کنیم؛ این امری است که بدون زحمت توسّل برای همه افراد زمان حضور امامان علیهم السَّلام حاصل بوده است.

ولی آنچه حقّاً ذی قیمت است، تشرّف به حقیقت و وصول به واقعیّت آنحضرت است، اشتیاق به دیدار و لقای اوست از جهت آیتیّت حضرت حقّ سبحانه و تعالی؛ این مهمّ است؛ و این از افضل اعمال است؛ و چنین انتظار فرجی زنده کننده دل‏ها و راحت بخش روانهاست رَزَقَنَا اللَهُ وَ ایَّاکُمْ إنْشَاءَ اللَهُ بِمُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ.

دانستن زمان ظهور خارجی برای ما چه قیمتی دارد؟ و لذا در اخبار از تفحُّص و تجسُّس در این گونه امور نهی شده است.

شما فرض کنید: ما با علم جَفْر و رَمْل صحیح به دست آوردیم که ظهور آن حضرت در یک سال و دو ماه و سه روز دیگر خواهد بود. در این صورت چه می‏کنیم؟ وظیفه ما چیست؟ وظیفه ما تهذیب و تزکیه و آماده کردن نفس امارّه است برای قبول و فداکاری و ایثار.

ما همیشه مأمور بدین امور هستیم؛ و پیوسته باید در صدد تهذیب و تزکیه نفس و تطهیر خاطر برآئیم؛ چه ظهور آن حضرت در فلان وقت، مشخّص باشد و یا نباشد؛ و اگر در صدد برآمدیم موفّق به لقای حقیقی او خواهیم شد؛ و اگر در صدد نبودیم، لقای بدن عنصری و مادّی آن حضرت برای ما اثر بسیاری نخواهد داشت؛ و از این لقآء هم طَرْفی نخواهیم بست.

فلهذا می‏بینیم بسیاری از افرادی که اربعین‏ ها در مسجد سَهْلَه و یا در مسجد کوفه و یا بعضی از اماکن متبرّکه دیگر برای زیارت آن حضرت مقیم بوده، و به زیارت هم نائل شده ‏اند، چیز مهمّی از آن زیارت عائدشان نشده است.

و آنچه از همه ذکرش لازمتر است، آن است که: ظهور خارجی و عمومی آن حضرت هنوز واقع نشده است؛ و منوط و مربوط به اسباب و علائمی است که باید تحقّق پذیرد؛ ولی ظهور شخصی و باطنی برای افراد ممکن است؛ و به عبارت دیگر: راه وصول و تشرّف به خدمتش برای همه باز است، غایه الأمر نیاز به تهذیب اخلاق و تزکیه نفس دارد.

هر کس امروز در صدد لقای خدا باشد، و در راه مقصود به مجاهده پردازد؛ بدون شکّ ظهور شخصی و باطنی آن حضرت برای او خواهد شد؛ زیرا لقای حضرت حقّ بدون لقای آیتی و مرءآتی آن حضرت صورت نپذیرد.

امروزه راه تشرّف به حقیقت ولایت آن حضرت باز است؛ و مهمّ هم همین است؛ ولى نیاز به مجاهده با نفس امّاره، و تزکیه اخلاق و تطهیر باطن دارد؛ و محتاج به سیر و سلوک در راه عرفان و توحید حضرت حقّ است سبحانه و  تعالى؛ خواه ظهور خارجى و عمومى آن حضرت نیز به زودى واقع گردد، یا واقع نگردد.

زیرا خداوند ظالم نیست؛ و منع فیض نمیکند؛ و راه وصول را براى افرادى که مشتاقند نبسته است.
این دَرْ پیوسته باز است؛ و دعوت محبّان و مشتاقان و عاشقان را لَبَّیْک میگوید.

بنابراین بر عاشقان جمال الهى و مشتاقان لِقاى حضرت او جَلَّ و عَلا، لازم است که با قدم‏هاى متین و استوار در راه سیر و سلوک عرفان حضرتش بکوشند؛ و با تهذیب و تزکیه، و مراقبه شدید، و اهتمام در وظائف إلهیّه، و تکالیف سبحانیّه، خود را به سر منزل مقصود نزدیک کنند، که خواهى نخواهى در این صورت از طلعت مُنیر امام زمان و قطب دائره امکان که وسیله فیض و واسطه رحمت رحمانیّه و رحیمیّه حقّ است بهره‏مند و کامیاب میگردند؛ و از هر گونه راه‌هاى استفاده براى تکمیل نفوس خود متمتّع می‌شوند؛ و از جمیع قابلیّت‏‌هاى خدادادى خود براى به فعلیّت در آوردن آنها براى وصول به منزل کمال بهره میگیرند.

در اینجا باید سه نکته را در نظر داشته باشیم:

نکته اوّل: غیبت آن حضرت از جانب ماست نه از جانب ایشان یعنى ما به واسطه گناه و انانیّت و استکبار، خود را از زیارتش محروم داشته‏ایم نه آنکه ایشان خود را مهجور و مختفى میدارند، و به عبارت‏ دیگر او از ما غائب است و ما از او غائب نیستیم.

نکته دوّم: قدرت و علم و احاطه و سیطره آن حضرت به امور، متوقّف بر زمان ظهور نیست بطوریکه قبل از ظهور فاقد آن باشند و پس از ظهور واجد شوند؛ بلکه در هر دو حال هَیْمنه و سَیْطره و احاطه تکوینیّه که لازمه ولایت کلّیّه است با آن حضرت است؛ ولى قبل از ظهورْ این مطلب از انظار مردم و از ادراک عقول و نفوس پنهان است؛ و پس از ظهور آشکار میشود.

نکته سومّ: قدرت عملیّه و گسترش علمیّه و احاطه تکوینیّه آن حضرت به امور، منحصر در کارهاى خیر و بِرّ و احسانى که به نظر ما خیر است نیست؛ بلکه هیمنه و سَیْطره بر تمام امور است از خیرات و شرور؛ و به طور کلّى بر هر عمل و بر هر فعل و بر هر موجودى از موجودات؛ زیرا که بر اساس نظام کلّىِ عالم تکوین، عالم سراسر خیرات است و أبداً شرّى وجود ندارد، شرّ امر عَدَمى است و از خدا نیست و از ولىّ خدا هم نیست؛ و الشّرُّ لَیْسَ إلَیْکَ.

منبع: برگرفته و اقتباس از کتاب امام شناسی ج ۵ ص ۱۹۰

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی